موسیسیان لبخند زدن را فراموش کرد
موسسیان از زندگی روی خوش ندید و این مسئله باعثشده بود او لبخند زدن را هم فراموش کند / چقدر هنرمندان در ایران مظلوماند. یک نفر عمرش را وقف موسیقی میکند اما کسی به او توجه نمیکند و مظلومانه از میان ما میرود.
مراسم یادبودگورگن موسسیان صبح امروز؛ سه شنبه ۴ آذر؛ در تالار رودکی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، داوود گنجهای(عضو هیئت مدیرهٔ خانهٔ موسیقی) طی سخنانی در این مراسم گفت: چند روز پیش با جناب مرادخانی صحبت میکردم و میگفتم که چقدر هنرمندان در ایران مظلوم واقع میشوند. یک نفر زحمت کمی میکشد و حمایت استقبال از او زیاد است و یک نفر عمرش را وقف موسیقی میکند اما کسی به او توجه نمیکند و مظلومانه از میان میرود. اگر ما میتوانستیم از این مرد بزرگ خوب پذیرایی کنیم؛ قطعا در میان ما میماند و میتوانستیم از حضورش استفاده کنیم.
وی از مشاوره با مرادخانی خبر داد و گفت: اوایل انقلاب که کسی جرئت نداشت ساز حمل کند جناب مرادخانی دوست و همراه ما بود و من میدانم که تمام تلاششان برای بهبود شرایط است اما خطاب به مسئولین میگویم که اجازه دهید تا هنرمندان فعالیت خودشان را داشته باشند. چرا باید چکناواریان دائما از ایران برود و نتواند آزادانه کارهایش را در ایران اجرا کند؟ چکناواریان چشمه خلاقیت و هنر است و ما نیازمند علم او هستیم.
چکناواریان(آهنگساز و رهبر ارکستر) هم به علت کسالت نتوانست متن خود را بخواند و مطلبش را به مجری برنامه داد تا او قرائت کند. در این متن آمده بود: با کمال تاسف درگذشت استاد گورگن موسسیان را به جامعه هنری تسلیت میگویم و برای آمرزش روح او دعا میکنم. ایشان هنرمندی بزرگ و انسانی دوست داشتنی و متفکر و نمونه کامل یک هنرمند ایرانی بود که به مملکت خود در طول زندگی پربارش صادقانه خدمت کرد. همکاری ایشان در چندین مورد به خصوص سمفونی خسوف؛ کار آهنگساز برجسته استاد سعید شریفیان و با همکاری گروه کر کشور رمانی و گروه کر ارکستر سمفونی تهران با اینجاب به یاد ماندنی است. ایشان با جدیت فراوان به تمرین و آموزش با گروه کر میپرداختند. او برای همیشه در خاطرات ما باقی خواهد ماند. روحش شاد
پیروز ارجمند نیز طی سخنانی گفت: روزگاری برای حمل ساز باید مجوز ساعتی میگرفتیم و حالا جای خوشحالی است که به جای بودن یا نبودن موسیقی باید درباره چگونه بودنش صحبت کنیم. کاش تاریخ موسیقی بعد از انقلاب ایران ثبت میشد تا همه بدانند که با چه سختیهایی به وضعیت کنونی رسیدیم. ما اگر تاریخ موسیقی بعد از انقلاب را برسی کنیم به نقش اساسی اقلیتهای مذهبی درباره موسیقی ایران میرسیم. ما حفط موسیقی علمی ایران را مدیون مسیحیان هستیم و باید قدردانشان باشیم و البته استاد موسسیان یکی از آنان بوده است.
وی ادامه داد: درسال ۷۳ بنا به ضرورت تالیف کتابی درباره مبانی خواندن و سرود خوانی برای آموزش و پرورش؛ خدمت ایشان رسیدم چراکه ایشان جزو معدود افرادی بودند که درباره این مسائل اطلاعات کافی داشتند.
پیروز ارجمند با اشاره به مدتی که در مصاحبت با موسسیان بود گفت: موسسیان دغدغههایی داشتند که همیشه ایشان را اذیت میکرد. اولین مسئله محدودیت استفاده از خواننده سولو در آثارشان بود. این مسئله به مانند این است که از یک نقاش رنگ قرمز را گرفت و مجبورش کرد تا با این محدودیت نقاشی کند. مسئله دیگر ایشان ترجمه متون خارجی به زبان فارسی بود که همواره با محدودیت منابع روبه رو بودند.
وی ادامه داد: اما خوشحالم که در طول سالهای گذشته ایران نبودند و از نزدیک شاهد بلاهایی که به سر موسیقی ایران آمد نشدند چراکه قطعا زودتر دق میکرد و میمرد.
ارجمند در پایان سخنانش از برنامههای دفتر موسیقی وزارت ارشاد برای گروه کر ایران گفت: سه ماه دیگر مهمان تیج و سه نفر از مدیران و همراهانشان خواهیم بود. ایشان در چندین کشور سابقه سامان دهی وضعیت کر را داشتند و ما هم از ایشان دعوت کردیم تا سندی برای کر ایران تهیه کنیم و همچنین آموزش و پرورش هم از حضور ایشان برای سامان دهی وضعیت تدریس بهره ببرد و همچنین برنامه تاسیس اولین انجمن کر ملی را خواهیم داشت که جلساتش از هفته آینده برگزار خواهد شد. تمام دغدغه من این است کر ایران را با توجه به ظرفیتهایش سامان بدهم.
پس از سخنان ارجمند؛ گروه کر به رهبری رازمیک اوهانیان به اجرای سه قطعه کرال از سنجری، چکناواریان و موتسارت پرداخت.
شهلا میلانی خواننده قدیمی گروه کر و سرپرست گروه آواز ملل نیز طی سخنانی بیان کرد: بعد از اینکه خبر مرگ موسسیان را شنیدم؛ قلبم گریست. گویا هیچ نمیخواستم که اجابت بگوید. او به درستی هنرمند بود و هنرش را خالصانه در اختیار ما گذاشته بود اما دریغا که فقط بعد از مرگ هنرمند به واقعیت وجودی او پی میبریم با اینهمه من فکر نمیکنم که موسسیان مرده باشد چراکه دوست دارانش او را در قلب و رفتار و کردار خود زنده نگاه خواهند داشت. چهره موسسیان پیش از آنکه به خاطر والایی ارزشهای انکار ناپذیر شخص او باشد؛ معلول بیروحی و خاموشی جامه هنری ماست. میبینیم که وقتی شخصیتی چون موسسیان از دست میرود به مانند بریدن نخی از طنابی نیست بلکه نبود او موجب ایجاد خلل بزرگ و خسرانی جبران ناپذیر برای جامعه هنری ما میشود. اگر جامعه هنری متعهدی داشتیم مرگ موسسیان خلا ایجاد نمیکرد و تنها غم از دست دادنش را داشتیم.
وارطان ساهاکیان آهنگساز و پیشکسوت عرصه موسیقی نیز طی سخنانی گفت: آشنایی من با موسسیان به حدود ۲۸ سال پیش برمی گردد و من آن زمان در مهمانیی با او آشنا شدم و پس از آن دوستی خوبی ایجاد شدو من با شنیدن کارهایش هربار بیشتر متوجه میشدم که تواناییهای موسیقایی فوق العادهای دارد. موسسیان بسیاری از کارهایی ارکسترال و آکاپلایی را که اجرا میکرد حفظ بود. ما بسیاری از فولکلورهای ایرانیی که در دست داریم را مدیون پیگیریهای موسسیان هستیم.
ساهاکیان درباره اینکه چرا موسسیان از ایران رفت گفت: موسسیان اولین باری که از ایران رفت بیمهاش قطع شد و پس از بازگشتش به ایران هم هیچ کاری برای درست شدن وضعیت بیمه او صورت نگرفت و همچنین او یک سوییت کوچک در خیابان ویلا داشت که آن خانه را هم از او گرفتند. گورگن نزد من آمد و گفت من باید از اینجا بروم تا شاید در آمریکا یک گروه کر کلیسایی پیدا کنم و آنجا مشغول به کار شوم.
او ادامه داد: موسسیان شخصیت خشک و جدی و ناآرامی داشت. این شرایط حاصل بدرفتاریها و تلخیهای زندگی بود. موسسیان از زندگی روی خوش ندید و این مسئله باعثشده بود که او لبخند زدن را هم فراموش کند. او روزی نزد من آمد و گفت: اگر در ایران بمیرم امکان دارد که تالار وحدت یا جای دیگری برای من مراسم گرامی داشتی بگیرد اما اگر در آمریکا بمیرم قطعا غریب خواهم ماند.
ساهاکیان از برگزاری این برنامه تقدیر کرد و گفت: خوشحالم که با برگزاری این برنامه آرزوی موسسیان را برآورده کردیم و او در ایران غریب نیست.
حمید عسگری(رهبر گروه کر) نیز ضمن تسلیت درگذشت موسسیان اظهار داشت: موسیقی کرال بیش از هر نوع موسیقی درباره ستایش و نیایش خداوند است و ما میتوانیم ادعا کنیم ادعا کنیم که استاد موسسیان در طول زندگی خود نیایشگر خداوند جهان هستی بوده است. حیات ایشان همواره همراه با خدمات بسیار به موسیقی کرال ایران بوده است. موسیقی کرال ایران از فقر رپرتوارهای کلاسیک رنج میبرد اما در این میان تنظیمهای موسسیان بهترین مرجع برای آثار کرال ایرانی است.
وی درپایان سخنانش از اجرای این مراسم تقدیر کرد و گفت: سنت گرامی داشت پس از مرگ هنرمندان بسیار پسندیده است اماای کاش که در زمان حیاتشان نیز مراسمی نکو داشتی برگزار کنیم تا بتوانیم از حضور آنها نیز استفاده کنیم.
نسرین ناصحی(رئیس کانون خوانندگان کلاسیک خانه موسیقی) نیز طی سخنانی درگذشت موسسیان را تسلیت گفت و از حضور با ارزش وی در عرصه موسیقی کرال تقدیر کرد.
در پایان مراسم گروه کر علیرضا شفقینژاد به اجرای سه قطعه از دوورژاک، گریکوریان و باغچهبان پرداخت.
پس از پایان اجرای کر شفقی نِژاد؛ چکناواریان روی صحنه حاضر شد و گفت: موسیقی بهترین دارو و درمان است. حال من خوب شد و الان میخواهم نکاتی را بگویم. روح آقای موسسیان شاد باشد. من امروز بسیار خوشحال شدم که چنین مراسم بزرگداشتی برای ایشان برگزار شد و باید از معاونت موسیقی تشکر کنم.
چکناواریان خطاب به ارجمند گفت: خواهش میکنم که دیگر کلمه اقلیت را به کار نبرید. در ایران اقلیت وجود ندارد و همه ما ایرانی هستیم. اینکه شاهان ایرانی ارمنستان را به روسها و عثمانیها بخشیدند گناه ارامنه نیست و ما هم دوست داشتیم تا در کشور خودمان کار کنیم و مطمئنا همه ما ایرانی هستیم این کشور متعلق به همه ما است. نکته دیگر اینکه باید از ثروتی که به شما به ارثرسیده است حفاظت کنید. یک دفتر موسیقی گر گروه کر مناسبی نداشته باشد؛ هیچ ارزشی ندارد.
او درپایان سخنانش از گروه کر علیرضا شفقینژاد و گروه کر رازمیک اوهانیان تقدیر کرد و گفت: این دو رهبر گروه کر؛ بهترین رهبرهای گروه کر ایران هستند و خوانندگان گروهشان همه سرمایههای مملکت ما هستند. وظیفه ما و مسئولین حمایت از آنان است.