مسجدالنبی(ص) از صدر اسلام تاکنون چگونه بازسازی شد
همزمان با ورود نخستین گروه از زائران ایرانی به سرزمین وحی، از روز گذشته حجاج ایرانی راهی مسجدالنبی(ص) در مدینه منوره شدند و به زیارت بارگاه ملکوتی حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) رفتند.
ایلنا: در بناى جدید مسجدالنبی(ص)، تمام مساحتى که در سه طرف افزوده شده، مسقف بوده و براى دو حیاط پیشین نیز دوازده سقف متحرک یا به عبارتى چادرهایى قرار داده شده است تا از نور خورشید و یا باران جلوگیرى کند.
به گزارش ایلنا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حج، شریفترین و والاترین مسجد، پس از مسجدالحرام، مسجد پیامبرخدا(ص) در مدینه منوّره است.
براساس این گزارش، همزمان با ورود نخستین گروه از زائران ایرانی به سرزمین وحی، از روز گذشته حجاج ایرانی راهی مسجدالنبی(ص) در مدینه منوره شدند و به زیارت بارگاه ملکوتی حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) رفتند.
پیامبر درباره نماز خواندن در این مسجد فرمود:
«صَلاةٌ فِی مَسْجِدِی تَعْدِلُ أَلْفَ صَلاة فِیمَا سِوَاهُ مِنَ الْمَسَاجِدِ إِلاّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ».
«یک نماز در مسجد من برابر با هزار نماز در دیگر مساجد است، مگر مسجدالحرام».
مسجدالنبی(ص) از صدر اسلام تاکنون چگونه بازسازی شد؟
در بناى جدید مسجدالنبی(ص)، تمام مساحتى که در سه طرف افزوده شده، مسقف بوده و براى دو حیاط پیشین نیز دوازده سقف متحرک یا به عبارتى چادرهایى قرار داده شده است تا از نور خورشید و یا باران جلوگیرى کند.
شریفترین و والاترین مسجد، پس از مسجدالحرام، مسجد پیامبرخدا(ص) در مدینه منوّره است.
زمانى که رسول خدا(ص) وارد یثرب شد، همه طوایف و افراد سرشناس این شهر مایل بودند تا حضرت به منزل ایشان وارد شود و هریک از آنان دوست داشتند میزبان وى باشند؛ اما آن حضرت فرمود: درجایى توقف خواهد کرد که شترش زانو بزند. شتر در زمینى که اکنون مسجد است، زانو زد. نزدیکترین خانه به محل زانوزدن شتر، خانه ابو ایّوب انصارى بود که دو اتاق یکى بر بالاى دیگرى داشت و حضرت در آنجا اقامت گزید.
رسول الله ابتدا در طبقه همکف و ابوایوب و همسرش در اتاق بالا بودند؛ اما پس از مدتى، ابوایوب با اظهار کراهت از اینکه بالاى سر پیامبر(ص) باشد، از آن حضرت خواست تا جایشان را عوض کنند؛ اما رسول خدا(ص) ابراز کرد که زندگى در اتاق پایین براى او که میهمان دارد، راحتتر است.
محله اى که پیامبر(ص) در آن اقامت گزید، در قیاس با طول و عرض منطقه میان حره شرقى و غربى و احد و قبا نقطه میانى به حساب مىآمد و این یکى از دلایل اصلى انتخاب این نقطه براى مسجد بوده است.
زمینى که در همان نزدیکى جهت مسجد در نظر گرفته شد، بخشى از آن، داراى درخت هاى غَرْقد و نخل بود، بخشى هم قبرستان بود که هنوز آثار قبور در آن وجود داشت و قسمتى هم از آن دو کودک یتیم به نامهاى سهل و سهیل بود که حضرت از ولىّ آنان خرید. پس از آن درختها را کنده، قبور را صاف کردند و زمین را براى بناى مسجد آماده ساختند.
چندى پس از ورود رسول خدا(ص)، سنگ بناى مسجد نهاده شد و همه اصحاب از زن و مرد با اشتیاق شروع به ساختن مسجد کردند. خود رسول خدا(ص) نیز با تمام توان در ساختن مسجد شرکت کرد.
مسجدى که رسول خدا(ص) بنا کرد، از جهات زیادى با آنچه امروز در جاى آن ساخته شده، تفاوت دارد؛ زیرا در زمینى محدودتر و با بنایى سادهتر و خلوص بیشتر بنا شده بود. طول مسجد هفتاد ذراع، عرض شصت ذراع هر ذراع حدود نیم متر و ارتفاع آن ۱.۷۵ متر بود، به طورى که سر برخى افراد به سقف مى رسید. نخستین بناى آن از شاخ و برگ و تنه درخت نخل و پس از سال چهارم هجرى از خشت و گِل بود. این مسجد در گذر زمان، بارها توسعه یافته تا اینکه به شکل کنونى درآمده است.
ساختن مسجد سبب شد تا جمعیت زیادى از مهاجران و حتى ساکنان محلات دیگر، در اطراف مسجد خانههایى بنا کنند. به دنبال این امر بود که شهر در اطراف مسجد شکل گرفت.
مسجد رسول خدا(ص) در نخستین بناى خود، مساحتى شامل هفتاد ذراع در شصت ذراع بوده که در حدود یکهزار و ۵۰ متر مربع مىشود. مسجد نخست، با دیوارهاى خشتى و گِلى و پایههایى از تنه درختان خرما بنا گردید.
سقف مسجد هم با شاخههاى درخت خرما پوشانده شد؛ به طورى که در هنگام باران، آب بر سر و صورت نمازگزاران مىریخت و زمین در زیر پیشانى رسول خدا(ص) و اصحاب، گِلى بود.
در آغاز، قبله مسجد به سمت شمال و جهت بیت المقدس بود. پس از تغییر قبله، بخش مسقّف مسجد به جهت جنوبى منتقل شده و صفّه به شمال مسجد انتقال یافت.
مسجد با همین بنا براى هفت سال محل برگزارى نماز جماعت، نماز جمعه وخطبههاى رسول خدا(ص) بود. گرچه برخى نوشتهاند که در سال چهارم هجرى، دیوارههاى آن از خشت و گل بنا شد. در سال هفتم هجرت، با گسترش اسلام و افزایش شمار مسلمانان، ضرورت توسعه مساحت مسجد مطرح شد.
رسول خدا(ص) بر طول و عرض مسجد افزود و مساحت آن به ۲ هزار و ۴۷۵ متر مربع رسید. در این توسعه، شکل مسجد به صورت مربع درآمد. قبله مسجد نیز از سال دوم هجرى از شمال به سمت جنوب تغییر کرد و از آن پس، نه به سوى بیت المقدس، که قبله یهود بود، بلکه به سوى مکه نماز خوانده مى شد.
در حال حاضر نردههاى فلزى طلایى رنگ که در جنوب مسجد سمت قبله قرار دارد و از شرق تا غرب مسجد است، حد جنوبى مسجد زمان رسول خدا(ص) است؛ چنان که ستونهاى نصب شده توسط سلطان عبدالمجید عثمانى در انتهاى رواق نخست مسجد که مشرف بر حیاط اول است، حد شمالى مسجد النبى(ص) است. این ستونها، در برابر باب النساء قرار دارد.
حدّ شرقى مسجد در سمت مدفن پیامبر(ص) پنجمین ستون در سمت چپ منبر و به قدر چهارذرع، داخل در محلى است که شبکههاى فلزى دور آن کشیده شده و مدفن پیامبر(ص) است. در واقع، بخش کوچکى از زمین مسجد اصلى، در سمت شرق، داخل در محدوده حجره شریفه قرار گرفته است.
اما حد غربى مسجد، پنجمین ستون راست منبر در سمت غرب است که در حال حاضر، روى ستونهاى آن قسمت نوشته شده است: «حد مسجد النبى(ص)». در شمال نیز حد آن ابتداى حیاط نخست مسجد مىباشد. در مجموع مقدار ۱۰ ستون در ۱۰ ستون حد مسجد النبى(ص) است. ستونهاى مزبور سه رنگ است. در قسمت اصلى رنگ ستونها، محدوده روضه را از دیدگاه اهل سنت نشان مىدهد. نوعى دیگر از ستونها که متفاوت با دسته نخست است، حد مسجد را تا سال هفتم معین مى کند. و تا ۱۰ ستون حد مسجد تا سال دهم هجرت را مشخص مىسازد.
یکى از بناهایى که همزمان با ساختن مسجد احداثشد، دو حجره یا به تعبیر امروزی، خانه در دیواره شرقى مسجد بود. این دو حجره براى سکونت رسول خدا(ص) و همسرانش سوده و عایشه ساخته شده بود.
بعدها بر تعداد این حجرات افزودند. اصحاب دیگر نیز هرکدام که توانایى داشتند، حجرهاى در کنار مسجد ساختند. آنها درهایى به مسجد داشتند و در وقت نماز از همان در وارد مى شدند. اما در سال سوم دستور داده شد تا این درها بسته شود، مگر درِ خانه امام على(علیه السلام). در جاى دیگر در باره حجرهها سخن خواهیم گفت.
توسعه مسجد در سال هفدهم هجرى
با گسترش فتوحات، جمعیت مسلمان افزایش مىیافت و در این میان، مدینه به عنوان مرکز خلافت، جمعیت بیشترى را به خود جذب مىکرد. خلیفه دوم(خلافت از ۱۳ تا ۲۳ ه.) تصمیم گرفت تا خانههاى اطراف را بخرد و آنها را ضمیمه مسجد سازد.
مسجد اندکى در سمت قبله؛ یعنى جنوب و نیز از جهت غرب و شمال گسترش یافت. در این میان، قرار بود خانه عباس عموى پیامبر(ص) نیز خراب شود، که کار به منازعه لفظى کشیده شد. خلیفه تن به حکمیّت یکى از اصحاب رسول خدا(ص) داد و حَکَم حُکْم کرد که خلیفه نباید براى مسجد، به زور، زمینى را از صاحبش بگیرد. پس از خاتمه نزاع، عباس خود خانهاش را نه در عوض پول، بلکه به عنوان هدیه تقدیم کرد. در افزایش جدید، در سمت قبله، حدود ۵ متر، در سمت غرب ۱۰ متر و در سمت شمال ۱۵ متر به مسجد افزوده شد.
مجموع مساحت افزوده شده یکهزار و ۱۰۰ متر مربع بود و مجموع مساحت آن به ۳ هزار و ۵۷۵ متر مربع مىرسید. با افزایش این مساحت، درهاى جدیدى نیز براى مسجد گشوده شد.
در این افزایشِ مساحت، جاى ستونهاى قبلى را ستونهاى جدیدى از نخل گرفت و بناى مسجد نیز نسبت به بناى سابق استحکام بیشترى یافت و البته مصالح بکار رفته، همان خشت و برگ نخل بود. کف مسجد را نیز با ریگهاى وادى عقیق فرش کردند.
توسعه مسجد در سال ۲۹ هجرى
عثمان وسعت مسجد را نسبت به زمان خلیفه دوم زیادتر کرد، به طورى که به ۴ هزار و ۷۱متر مربع رسید. این افزایش نیز در پى درخواست مردم بود که مجبور بودند براى نماز جمعه خارج از مسجد بنشینند. در برابر، شمارى از مردم که خانههایشان در این افزایش تخریب مىشد، با توسعه مسجد مخالف بودند. دلیل دیگر مخالفت مردم آن بود که احساس مى کردند عثمان با روحیه اى که دارد، مسجد را از حالت سادگى نخست درمى آورد و از سنگ هاى تراشیده در بناى آن استفاده مى کند.
بنا بر آنچه نقل شده، عثمان وضعیت عمومى مسجد را تغییر داد، ۴۹۶ متر به مسجد افزود، در بناى جدید از سنگهاى حجّارى شده و منقّش استفاده کرد، سقف را با چوب ساج ترمیم کرد. به علاوه، در قسمت جلوى مسجد؛ یعنى محل ایستادن امام، مقصوره، یا غرفه کوچکى ساخت که امام در آنجا مى ایستاد. هدف وى آن بود تا مانند عمر بن خطاب مورد حمله قرار نگیرد، بلکه در جایى محفوظ به نماز بایستد.
از این مطالب چنین برمىآید که خلیفه سوم براى نخستین بار مسجد را از سادگى نخستین آن به در آورد و آن را با سنگهاى حجّارى شده و منقّش زینت داد. افزایش مساحت مسجد در زمان خلیفه دوم و خلیفه سوم تنها اندکى در سمت جنوب و بیشتر در سمت شمال و غربِ مسجد بود. در قسمت شرقى، حجرههاى رسول خدا(ص) بود و لذا در آن قسمت افزایشى صورت نگرفت.
توسعه مسجد در عهد ولید بن عبدالملک
مسجد نبوى تا سال ۸۸ هجرى تغییرى نیافت. در زمان خلافت ولید بن عبدالملک و آنگاه که عمر بن عبدالعزیز از طرف وى حکومت مدینه را داشت، توسعه نسبتاً زیادى در مساحت مسجد و بناى آن داده شد. این توسعه به دستور ولید شامل شرق مسجد نیز شد که حجره هاى رسول خدا(ص) در آنجا قرار داشت. بر اساس دستور وى، قرار شد تا گرد مرقد پیامبر دیوارى بکشند و از آن ناحیه نیز بر مسجد افزوده شود. مردم مدینه که این حجرات را خاطره حضور رسول خدا(ص) و زندگى ساده آن حضرت میان خود مىدیدند، از شنیدن خبر تخریب، شروع به شیون و زارى کردند.
خانه حضرت فاطمه زهرا(س) در اختیار فاطمه صغرى دختر امام حسین(ع) و همسر حسن بن حسن بن على بود. بنا به برخى روایات، هدف اصلى ولید در توسعه مسجد، به ویژه در سمت شرق، گرفتن این خانه از دست حسن بن حسن و دور کردن او از مسجد و در واقع کارى سیاسى بوده است. فاطمه صغرى با تصرف خانه خود مخالفت کرد، اما ولید به زور آن را تصرف نمود. به همین دلیل تا سالها مردم از نماز خواندن در آن حدود پرهیز مى کردند و آن را غصبى مى دانستند.
توسعه جدید در سمت شرق، غرب و شمال صورت گرفت. در سمت شمال ۱۰۰ متر، در قسمت شمال غرب به سمت شرق ۶۷.۵ متر و در ناحیه جنوب غرب به شرق ۸۳.۷۵ متر افزوده شد و بدین ترتیب، مساحت مسجد به بیش از ۶۴۰۰ متر مربع رسید.
برخى مساحت مسجد را پس از افزایش این دوره، تا ۷ هزار و ۵۰۰ متر مربع نوشتهاند. مسجد داراى یک صحن میانى در وسط و رواق هایى در اطراف بود که با ستون هاى زیادى سر پا نگاه داشته مىشد.
از آنجا که ولید علاقه بسیارى به بناى ساختمانهاى زیبا داشت، دستور داد تا افزون بر بناى مستحکم مسجد، تزیینات فراوانى در آن صورت گیرد. به گزارش طبرى، وى براى بناى مسجد از قیصر روم استمداد کرد و او نیز افزون بر کمک مالى فراوان، شامل صد هزار مثقال طلا، یک صد کارگر ماهر براى ولید فرستاد. با کمک این افراد بود که ولید مسجد را به شکل زیبایى ساخت.
در بناى جدید، افزون بر مستحکم ساختن دیوارها، سقف را نیز تا ۱۲ متر بالا بردند و دو سقف با فاصله بنا کردند تا در صورت آمدن باران و نفوذ آن از سقف اول، سقف دوم مانع از رسیدن آب به مسجد باشد. همچنین چهار مئذنه براى مسجد ساخته شد که یکى از آنها به دلیل مُشْرف بودن بر خانه مروان حکم، اندکى بعد تخریب شد.
در این زمان، تزئین مسجد به این صورت انجام گرفت: ستونهاى سنگى تراش خورده با روکشهاى فلزى، دیوارهاى بلند و مزیّن به نقوش گچ کارى، کاشى کارى دیوارها، برپایى مقصورهها، نقاشى سقف و تزیین آن با چوب ساج، جایگزینى بنایى مستحکم و سنگى به جاى خانه هاى گِلى رسول خدا(ص) و… خلاصه اینکه این مسجد تبدیل به ساختمانى شد که تا آن زمان در جزیرة العرب نظیر نداشت. از جمله تزییناتى که براى نخستین بار صورت مى گرفت، نقش آیات قرآنى بر روى کاشىها و دیوار مسجد بود که براى این کار آیات سوره والشمس انتخاب شده بود.
طرح تازه اى که در بناى جدید اعمال گردید، یکى ساختن محراب در محلى بود که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در آنجا به نماز مى ایستاد. دیگرى مناره اى بود که بر چهار زاویه مسجد ساخته شد. کارساختمان مسجد از سال ۸۸ هجرى آغاز و در سال ۹۱ هجرى پایان یافت.
گفتنى است که ولید نه تنها مسجدالنبى(صلى الله علیه وآله) را بازسازى کرد، بلکه دستور داد تمامى نقاطى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) در آنها نماز خوانده بود و آن را مسجد ساخته بودند، بازسازى شود. اخبار این بازسازىها در تاریخ مساجدِ تاریخىِ مدینه نوشته شده است.
توسعه مسجد در زمان مهدى عباسى
بنى عباس در سال ۱۳۲ هجرى بر مسند خلافت نشستند. گفته شده که سفّاح و منصور، اولین و دومین خلیفه عباسى، قصد توسعه مسجد را داشتند، اما فرصت این کار را نیافتند. بهویژه منصور، از مردم مدینه که به رهبرى نفس زکیّه از نوادگان امام حسن(علیه السلام) در شورشى سخت بر ضدّ او شرکت کرده بودند، دل خوشى نداشت.
«مهدى» فرزند منصور، در مسجدالحرام و مسجدالنبى، بناهاى جدیدى ساخت که پیش از این درباره مسجدالحرام از آن سخن گفتیم. وى در سال ۱۵۸ سفرى به مدینه داشت و تصمیم گرفت تا مسجد رسول خدا(ص) را بازسازى کند و بر مساحت آن بیفزاید. اقدام عملى او در این باره، از سال ۱۶۱ یا ۱۶۲ هجرى آغاز گردید.
مجموعه مساحتى که مهدى به مسجد افزود، شامل ۲ هزار و ۴۵۰ متر مى شد. همچنین، او شمار ستونهاى مسجد را بیشتر کرده و بر تعداد درهاى آن افزود. در این زمان مسجد بیست در داشت: چهار درِ شمالى، هشت درِ غربى و هشت درِ شرقى. در این بازسازى شمار زیادى از خانه هاى اطراف مسجد که هر کدام به نام صحابه ساکن در آنها شهرت داشت، تخریب و به مسجد افزوده شد؛ از جمله آنها خانه عبدالله بن مسعود، شُرَحْبیل بن حَسنة و مِسْور بن مَخْرمه بود.
برخى از منابع اشاره دارند که مأمون نیز در سال ۲۰۲ تغییراتى در مسجد ایجاد کرد. پس از این توسعهها، تا قرن هفتم گزارشى از توسعه فضاى مسجدالنبى در دست نداریم و به احتمال اقدام مهمى در توسعه مسجد صورت نگرفته است. با این حال، در سالهاى مختلف، تعمیراتى در مسجد انجام شد که طبعا بدون آنها امکان سرپا بودن مسجد وجود نداشت.
تلاش عثمانىها مرحله بعدى بازسازىِ مسجد، در روزگار عثمانىها و در قرن دهم هجرى صورت گرفت. سلطان سلیمان عثمانى در سال ۹۳۸ در بازسازى مسجدالنبى کوششهایى کرد؛ اما اقدام اساسى در سال ۱۲۶۵ قمرى به دست سلطان عبدالحمید اول(م ۱۲۷۷) آغاز گردید و در طى سیزده سال مسجد به شکلى استوار و در عین حال زیبا بازسازى شد. این بازسازى، قوىترین و محکمترین ساختمانى بود که مسجد به خود دید. پس از آن در روزگار سلاطین بعد از وى نیز، مرتب کار مرمت واصلاح در مسجد ادامه داشته است که گزارش آن را مورخان هر دوره نوشتهاند.
توسعه مسجد در سلطنت عبدالعزیز سعودى
تا سال ۱۳۷۰ قمرى که از سوى ملک عبدالعزیز تلاش جدیدى براى بازسازى مسجد آغاز شد، اقدامى براى تعمیرات اساسى در مسجد به عمل نیامده بود. در این سال، عبدالعزیز کار را آغاز کرد و زیرنظر عده اى از مهندسان طرح هایى را براى توسعه مسجد آماده ساخت. در سال ۱۳۷۳ قمرى کار به طور رسمى شروع شد. مجموع مساحت مسجد پس از این بازسازى به ۱۶۳۲۷ متر مربع رسید.
این افزایش در قسمت هاى شمالى، غربى و شرقى صورت گرفت. علاوه بر ۶۰۲۵ مترى که ضمیمه مسجد شد، حدود ۱۶۹۳۱ متر نیز به عنوان میدانها و خیابانهاى اطراف مسجد، از خانه هاى اطراف تخریب گردید. ناظرى مسجد را پس از این بازسازى چنین توصیف کرده است:
«در این بناى باشکوه و ظریف که به صورت سه شبستان شمالى، شرقى و غربى احداثگردید، ۲۲۲ ستون زیبا با سرستونهاى فلزى توأم با سنگ هاى حجّارى شده و منقّش به آن افزودند. براى استوارى چنین بنایى ۷۴ ستون مربع شکل در امتداد دیوارهاى شرقى و غربى، هر یک به طول ۱۲۸ متر و دیوار شمالى به طول ۹۱ متر احداثگردید که به وسیله ۴۴ پنجره بزرگ و مزیّن به سنگ هاى تراشیده شده و سرستون هاى هلالى، شبستان هاى مذکور را شکوه خاصى بخشید. تا پیش از توسعه نهایى مسجد در زمان فهد، افزون بر بنا، سایبان هاى مفصلى در اطراف مسجد نصب گردید که حافظ نمازگزاران از آفتاب باشد. این سایبانها در تصاویر موجود از مسجد تا پیش از توسعه جدید، مشخص است.»
توسعه مسجد در سلطنت فهد بن عبدالعزیز
آخرین مرحله توسعه مسجد، توسط ملک فهد آغاز شد. وى از سال ۱۴۰۲ هجرى قمرى سلطنت خود را آغاز کرد و تلاش زیادى براى توسعه مسجدالحرام و مسجدالنبى و نیز برخى از مساجد متبرک مانند قبا، قبلتین، میقات و جمعه به کار برد. این حرکت براى بازسازى مساجد هنوز ادامه دارد؛ به طورى که در سال هاى جدید، مسجد مباهله نیز بازسازى شده و در مکه مسجد الاجابه، مسجد الجن، مسجد شجره و مسجد الرایه در حال تجدید بناست یا تجدید شده است.
سنگ بناى توسعه مسجدالنبى پس از دو سه سال نقشه بردارى و نقشه کشى، از روز نهم ماه صفر سال ۱۴۰۵ هجرى(نوامبر ۱۹۸۴) آغاز گردید. مجرى طرح مؤسسه بِنْ لادن، بزرگترین مؤسسه عمرانى سعودى بود. کار عمران به طور رسمى از محرم سال ۱۴۰۶ آغاز شد. کارهاى زیرسازى آن در سال ۱۴۱۰ پایان پذیرفت و پس از آن براى معمارى خود مسجد دست به کار شدند.
محدودهاى که قرار بود بناهاى جدید در آن افزوده شود، شامل شرق، غرب و شمال مسجد بود، اما از طرف جنوب جز میدانى سنگفرش شده تا امتداد بازارچه اى که به صورت خطى زیبا مقابل دیوار جنوبى مسجد بنا شده، ساختمانى نیفزودند.
بنابراین بود مسجد جدید تا آن اندازه وسعت یابد که ۱۶۷ هزار نمازگزار بتوانند در آن اقامه نماز کنند. تا پیش از آن توسعه، مساحت مسجد ۱۶ هزار و ۳۲۷ متر بود و در توسعه جدید بنا شد۸۲ هزار متر مربع که جای ۱۳۷ هزار نمازگزار را داشت، بر مساحت پیشین افزوده شود. از این آمار مى فهمیم که مساحت افزوده، چند برابر مساحت پیشین مسجد است. افزون بر مساحت کف مسجد، پشت بام نیز براى نماز آماده گردید، به طورى که در آنجا نیز ۹۰ هزار نفر مى توانستند اقامه نمازکنند وبه این ترتیب تعداد گنجایش نمازگزار در مسجد در طبقه پایین و بالا به ۲۵۷ هزار نفر رسید. افزون بر پلههاى سنگى، چندین مورد پله برقى ساخته شد که مى توان به راحتى توسط آنها به پشت بام مسجد رفت.
زمین هایى نیز که قرار بود در اطراف مسجد آزاد باشد، به ۲۳۵ هزار متر مربع رسید. این زمین با مساحت ۱۳۵ هزار متر مربع، گنجایش ۲۵۰ هزار نمازگزار را دارد.
در همین فضاى اطراف، مکانهاى متعددى براى وضو ساخته شده و نورافکن هاى فراوانى براى تأمین روشنایى آن بر فراز ستون هاى سنگى نصب گردیده است. به علاوه، در دو صحن پیشین مسجد نیز، چترهاى خودکارى گذاشته شده که براى جلوگیرى از آفتاب، باز و بسته مى شود.
افزون بر مناره هاى پیشین، در توسعه جدید، شش مناره بر مسجد افزوده شد که ارتفاع هر یک از آنها تا ۱۰۴ متر مى رسد. بدین ترتیب مسجد در حال حاضر ده مناره دارد.
درتمامى بناى جدید، کوشش شده است تاافزون برابتکارهاى جدید معمارى، مسجد به گونه اى باشد که با معمارى پیشین که میراثدوره مملوکى و عثمانى است، هماهنگ باشد. در این بنا، نام «الله» و «محمد»، در همه جا تکرار شده و برخلاف دوره عثمانى که از نام خلفا هم براى تزیین استفاده مى شد، در معمارى جدید استفاده نشده است.
در بناى جدید، تمام مساحتى که در سه طرف افزوده شده، مسقف بوده و براى دو حیاط پیشین نیز ۱۲ سقف متحرک یا به عبارتى چادرهایى قرار داده شده است تا از نور خورشید و یا باران جلوگیرى کند. بر ستون این چادرها، نورافکن هایى نصب شده که براى روشن کردن مسجد از آنها استفاده مى شود.
ارتفاع تمامى سقفها ۱۴ متر مى باشد. این سقفها روى شمار زیادى ستون قرار گرفته که در داخل آنها، وسائل تهویه بوده و از سطح پایین آنها، هواى خنک به داخل مسجد تزریق مى شود.
تهویه مسجد از دو راه صورت مىگیرد؛ یکى تجهیزاتى که در زیرزمین مسجد با عمق ۴.۵ متر و به مساحت ۷۹ هزار متر مربع است. دوم ایجاد منطقهاى در هفت کیلومترى مسجدالنبى با نام محطة التبرید که به صورت کانال زیرزمینى، آب خنک و برق را به مسجد انتقال مى دهد.
به علاوه، هتل هاى بسیار بزرگ که بتواند حجم زیادى از زائر را در خود جاى دهد و نیز بازارها و بازارچه هاى فراوان در زیر هتلها و نیز به صورت مستقل، مانند آنچه که سمت قبله مسجد در فاصله دیوار بقیع با مسجد غمامه است، به جهت رفاه حال زائران ساخته شده است.
منبع: کتاب آثار اسلامی مکه و مدینه(رسول جعفریان)