دست و پا زدن بیسرانجام شفر و بازیکنان؛ استقلال، شیر بیشه قعرنشینها
«جام میخواهیم، جام میخواهیم.» این جمله واحدی بود که غالب بازیکنان استقلال پیش از بازی با پدیده و پس از 3 برد متوالی به زبان میآوردند. اظهارات آبیها نشانههایی از یک حس بزرگ برای بازگشت به دایره مدعیان جدی قهرمانی را در خود داشت اما آیا آنچه پنجشنبهای که گذشت و در ورزشگاه آزادی رقم خورد، با آنچه بازیکنان و مربیان استقلال به زبان میآوردند، کمترین شباهتی داشت؟
به گزارش ایلنا، تیمی که به واقع جام میخواهد و نام استقلال را یدک میکشد اگر به واقع جام میخواست باید به قاطعترین شکل ممکن میدان بازی با رقیبش را ترک میکرد اما از استقلال به جز دقایقی برتری عددی و تاکتیکی بر حریف هیچ قاطعیتی دیده نشد.
تیمی که دنبال رسیدن به جام قهرمانی است باید این پدیده را با 2، 3 گل در ورزشگاه خانگی شکست میداد تا سرسختترین منتقدانش را هم به این نتیجه برساند که حقیقتا مدعی قهرمانی لیگ برتر است. نمایش استقلال مقابل پدیده اما هیچ نشانی از مدعی بودن، سرسخت بودن، جام خواه بودن و جدی بودن در خود نداشت.
استقلالیها اما پس از این بازی کوشیدند همه دلایل ناکامی خود را گردن داوری بیندازند که یکی از سختترین صحنهها پیش رویش قرار گرفت و به تمکین از کمکش گلی که استقلال به ثمر رساند را مردود اعلام کرد. مربیان و بازیکنان استقلال با جملاتی مشابه و نظیر هم چنان حملهای به داوران لیگ کردند که گویی تمام اشتباهها علیه این تیم رخ میدهد.
اگر استقلال خودش را بازنده قضاوتها میداند تیمهای ماشینسازی و نساجی چه باید بگویند؟! اتفاق خوشایندی برای فوتبال ایران نیست اما داوریهای ضعیف و اشتباههای مکرر به همه بازیها تسری پیدا کرده است و اینگونه نیست که فقط یک تیم را در این ماجرا متضرر بدانیم.
حال اگر استقلال با صدرنشینی در نیم فصل یک امتیاز فاصله داشت یا با پیروزی مقابل پدیده میتوانست به این عنوان برسد، میشد حمله همه جانبه بازیکنان و مربیانش را قدری درک کرد اما برای استقلالی که مقابل تیمهای ضعیف شاخ و شانه میکشد اما مقابل مدعیان حرفی برای گفتن ندارد، این اندازه فضاسازی جایز نیست.
استقلال اگر میخواهد در همین حد تیم رده پنجمی باقی نماند و به یکی از مدعیان جدی نیم فصل دوم بدل شود باید از راس تا ذیل نگاهی به خود بیندازد. خود را به خوبی ورانداز کند، کاستیهایش را ببیند و در راستای بهبود آن قدمهای درستی بردارد.
برای استقلال نه بازیکنان آنچنان شاخصی به خدمت گرفته شده، نه به درستی مدیریت شده کما اینکه میبینیم زیر پوست استقلال اعتراضهای بسیاری به مشکلات مالی وجود دارد و نه وینفرد شفر بهعنوان اول مرد فنی این تیم کارش را به درستی انجام داده است.
بدون شک جام به تیمی تعلق میگیرد که اشتباههایش در حداقل ممکن باشد، مدیرانش در تصمیمگیری و در انتخابهای خود اشتباه نکنند، سرمربیاش نیز با کمترین اشتباهها پیش برود و بازیکنان نیز با همه وجود در ترکیب تیم خود بازی کنند.
برای اینکه استقلال با قواعد خودش بیشتر آشنا شود باید به پاسخ این پرسش رسید. پرسش این است: استقلال در بازی با پدیده چند موقعیت صددرصد گل داشت؟ اگر موقعیتسازی به یکی، دو فراری که طارق همام انجام داد، گفته میشود که باید فاتحه تفکر بازیکنان و مربیان این تیم را خواند و همین جا از استقلال قطع امید کرد!
به آن موقعیتهای نصفه و نیمهای که در بازی با پدیده ایجاد شد، هیچ منطقی موقعیت گل نمیگوید.
البته که استقلال نسبت به ابتدای نیم فصل قدری رشد کرده است اما این جهش برای تیمی که به اصطلاح خودش را مدعی قهرمانی میداند کافی نیست و این روال هرگز آبیها را به سرمنزل مقصود نمیرساند.
استقلال اشکالاتی در شیوه بازیاش دارد که وینفرد شفر در راس کادرفنی تیمش باید نسبت به رفع آن اقدام کند. گرچه از تفکری که از ابتدای فصل مدام به جدایی تیام و جباروف اشاره کرد و مهر تایید زد به بازیکنانی همچون گرو و نویمایر بسیار بعید است که قابلیت صددرصدی برای شناسایی درست مشکلات فنی تیمش داشته باشد اما شفر نیز در حد و اندازه خودش عمل نکرده و در فصل هجدهم نتایج قابل توجهی با استقلال به دست نیاورده است.
روزی که استقلال جام حذفی را از کف داد پیشبینی میشد به واسطه رهایی از یک جبهه فرسایشی و دردسرساز در لیگ عملکرد مطلوبتری داشته باشد اما وینفرد شفر هرگز موفق نشد از این استقلال تیمی در قواره قهرمانی بسازد و در مهمترین بازی نیم فصل نتیجهای به دست آورد که هیچ کس را به آینده این تیم که همانا رسیدن به جام قهرمانی است، امیدوار نمیسازد.
واقعیت را نباید کتمان کرد. استقلال فرصتی طلایی را از کف داد و حالا باید دل به روزهایی ببندد که مشخص نیست پس از جام ملتهای آسیا برایش چگونه رقم بخورد و همین بازیکنانی که عطش پوشیدن پیراهن تیم ملی را داشتند، در نیم فصل دوم که بازیهای ملی هم پیش روی تیم ملی نیست با چه انگیزهای گام به میدان مسابقه بگذارند.
استقلال راه را از ابتدای فصل کج رفت، درست مانند فصل پیش. فصل پیش هم استقلال پایهها را درست بنا نکرد و در نیم فصل به فکر چاره افتاد. حال شاید این استقلال بتواند در نیم فصل دوم با خریدهای به اصطلاح رویایی خاطره آن تیم فصل پیش را تکرار کند اما همین که استقلال دوباره دستش از رسیدن به جام کوتاه بماند خود ناکامی بزرگی است.
تکمله: کلاهمان را قاضی کنیم. استقلال مقابل چند تیم بالای سرش پیروز شده؟ سپاهان را برده؟ پرسپولیس و پدیده را برده؟ تنها برتری استقلال مقابل تراکتوری بود که در هفته آغازین در اوج بحران بود. استقلال حتی به پارس جم هم باخته است و جام را به تیمی میدهند که مدعیان را پس بزند نه اینکه تنها شیری باشد در بیشه قعرنشینها. حال گیریم زاهدیفر حتی از سوی کمیته داوران به دلیل اشتباه در اعلام کردن گل استقلال هفتهها محروم شود اما چه عاید استقلال میشود؟ آیا از این سیلی که علیه داوران راه افتاده، استقلال امتیازی خواهد گرفت؟
گزارش: حمیدرضا عرب