سرنوشتِ تماشاخانههای لالهزار چه شد؟
تهران روزگاری پر بود از سالن تئاتر؛ در خیابانی که از صد سال پیش، پاتوقی برای دوستداران هنر نمایش بود. در هر گوشه از خیابان لالهزار آن روزها، تماشاخانهای قد میکشید و هنری را در دل پایتخت رونق میداد. خیابانی که هرچند دیگر خبری از تماشاخانههایش نیست اما هنوز شبهایی روشن و زیبا دارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، تهران روزگاری پر بود از سالن تئاتر؛ در خیابانی که از صد سال پیش، پاتوقی برای دوستداران هنر نمایش بود. در هر گوشه از خیابان لالهزار آن روزها، تماشاخانهای قد میکشید و هنری را در دل پایتخت رونق میداد. خیابانی که هرچند دیگر خبری از تماشاخانههایش نیست اما هنوز شبهایی روشن و زیبا دارد.
در هفتهای که به نام تهران نامگذاری شده، یادی از خیابانِ تئاتر آن کردیم و سالنهایی که هنوز ویرانهها و ردپایی از آنها اینجا، در لالهزارِ امروز باقی است.
پیشگام تماشاخانههای لالهزار «تالار مطبعه فاروس» بود که سال ۱۲۹۲ شمسی در خیابان لالهزار، روبروی تئاتر نصر، نبش کوچه بوشهری (طبقه بالای مطبعه فاروس) تاسیس شد و بعدها تغییر مکان داد. «سیدعبدلاکریم محققالدوله» وکیل مجلس و از اعضای وزارت خارجه بود که در مهرماه آن سال، تابلویی را با عنوان «تئاتر ملی» بر سر در مطبعه فانوس آویخت و زمینهای فراهم کرد تا لالهزار در سالهای بعد، مرکزی برای هنر نمایش شود.
این تالار تئاتر ۳۰۰ نفر ظرفیت داشت و عمر زیادی هم نکرد؛ درست یک سال پس از اجرای تئاتر در ساختمان «گراندهتل» بود که در مطبعه فاروس با مرگ «محققالدوله» بسته شد.
تالار مطبعه فاروس
از سال ۱۲۹۵ که گراندهتل برای نمایش تئاتر اعلام آمادگی کرد تا چهارده سال بعدش، این روند ادامه داشت.
کمتر از یک دهه پس از راهاندازی نخستین تئاتر مستقل تهران، لالهزار شاهد راهاندازی تماشاخانههای دیگری هم شد. مثل «سالن کانون ایران جوان» در سینما پردیس که سال ۱۳۰۱ در خیابان لالهزار داخل کوچه حاج معین بوشهری با ظرفیت حدود ۴۰ نفر راه افتاد و بعدها فقط از آن یک سالن سینما باقی ماند. تا سال بعدش سه تماشاخانه دیگر هم اینجا فعالیتشان را شروع کرده بودند؛ «تئاتر مرکزی لالهزار»، «خاکپور» و «تئاتر نکیسا».
چند سالی طول کشید تا یکی از مهمترین گروههای تئاتر آنزمان کارش را در لالهزار شروع کند؛ اسماعیل مهرتاش و سیدکاظم شهیدی «جامعه باربد» را سال ۱۳۰۵ روبهروی سینما سارا در محلی که امروز پاساژ ابوالفضل است، راه انداختند. فعالیت جامعه باربد در سالهای بعد در چهار مکان مختلف سپری شد و تا سال ۱۳۳۵ ادامه داشت.
در تمام این سالها افرادی همچون نصرت کریمی، رفیع حالتی، ابوالحسن صبا، عبدالحسین نوشین و ملوک ضرابی و دیگران همکار مهرتاش بودند. اما با شروع تئاتر کابارهای (آتراکسیون) در لالهزار، باربد با همه تلاشاش بالاخره به عنوان آخرین تئاتر به این وضعیت تن میدهد تا مهرتاش که تاب این وضعیت را نداشت آن را ترک کند. البته جامعه باربد بدون مهرتاش ادامه داد تا اینکه در بحبوحه انقلاب به آتش کشیده شد تا امروز از این تالار ۵۵۰ نفری تنها تابلوی کوچهای با نام «باربد» باقی بماند.
جامعه باربد
دیگر تئاتر مطرح این خیابان «استودیودرام کرمانشاهی» (محلی فعلی سینما ایران) بود که در سال ۱۳۰۹ راه افتاد و سه سال بیشتر عمر نکرد و از این حیث اهمیت داشت که کرمانشاهی نمایش و صحنهآرایی تدریس میکرد.
اما از ماندگارترین تماشاخانههای لالهزار، تالار هنرستان هنرپیشگی «تئاتر دهقان» (پایینتر از تئاتر نصر، واقع در بنبست تئاتر دهقان) بود که در سال ۱۳۱۸ با عنوان هنرستان هنرپیشگی راهاندازی شد و بعدها به عنوان سالن تابستانی تئاتر نصر استفاده شد و بعدتر نام دهقان را به خود گرفت و بعد از انقلاب با اینکه چندسالی فعالیت میکرد اما به مرور متروک شد.
«تماشاخانه هنر» سال ۱۳۲۱ در محل فعلی سینما شهرزاد تعطیل شده در کوچه باربد افتتاح شد که در سال ۱۳۲۸ جایش را به تئاتر شهرزاد داد که بعدها به سینما شهرزاد تبدیل شد.
یکی از مهمترین تئاترهای این خیابان تئاتر فرهنگ، «پارس» بود که با کوشش عبدالحسین نوشین فروردین ۱۳۲۳ در پاساژ پارس خیابان لالهزار افتتاح شد. بالاخانه تئاتر پارس فعلی که هنوز موجود است، پاساژی بود که خراب کردند و سقف زدند و سالن مجهزی به جای آن ساختند. نوشین که طی سالهای ۱۳۱۹ تا ۱۳۲۱ معلم هنرستان هنرپیشگی بود با تعدادی از شاگردانش در این تئاتر مشغول فعالیت شد. اما بعد از مدتی و به دلیل مسائل مالی نوشین مجبور به ترک این تئاتر شد.
تئاتر «کشور» (۱۳۲۳ –کوچه برلن) که فقط سه ماه فعال بود، تئاتر «گیتی» که ۱۳۲۳ افتتاح شد و بعد از ۱۱ سال فعالیت تبدیل به سینما سارای فعلی شد، تئاتر «صادقپور» که در همین زمان ساخته و همزمان با تعطیلی گیتی تغییر کاربری به سینما تابان داد، تئاتر «بهار» در کوچه برلن و تئاتر «مرجان» در کوچه باربد هم ازجمله تئاترهای فعال دورهای در خیابان لالهزار بودند. تئاتر «ملت» هم بعد از انقلاب در سال ۱۳۵۹ روبروی تئاتر نصر افتتاح شد که تنها یکی دو سال دوام آورد.
تماشاخانه تهران - تئاتر نصر
تئاتر «فردوسی»، تفکری هم در کوچه باربد بنا شده بود که به کارگاه آلومینیوم تبدیل شد. عبدالحسین نوشین پایهگذار نظم و دقت و احترام به هنرپیشه در این تئاتر شد؛ بعد از تعطیلی تئاتر فردوسی، پس از کودتا اصغر تفکری آنجا را خرید و به تئاتر تفکری تغییر نام داد و به شکل تئاترهای آتراکسیون درآمد و بعدها تبدیل به سینما شد و بعدتر دیگر نشانی از آن باقی نماند.
اما از این میان گویا تا امروز تنها بخت بیش از همه با تئاتر «نصر» همراه بوده که نامش با موزه تئاتر ایران گره خورد.
بعد از آغاز کار هنرستان هنرپیشگی، از اول دی ماه ۱۳۱۹ شمسی این تالار توسط سیدعلی خان نصر، عنایتالله شیبانی و احمد دهقان که سهامداران آن بودند به نام «تماشاخانه تهران» افتتاح شد و بعد از مرمت سالن و تبدیل سالن سینما به تئاتر، بیشتر شاگردان هنرستان هنرپیشگی در این تالار شروع به فعالیت کردند. بعد از مدتی امتیاز تماشاخانه به خاطر مشغلههای دولتی نصر به احمد دهقان واگذار شد. کارگردانهای مشهوری هم در این تئاتر کار میکردند مثل نصر، رفیع حالتی، مهدی نامدار، علی دریابیگی، فضلاله بایگان و...
در تابستان سال ۱۳۲۹ پس از کشته شدن احمد دهقان که یک نماینده مجلس هم بود، تماشاخانه تهران و سالن تابستانی آن به نام «تئاتر دهقان» نامگذاری شد.
از سال ۱۳۲۹ به بعد عبدالله والا که تحصیل کرده اروپا بود، مدیر تئاتر دهقان شد. مدیریت این شخص دوره مهمی برای تئاتر لالهزار به حساب میآید، چراکه به بهانه مقروض شدن تئاترش بعد از کودتای ۲۸ مرداد و دعوت رقاصه از اروپا، با نمایشهایی مانند «بزن بریم آمریکا» رسما تئاتر کابارهای و تئاتری که بعدها به نام تئاتر لالهزاری مشهور شد را پایهگذاری کرد. پس از چندی که تجارت رونق گرفت، تئاترهای دیگر مانند پارس، جامعه باربرد و فردوسی هم نتوانستند مقاومت کنند و پای رقاصهها را به صحنه کشاندند. البته در این بین تلاشهایی علیه این جریان هم انجام شد اما به هر ترتیب لالهزار مرکزیت فرهنگی خودش را خیلی زود از دست داد.
در سالهای ۱۳۳۷-۳۸ تماشاخانه در آتش سوخت. این واقعه باعث تعطیلی تماشاخانه تهران تا سال ۱۳۴۱ شد. در سال ۱۳۴۱ چون افتتاح تالار با درگذشت سیدعلی نصر همزمان شد برای پاسداشت او، این تالار به نام «تئاتر نصر» از دوم فروردین افتتاح شد. سالن تابستانی تئاتر نصر هم ۱۹ تیر ۱۳۴۱ در شمیران افتتاح شد. پس از انقلاب و از سال ۵۹-۶۰ به نفع کمیته امداد امام خمینی (ره) مصادره شد و بهمن ۱۳۶۶ بود که واحد فرهنگی جهاد دانشگاهی اجارهدار نصر شد تا با رایزنیهای علی منتظری (مدیر مرکز هنرهای نمایشی وقت) بازسازی آن را در اثر حوادث آتشسوزی انقلاب عهدهدار شود و دوباره آن را احیا کند. اما پس از فراز و فرودهای بسیار، سرانجام از سال ۱۳۸۳ دیگر به طور کلی تعطیل میشود.
پس از تئاتر تصر، تئاتر «پارس» یکی از معدود ساختمانهای تئاتر به جا مانده در لالهزار است که در فهرست آثار ملی هم به ثبت رسیده. این سالن از ۱۳۲۳ که با نام «فرهنگ» افتتاح شد تا ۱۳۳۲ فعالیت کرد و در جریان کودتا به آتش کشیده شد. بعدها مورد بازسازی قرار گرفت و مساحتش کوچکتر از قبل شد و از تئاتر فرهنگ به «پارس» تغییر نام داد. سرنوشت این تماشاخانه هم پس از انقلاب تغییر کرد و پس از تغییر مالکیت در نهایت سال ۱۳۸۸ تعطیل و درش بسته شد.
هرچند که دیگر لالهزار رنگ و بوی تئاتر ندارد و دیگر خبری از تماشاخانهها و تماشاگرانش نیست، اما هنوز خیابانی زنده، پرنور و زیبا در دل پایتخت است که میتوان با قدم زدن در آن، ردپای گذشتهها را جستجو کرد.