مورینیو دوباره روی نیمکت رئال مینشیند؟
بررسی جنبههای مثبت و منفی بازگشت آقای خاص به برنابئو
نتایج ضعیف مورینیو روی نیمکت منچستریونایتد به خصوص شکست با 3 گل برابر لیورپول، باعث شد که سران یونایتد درهای خروج را به او نشان دهند؛ از بدو جدایی مورینیو از یونایتد مقاصد زیادی در مورد آینده او مطرح شده است.
به گزارش ایلنا، بعد از اخراج ژوزه مورینیو از منچستریونایتد، باشگاههای متعددی به دنبال همکاری با این سرمربی پرتغالی هستند.
باشگاه بنفیکای پرتغال، در این هفتهها چندین پیشنهاد برای مورینیو ارسال کردهاند. حتی رئیس بنفیکا - لوئیس فیلیپه ویرا - گفته بود که هیچ مشکلی برای پرداخت دستمزد سنگین مورینیو ندارد و اگر او بخواهد همین فردا به عنوان سرمربی بنفیکا انتخاب میشود! ولی پاسخ مورینیو به این درخواست "نه" بود. ژوزه میخواهد کماکان در سطح اول اروپا به مربیگری ادامه دهد.
هوادران اینتر میلان که روزهایی دور با مورینیو، یکی از درخشانترین دوران تاریخ خود را رقم زدند بدشان نمی آید که دوباره مسیحای پرتغالی شان به جوزپ مه آتزا برگردد. کسب جام های متعدد بالاخص کسب سه گانه در سال آخر توسط اینتر دیوانه ی مورینیو، باعث شده که هواداران و روسای باشگاه همیشه با آغوشی باز پذیرای این سرمربی باشند. ولی تا کنون پیشنهادی از طرف اینتر به مورینیو ارائه نشده است.
اما این روزها بیش از هر روز دیگری شایعات و گمانه زنیهایی مبنی بر بازگشت مورینیو به نیمکت رئال مادرید شنیده می شود. با توجه به علاقه شدید پرز به مورینیو، این شایعات میتواند رنگ واقعیت به خود بگیرد. حتی در هفته های گذشته نشریه کاتالانی موندو در خبری به توافقات مورینیو برای بازگشت به مادرید با فلورنتینو پرز اشاره کرد!
در آخرین شایعات مخابره شده که مورینیو برای بازگشت به شدت ابراز علاقه کرده ولی دو شرط نیز گذاشته است. اول خرید یک مدافع میانی و دوم یک مهاجم نوک. او از پرز خواسته تا امکانات مالی را برای تقویت ترکیب و خرید های جدید آماده کند.
رئال با سولاری روزهای خوبی را سپری نمیکند و فعلا در رده چهارم لالیگا جای گرفته است. فروش کریستیانو رونالدو، ماشین گلزنی و انگیزه رئال، عملا خط حمله رئال را با افتی فاحش مواجه کرده است. این تیم حتی از نظر دفاعی هم بسیار مشکل دارد و هر تیم بزرگ و کوچکی با هر حمله دروازه کورتوا را لرزانده است. افت شدید ستارگان رئال مادرید در این روزها نیز یکی دیگر از دلایل نتیجه نگرفتن آنها است.
در تابستان پرز خیلی تلاش کرد تا پوچتینو را از چنگ تاتنهام در بیاورد اما مبلغ فسخ سرسام آور او باعث شد تا پرز پا پس بکشد! از طرفی وی به دنبال آنتونیو کونته هم رفت، حتی به توافقاتی هم دست پیدا کردند اما مخالفت رختکن مادرید به ویژه کاپیتان راموس، باعث شد تا کونته هم نتواند هدایت رئال را بر عهده بگیرد.
احتمالا پرز تا آخر فصل سولاری را نگه خواهد داشت و تابستان به دنبال جذب سرمربی جدید خواهد رفت. ولی با این حال دست سران مادریدی برای انتخاب سرمربی زیاد باز نیست. پوچتینو، کلوپ، یواخیم لو و دیگر مربیانی که در تابستان گذشته رئال به دنبال آنها بود کماکان با تیم های خود قرارداد دارند و احتمال آمدن آنها به برنابئو کم است.
تنها گزینه های موجود (فعلا) میتوان به الگری، ونگر و مورینیو اشاره کرد. به گفته بسیاری از خبرنگاران و هواداران، در فصل جدید زیدان سرمربی یوونتوس خواهد شد و آلگری فارغ از هر نتیجهای تورین را ترک خواهد کرد و به احتمال بسیار زیاد به مادرید خواهد پیوست. در مورد آرسن ونگر، هیچ تیمی به اندازه رئال برای به خدمت گرفتن ونگر در این سال ها تلاش نکرده است. مادریدی ها دو بار در سال های 2006 و 2013 برای آوردن سرمربی توپچی ها به رئال تلاش کردند ولی ناکام ماندند. اما الان وضعیت متفاوت است و آرسن هدایت تیمی را بر عهده ندارد. او همیشه از علاقه اش برای هدایت رئال مادرید سخن گفته است.
در نهایت مورینیو، که گزینه محتمل تری به نظر میرسد. علاقه شدید پرز به مرد پرتغالی بر کسی پوشیده نیست. تنها سرمربی ای که در دوران پرز با مدیریت باشگاه به مشکل نخورده است ژوزه بوده است. حتی زیدان با آن کارنامه و محبوبیت بی حد و حصر هم مشکلاتی با مدیریت داشته ولی بخاطر شخصیت آرام و متینش زیاد رسانه ای نشده است.
در هر صورت این شایعات جنب و جوشی در پایتخت به راه انداخته است. تا حدی که سولاری ، راموس و مارسلو و دیگر بازیکنان رئال نسبت به این شایعات واکنش نشان دادند.
سولاری به نقل از مارکا گفته است :"من احترام زیادی برای همه همکارانم به خصوص آنهایی که برای موفقیت رئال مادرید تلاش کرده اند قائل هستم. من نمی توانم خودم را بابت شایعات نگران کنم چون در اطراف باشگاهی چون رئال همیشه از اینگونه شایعات وجود دارد."
مارسلو هم در این مورد گفته :"برکناری مورینیو جای تاسف دارد چون او مربی بزرگی است و حالا بدون تیم شده است. من در مورد مربی تیم تصمیم گیرنده نیستم. تنها می توانم از مورینیو بابت کارهایی که برای من انجام داد تشکر کنم."
راموس که رابطه خوبی با مورینیو نداشت به نقل از مارکا گفته : "من درباره سرمربی تیم تصمیم نمی گیرم. کاپیتان های تیم چنین مسئولیتی ندارند. ۵ سال از رفتن مورینیو گذشته و شما هنوز در مورد او سوال می پرسید. در این مدت ما همه چیز را بردیم. سولاری مربی تیم است و باید به او احترام گذاشته شود."
در برنامه ای از ادواردو الچرینگو این شایعه مطرح شد ولی ستارگان رئال گفتند که تمام قد پشت سرمربی خود می ایستند! آنها علاقه ای به سبک بازی مورینیو ندارند و به هیچ عنوان مایل به همکاری با مربی ای که از دوران اوجش فاصله گرفته را ندارند!
در آخرین نظر سنجی سایت مارکا، 63 % مخالف حضور دوباره مورینیو روی نیمکت رئال بودند.
در هر صورت امروز مدیران منچستریونایتد غرامت 15 میلیون پوندی ژوزه را پرداخت کردند و حال او میتواند گزینههای پیش رو و پیشنهادات ارسالی باشگاهها فکر کند. نزدیکان وی گفتهاند که مورینیو بسیار آرام است و عجله ای برای هدایت تیمی ندارد حتی اگر تا تابستان این اتفاق طول بکشد.
تنها سوال برای طرفداران رئال مادرید این بوده که آیا مورینیو بهترین انتخاب برای نیمکت لغزان مادرید است؟ اما و اگرهای زیادی در دو سمت ماجرا، یعنی مورینیو و نیمکت رئال مادرید وجود دارد که می توانیم به جنبه های مثبت و منفی اش نگاهی بیاندازیم.
ابتدا به نیمه پر لیوان بپردازیم. مورینیو از سال 2010 تا 2013 به مدت سه فصل هدایت رئال رو بر عهده گرفت. در این مدت توانست دستاوردهای بزرگ و کوچک زیادی را برجای بگذارد.
قهرمانی کوپا دل ری در سال 2011 - قهرمانی لالیگا در سال 2012 - قهرمانی سوپر جام اسپانیا در سال 2012، سه جامی بود که توسط مورینیو برای مادریدی ها به ارمغان آورده شد. در کنار این ها می توان به سه نیمه نهایی در لیگ قهرمانان اروپا نیز اشاره کرد. مسلما مهم ترین دستاوردش لالیگای رکوردها است. جامی که همراه با رکورد های گوناگون به ویترین باشگاه اضافه شد. رئال توانست برای اولین بار در تاریخ لالیگا با 100 امتیاز قهرمان شود، کاری که تیم دیگری نتوانسته بود و هنوز هم نتوانسته به رکوردش دست پیدا کند. زدن 121 گل و کسب 32 برد از 38 بازی رکورد هایی است که رئال مورینیو در آن فصل به آنها دست پیدا کرد. همانطور که میبینید مورینیو سرمربی که معروف به بازی تدافعی و خراب کننده زیباییهای فوتبال است این رکورد های هجومی را برجای گذاشته است. پس باید بدانیم مورینیو در صورت داشتن ابزار مناسب میتواند سبک مورد علاقه خود یعنی فوتبال بر پایه ضد حمله را به بهترین شکل ممکن پیاده کند و رکوردها را در هم شکند.
ژوزه خریدهای خوبی هم برای رئال داشت. او دیماریا، اوزیل، خدیرا، واران، کونترائو و مودریچ را به خدمت گرفت. بازیکنانی که تاثیر زیادی در قهرمانی های رئال چه در اروپا و چه در اسپانیا داشتند. با آمدن دوباره مورینیو میتوان شاهد خرید ستارگانی هم بود. من جمله ادن هازارد، که در مصاحبهای در سال گذشته گفته بود که بسیار مشتاق همکاری دوباره با مورینیو است.
در روزهایی که مادریدیها بردن را از یاد برده اند و خیلی سخت میتوانند یک پیروزی بدست بیاورند داشتن مربیای با ذهنیت برنده میتواند بسیار راهگشا باشد. مورینیو از آن دسته مربیانی است که هرجا رفته توانسته ذهنیت برنده بودن را به تیمش تزریق کند.
او میتواند نظم را به اردوی کهکشانیها برگرداند. با بازگشت او میتوان دوباره شاهد رقابت پذیری و مسئولیت پذیری در رئال باشیم. بطور مثال بهترین عملکرد کریم بنزما در همان فصل 2012 بود که چرخشی با گنزالو هیگواین در ترکیب قرار میگرفت. ولی در این سالها بنزما با هر عملکردی فیکس تیم است! تیمهای مورینیو تا سر حد توانشان برای پیروزی خواهند جنگید ولی اکنون شاهد هستیم که بازیکنان زیادی در رئال از نظر ذهنی بواسطه جامهای متعدد این سالها اشباع شده اند و لوپتگی و سولاری نتوانستهاند ذهنیت آنان را بهبود ببخشند.
در آخر در روزهایی که برنابئو سوت و کور شده (هم بواسطه عملکرد ضعیف تیم و هم فروش کریستیانو رونالدو و رفتن زیدان) حضور یک شخصیت کاریزماتیک همچون مورینیو می تواند هواداران را به برنابئو برگرداند.
اما جنبههای تاریک بازگشت مورینیو خود یک مثنوی هفتاد من است! مورینیو در رسیدن به قهرمانی اروپا سه بار پیاپی ناکام ماند و فقط رنگ نیمهنهایی را دید. ناکامی در اروپا و پایان دادن به حسرت کسب دسیما تنها خاطره تلخ هواداران پرافتخارترین تیم اروپا از مورینیو نیست، بلکه باید به موارد دیگری از جمله کنار گذاشته شدن اسطورههایی همچون کاسیاس و رائول، تنشهای بالا در الکلاسیکو و همچنین دربی مادرید و در ماههای پایانی نیز اختلافات با بزرگان تیم از جمله رونالدو، راموس است.
درست است که رئال تا قبل از حضور مورینیو چند ناکامی پیاپی در اروپا و حذف در مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان را تجربه کرد، اما پس از رفتن مورینیو و بازگشت آرامش به رختکن بود که سه بار به فینال رسید و هر سه بار نیز جام قهرمانی را بالای سر برد. نکته جالب توجه دیگر اینکه مورینیو ستارههایی همچون رونالدو، کاکا، اوزیل، دیماریا، آلونسو، بنزما و ... را در اختیار داشت، اما هرگز نتوانست فینالیست شود و پس از آن نیز به هر تیمی که رفت، عملکرد چندان موفقیتآمیزی نداشت.
باید به اتلتیکومادرید هم اشاره کرد؛ تیمی که در زمان مورینیو از زیر سلطه رئال در دربیهای مادرید خارج شد و در سال 2013 توانست با شکست کهکشانیها در سانتیاگو برنابئو قهرمان جام حذفی شود. همین اتلتیکومادرید پیاپی در رقابت های اروپایی (به غیر از سوپرکاپ اروپای امسال) رو در روی رئال متحمل شکست شد. این آمار به خوبی نشان دهنده وضعیت تیم اول پایتخت اسپانیا در سالهای پس از مورینیو بوده است؛ سالهایی که جام های زیادی را به همراه داشت؛ سالهایی که تیم در رختکن کمترین اختلاف ممکن را داشت؛ سالهایی که ستارههای به نسبت کمتری در قیاس با گذشته جذب شدند و با حضور بازیکنانی همچون کارواخال، لوکاس، آسنسیو، موراتا و ... جامهای مختلف بهدست آمدند.
در پایان مواردی که ذکر شد، وجوه جدا ناپذیری از شخصیت جنگجوی آقای خاص هستند، مردی سیاه و سفید که برای هوادارانش بسیار دوست داشتنی است و نزد مخالفانش به شدت منفور است. او هیچوقت خاکستری نبوده و نیست. باید صبر کرد و دید که آیا دوباره سکان هدایت کهکشانی ها را به دست خواهد گرفت یا نه.