در اختتامیه پنجمین دوسالانه نقاشى دامونفر؛
نقاشان زیر ٢٥ سال از سمیع آذر تجلیل مىکنند
از نقش علیرضا سمیع آذر در اشاعه دانش هنرهاى تجسمى با ترجمه و تالیف پنج کتاب و بیش از دو دهه تدریس در دانشگاه تهران و آموزشگاههاى خصوصى و معرفى هنر ایران به جامعه بینالمللى تقدیر میشود.
در اختتامیه پنجمین دوسالانه نقاشى دامون فر ویژه جوانان زیر ٢۵ سال ایران از مقام علمى و تلاش مستمر علیرضا سمیع آذر در اشاعه هنر معاصر تجلیل خواهد شد.
به گزارش ایلنا؛ این خبر را سیف الله پویاراد، مدیر این دوسالانه اعلام کرد؛ دو سالانهاى که با ریاست شوراى داورى آیدین آغداشلو و ارائه ٩۶ اثر از ٩۵ نقاش این روزها در گالرى پردیس ملت در حال برگزارى است و جمعه دوم آبان در آیینى با شکوه ضمن معرفى برگزیدگانش، از نقش علیرضا سمیع آذر در اشاعه دانش هنرهاى تجسمى با ترجمه و تالیف پنج کتاب و بیش از دو دهه تدریس در دانشگاه تهران و آموزشگاههاى خصوصى و نیز معرفى هنر ایران به جامعه بین المللى در هفت سال حضورش در ریاست موزه هنرهاى معاصر تهران تقدیر خواهد شد.
علیرضا سمیع آذر، متولد ١٣۴٠ در تهران، در سال ١٣۶٩ در رشته معماری از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد و در سال ١٣٧۵ در همین رشته دکترای خود را از دانشگاه مرکزی انگلستان دریافت کرد. سمیع اذر از سال ١٣٧٧ تا ١٣٨۴ ریاست موزه هنرهای معاصر تهران را برعهده داشت و هم اکنون بیشتر وقت خود را به تدریس و تالیف میگذراند. علیرضا سمیع آذر در سال ١٣٨٢ از سوی باشگاه ملی هنرهای امریکا به خاطر کسب دستاوردهای چشمگیر در معرفی و گسترش هنر موفق به دریافت مدال طلا شد؛ وی سپس نشان افسری هنر و ادبیات دولت فرانسه را که نشانى مافوق نشان شوالیه است از دولت فرانسه دریافت کرد.
علیرضا سمیع آذر، پیش از ورود تمام عیار به عرصه هنرهاى تجسمى، در جوانى ضمن تحصیل در رشته معماری حضوری فعال در فیلم و سینما داشت که حتى به کارگردانى یک فیلم موفق انجامید؛ او خودش در مرورى خواندنى به زندگىاش مى گوید: «من در سال ١٣۵٧ در رشته معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شدم. حدود دو سال بعد که دانشگاهها به دلیل جریان انقلاب فرهنگی تعطیل شد، همکاری من با جهاد دانشگاهی دانشکده هنرهای زیبا آغاز و بعد با دفتر مرکزى جهاد دانشگاهى ادامه پیدا کرد. از مهمترین فعالیتهای من در این زمان برگزاری چندین دوره جشنواره تئاتر دانشجویان کشور بود. حوالی سالهای ١٣۶٢ و اندکی پس از بازگشایی دانشگاهها با وزارت ارشاد هم همکاری داشتم که این همکاری در مقطعی در سمت سرپرستی فرهنگسرای نیاوران و ریاست مرکز آموزش هنر بود. این مرکز برای اولین بار به منظور تکمیل آموزشهای هنری در مقاطع دانشگاهی توسط وزارت ارشاد تاسیس شد. در آن زمان آقای خاتمی که به تازگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شده بودند در اولین کنکور اختصاصی این مرکز شخصاً حضور یافتند. مرکز اموزش هنر در رشتههای هنرهای تجسمی و نمایشی در مقطع کاردانی هنرجو میپذیرفت. بعدها به دلیل اشتغال به تحصیل در دانشگاه تهران مجبور به ترک این سمت شدم.»
او درباره علاقهاش به هنر سینما گفت: «این علاقه به سالهای قبل از انقلاب و زمانی که در کلاسهای سینمای آزاد شرکت میکردم برمی گردد. آن زمان با فیلمهای ٨ میلیمتری کار میکردیم که در کاستهای سه دقیقهای بود و بعداز فیلمبرداری باید برای ظهور و تهیه نسخه پوزیتیو به لابراتوار میرفتیم. فیلمها را بعد با اسپلایسر مخصوص مونتاژ میکردیم که این فرایند را من خیلی دوست داشتم. در سالهای دهه ۶٠ من شانس این را هم پیدا کردم که در ساخت دو فیلم سینمایی به عنوان دستیار کارگردان و مدیر تولید مشارکت داشته باشم و بعد فیلم» پرواز پنجم ژوئن «بود که در سال ١٣۶٩ به اکران درآمد و من نویسنده و کارگردان بودم. در این فیلم آتیلا پسیانی، مجید جعفری، ناصر آقایی، تانیا جوهری و تعداد دیگری از هنرپیشگان که عمدتا از تئاتر میآمدند بازی کردند. این فیلم ١١ میلیون تومان هزینه تولید و دو میلیون تومان هم هزینه پخش در بر داشت اما خوشبختانه بالغ بر ٣٠ میلیون تومان فروش کرد در حالی که آن موقع بلیط متداول سینماها زیر ١٠ تومان بود؛ در آن دوره جهاد دانشگاهى چهار فیلم از جمله» همه وسوسههای زمین «به کارگردانی حمید سمندریان، و دو فیلم دیگر به کارگردانی جعفر والی و حسین مختاری را تهیه کرد. جالب است که این فیلمها نه از نظر موضوع و نه از نظر فضای فکری هیچ شباهتی با هم نداشتند و میشود گفت تنها نقطه اشتراکشان این بود که تنها فیلم سازندگانشان شدند!»
علیرضا سمیع آذر سپس در سال ١٣٧٢ برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت و در سال ١٣٧۶ هم پس از فارغ التحصیلی در مقطع دکترا به ایران بازگشت. وی اندکی بعد با روی کار آمدن دولت اصلاحات به سمت رییس مرکز هنرهای تجسمی و مدیر موزه هنرهای معاصر تهران منصوب شد. وی درباره انتصابش به این سمت گفت: «ورود من به عرصه هنرهای تجسمی تا حد زیادی غیراختیاری بود. بلافاصله بعد از اینکه برگشتم در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران مشغول به کار شدم به عنوان مدیر گروه پژوهش هنر که یک دوره کارشناسی ارشد بود و بعد دوره دکترا هم به آن اضافه شد. حدود هفت سال در این سمت بودم و در این زمان اولین دوره پذیرش دانشجو برای تحصیل در مقطع دکترای هنر در کشور در دانشگاه تهران برگزار شد. در عین حال موزه هنرهاى معاصر، از دیرباز برای من یک مکان آرمانی بود که آن را بسیار ستایش میکردم. به خاطر ساختمان زیبا، کلکسیون بینظیر و به خاطر استثنایی بودناش در کل خاورمیانه که مکانی مشابه را در آن زمان نداشت. البته در سالهای اخیر در برخی کشورهای همسایه ما جاهای بهتری هم احداثشده است و موزه حالا جایگاه منحصر به فردش در منطقه را از دست داده است. به هر حال وقتى مدیریت آن به من پیشنهاد شد با قصدى جدى براى تغییر، معرفى قابلیت هاى نوین هنر ایران به دنیا و ارائه یک مرکز هنرى حرفه اى با استانداردهاى بین المللى آن را پذیرفتم.»
در دوره مدیریت او موزه هنرهای معاصر برای نخستین بار پس از انقلاب به سمت ارائه برنامههایی رفت که برگرفته از تجربیات جهانی بود و در استاندارد یک رویداد موزهای ارزیابی میشدند. در نتیجه هم توجهات وسیع بین المللی را برانگیخت و هم بستری برای توسعه عملی و نظری هنر را فراهم ساخت. برپایى نمایشگاههاى بزرگ نظیر باغ ایرانى، شاهکارهاى نگارگرى، مجسمه سازان انگلستان، گرهارد ریشتر، هنر مفهومی و جنبش هنر مدرن با نمایش تقریبا کامل کلکسیون آثار خارجی موزه از مهمترین رویدادهای نمایشگاهی موزه در دوره مدیریت او بشمار میرود. همچنین ٢٠ مورد امانت سپارى اثار گنجینه به
معتبرترین موزه هاى دنیا براى نخستین بار و برپایى کنفرانسها و رویدادهاى بین المللى و مهمتر از همه کمک به برپایی دهها نمایشگاه معرفی هنر معاصر ایران در خارج از کشور از اهم دستاوردهاى مدیریت او در این سمت محسوب مى شود. او پس از ترک موزه و فراغت از کارهای اجرایی، تلاشهایش برای توسعه و تعمیق هنر را به شکل دیگری با کارهای نظری دنبال کرد. وی در دهه اخیر به ترجمه و تالیف کتاب هاى مهمى درباره هنر معاصر مانند آخرین جنبشهای هنری قرن بیستم، جهانی شدن و هنر جدید، اوج و افول مدرنیسم، انقلاب مفهومی و نیز تدریس همین
موضوعات در موسسه ماه مهر پرداخته تا از این طریق هنرمندان جوان و علاقمندان به هنر را با آراء و آفرینشهای هنرمندان پیشرو در سطح جهانی بیش از پیش آشنا سازد.
سمیع آذر از زمان مدیریت موزه و در سالهای پس از آن با درک مشکلات زیربنایی هنر کشور، تلاش بسیاری را برای توسعه و استقلال آن از طریق تقویت اقتصاد هنر بکار گرفت. بخشی از این تلاشها به معرفی جهانی هنر ایران و ایجاد مارکت بین المللی برای آن بازمیگردد که برداشتن گامهای اولیه در این مسیر به سرعت به توسعه مارکت داخلی هنر و حضور فزاینده مجموعه داران و خریداران جدید آثار هنری منجر شد، به طوری که قیمت اثر هنرى ظرف چند سال به شکل چشمگیر و بیسابقهای افزایش پیدا کرد. اکنون هنرهای تجسمی ایران که بزرگترین بخش جامعه فرهنگی کشور را دربرمی گیرد، در سایه کاهش وابستگی به دولت و حمایت بخش خصوصی و افراد فرهنگ دوست، روزگار پررونق و آینده روشنی را در پیش روی دارد. اوج این تلاشهای تاسیس حراج تهران در سه سال اخیر است که با تقویت مبادلات آثار هنری بسترساز قدمهایى بزرگ در راه تثبیت اقتصادی هنر ایران شده است.
دوسالانه نقاشى دامون فر در دورههاى اول تا چهارم به ترتیب از تلاش هاى آیدین آغداشلو، زندهیاد احمد اسفندیارى، پرویز کلانترى و لیلى گلستان تقدیر کرده بود؛ پنجمین بزرگداشت این دوسالانه نقاشى، دوم آبان ماه با سپاس از تلاش دکتر علیرضا سمیع آذر در سینما گالرى پردیس ملت همراه خواهد بود.