24 سال بعد از بازی ایران و آمریکا؛ نگاهی به سرنوشت نسل طلایی 98
نسل طلایی فوتبال ایران در سال 1998، 24 سال بعد از بازی تاریخی ایران و آمریکا سرنوشت متفاوتی داشتند.
به گزارش ایلنا، اگر چه در جام جهانی 2022 قطر، ایران و آمریکا در چارچوب هفته سوم مرحله گروهی از ساعت 22:30 امشب بازی حساسی را برگزار میکنند، این بازی برای ایران خاطره جالبی به همراه دارد.
یوزها و یانکیها در روز ۳۱ خرداد سال ۱۳۷۷ در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه به مصاف هم رفتند که این دیدار با پیروزی دو بر یک تیم ملی ایران به پایان رسید. حالا24 سال بعد از آن مسابقه به سراغ ترکیب ایران رفتم تا بررسی کنیم نسل طلایی فوتبال ایران چه سرنوشتی را در فوتبال تجربه کردند:
احمدرضا عابدزاده: او بعد از چند سال بازی در دنیای مربیگری فوتبال خیلی موفق نبود و رفته رفته از این فضا دور شد. بیشتر در حوزه کسب و کار فست فودی خود فعالیت میکند و یکی از محبوبترین دروازهبانهای تاریخ فوتبال ایران است. امیر فرزند او در این سالها معمولاً در تیم ملی حضور داشت.
محمد خاکپور: مدافع میانی فوتبال ایران که کاریزمای خاصی داشت در حوزه مربیگری فوتبال توفیق چندانی کسب نکرد. او مدتی هدایت استیل آذین و تیم ملی امید را به عهده داشت. خاکپور در ایران زندگی نمیکند.
نادر محمدخانی: او ایران را ترک کرد و فعالیت چندانی در فوتبال ندارد. منتهی مراتب چندی پیش به ایران آمد و در چند برنامه تلویزیونی حاضر شد و به خاطره بازی پرداخت.
مهدی پاشازاده: این مدافع ایران که سابقه بازی در بوندسلیگا را دارد توانست به تیمهای بایرن لورکوزن و راپیدوین منتقل شود. او مدرک مربیگریاش را در همان خارج از کشور دریافت کرد. در این مدت پاشازاده در لیگ دسته یک هدایت تیمهای مختلفی را به عهده داشته و اگر در قبول هدایت چند تیم عجله نمیکرد حالا میتوانست در لیگ برتر مربی با رزومه بیشتری باشد. در حال حاضر به عنوان یکی از محتملترین گزینههای مربیگری در لیگ دسته یک شناخته میشود.
محمدجواد زرینچه: مدافع راستی که یکی از پاس گلهای ایران را مقابل آمریکا ارسال کرد، سالها در استقلال کاپیتان تیم بود و در حوزه مربیگری و سرپرستی هم وارد شد. اما رفته رفته این چهره هم از فوتبال دور شد. زرینچه یکی از افرادی بود که در دوره استراماچونی در استقلال فعالیت میکرد.
مهدی مهدویکیا: این مدافع ایران توانست استعدادش را در بوندسلیگا در جهان نشان دهد و یکی از معروفترین فوتبالیستهای نسل 98 ایران لقب گرفت. بازیکن پرسرعت ایرانی در حوزه مربیگری هم تا هدایت تیم ملی امید پیش رفت و آکادمی خودش به نام کیا را راه اندازی کرد. این چهره محبوب دورههای مربیگری خود را در آلمان گذراند و دوره باثباتی را به عنوان لژیونر ایرانی در بوندسلیگا تجربه کرد.
کریم باقری: هافبک میانی ایرانی تا سالها بعد از جام جهانی 1998 به فوتبال خود ادامه داد و توانست یکی از محبوبترین پرسپولیسیهای کشور لقب بگیرد. باقری در حوزه مربیگری هم ترجیح میدهد نفر اول نباشد! همچنین مدتی همزمان به عنوان مربی پرسپولیس و تیم ملی فعالیت کرد. باقری معمولاً به کنترل حواشی در تیم پرسپولیس کمک میکند. در دوره بازی خود توانست حتی به آرمینا بیه فلد آلمان و چارلتون انگلیس برسد منتهی موارد مشکل تسلط به زبان کار او را کمی سخت کرد. او یکی از متواضعترین بازیکنان نسل 98 تیم ملی نسبت به همدورهایهای خود از محدود چهرههایی فعال در فوتبال کشور است.
مهرداد میناوند: او یکی از فراموش نشدنیترین هافبک چپهای ایران بود که به دلیل بیماری کرونا درگذشت. بازی در اشتورم گراتس اتریش، شارلوا بلژیک، الشباب، سپاهان و پرسپولیس در رزومه بازی او ثبت شد. در حوزه مربیگری هم به عنوان دستیار در خونه به خونه و سپیدرود رشت فعالیت کرد اما خیلی زود از این حوزه خارج شد. در اواخر عمرش میناوند استعداد خود را به عنوان یک مجری ورزشی پیدا کرد اما درگذشت وی مانع ثبت قابهای پر از لبخند و شادی وی شد.
علی دایی: شماره 10 تیم ملی بعد از جام جهانی تا سالها توانست در سطح اول فوتبال حضور داشته باشد و حتی بعد از دوران بازیاش برای قرعه کشی جام جهانی قطر دعوت شد. بازی در بایرن مونیخ، آرمینا بیله فلد، هرتابرلین از وی چهرهای شناخته شده در فوتبال آلمان ساخت. دایی علاوه بر فوتبال در حوزه اقتصادی و تحصیلی هم تا سطوح بالا پیش رفت. مربیگری در نفت، سایپا، پرسپولیس و راه آهن از او مربی بسیار با تجربهای ساخت که تنها به پیروزی فکر میکند و با سایپا به عنوان مربی- بازیکن قهرمانی را تجربه کرد. اسطوره فوتبال ایران که تا مدتها رکورد آقای گلی جهان را در اختیار داشت، حتی به عنوان سرمربی تیم ملی مقطعی فعالیت کرد. او چندی پیش از خارج کشور پیشنهاد مربیگری داشت که آن را نپذیرفت.
خداداد عزیزی: حماسهساز ملبورن که یکی از ارکان صعود تیم ملی به جام جهانی بود. بعدها به دلیل انتقادهای صریحش نسبت به مربیان تیم ملی نتوانست رکورد بازیهای ملی خود را افزایش دهد. در حوزه باشگاهی عزیزی با پاس توانست قهرمان ایران شود و در تیم درخشان سبزپوشان یکی از بازیکنان کلیدی محسوب میشد. غزال تیز پای فوتبال ایران در حوزه مربیگری خیلی موفق نبود و شرایط زیرساختی به گونهای بود که این چهره فوتبالی نتوانست خود را با آن مطابقت بدهد. خداداد هم در حوزه اجرای برنامههای تلویزیونی وارد شده و در این مسیر بیشتر توانست استعدادش را نشان بدهد تا مربیگری!
افشین پیروانی: این مدافع تا سالها به عنوان بازیکن با تجربه پرسپولیس فعالیت کرد و همواره سعی کرد چهرهای متشخص از خود ارائه کند. او که با دستیاری کار خود را در حوزه مربیگری شروع کرد نتوانست عملکرد موفقی در پرسپولیس و استیل آذین داشته باشد به همین خاطر ترجیح داد به عنوان سرپرست در سرخپوشان فعالیت کند. در حال حاضر هم در این سمت ادامه فعالیت میدهد.
نعیم سعداوی: مدافع تیم ملی در فولاد خوزستان و پرسپولیس چند سالی بازی کرد و در کادرفنی خوزستانیها توانست قهرمانی لیگ برتر را تجربه کند. او در پرسپولیس و فولاد به عنوان دستیار فعالیت کرد اما هرگز به عنوان چهره شماره یک کادرفنی مطرح نشد. در حال حاضر خیلی فعالیتی از او دیده نمیشود.
حمیدرضا استیلی: گلزن ایران در جام جهانی 1998، در پرسپولیس به فوتبالش پایان داد. او در حوزه مربیگری توانست هدایت استیل آذین، شاهین بوشهر، پرسپولیس، ملوان، راهآهن و تیم ملی امید را به عهده داشت اما نتوانست موفق باشد. سرپرستی تیم ملی امید و تیم ملی بزرگسالان جز آخرین سمتهای وی بود. او به نسبت نتوانست از امتیاز گلی که به ثمر رساند خوبه بهره بگیرد.
علیرضا منصوریان: این چهره تا سال 1387 به عنوان بازیکن فعالیت میکرد و با قهرمانی جام حذفی ایران به همراه استقلال کفشهایش را آویخت. بازی در فوتبال یونان و عضویت در تیم سن پائولی آلمان هم در کارنامه دوران ورزشی وی دیده میشود. در حوزه مربیگری وی سرمربیگری پاس همدان، نفت تهران، استقلال، ذوب آهن، تراکتور، آلومینیوم اراک و صنعت نفت آبادان را تجربه کرده است. در حال حاضر گاهی اوقات نام او به عنوان گزینه هدایت تیمهای لیگ برتری معرفی میشوند. اما بعضی کارشناسان معتقدند که خیلی زود هدایت استقلال را برعهده گرفت.
نیما نکیسا: نکیسا بعد از بازی در پاس خیلی نتوانست تیم مطرحی را تجربه کند. در حوزه مربیگری هم خیلی نتوانست ادامه بدهد. اما در حوزه مدیریت فوتبال توانست در سطوح میانی فدراسیون، تصدی چند پست را به عهده بگیرد. در همین رابطه گفته میشود در دوره آینده برای انتخابات هیات فوتبال تهران کاندید خواهد شد.
علی لطیفی: او توانست به عنوان لژیونر به فوتبال اتریش برود اما دوران ادامهداری در این کشور نداشت و تا سال 1384 به میدان میرفت. در حوزه مربیگری هدایت تیمهای مختلف لیگ دسته یک را به عهده داشت. چوکا تالش، نود ارومیه و گل ریحان البرز از جمله تیمهایی است که هدایت آن را به عهده داشته است.
علی اکبر استاداسدی: این مدافع با گل به خودی مقابل ژاپن در پلی آف مقدماتی جام جهانی 1998 شناخته میشود. ذوبآهن اصفهان و ماشین سازی تبریز از جمله تیمهایی بود که در آن به میدان رفت. در حوزه مربیگری به این چهره اعتنای زیادی نشد.
ستار همدانی: این چهره بعد از جام جهانی 1998 در تیمهای استقلال، صبا باطری، پاس تهران و شیرین فراز کرمانشاه به میدان رفت. در کارنامه افتخارات او قهرمانی جام حذفی و لیگ برتر دیده میشود. به عنوان دستیار قهرمانی لیگ برتر ایران را تجربه کرده است. درحوزه مربیگری به عنوان دستیار مربی بیشتر فعال بوده و گاهی اوقات به عنوان کارشناس تلویزیونی در برنامهها شرکت میکند.
بهنام سراج: او در حال حاضر به عنوان مربی صنعت نفت آبادان فعال است. شاید به اندازه جایگاهی که داشت خیلی نتوانست در فوتبال موفق شود.
پرویز برومند: استقلال، راهن آهن و پارسه از جمله تیمهایی بود که برومند در آن بازی کرد. او در حوزه مربیگری ورود نکرد.
رضا شاهرودی: پرسپولیس، دالیان چین، پاسارگاد و پیکان از جمله تیمهایی بود که در دوران بازیگری تجربه کرد. در حوزه مربیگری به عنوان دستیار در استیل آذین، راه آهن، سیاه جامگان و تیم ملی امید فعالیت کرد.