امیرعلی اکبری: با ورزش ازدواج کرده ام و به آن وفا دارم
قهرمان هنرهای رزمی در مورد برنامه هایش برای آینده این رشته ورزشی صحبت کرد.
به گزارش ایلنا، امیر علی اکبری عضو تیم ملی کشتی فرنگی بود و یکی از استثناهای این رشته که در 97 کیلوگرم و 130 کیلوگرم به مدال طلای جهان رسید. وقتی امیرعلی اکبری در جهانی 2010 به مدال طلای وزن 96 کیلوگرم جهان رسید، کمترین تصوری که درباره او میشد این بود که تعداد مدالهای جهانی و المپیک او دو رقمی شود اما تقدیر چیز دیگری بود و مدال طلای مسکو آخرین طلای رسمی او در مسابقات کشتی فرنگی شد. کمتر کسی میتوانست آن موقع پیشبینی کند که روزی فرا میرسد که امیرعلی اکبری در مسابقات هنرهای رزمی به یک مبارز قدرتمند تبدیل شود اما نشان داد که اراده آهنین دارد و در مقابل هیچ مشکلی قد خم نمیکند. رقابت بینظیر او در مسابقات رزمی از او یک چهره ویژه در ورزش ایران ساخته و حالا کسی به یاد نمیآورد که چرا مدال طلای او در جهانی 2013 پس گرفته شد. همه امروز برای علیاکبری سوت و هورا میکشند و به افتخارآفرینی پیاپی او احترام میگذارند اما این افتخار آفرینی تا چه زمانی ادامه دارد؟
همچنان در حال تمرین هستی.
به هر حال عادت کردیم به تمرین و مسابقه و الان هم که مسابقه در پیش دارم و باید خودم را با قدرت برای مسابقه بعدی آماده کنم.
زمان مسابقه مشخص شده؟
نه؛ هنوز سازمان وان چمپیون شیپ در این باره زمانی را مشخص نکرده اما فکر کنم که دو ماهی طول بکشد ولی با اینحال تمریناتم را ادامه میدهم.
از آخرین مسابقه هم که برگزار کردی حدود دو ماه گذشته.
بله تیر ماه بود که با داستین جیسون کانادایی مبارزه کردم و ناک اوتش کردم.
دوباره به اوج برگشتی و مدتی است که رنگ باخت را ندیدی.
خدا را شکر میکنم. این لطف امیرالمؤمنین بوده که دوباره بتوانم افتخار آفرینی کنم. البته علی آقا هم که همیشه کنارم بوده خیلی به من کمک کرده است.
خسته نشدی از این همه تمرین و مبارزه؟
نه چرا باید خسته شده باشم؟
با احتساب دوران حضور در کشتی بیش از دو دهه است که در اردو و مسابقه هستی؛ این همه سال خسته کننده نیست؟
خب عشق و علاقه به ورزش اجازه نمیدهد که به چیز دیگری فکر کنی. ضمن اینکه دیگر عادت کردم و دوران نوجوانی و ابتدای جوانی را در اردوها گذراندم.
به هر حال نمیخواهی به ازدواج و تشکیل خانواده فکر کنی؟
با ورزش ازدواج کردم. خیلی هم به آن وفادارم.
اما واقعاً باید یک جایی دیگر رها کنی.
مگر یک شاعر از شعر گفتن خسته میشود که یک جنگجو از مبارزه کردن خسته شود؟
یک شاعر که این همه تمرین فشرده و سخت ندارد.
به هر حال آنها باید یک سری موارد را رعایت کنند که مثل تمرین ما میماند ولی کمی متفاوتتر است.
خیلی متفاوتتر؛ تمرین امروز شما علاوه بر دویدن در پیست، چهار راند مبارزه هم داشت.
باید برای مسابقات سخت خیلی فشرده و ویژه تمرین کرد تا بدن به فرمی برسد که بتوانی مقابل رقبا مبارزه کنی.
به خصوص که اگر رقیب پادشاه باشد؟
نه فرقی نمیکند؛ هر رقیبی برای خودش قدرت قابل احترامی دارد و من برای رسیدن به پیروزی مقابل هر رقیبی از تمرین کم نمیگذارم.
حریف بعدی پادشاه «آناتولی مالیخین» است؟
مشخص نیست. سازمان برگزاری مسابقات تصمیم میگیرد اما من برای هر مبارزهای باید آماده باشم.
طرفداران زیادی هم داری. بعد از هر تمرین کلی علاقهمند برای عکس گرفتن داشتی.
مردم لطف دارند وگرنه ما کسی نیستیم.
زمانی فقط فوتبالیستها چنین جایگاهی میان مردم داشتند.
شکر خدا که چنین لطفی به من هم شده اما واقعاً رشته ورزشی ما کمتر از فوتبال علاقهمند ندارد. خیلی از آنها که فوتبال را دوست دارند به ورزشهای رزمی هم علاقه دارند.
از ورود به این ورزش خوشحالی؟ شاید در کشتی تبدیل به یک قهرمان بزرگ میشدی؟
خیلی در اینباره حرف زدم. الان کشتی برای من اهمیت زیادی ندارد. فقط به جایی که الان هستم، فکر میکنم و به نظرم اینجا موفقیت زیادی را کسب کردم. شرایطی که اینجا پیش آمد، در کشتی شاید هرگز نمیدیدم. به خاطر همین هم همیشه خدا را شکر کردهام. شرایطی که الان پیدا کردم شاید اگر 10 مدال جهانی و المپیک هم میگرفتـــــــــــم به دست نمیآوردم.