یک فریب بزرگ از سوی رضاییان؛ حقخوری در قبال وریا غفوری
نیمکتنشینیهای پیدرپی وریا غفوری و تنها 180 دقیقه حضور در ترکیب تیم ملی در جام ملتهای آسیا میتوانست با نمایش خیرهکننده رامین رضاییان در پست او توجیهپذیر جلوه کند، اما در پایان این تورنمنت هیچکس درباره اینکه وریا مستحق نیمکتنشینی بود، به قطعیت نرسید.
گلهزارش ایلنا، مدافع راست ملی باشگاه استقلال تنها مقابل عراق و ویتنام فرصت بازی یافت که نمایش او بهطور نسبی مطلوب بود. غفوری در این دو بازی جز یک صحنه که در دفع توپ دچار اشتباه شد، در باقی دقایق تمام آن اصولی که یک مدافع راست باید انجام دهد را در میدان پیاده کرد و حتی پایهگذار یکی از گلهای تیم ملی هم بود، اما در نهایت فرصت بیشتری نیافت، چراکه بازیکنی جایش به میدان رفت که از استحقاق کمتری در قیاس با او برخوردار بود و تنها به لطف اینکه برچسب لژیونر بر پیشانیاش نشسته کیروش را مجذوب خود کرد.
رامین رضاییان در این تورنمنت ضعیفترین بازیکن تیم ملی ایران بود؛ عنصری نامطلوب در ترکیب تیم ملی که با خندههای مضحکوارش در زمان نواخته شدن سرود تیم ملی اصول اخلاقی را هم زیر سوال برد.
نمایش این بازیکن در یکی از مهمترین بازیهای تیم ملی در تاریخ جام ملتهای آسیا بهوضوح نشان داد که او با آداب یک فوتبالیست حرفهای آشنا نیست و حتی حضور در تیمهای اروپایی نیز نتوانسته خلق و خویش را تغییر دهد. پرخاشگریهای بیدلیل، حواسپرتیهایی که نمونهاش در گل اول ژاپن بهوضوح دیده شد و حمله به بازیکنان حریف و حتی داور کاملا نشان میداد که او قاعده بازی در تیم ملی را بهخوبی یاد نگرفته است.
رضاییان البته در این تورنمنت گاها با بازگشتهای سریع خود به قلب دفاع موقعیتهایی را هم از حریف میگرفت اما مجموع عملکردی که از او بهجا ماند -فنی و اخلاقی- راضیکننده نبود.
شاید اگر رامین نمیدانست که تحت هر شرایطی در بازیهای بزرگ مهره اصلی تیم ملی است و وریا در تفکرات کیروش بهعنوان مرد اول پست دفاع راست جایی ندارد، عملکرد بهتری از خود برجا میگذاشت، اما این بازیکن هیچگاه نتوانست مدافع راست مطمئنی در ترکیب تیم ملی باشد.
رضاییان در جام جهانی هم بهرغم تمام تبلیغاتی که برایش شد بیاشتباه نبود و اگر دوباره صحنه گل اسپانیا به تیم ملی را مرور کنیم به این نتیجه میرسیم که این بازیکن در چه سطحی قرار داشت.
بعد از جام جهانی در حالی که برخی رسانهها ادعا میکردند رضاییان به تیمهای بزرگتر اروپا میرود اما او جایگاهش در تیم اوستنده بلژیک را هم از دست داد و راهی لیگی شد که این لیگ بیشتر به پارکینگ بازیکنان تمامشده اروپایی میماند تا نقطهای برای پیشرفت و ترقی.
نمایش رامین در بازی آخر تیم ملی مقابل ژاپن بهحدی فاجعهبار بود که کارلوس کیروش نیز در جریان بازی به رفتارش معترض شد و شاید اگر محاسبات تعویض در آن دقایق به سرمربی تیم ملی اجازه میداد، وریا را به جای او وارد ترکیب اصلی میکرد.
کیروش در همه سالهایی که سرمربی تیم ملی بود به هر بازیکنی اعتماد کرد، آن بازیکن بهخوبی پاسخ اعتماد سرمربی تیم ملی را داد. غالب مردانی که امروز بدل به ستارههای فوتبال ایران شدهاند، محصول همین اعتمادند، اما رامین رضاییان هرگز نتوانست از این اعتماد نهایت بهره و استفاده را ببرد و با برجا گذاشتن کارنامهای سیاه دست مربیان آینده تیم ملی را باز گذاشت تا در این پست تغییراتی را اعمال کنند.
البته بعید است که وریا برای گرفتن این پست دیگر زمان و اقبال کافی داشته باشد. او در آستانه 32سالگی است و بدون شک برای آینده این پست نمیتواند گزینه مناسبی باشد. نیمکتنشینیهای پیدرپی نیز او را بهلحاظ روحی و روانی از کامیابی در مسیر بازگشت دور خواهد کرد و به نظر میرسد باید پرونده وریا با تیم ملی را نیز بهزودی مختومه اعلام کرد و دنبال گزینههای تازهتر برای این پست بود.
وریا که در اوج نیز با دست رد کیروش مواجه شد و بزرگترین تورنمنت زندگیاش را از کف داد حالا باید روزگار تازهای را در باشگاهش استقلال شروع کند.
او همچون جام جهانی در جام ملتهای آسیا هم ناکام بود و بهرغم آنکه در فهرست نهایی بازیکنان اعزامی به امارات قرار گرفت اما بهدلیل قرار نداشتن در دایره مردان مورد اعتماد کیروش در واقع سودی از این رقابتها هم نبرد و با خاطرهای تلخ این میدان را ترک کرد و به خانه بازگشت.
وریا اما با ظرفیتهایی که دارد همچنان میتواند گزینهای مطمئن در باشگاهش استقلال باشد. گرچه او در جام ملتها نیز به حقش نرسید و عنصری درجه 2 به حساب میآمد اما زندگی برای پسر باهوش فوتبال ایران همچنان ادامه دارد و میتواند روزهای شیرینی را برای خود در باشگاهش استقلال رقم بزند.
وریا که از وضعیت پیشآمده در جام ملتهای آسیا بسیار گله دارد و در عین حال ناراحتیاش را همچون بغضی عظیم فروخورده، باید به حجم انتظاراتی که از سوی هواداران استقلال برای بازگشت به کورس مدعیان وجود دارد، پاسخ دهد و این سنگینی ذهن جز آنکه به او و در نهایت استقلال لطمه بزند، محصول دیگری در پی نخواهد داشت.