فوتبال باشگاهی یا فوتبال ملی؛ فدراسیون چه تدبیری دارد؟
فوتبال باشگاهی یا ملی؟ این جدل در ایران سالهاست ادامه دارد و در مورد آن بحثهای فراوانی شده اما نتیجهای به دست نیامده و اینکه کدامیک بر دیگری ارجحیت دارد مشخص نیست. در این جدل بیپایان، پیش از جام جهانی کارلوس کیروش در مصاحبهای گفت: «سه بازی در جام جهانی به تمام لیگ و لیگ قهرمانان آسیا میارزد!»
به گزارش ایلنا، کیروش از این زاویه به به فوتبال ملی نگاه میکند که هیجان و بزرگی سه بازی جام جهانی با هیچ مسابقه دیگری قابل مقایسه نیست اما وقتی به فوتبال در سراسر جهان نگاه میکنیم، فوتبال ملی زیر سایه فوتبال باشگاهی قرار دارد و دوران حکمرانی فوتبال ملی که ستارهها در آن میدرخشیدند و برسر زبانها میافتادند به اتمام رسیده است. در گذشته فوتبال ملی بر فوتبال باشگاهی غالب بود و مسابقه برزیل و فرانسه در جام جهانی 1986 تا سالها بهعنوان بهترین بازی فوتبال در چند دهه مطرح بود. یا تقابلهای آرژانتین و انگلیس به واسطه اختلافات دو کشور بر سر جزایر فالکلند، جذابیت ویژهای داشت؛ همان مسابقهای که مارادونا با گل معروف به دست خدا برتری آرژانتین را رقم زد تا آرژانتین پیش از جنگ نیروهای نظامی دو کشور، پیروز شود و بهنوعی بر روند جنگ تاثیر بگذارد.
اما در زمانه ما دیگر فوتبال ملی جذابیتهای سابق را ندارد؛ هواداران فوتبال هر هفته پیگیر لالیگا، لیگ برتر انگلیس، لیگ فرانسه و ایتالیا هستند و رقابت ستارهها را در این قالب دنبال میکنند. مهمترین بازیهای فوتبال معمولا در لیگ قهرمانان اروپا برگزار میشود که فراتر از بازیهای باشگاهی است و به نوعی تقابل لیگهای کشورهای صاحب فوتبال هم محسوب میشود. در آسیا هم فوتبال باشگاهی در لیگ و لیگ قهرمانان چنان جذاب شده که اگر نگوییم بر فوتبال ملی میچربد، تنه به تنه بازیهای باشگاهی میزند. بازیهای اخیر لیگ قهرمانان آسیا را دنبال کنید. تقابل استقلال و السد و بازی حساس پرسپولیس و الدحیل جدال میلیاردرهای قطری با تیمهای ایرانی بود. در این دوئلها، پرسپولیس در مسابقهای دراماتیک الدحیل پرستاره را حذف کرد. آن مسابقه برای آنهایی که فوتبال را با عشق دنبال میکنند یک بازی خاطرهانگیز و ماندگار است. همین یک هفته پیش بود که پرسپولیس در مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا، السد- که ژاوی، گابی و بغداد بونجاح ستارههایش هستند- را با گل دقایق پایانی برد و در آستانه رسیدن به فینال آسیا قرار گرفت. رویای بزرگ پرسپولیس در حالی رنگ واقعیت به خود میگیرد که این تیم از نقل و انتقال بازیکن محروم بوده و هواداران پرسپولیس که در موضوع تعداد «ستاره» سالها با استقلال کری داشتند، حالا به کسب یک قهرمانی بزرگ در آسیا نزدیک شدهاند. هیجان بازی پرسپولیس و الدحیل برای هواداران فوتبال دست کمی از بازیهای تیم ملی در مقدماتی جام جهانی نداشت که یکصد هزار نفر به ورزشگاه میرفتند. حالا همه منتظر بازی برگشت در تهران مقابل السد و ستارههایش هستند تا یک مسابقه صدهزارنفری دیگر که سرشار از استرس، دلشوره و هیجان است را تماشا کنند.
صعود پرسپولیس به فینال و دو بازی- رفت و برگشت- برابر تیمهای شرقی آنقدر هیجان و شور برای فوتبال ایران به همراه خواهد داشت که بیاغراق آن مسابقه دست کمی از بازیهای تیم ملی در جام جهانی نخواهد داشت و چه بسا برای پرسپولیسیها مهمتر از جامجهانی باشد.
فوتبال باشگاهی جانمایه فوتبال در تمام دنیاست و نباید آن را قربانی فوتبال ملی کرد؛ در فوتبال باشگاهی بازیکنان ساخته و آماده حضور در تیم ملی میشوند. هزینه و سرمایهگذاری در فوتبال باشگاهی انجام میشود و امروز فوتبال باشگاهی بر فوتبال ملی چربیده؛ اگرچه این به معنای نفی فوتبال ملی نیست. تیمملی ایران همواره برای مردم ایران تیمی بزرگ و محترم است که نشانه وحدت و اتحاد همه مردم بوده و خواهد بود اما همین تیم ملی از فوتبال باشگاهی بیرون میآید؛ چه باشگاههای ایرانی و چه باشگاههای خارجی که بازیکنان ایرانی بهعنوان لژیونر در آن تیمها بازی میکنند.
فوتبال باشگاهی را باید محترم شمرد و به همان میزان که برای تیم ملی ارزش قایلیم، به باشگاهها هم باید احترام بگذاریم و حالا که پرسپولیس به دروازه فینال آسیا رسیده، باید برنامههای تیم ملی هم گاهی تغییر کند تا پرسپولیس بهعنوانی که 40 سال در پی آن بوده برسد. همانطور که در تمام این سالها فوتبال باشگاهی کوشیده تا برنامههایش را بر اساس موفقیت تیم ملی تعریف کند.
در برهه حساسی هستیم؛ از یک سو پرسپولیس برای قهرمانی آسیا خیز برداشته و از سوی دیگر قهرمانی جام ملتهای آسیا برای ما رویایی بزرگ است. هر دو تیم میخواهند به طلسم 40 ساله حمله کنند و آن را بشکنند. هر دو رویداد برای ما مهم و پر ارزش است؛ با توجه به زمان برگزاری لیگ قهرمانان شاید اولویت با پرسپولیس باشد که از سد حریف پر ستاره قطری بگذرد و پس از آن در فینال آسیا پیروز شود. بعد از آن باید باشگاهها تمام و کمال در خدمت کیروش باشند. هماهنگ کردن برنامهها مسوولیت بزرگ فدراسیون فوتبال است که در این شرایط پرسپولیس را هم تیم ملی ببیند. بردهای اخیر باشگاهی ما چنان نشاطی به جامعه تزریق کرده که در تمام این سالها بیسابقه بوده. امروز نمیتوان اولویتبندی کرد و تیمی را بر دیگری در اولویت قرار داد. هر دو تیم برای جایگاهی یکسان و هدفی مشابه میجنگند. شاید وقت آن باشد که اینبار برعکس همیشه عمل کنیم و فوتبال باشگاهی را در اولویت بگذاریم تا به هدفش برسد و بعد با تمام انرژی حامی تیم ملی باشیم. آیا فدراسیون از پس مدیریت این چالش بزرگ بر میآید؟