تقابل قدرتهای سنتی شرق و غرب آسیا در سئول
ایران و کره جنوبی در سالهای اخیر به عنوان قدرتهای سنتی شرق و غرب آسیا شناخته میشوند.
به گزارش ایلنا، انگار ایران - کره جنوبی از اولش حساس بوده. نمیدانیم از کی اما از یک جایی به بعد اینها را به اسم قدرتهای سنتی فوتبال در شرق و غرب قاره میشناختیم. برای ما که حالا 40 سالهایم یا در حوالی چهل سالگی بهسر میبریم بازی نیمه نهایی پکن مقابل کیم جو سونگ و یارانش حساسترین و احتمالا سختترین بازی مقابل کره جنوبی بوده که شیرینی بردش از زیر زبانمان بیرون نمیرود. برد 6 بر 2 در جام ملتهای امارات هم یک چیز دیگر است اما حالا که قرار است تیم ملی در سئول با رقیب دیرینهاش بازی کند به بازیهای رودرروی دو تیم در این شهر معطوف میشویم تا ببینیم در نزدیک به 5 دهه رویارویی دو تیم در این شهر چه گذشته است.
برای ثبت در آمار شاید بد نباشد بگوییم که تیم ملی تا کنون 30 بار با کره جنوبی بازی کرده که به لطف قدرتنمایی 8 سال اخیرمان مقابل این تیم تعداد بردهایمان خیلی بیشتر است. در واقع 13 بار بردهایم و 8 بار هم باختهایم. 9 بار هم بازیها مساوی شده. در تمام این بازیها 32 گل زدهایم و 32 گل هم خوردهایم که شاید فردا این تعادل بههم بخورد.
نخستین بازی تیم ملی مقابل کره جنوبی به 69 سال قبل برمیگردد. بازیهای آسیایی توکیو که بد باختیم؛ 5 – هیچ. در آن تیم دهداری، قلیزاده، کوزهکنانی و دکتر برومند سرشناسترینها بودند. دومین بازی را هم به کرهایها باختیم اما سومین تقابل دو تیم نخستین رویاروییشان در شهر سئول بود.
جالب اینجاست که تیم ملی سال 1971 به فاصله دو روز دو بازی در استادیوم مونی سیپال سئول انجام داد. اولی را دو - هیچ باختیم اما دومی را با همین نتیجه برنده شدیم که علیرضا خورشیدی و بازیکن حریف در همان نیمه اول کار را تمام کردند.
در سایتهای فوتبالی آمده داریوش مصطفوی یکی از بازیکنان اصلی آن دوران تیم ملی دقیقه 10 با جلال طالبی تعویض شده اما هر دو نفر به ایران ورزشی میگویند این آمار اشتباه است. مصطفوی میگوید: «آن موقع سئول شهر بزرگ و خاصی نبود. بازی دوم بازی مهمتری بود چون در ورزشگاه ملی سئول برگزار میشد. در آن بازی من اواخر بازی با علیرضا خورشیدی تعویض شدم. من در سیستم 4-2-4 در پست گوش چپ بازی میکردم که اواخر بازی مصدوم شدم چون دفاع راستشان خیلی وحشی بود.»
مصطفوی ادامه میدهد: «از آن بازیها فقط بزرگی مرحوم دهداری را خاطرم هست که نگاه به شرایط و باند و باندبازی نمیکرد. به نظر من دو مربی در فوتبال ایران جاودانهاند. یکی مرحوم دهداری و دیگری مرحوم حسین فکری. فوتبال کره آن زمان چندان مطرح نبود. در واقع بعد از سرمایهگذاری دکتر چانگ که همسرش دختر سفیر آمریکا در کره بود و صاحب کارخانه هیوندای شد، پا گرفت.»
بعد از آن تا 44 سال بعد در سئول با کره جنوبی بازی نکرده بودیم. دو بازیمان در خاک این کشور در بوسان انجام شده بود تا اینکه چشممان به ورزشگاه جام جهانی سئول افتاد. سه سال بعد از میزبانی جام جهانی و شگفتی بزرگ قرن توسط نماینده آسیا، تیم چهارم جهان در یک بازی دوستانه مقابل تیم ملی قرار گرفت و در حضور 62 هزار تماشاگر با دو گل باختیم.
محمد نصرتی که در آن مسابقه بین دو نیمه تعویض شد از آن بازی میگوید: «جو وحشتناکی بود. انگار نه انگار که بازی دوستانه بود. سالی که آنها جام جهانی را برگزار کردند ما در بوسان با بیشتر بازیکنان اصلیشان شکستشان دادیم و آمده بودند انتقام بگیرند. این بازی دوستانه بود اما حساسیت زیادی به وجود آمده بود. در آن بازی تمام فشار روی من بود که در دفاع چپ بازی میکردم. من راست پا بودم و آنها آنالیز کرده بودند. رحمان رضایی هم مدافع نزدیک من بود که پاسها را زیاد خوب نمیداد و من نمیتوانستم استپ کنم. پارک جی سونگ و یک بازیکن دیگرشان به اسم لی روی من پرس میکردند. کلا آن بازی خوب نبودیم و دو گل خوردیم.»
یک سال بعد در سپتامبر 2006 در سئول تیم ملی تحت هدایت قلعهنویی یک مساوی شیرین در سئول به دست آورد. بازی در چارچوب مقدماتی جام ملتها انجام میشد و همانطور که در وقتهای تلف شده نیمه اول از سئول کی هیون گل خوردیم در وقتهای تلف شده بازی با گل دقیقه 93 وحید هاشمیان از باخت فرار کردیم. نصرتی از این بازی هم میگوید: «فکر میکنم در این بازی خوب بودیم. لحظات آخر بود که وحید هاشمیان زرنگی کرد و با یک ضربه چیپ گل زد. از آن به بعد بود که بردهایمان در کره شروع شد.»