خبرگزاری کار ایران

سبک ویژه مدیرعاملی در پرسپولیس

ایرج عرب در سودای ریاست جمهوری!

ایرج عرب در سودای ریاست جمهوری!
کد خبر : ۸۰۲۸۹۰

عرب شاید در خلوت از خودش می‌پرسد که باید چه کار می‌کرد که هواداران از او راضی باشند و چرا این همه از در ناسپاسی با او وارد شده‌اند؟ اما احتمالاً اگر از پرسپولیس برود تا سال‌ها می‌تواند از روزهای رؤیایی‌اش در پرسپولیس برای نوه‌هایش حرف بزند.

به گزارش ایلنا، بهار سال 92 خبرنگار از پسر جوانی که شناسنامه به دست آمده بود تا خود را برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا کند پرسید چرا به این نتیجه رسیده که می‌تواند رئیس جمهور شود؟ پسر کاملاً حق با جانب و خونسرد گفت: «واسه اینکه رئیس‌جمهوری کاری نداره؟ پول نفت رو می‌گیری بین مردم پخش می‌کنی. خیلی ساده است!»

گاهی که نقد برخی هواداران در مورد مدیرعامل باشگاه‌های فوتبال را می‌بینم یاد آن پسر جوان می‌افتم. اینکه تصور می‌شود مدیرعامل باید یک بودجه‌بگیر و پول پخش‌کن خوب باشد و لابه‌لایش هم در بازار نقل و انتقالات ستاره بچیند و بازیکن‌ها را به باشگاه‌های درجه یک اروپایی ترانسفر کند و آخر فصل هم قهرمانی بیاورد برای باشگاه. اگر این کارها را نکند مدیرعامل بدی است. بی‌سواد است. به درد لای جرز هم نمی‌خورد.

نگاهی به کارنامه مدیران‌عامل در تاریخ لیگ برتر هم این را نشان می‌دهد، اینکه کسی دنبال ساخت ورزشگاه باشد، به تیم‌های پایه توجه کند، سیستم نامنظم اداری باشگاه را سامان بدهد، جلوی باج گرفتن بازیکن‌ها و لیدرها را بگیرد و‌... ‌برای هیچ‌کس مهم نیست. حتی برای آنها که وانمود می‌کنند برای‌شان این چیزها مهم است!

وقتی 14 آذر 96 حمیدرضا گرشاسبی سرپرست وقت باشگاه پرسپولیس ایرج عرب را به‌عنوان «معاون اداری مالی و پشتیبانی شرکت فرهنگی ورزشی پرسپولیس» منصوب کرد «تعهد، تجارب، تخصص و توانایی در امور اجرایی» را دلیل این انتصاب عنوان کرد اما حالا جمع کثیری از هواداران پرسپولیس ساعت شنی رفتن او را وارونه کرده‌اند؟ چرا؟

پرسپولیس در سال گذشته هم قهرمان لیگ شد، هم فاتح جام حذفی و سوپرجام و هم نایب قهرمان آسیا. لیگ را با پیروزی روحیه‌بخشی شروع کرد، به نظر مربی جذابی روی نیمکتش نشست و در بازار نقل و انتقالات هم بد عمل نکرد، نقاط ضعفش را ترمیم کرد و چند بازیکن افت کرده را هم در لیست فروش گذاشت و یکی از بخت‌های قهرمانی به حساب می‌آید. پس چرا ایرج عرب محبوب نیست؟

مدیران‌عامل قبل از او هم سوپرمن نبوده‌اند. در دوران طاهری «طارمی گیت» رخ داد، باشگاه با پنجره‌های بسته عملاً فلج شد و چنان به بازیکنان فشار جسمی وارد شد که بعد از هر بازی هواداران خوشحال بودند که آنها هنوز از نظر جسمی سالم هستند. پرسپولیس جریمه و محرومیت را به جان خرید. در روزگار گرشاسبی هم گفته می‌شود بخش بزرگی از پاداش آسیایی تیم بدون دوراندیشی به‌عنوان دستخوش بین بازیکنان توزیع شد، در حالی‌که می‌شد از آن برای نگه‌داشتن برانکو استفاده کرد. موضوعی که اتفاقاً به پاشنه آشیل ایرج عرب تبدیل شده و وقتی سازمان لیگ مراسم بهترین‌های سال فوتبال ایران را برگزار کرد برخی به شوخی نوشتند تندیس «بهترین فراری دهنده سال» را باید به عرب داد که برانکو را از ایران به سمت عربستان هل داد!

«عرب استعفا کرد»، «عرب استعفایش را تکذیب کرد»، «عرب می‌ماند»، «عرب می‌رود»‌... ‌این روزها خبرهای کوتاه و پر تکراری هستند که مدام تکذیب می‌شوند، انگار حتی خودش هم صبح وقتی از خواب بیدار می‌شود نمی‌داند که هنوز مدیرعامل باشگاه بزرگ پایتخت هست یا نه؟ هواداران و به نظر می‌رسد اندک اندک بازیکنان هم به او معترض هستند که قادر به حل مشکلات پرسپولیس نیست.

تا هفته پیش موافقانش فکر می‌کردند که او موج سهمناک اعتراض هواداران در مورد ترک باشگاه توسط برانکو را از سر گذرانده است. آن روزها وقتی هواداران بهت‌زده دست به تجمع زدند با خونسردی میان جمعیت حاضر شد و در حالی‌که دو درجه‌دار ارشد نیروی انتظامی در چپ و راستش ایستاده بودند، گفت: «بنده نه در کما بودم نه در کمد.»

اشاره‌ای به اعتراض‌های هواداران که می‌گفتند از ترس قایم شده است. آن روزهای پرتلاطم بسیار کم سخن گفت، دست به سکوت زد و تلاش کرد نام بزرگی را جانشین مردی کند که در چهار سال 7 جام را به ویترین افتخارات باشگاه اضافه کرد. کالدرون، سکان کشتی توفان زده پرسپولیس را دستش گرفت. عضوی از تیم رؤیایی آرژانتین 1986 که در جهت عکس برانکو از عربستان به ایران می‌آمد و فوتبال آسیا را می‌شناخت. پیروزی هفته نخست می‌توانست قرص مُسکنی بر دردهای پرسپولیس باشد اما انگار این قصه سر دراز دارد و «ایرج عرب» مدیرعاملی است که سر نخواستنش  دعواست.

او شاید در خلوت از خودش می‌پرسد که باید چه کار می‌کرد که هواداران از او راضی باشند و چرا این همه از در ناسپاسی با او وارد شده‌اند؟ اما احتمالاً اگر از پرسپولیس برود تا سال‌ها می‌تواند از روزهای رؤیایی‌اش در پرسپولیس برای نوه‌هایش حرف بزند. روزهایی که حتی بدون انجام بازی، «جام» از پنجره به دفتر باشگاه پرسپولیس می‌بارید و او مرد خوشبختی بود که می‌توانست با همه آنها عکس یادگاری بگیرد. هواداران اما ناراضی هستند، آنها کماکان از عدم مدیریت در مهار سرمایه‌ای مثل برانکو حرف می‌زنند و دیر و دور نیست که با اولین شکست کالدرون روی سکوها به سبک علی دایی - حمید استیلی دَم بگیرند:

برانکو! برانکو!

گزارش: احسان محمدی

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز