بررسی گزینه جانشینی فتحی؛
سعید آذری میتواند استقلال را نجات دهد؟ (گزارش ویژه)
مدیر موفق ذوب آهن این روزها نزدیک به صندلی مدیریت استقلال معرفی شده است.
به گزارش خبرنگار ورزشی ایلنا، سعید آذری، مدیرعامل سابق ذوب آهن که کارنامه موفقی در این تیم داشته چندی پیش با رای اکثریت هیات مدیره باشگاه از سمت خود کنار رفت و در طول چند هفته گذشته نامش برای صندلی مدیریت تیمهای دیگر هم مطرح شده. پیش از حضور محمدحسن انصاریفرد او گزینه مدیریت پرسپولیس بود و حتی برای حضور در این باشگاه برنامههایش را به وزارت ورزش تحویل داد و حالا گفته میشود قرار است جای فتحی را روی صندلی مدیریت آبیها بگیرد.
سوای اینکه این ماجرا تا چه حد شکل عملی به خودش میگیرد یا نه، قصد داریم به بررسی این نکته بپردازیم که آذری مدیر مناسبی برای استقلال محسوب میشود یا نه؟
دو روی سکه کارنامه مدیریت آذری
آذری را بیشتر به عنوان مدیرعامل ذوب آهن شناخته میشود چرا که سالهای زیادی روی صندلی این باشگاه حضور داشته و کارنامه موفقی هم از خودش به جا گذاشته که شامل 3 قهرمانی جام حذفی و سه نایب قهرمانی در لیگ برتر میشود ولی کارنامه سعید آذری فقط به این سالها و این عناوین خلاصه نمیشود. آذری در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود یک سال مدیریت نساجی مازندران را بر عهده داشت و مدتی هم به عنوان مدیرعامل استیلآذین مشغول فعالیت بود. ذوبآهن، نساجی و استیل آذین دقیقا سه باشگاه با سه رویکرد و سه شرایط متفاوت بودند. اولی یک باشگاه صنعتی با بودجه و ساختار و رویکرد مشخص، دومی یک باشگاه مردمی که مشکلات ریز و درشت زیادی را تجربه میکند و مشکلات ریز و درشت مالی هم مانع بزرگی برای این تیم است و در نهایت استیل آذین که یک باشگاه نوپا با بودجهای تقریبا نامحدود و البته کمترین فشار از جانب هوادار را تجربه میکرد.
کارنامه آذری در ذوب آهن موفق بود ولی مسیر باشگاه ذوب آهن در طول این سالها مسیر مشخصی بوده که حتی در سالهای بدون حضور آذری هم این موفقیت را ادامه داده و به ندرت فصلهایی را شاهد بودیم که این باشگاه ضعیف عمل کرده باشد. برای مثال فصلی که این باشگاه به فینال لیگ قهرمانان آسیا صعود کرد مدیریتش بر عهده اصغر دلیلی بود.
آذری در نساجی وظیفه داشت این باشگاه را برای لیگ برتری شدن هدایت کند و مانع حواشی بیشمار آن شود که توفیقی نداشت و عملکردش بهتر از نفرات قبل و بعد از خودش نبود و در استیل آذین هم که شرایط برای موفقیت مهیا بود نتوانست راهبردی مناسب برای باشگاه تعریف کند و یکی از عواملی بود که در نابودی زودهنگام این باشگاه نقش داشتند و اجازه ندادند اولین تیم خصوصی لیگ برتر که از صفر شروع کرده به نتیجه برسد.
روحیه جنگ طلبانه
آذری مدیر با دل و جرئتی است و در مسیر اهدافش با جدیت قدم بر میدارد. به وقتش اهل باج دادن نیست و در دفاع از منافع تیمش با کسی شوخی ندارد و اینها همه ویژگیهای مثبت یک مدیر است که برای اداره یک مجموعه لازم است ولی کافی نیست. در مدیریت گاهی نیاز به تعامل و سیاست به خرج دادن وجود دارد و روحیه جنگطلبانه خیلی از مواقع نتیجه عکس دارد.
باشگاه ذوب آهن مجموعه کوچک و جمع و جوری است که اداره آن شاید کار راحتی نباشد ولی قطعاً قابل مقایسه با باشگاهی مثل استقلال که حداقل یک سوم جمعیت فوتبالدوست کشور سرنوشت این تیم را دنبال میکنند و به قول یکی از پیشکسوتان فوتبال اداره سرخابیها به اندازه اداره یک وزارتخانه یا حتی بیشتر از آن مسئولیت و اهمیت دارد و حساس است.
آذری با ورودش به استقلال میتواند تکانی جدی به این باشگاه بدهد و خیلی از ضعفهای مدیریتی آن را به شکل ضربتی برطرف کند و در کوتاه مدت اتفاقات خوبی برای باشگاه ممکن است رقم بخورد ولی در دراز مدت استقلال میماند و کوه بدهیها و مشکلات حضور در آسیا و محدودیت بودجه و فصل نقل و انتقالات و انتظارات بیشمار هوادارانی که 6 سال است در انتظار قهرمانی هستند و دیگر هیچ چیز آنها را نسبت به آینده صبور نگه نمیدارد.
ناکامی اصفهانیها در تهران
آذری اولین مدیر اصفهانی نیست که پایش به تهران و مسئولیتهای بزرگتر باز میشود. پیش از او در دورهای رحیمی و افشارزاده سکان سرخابیها را در اختیار داشتند و هیچ کدام موفق عمل نکردند. رحیمی با کارنامهای خوب در سپاهان به پرسپولیس آمد و افشارزاده هم از مدیران پخته و با تجربه ورزشی بود که کمتر کسی فکرش را میکرد در استقلال موفق نباشد ولی حضور کوتاه مدت روی صندلی مدیریت این دو باشگاه اعتبار سالها خدمت آنها به ورزش و کارنامه موفقشان را هم خدشهدار کرد و ضربه سنگینی برای روزمهشان بود. آذری هم امروز یکی از بهترین مدیران ورزشی فوتبال ما شناخته میشود که به واسطه عملکرد موفقش در ذوب آهن است و چه بسا مسئولیت سنگین باشگاه استقلال سابقه او را هم خدشه دار کند.