در گفتوگو با تهیهکننده «چهل تیکه» مطرح شد؛
دلتنگیهایی از جنسِ دهه شصتیها و هفتادیها/ ادامه نمیدهیم
الهام حاتمی از پایان تولید برنامه چهل تیکه در شبکه نسیم خبر داد و تاکید کرد: ادامه ساخت این برنامه منوط به استقبال مخاطب و شروع کار با ایدههای بهتر است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، برنامه «چهل تیکه» با مرور خاطرات گذشته و دعوت از هنرمندانی که در گذشته فعالیت داشتهاند و امروز جزوی از خاطره تصویری مخاطب هستند، سعی دارد بینندهاش بر بستر نوستالژی با خود همراه کند. به نظر میرسد تلویزیون در غیاب برنامههای ترکیبی پربیننده این شبها تنها به حضور «چهل تیکه» برای جذب تماشاگر امیدوار است. با الهام حاتمی (تهیهکننده این برنامه) پیرامون شکلگیری آن گفتگو کردهایم.
چه شد که برنامهای با محوریت نوستالژی را برای تلویزیون تولید کردید؟
شبکه نسیم یک میانبرنامه برای پخش در میان دیگر برنامههایش میخواست که در حدود یک ربع بتواند آنتن را پرکند. فصل یک برنامه چهل تیکه هم بر همان اساس جلو رفت و یک برنامه کوتاه بود. ولی بعد از چند سال این ایده با اجرای مستمرش جایگاه بهتری پیدا کرد و دارای برند مخصوص به خودش شد.
برنامههای مشابهی در تلویزیون پیرامون نوستالژیها ساخته شده مانند برنامه نقره یا بچههای دیروز. «چهل تیکه» چقدر سعی کرد به آن برنامهها شباهت نداشته باشد؟
بینوایان صد نسخه ساخته شده و هر کدام از آنها با دیگری فرق میکند. در «چهل تیکه» هم همینطور است. قصه یکی است، داستان ما نوستالژی است اما شکل و فرمی که ما در این برنامه به آن رسیدیم نسبت به دیگر برنامههایی که به خاطرات گذشته اشاره میکند، فرق میکند. تفاوت برنامه ما با دیگر برنامهها این است که متکی به حضور یک نفر به عنوان مهمان است و مرکزیت تمام کارهایی که در آن قسمت میکنیم به آن فرد برمیگردد. یعنی وقتی ما میخواهیم کسی را دعوت کنیم تمام آن چیزی که در آرشیو پیرامون زندگی او است را جمعآوری میکنیم و کار پژوهشی بسیار سختی را برای رسیدن به یک شکل واحد پیش میبریم. خیلی از تصاویری که من در این برنامه آوردم برای اولین بار پخش شده است و حتی گاهی مهمان از نشان دادن آن تصویر غافلگیر میشود یعنی یادش نبوده همچین کاری را انجام دادند. به عنوان مثال اصغر همت وقتی به برنامه ما آمد با قاطعیت میگفت امکان ندارد من زمانی مجری بودم و اگر شما نشان نمیدادید محال بود باور کنم روزی چنین کاری انجام دادم.
آیا قبل از ضبط برنامهها مهمانها را مشخص میکنید یا جمعآوری اطلاعات همزمان با ضبط هر قسمت انجام میشود؟
ما یک تیم هفت – هشت نفره پژوهش داریم که روی هر قسمت برنامه وقت میگذارند. اما نکتهای که هست اینکه گاهی مهمان برنامه که مدنظرمان است از آمدن صرفنظر میکند. برای همین نمیتوان از قبل برنامهریزی دقیقی انجام داد ولی یک لیست صد نفره از مهمانها را در نظر میگیرم و فرض را بر این میذارم که قرار است از این صد نفر مهمانهای برنامه انتخاب شوند. میتوانم بگویم بدون پژوهش هیچوقت وارد مرحله ضبط نشدم.
این تاکید بر پژوهش از سابقه مستندسازی شما میآید؟
بله و خیلی به کمکم آمده است. برای فصل یک همین برنامه با منصور ضابطیان صحبت کردم. چون او جزو اولین نفراتی بود که این جنس برنامه را ساختند. خیلی برایم مهم بود کاری که تهیه میکنم کپی دیگر برنامهها نباشد و خط فکری و نگاه من بر آن تاثیر بگذارد. در همان روزهای اول که برنامه را تولید میکردیم یکسری رفتارهای غیرحرفهای من را ناراحت میکرد. ما مهمان دعوت میکردیم و همه چیز را درباره مهمان تحقیق میکردیم و آرشیو را آماده میکردیم و یک عدهای عین همان تصاویر را برمیداشتند و به عنوان یک کار مستند عرضه میکردند.
منابع تصویریتان از کجا تامین میشود؟ آیا تنها به آرشیو تلویزیون اکتفا میکنید یا خارج از سازمان هم به دنبال آن هستید؟
در طول مراحل تحقیق با روزنامهنگاران و خبرنگاران بسیاری صحبت کردم و سعی کردم در مدت زمان نوشتن پژوهش و تکمیل اطلاعات مهمانها از تمامی ظرفیتهای اطلاعاتی استفاده کنم. پیش از شروع این برنامه در حدود یک سال و نیم کار پژوهشی روی تصاویری انجام دادم که سازنده آنها معلوم نبود. یعنی فیلمهایی به دستم میرسید که مال گذشته بود و هیچکدام شناسنامه مشخصی نداشت و من در این مدت به مرور اطلاعات فیلمها را کامل کردم که این باعث شد به یک آرشیو خوب مجهز باشم که در برنامههای مختلف به کمکم آمد. مدیران و همکاران آرشیو بسیار به روند این پروژه کمک کردند و تلاش زیادی کردند که تصاویر به موقع به دست من برسد البته مشکلاتی هم بوده اما خروجی در نهایت هم برای من هم برای همکاران زحمتکش آرشیو که در اتاقهای این مجموعه با امکانات کم ولی با عشق مشغول نگهداری و حفظ آثار آرشیوی هستند، راضیکننده بود. متاسفانه دوستان آرشیو از بعضی از امکانات ساده محرومند مثلا یک بالابر برای جابجایی فیلمها وجود ندارد، امیدوارم مدیران به مجموعه آرشیو علیالخصوص آرشیو مرکزی نگاه ویژهتری داشته باشند.
مبدا تاریخ برای مهمانان برنامه شما از دهه شصت عقبتر نمیرود. چرا به فعالیتهای آنها پیش از انقلاب اشاره نمیشود آیا به دلیل محدودیت در نشان دادن تصاویر قبل از انقلاب؟
من این برنامه را برای همنسلان خودم میسازم. یعنی متولدین دهه پنجاه و شصت و تا حدودی هفتادیها. برای همین مخاطب هدف من مشخص است و این برنامه برای این سنین تعریف شده. ضمن اینکه اگر بخواهیم وارد فضای قدیمیتر بشوم با یکسری محدودیتها در نشان دادن تصویر و ارائه اطلاعات روبرو میشویم و از طرف دیگر از نوستالژی برای آن نسلی که جامعه هدف ما هستند، خارج میشود. البته اینطور هم نیست که هیچ کاری از گذشته مهمانها پخش نمیکنیم. اتفاقا همواره به اولین یا شاخصترین کار مهمانها پیش از انقلاب اشاره میکنیم ولی دیگر به آن نمیپردازیم و بیشتر دهه شصت و هفتاد و اتفاقهای آن برایمان مهم است.
بیشتر مهمانهای شما سابقه کاریشان تلویزیونی دارند و کمتر به سراغ سینماییها رفتید، چرا؟
به هر حال این برنامه در تلویزیون ساخته میشود و مخاطب من هم مخاطب عام است. مخاطب عام همه سینما برو نیستند و بیشتر خاطراتشان در تلویزیون رقم خورده است. اگر به سراغ سینماییها میرفتم کمتر خاطره مشترک با مخاطب میتوانستیم مطرح کنیم. ضمن اینکه در انتخاب مهمانها سعی کردم تنوع ایجاد کنم. از آقای سرشار تا آقای دکتر افروز در برنامه ما حضور دارند. افرادی که در مقطعی از زمان با حضورشان در تلویزیون جزوی از خاطره تصویری مردم هستند و مردم با آنها زندگی کردند.
انتخاب محمدرضا علیمردانی برای اجرای برنامه چطور شکل گرفت؟
من اول تصمیم داشتم فردی را به عنوان مجری بیاورم که از قدیمیهای تلویزیون است و تجربه اجرا دارد. اما بعد به این نتیجه رسیدم حضور آدمی که تواناییهای بیشتری داشته باشد و بتواند با مهمان همراه باشد بیشتر به کار کمک میکند. برایم مهم بود که کسی را به عنوان مجری در برنامه داشته باشم که با مهمان با احترام برخورد کند و اجازه صحبت کردن به مهمان بدهد و مدام در حرف مهمان نپرد و با صبوری اجازه بدهد مهمان حرفهایش را کامل بزند. ضمن اینکه در اجرای چنین برنامههایی به دلیل آنکه فضای آرامی دارد ریسک اینکه ریتم کار کند یا خستهکننده باشد بالاست، برای همین تصمیم گرفتیم در اول برنامه استندآپی بگذاریم که مخاطب هم با شادابی به تماشای برنامه بنشیند. محمدرضا علیمردانی هر دو قابلیت را داشت. یعنی هم به مهمان با احترام برخورد میکرد و حضورش به آنها آرامش میداد هم در اجرای استندآپ خیلی خوب حاضر میشد و فکر میکنم انتخاب خوبی برای اجرای برنامه بود. البته که هیچ کس کامل نیست و اگر بخواهیم با دید نقد نگاه بکنیم شاید یک جاهایی نقدها وارد باشد.
بخشی از کار ما در پشت صحنه شکل میگیرد و زمانی که مهمان هنوز جلوی دوربین نرفته است. باید آرامشی به مهمان بدهیم که ترسهایش در مواجهه با دوربین ریخته شود و راحت حرف بزند. برای من خیلی تجربه عجیبی بود که میدیدم هنرمندانی که سالها جلوی دوربین بودند و سالها هم از آن دور شدند؛ با یک ترسی جلوی دوربین مینشینند. گاردی که برخی از مهمانها دارند که فکر میکنند قرار است در برنامه مچ آنها گرفته شود و آبروی حرفهای آنها از بین برود و یا جلوی دوربین تپق بزنند باعث شده بود راضی کردن آنها برای حضور در جلوی دوربین سخت شود و حضور محمدرضا علیمردانی و فضای دوستانهای که در پشت صحنه ایجاد میکرد به بهتر شدن فضا کمک کرد. گاهی ضبط یک قسمت از برنامه بیش از ۵ ساعت طول میکشد و روند خستهکنندهای شکل میگیرد. ضمن اینکه تا گفتگو آن چیزی که میخواهیم نشود، برنامه را قطع نمیکنیم. یعنی اجازه نمیدهیم روند طولانی ضبط بر کیفیت کار تاثیر بگذارد.
سالهاست که صداوسیما تهیهکنندگان را مجبور میکند برای تولید برنامه اسپانسر جذب کنند. این اتفاق برای برنامه شما هم افتاد؟
من به هیچ عنوان زیر بار ساخت برنامهای که اسپانسر در آن باشد، نمیروم. ما جمعتر نشستیم و با بودجه سازمان کنار آمدیم اما از اسپانسر استفاده نکردیم. آقای احسانی مدیر شبکه نسیم هم حمایت کردند به دلیل اینکه حضور اسپانسر به فضای برنامه لطمه میزد. معتقدم چون برنامهای تولید کردیم که به تاریخ تلویزیون مربوط است باید مستقل از هر نگاه اسپانسری تولید شود. اگر اسپانسر میآمد به یک جایی وصل میشدیم و آنوقت دیگر برنامه تلویزیون به حساب نمیآمد. یکی از شروط کار من با تلویزیون این است که اسپانسر در برنامه حضور نداشته باشد. قبل از چهل تیکه هم برنامههایی که ساختم با همین شیوه ساختم و اگر اصرار زیاد باشد آن برنامه را تولید نمیکنم. به لحاظ شخصی حضور اسپانسر آرامش را از کار میگیرد مگر اینکه اسپانسری فرهنگی باشد که باعث رشد برنامه باشد.
تا کجا چهل تیکه را ادامه میدهید؟
چهل تیکه را با تمام وجودم و تمام انرژیام ساختم. فضایی در چهل تیکه ایجاد کردم که در مقام تهیهکننده و کارگردان هیچ کسی را محدود نکردم. نظرات و نگاه مردم خیلی روی تصمیم من اثرگذار است و اگر مردم بگویند ادامه بده حتما ساخت سری جدید را با فکر و شرایط بهتر و انرژی متفاوت آغاز میکنم. الان تصمیمی که دارم این است که آن را ادامه ندهم ولی آینده را هیچکس پیشبینی نمیکند. آدمهایی که چهل تیکه را دیدند توقعی از ما دارند و اگر کمتر از آن ظاهر شویم از ما نمیپذیرند.به هر روز برنامه چهل تیکه اگر خوب دیده شد به دلیل این است که تیم خوب و پشت صحنه خوبی داشتیم که مدیون زحمات تک تک بچهها هستم.