خبرگزاری کار ایران

فعالان موسیقی نواحی در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کردند؛

ارشاد برای بهبود وضعیت معیشتی و شغلی هنرمندان نواحی چه کرده است؟/ همه گله‌مند هستند

ارشاد برای بهبود وضعیت معیشتی و شغلی هنرمندان نواحی چه کرده است؟/ همه گله‌مند هستند
کد خبر : ۹۷۶۶۴۵

اهالی موسیقی نواحی همواره نسبت به عدم حمایت‌های دولتی از فعالیت‌هایشان انتقاد داشته‌اند. اغلب آنها معتقدند اداره ارشاد و دیگر نهادهای مرتبط طی این سال‌ها به دغدغه‌های آنها توجه نکرده‌اند و این نادیده‌انگاری به موسیقی منطقه‌شان آسیب زده است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، موسیقی دستگاهی ایران برگرفته از موسیقی نواحی مناطق مختلف است که قدمتی چند هزار ساله دارد. این موسیقی همواره بخشی از زندگی اقوام مختلف بوده و هست اما اینکه موسیقی اصیل و شناسنامه‌دار مناطق مختلف چگونه به نسل‌های امروز رسیده،‌ اتفاقی است که باید آن را مدیون افرادی باشیم که با وجود دشواری‌ها و مرارت‌های بسیار، آموخته‌هایشان را به صورت سینه به سینه در اختیار نسل‌های پس از خود قرار داده‌اند. هنرمندان مناطق مختلف ایران همواره از امکانات و جریان اصلی موسیقی که محدود به پایتخت است محرومند و در حاشیه قرار دارند. این در حاشیه بودن هم اغلب باعث شده بسیاری از بزرگان گوشه انزوا گزینند و گاه در شرایط بسیار بد به زندگی ادامه دهند. تا آنجا که هرساله تعدادی از آنها در فقر و نداری از دنیا می‌روند و هر آنچه از موسیقی و آداب و مناسک موسیقی‌محور در سینه دارند، را با خود زیر خاک می‌برند. اگر با خوانندگان، نوازندگان، مقام‌دانان و مقام‌خوانان موسیقی نواحی مختلف به صحبت بنشینیم دغدغه و مشکل مشترکشان عدم توجه ادارات ارشاد، حوزه‌های هنری و دیگر نهادهای مرتبط به آنهاست. 

در گزارش پیش‌رو به صحبت‌ها و نظرات هنرمندان نواحی مختلف کشور درباره حمایت‌ها و توجهات ارگان‌های دولتی نسبت به آنها و فعالیت‌هایشان خواهیم پرداخت.

برزو امیری:

تنها کاری که ارشاد برای ما انجام می‌دهد ارائه مجوز است

برزو امیری اهل کرمانشاه، نوازنده، آهنگساز، گروه «ترنگ» را در سال 1384 تشکیل داده و محوریت فعالیت آن نیز موسیقی نواحی مختلف ایران است. امیری و اعضای گروهش به جز موسیقی کرمانشاه و کردستان به موسیقی خراسان، لرستان، شمال کشور و دیگر مناطق ایران نیز توجه دارد. 

او درباره نحوه و چگونگی حمایت‌های از گروهش به ایلنا می‌گوید: تا به حال اسپانسر نداشته‌ایم، هیچ‌گاه هم از سوی هیچ نهادی حمایت نشده‌ایم. هزینه‌های مالی گروه نیز توسط خودم و اعضای گروه تامین می‌شود.

او می‌افزاید: 23 سال است که ساکن تهران هستم و در کرمانشاه زندگی نمی‌کنم اما وزارت ارشاد تهران طی این سال‌ها ما را حمایت نکرده و می‌توان گفت هیچ کاری برای ما انجام نداده است. تنها کاری که برای ما و دیگر گروه‌ها انجام می‌دهند ارائه مجوز است و بس. شما حساب کنید ما جزو پرکارترین گروه‌ها هستیم، با این‌حال هیچ‌گاه مورد توجه مسئولان ذیربط نبوده‌ایم. به طور کلی در طول سال چندین مراسم توسط وزارت ارشاد و دیگر بخش‌های مرتبط به مناسبت‌های مختلف برگزار می‌شود اما در تمام آنها گروه‌های موسیقی محلی نادیده گرفته می‌شوند. به هرحال ارشاد امکاناتی دارد و می‌تواند آنها را در اختیار گروه‌ها و افراد پرکار قرار دهد و قاعدتأ آن امکانات باید در اختیار گروه‌هایی قرار گیرد که واقعا فعال هستند.

برزو امیری در پایان می‌گوید: از سال 1384 تاکنون برای اجرای برنامه توسط هیچ نهاد و ارگانی دعوت نشده‌ است.

عزیز تنها:

اداره ارشاد تربت‌جام تلاش خود را می‌کند تا یاری‌گر هنرمندان باشد

عزیز تنها یکی از چندین هنرمند منطقه خراسان است. او که موسس اولین آموزشگاه در شهر تربت جام است، موسیقی را از سنین پایین نزد بزرگان فراگرفته و حال چهل سال است که در عرصه موسیقی فعال است. عزیز تنها سی ویک سال پیش (سال 1367) آن زمان که نوجوان بود، به گروه موسیقی «شیخ جام» پیوسته و طی سال‌های فعالیتش با بزرگانی چون زنده‌یاد جلال ذوالفنون همکاری کرده است. او که مبدع ساز «دوتار باس» است در آلبوم‌های «پیوند عشق»، «گلزار»، «جام احمد»، «در قفس» نوازندگی کرده و آهنگسازی آلبوم «یار گلکم» را در کارنامه دارد. عزیز تنها حال یکی از استادان موسیقی تربت جام است که به عنوان داور در جشنواره‌های مختلف حضور یافته است.

تنها درباره حمایت‌های وزارت ارشاد از هنرمندان تربت جام نظر تقریبا مثبتی دارد. او می‌گوید: به نظر من اداره ارشاد تربت‌جام تلاش خود را می‌کند و سعی دارد در پیشبرد اهداف و مقاصد هنری، یاری‌گر هنرمندان باشد، اما به دلایل مختلف این حمایت به خوبی انجام نمی‌شود. به طور کلی در این زمینه کاستی‌هایی وجود دارد که امیدوارم در آینده مرتفع شود.

ساناز نامداری:

با مسئولان ارشاد مواجه نشده‌ام

ساناز نامداری که گروه «یاغلیق» را تیرماه سال 1397 تشکیل شده، اهل استان فارس است و به ایل قشقایی تعلق دارد. «یاغلیق» اولین گروه موسیقی بانوان منطقه قشقایی است که تاکنون در جشنواره‌های مختلفی حضور یافته است. 

 نامداری درباره نحوه حمایت مسئولان اداره ارشاد استان فارس از او و گروه «یاغلیق» به ایلنا می‌گوید: گروه ما حامی مالی دارد و او هزینه تمام امور ما را به عهده دارد و حقوق مادی و معنوی گروه به نوعی متعلق به ایشان است. بنا به همین دلایل به صورت مستقیم با مسئولان ارشاد مواجه نشده‌ام و در زمینه حمایت‌های آنها نیز صحبتی نشده و من نیز در جریان جزییات آن نیستم.

سلمان سلیمانی:

پول چای و قند ما را نیز حساب می‌کنند و می‌گویند با خودتان چای و قند بیاورید!

سلمان سلیمانی، دوتارنواز و مدرس موسیقی اهل تایباد و از نوادگان استاد نظرمحمد سلیمانی دوتارنواز مطرح موسیقی مقامی خطه خراسان است از کودکی تاکنون به صورت تخصصی دوتارنوازی را ادامه داده است. سلیمانی که همواره تلاش دارد سبک نوازندگی نظیرمحمد سلیمانی را زنده نگه دارد، در جشنواره‌های مختلف حضور یافته و در دوازدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان نیز موفق به کسب مقام دوم در بخش دوتار جنوب و شرق خراسان شده و در سی‌وچهارمین جشنواره موسیقی فجر نیز به دوتارنوازی پرداخته است. 

سلمان سلیمانی که بر فنون و تکنیک‌های دست راست و چپ در دوتارنوازی اشراف کامل دارد، درباره نحوه حمایت‌های اداره ارشاد از او و دیگر هنرمندان منطقه خراسان به ایلنا می‌گوید: واقعیت این است که تا به حال ازسوی اداره ارشاد شهرستان تایباد هیچ‌گونه حمایتی از ما نشده است. البته نه فقط ارشاد بلکه باقی ارگان‌ها و نهادها نیز از موسیقی و هنرمندان و عرصه موسیقی حمایت نمی‌کنند؛ نه حمایت معنوی و نه حمایت مالی. متاسفانه نه فقط در تایباد که در شهرهای بزرگ نیز نسبت به موسیقی نواحی و فعالان این عرصه هیچ‌گونه حمایتی وجود ندارد و این بی‌تفاوتی‌ها در تهران نیز وجود دارد.

او درباره نحوه حمایت‌های  اداره کل ارشاد شهرستان تایباد و استان خراسان رضوی نیز اینگونه می‌گوید: این نحوه همکاری مشکلات بسیاری دارد. حتی پول چایی و قند ما را نیز حساب می‌کنند و می‌گویند با خودتان چای و قند بیاورید. معنی این درخواست این است که آنها هیچ بودجه‌ای ندارند تا به ما بدهند. حتی جشنواره‌‌هایی که در تایباد وجود دارند با هزینه شخصی برگزار می‌شوند. به طور مثال خودم مسئولیت‌ برگزاری سالانه یک جشنواره را به عهده دارم و هزینه برگزاری آن با خودم است، از هنرمندان و اساتید مختلف برای حضور در جشنواره دعوت به عمل می‌آورم و در آخر مبلغی را از جیب خودم در پاکت می‌گذارم و تقدیمشان می‌کنم.

او می‌گوید: ارشاد به ما می‌گوید پول و بودجه را از هرکجا می‌خواهید تهیه کنید و ما تنها مکان برگزاری را در اختیار شما قرار می‌دهیم. این چه حمایتی است؟ برای طلب بودجه باید به اداره بروم تا نهایتأ دویست هزار تومان به من بدهند. به شورا هم که بروم، می‌گویند مثلا نمی‌توانند بیش از دویست‌هزارتومان به ما بدهند. شاید تعجب کنید اما بودجه جشنواره‌ای که دبیری آن را به عهده دارم، هفتصد‌هزار تومان است و برای برگزاری باشکوه آن از جیبم هزینه می‌کنم.

کریم کریمی:

نه بیمه هستم نه خانه‌ای دارم و نه حقوق خوبی دریافت می‌کنم

کریم کریمی اهل تربت جام است و در روستای کهجه باخزر به دنیا آمده و اولین خواننده‌ای است که با همراهی استادانی چون نورمحمد درپور، عبدالله سرور احمدی و محمد عبدی در سال‌های پس از انقلاب در تالار وحدت به اجرای برنامه پرداخته است. درباره حمایت ارشاد و دیگر نهادها از او و دیگر هنرمندان هم‌دیارش به ایلنا می‌گوید: مردم هنرمند تربت جام مردمی مظلوم هستند؛ کسی نیست از ما دفاع کند، 40 سال از انقلاب می‌گذرد. در تمام ایام الله‌ها شرکت کردیم و طبق مناسبت همان ایام الله از شاعران درخواست شعر می‌کردیم و می‌خواندیم و الان 15 سال است از کار افتاده شدیم. در سال 92 سکته کردم و در سال 95 سرطان حنجره گرفتم و الان صاحب پانزده،‌ شانزده فرزند هستم، نه بیمه هستم و نه خانه‌ای دارم و نه حقوق خوبی دریافت می‌کنم. الان که از کار افتاده شدیم از جیب می‌خوریم و کسی نیست از ما دفاع کند.

مهران غضنفری:

همه هزینه‌ها را از جیب خودمان می‌دهیم

مهران غضنفری، موسیقی‌دان و خواننده اهل کوهدشت و یکی از فعالان لک‌ زبان موسیقی است که چند سالی است با تشکیل گروه موسیقی «نوای سیمره» و به کارگیری جوانان و نوجوانان شهرش تلاش دارد موسیقی لکی را به علاقمندان و مخاطبان موسیقی ایرانی و نواحی بشناساند.

غضنفری درباره وضعیت موسیقی شهر کوهدشت و اوضاع معیشتی فعالان موسیقی منطقه می‌گوید: من نوازندگانی داشته‌ام که برای آنکه بتوانند خرج خانواده‌شان را بدهند از ما جدا شده‌اند و برای امرار معاش به کارهای دیگر پرداخته‌اند، مثلا برخی برای کارگری به تهران رفته‌اند یا کاری در فلان بندر یافته‌اند و به آنجا نقل مکان کرده‌اند. در صورتی که اگر فکر و برنامه‌ای پشت جریان موسیقی باشد، چنین اتفاقاتی نمی‌افتد و می‌توان برای هنرمندان جدی این حوزه درآمدزایی کرد.

او درباره هزینه‌های گروهش هم می‌گوید: هزینه گروه به صورت شخصی تامین می‌شود و فعالیت‌های اجرایی‌مان نیز توسط رایزنی با دوستان و همکاران به نتیجه می‌رسد و در نهایت نیز شخصأ به برگزاری کنسرت می‌پردازم. در این میان هر احتمالی وجود دارد. مثلا ممکن است مجوز برگزاری صادر نشود یا اینکه فروش خوبی نداشته باشیم و به لحاظ مالی متضرر شوم.

غضنفری به وضعیت آموزش موسیقی در شهر کوهدشت هم اشاره کرده و می‌گوید: متاسفانه آموزشگاه‌ها در کوهدشت وضعیت بدی دارند. برخی از افراد در کوهدشت با تخصص‌هایی چون نقاشی، نمایش و خطاطی اقدام به راه‌اندازی آموزشگاه می‌کنند که نحوه بهره‌برداری آنها چندجانبه است، یعنی در قاب آموزشگاهی با فعالیت‌های مشخص به آموزش هنرهای دیگر ازجمله موسیقی می‌پردازند. واقعیت این است که منطقه ما سیاست‌زده است و مسئولان استانی بیش از آنکه به حل معضلات فرهنگی و هنری بپردازند به دنبال فعالیت‌های سیاسی هستند.

ژاله احمدی:

ارشاد می‌گوید تا زمانی استان‌های دیگر برای برگزاری کنسرت پیشقدم نشوند ما اقدامی نمی‌کنیم

ژاله احمدی یکی از هنرمندان خطه مازندران است که سرپرستی تنها گروه بانوان استان را به عهده دارد. نام این گروه «آیشم» است و محوریت آن پرداختن به موسیقی فولکوریک و محلی منطقه است. او درباره وضعیت موسیقی بانوان در استان مازندران به ایلنا می‌گوید: مشکلات همچنان وجود دارد و امکان برگزاری کنسرت در استان و شهرهای تابعه میسر نیست، در حالی که در تهران چنین روالی وجود دارد و سالانه گروه‌های مختلفی ویژه بانوان روی صحنه می‌روند. 

احمدی در پاسخ به این سوال که آیا برای برگزاری کنسرت در شمال کشور به اداره ارشاد و دیگر نهادهای مربوطه مراجعه کرده یا خیر، می‌گوید: برای حل این معضل به اداره کل ارشاد ساری مراجعه کرده‌ایم و گفتیم مگر اجرا برای بانوان چه اشکالی دارد و ما نیز شرایط را می‌پذیریم اما آنها حرفشان این است که که تا زمانی استان‌های دیگر در این زمینه پیش قدم نشوند ما اقدامی نخواهیم کرد.

احمدی می‌افزاید: با اینکه گروه ما بارها توانمندی‌های خود را ثابت کرده و در جشنواره‌ها درخشیده و برای شهر و دیارمان افتخار کسب کرده، اما متاسفانه طی این سال‌ها از سوی وزارت ارشاد نه تنها حمایتی وجود نداشته، بلکه هیچ تقدیر و تشکری از ما صورت نگرفته و حتی یکی تماس تلفنی با ما برقرار نشده و ما نیز همواره نسبت به این موضوع انتقاد داشته‌ایم. 

جلال محمدی:

مدیران اداره ارشاد از بهترین‌ها هستند

جلال محمدی که اهل مازندران است و علاوه بر نوازندگی سازهای منطقه و آهنگسازی و سرپرستی گروه آوای تبری در زمینه پژوهش نیز فعال است و دو گروه «نقاره نوازان» و «دوتانوازان» را تشکیل داده، درباره نحوه همکاری ارشاد مازندران به موسیقی می‌گوید: با وجود اینکه پست‌های دولتی و سازمانی دارم، اما از این اعتبارات برای انجام و به نتیجه رساندن امورم استفاده نمی‌کنم و مبنای فعالیت‌هایم شخصی و با هزینه خودم است.

جلالی در پاسخ به این سوال که مسئوان اداره ارشاد استان مازندران تا چه حد با اهداف و برنامه‌های او همسو هستند، می‌گوید: آقای عباس زارع حدود یک سال است که مدیر کل اداره ارشاد مازندران شده است. حضور ایشان و سرپرست معاونت فرهنگی و رسانه‌ای، آقای سیدعلی علوی در اداره ارشاد مازندران بسیار مثمرثمر بوده و بر اساس مستندات و به دور از هرگونه شعار این را می‌گویم؛ زیرا نیازی به تعریف و تمجید ندارم. به عنوان مثال جشنواره موسیقی فجر سال گذشته برای اولین بار در مازندران نیز برگزار شد که اتفاق مثبتی بود. طی این مدت بانک اطلاعاتی هنرمندان و گروه‌های موسیقی را نیز با حمایت ارشاد و انجمن موسیقی تشکیل داده‌ایم. می‌توان گفت مدیران این دوره اداره ارشاد مازندران از بهترین مسئولان هستند.

منصور بهرام بیگی:

جشنواره‌ای برگزار کردیم که به دلیل مسائل مالی دیگر برگزار نشد

منصور بهرام بیگی اهل بوکان یکی از شهرهای استان آذربایجان غربی است. منصور بهرام‌بیگی که سرپرستی گروه موسیقی «هاوان» را به عهده دارد، علاوه بر فعالیت‌های اجرایی دغدغه آموزش نیز دارد. او درباره حمایت‌های اداره ارشاد استان از فعالان و هنرمندان موسیقی منطقه می‌گوید: متاسفانه اداره ارشاد به لحاظ مالی از جشنواره‌ها و گروه‌ها حمایت نمی‌کند. ارشاد در گذشته که ادارات دیگر بودجه داشتند و کمک‌هایی به هنرمندان می‌کردند بازهم از موسیقی و جشنواره‌ها حمایت نمی‌کرد و حداقل بودجه را در اختیار داشت.

او می‌افزاید: حدود ده سال پیش در فرهنگ و ارشاد عراق در اربیل بودم و پس از بازگشت طی همکاری با سازمان جوانان و اداره فرهنگ و ارشاد و بچه‌های موسیقی برنامه‌ای را پایه‌ریزی کردیم و طی این اتفاق قصد داشتیم صرفا به موسیقی پاپ که هدف بیشتر آن مصرف‌گرایی و سرگرمی دارد، نپردازیم. در همین راستا دو دوره فستیوال سازهای بادی مقامی و کوبه‌ای به میزبانی بوکان را برگزار کردیم. یک دوره از این رویداد به شمال غرب و غرب و جنوب غرب کشور اختصاص داشت و دوره دیگر به صورت کشوری برگزار شد. این رویداد که حال آرشیوی بزرگ از آن را در اختیار داریم در سال‌های 1391 و 1392 برگزار شد و البته متاسفانه به دلیل مسائل مالی دوره‌های بعدی آن برگزار نشد.

عاشیق محمدعلی محمودی:

حقوقی که دریافت می‌کنم تمام و کمال 250 هزارتومان است

محمدعلی محمودی اهل استان آذربایجان غربی و شهرستان نقده را باید یکی از قدیم‌ترین عاشیق‌های منطقه بدانیم. او که در حال حاضر با وجود بحران چند ماهه کرونا شرایط نابسامان‌تری از قبل دارد، از نحوه توجه اداره ارشاد و دیگر نهادهای ذیربط دیارش بسیار ناراضی است.

عاشیق محمودی درباره وضعیت هنرمندان و فعالان قدیمی استان آذربایجان غربی می‌‌گوید: مشکلات ما تازه نیست و در واقع بیست سال است که بیکار هستیم. یعنی آن زمان که موسیقی غیربومی و سازی چون ارگ مورد توجه قرار گرفت و جوانان را به خود جلب کرد، کسی سراغ ما را نگرفت و اوضاعمان هر روز بدتر شد. 

او در پاسخ به این سوال که مسئولان ارشاد و انجمن موسیقی استان طی سال‌های گذشته به عنوان یکی از مفاخر و پیشکسوتان منطقه از او و دیگر هم نسلانش سراغ گرفته‌اند یا خیر، می‌گوید: به هیچ وجه سراغی از من نگرفته‌اند. شما حساب کنید سال‌های سال با موسیقی و هنر به این آب و خاک و دولت و ملت خدمت کرده‌ایم به امید زمانی که کمکمان کنند و دستمان را بگیرند و حال نیز وضعیت بدی داریم و به سختی روزگار می‌گذرانیم. هیچکس از ما یادی نمی‌کند گویا وجود خارجی نداریم. اگر اینگونه پیش برویم عاشیقی به زودی از بین خواهد رفت و به فراموشی سپرده خواهد شد.

عاشیق محمودی که حال خود و همسرش بیمار هستند، درباره وضعیت شغلی و بیمه خودش و دیگر عاشیق‌های نقده و آذربایجان غربی می‌گوید: ما را بیمه نکرده‌اند و برای درمان بیماری باید از جیبمان هزینه کنیم درحالیکه منبع درآمدی جز موسیقی نداریم و موسیقی نیز وضعیت بغرنجی دارد. آنچه به عنوان حقوق از صندوق حمایت از هنرمندان دریافت می‌کنم تمام و کمال 250 هزار تومان است، که البته همین مبلغ ناچیز را هم به صورت مرتب به ما نمی‌دهند و برخی مواقع همان را هم نداریم. این پول آنقدر کم است که پس از دریافت، تا پیش از رسیدنم به خانه تمام می‌شود. انگار مسئولان متوجه نیستند که من و امثال من به طور کامل خانه‌نشین شده‌ایم و هیچ منبع درآمدی نداریم.

عاشیق محمودی اوضاع معیشتی و شغلی هنرمندان و عاشیق های دیارش را بدتر از حد تصور دانسته و می‌گوید: برخی از همکارانم همان حقوق ماهانه ناچیز را نیز دریافت نمی‌کنند. از 16 نفری که در منطقه حضور دارند، به جز من سه نفر حقوق دریافت می‌کنند و بقیه هیچ حق و حقوقی ندارند و بیمه هم نیستند. حرف مسئولان نیز این است که آن دوازده نفر مدارک لازم را ندارند و در جشنواره ها کمتر حضور یافته‌اند.

محمدحسین درابلو:

دست و بال مسئولان اداره ارشاد بسته است

محمدحسین درابلو اهل استان آذربایجان غربی و ساکن شهر تبریز، یکی از هنرمندانی است که علاوه بر فعالیت‌های هنری، موسسه‌ای را برای حمایت‌های مالی و معنوی از هنرمندان سبک‌های مختلف و کشف استعدادهای تازه راه‌اندازی کرده است. او به نوعی حامی خوانندگان و گروه‌هایی‌ است که برای اجرای برنامه و کنسرت از پایتخت به آذربایجان شرقی و شهر تبریز می‌روند. او که سرپرستی چند گروه موسیقی را به عهده دارد، درباره چگونگی حمایت‌های دستگاه‌های فرهنگی دولتی مانند اداره ارشاد می‌گوید: مدتی قبل برای فعالیت گروهی تئاتری درخواست سالن تمرین کردم. اداره ارشاد نیز سالنی داشت و آن را به صورت رایگان در اختیار ما گذاشت. می‌خواهم بگویم توان اداره‌های ارشاد در شهرستان‌ها در همین حد است، زیرا آنچه که از مرکز به اداره‌های کل ارشاد داده می‌شود در همین حد است و فراتر از این نیست.

او ادامه می‌دهد: یکبار برای برگزاری کنسرتی از اداره کل ارشاد خواهش کردم و گفتم لطف کنید آن ده درصد حاصل از فروش کنسرت را از ما نگیرید. در پاسخ به من گفتند این کار امکان‌پذیر نیست و نمی‌توانیم چنین کاری کنیم و در نهایت اگر چنین کاری انجام دهیم سازمان بازرسی، مشکلاتی را برایمان ایجاد می‌کند. زمانی که به آنها گفتم برای جلب حمایت شما چه کاری باید انجام دهم، گفتند نامه‌ای بنویس مبنی بر اینکه ما فروش‌مان کم بوده تا ما به مبلغ دوم میلیون از شما بلیت بخریم. یعنی اینکه من باید نامه‌ای می‌نوشتم و از وضعیت موجود می‌نالیدم تا در نهایت تازه از من بلیت بخرند، آنهم به اندازه دومیلیون و نه مثلا بلاعوض! واقعا منظور ما از حمایت مبالغ ناچیز یک میلیون یا دومیلیون نیست. در کل دست و بال مسئولان اداره ارشاد واقعا بسته است و نمی‌توانند کارهای زیادی انجام دهند؛ زیرا بودجه‌‌ای درخور و کافی دریافت نمی‌کنند.

صفرعلی رمضانی:

اگر برای ارشاد و حوزه هنری درآمدزایی کنیم با ما همکاری می‌کنند

صفرعلی رمضانی، هنرمند پیشکسوت اهل استان گیلان و شهر لنگرود یکی از هنرمندانی است که به مدت سه دهه با وجود مشکلات و مصائب بسیار با تمرکز بر موسیقی فولکوریک منطقه‌اش به فعالیت‌های پژوهشی و اجرایی پرداخته است. او معتقد است که استان گیلان اداره ارشاد کارآمدی ندارد و نهادهای مرتبط دیگر نیز عملکردهای مناسبی ندارند و بنا به همه این دلایل موسیقی منطقه به آثاری تکراری و خسته‌کننده و سطحی محدود شده، تا جایی که موسیقی گیلان دیگر قابل دفاع نیست.

رمضانی درباره حمایت‌های ارشاد و دیگر نهادهای ذیربط گیلان به ایلنا می‌گوید: حدود سه سال پیش آلبومی را در انجمن موسیقی گیلان توسط استاد علی احمدی‌فر ضبط کردیم که منتشر نشد. در ادامه آلبوم را تحویل گرفتیم و آن را به حوزه هنری ارائه دادیم و برای انتشار آن نیز از ارشاد اجازه گرفتیم. حال نزدیک به یک سال از این اتفاق گذشته و حوزه هنری اثر را منتشر نکرده است. چرا؟ به این دلیل که مسئولان مربوطه اصلا به این کارها فکر نمی‌کنند و برایشان اهمیتی ندارد. از آنجا که اقتصاد تعریف شده‌ای نداریم، همه ادارات، حتی نهادها و مراکز فرهنگی به فکر پول درآوردن و کسب درآمدند، بنابراین به دنبال افرادی هستند که آثار شیش و هشت و ریتیمیک تولید کنند و به محتوای آثار نیز اصلا کار ندارند. اینگونه بگویم که اگر برای اداره ارشاد و حوزه هنری و صداوسیما درآمدزایی کنیم، با ما همکاری می‌کنند.

سمیه صابری:

 انجام همه امور به عهده خودم است

سمیه صابری یکی از بانوان ساززنده ساز است که در استان خراسان و شهر قوچان زندگی می‌کند و حال چند سالی است به صورت حرفه‌ای به ساخت کمانچه و برخی دیگر از سازهای ایرانی مشغول است. او به ایلنا می‌گوید: واقعا هیچ حمایتی از من و کارگاهم نشده و انجام همه امور به عهده خودم بوده است. اینکه مثلا وزارت ارشاد یا دیگر نهادهای ذیربط با ارائه تسهیلات و وام حمایت و کمکی کرده باشند، خیر اینگونه نبوده و در ایام کرونا نیز هیچ حمایتی از ما وجود نداشته است.

صابری ادامه می‌دهد: شایعه شد که نهادهای مربوطه حق بیمه سه ماه اول سال ما را پرداخت می‌کنند که این اتفاق نیز نیفتاد. متاسفانه طی مدتی که کارگاهم را دایر کرده‌ام، هیچکدام از مسئولان سراغم نیامده‌اند و هیچ دید و بازدید و ملاقاتی صورت نگرفته است.

عیسی بلوچ:

درآمدمان تنها همان یارانه‌ای است که به حسابمان واریز می‌شود

عیسی بلوچ فرزند زنده‌یاد موسی بلوچ (نوازنده برجسته دونلی) است که با حضور در جشنواره‌ها کسب مقام کرده، او یکی از هنرمندان خطه سیستان و بلوچستان است که با وجود کمبودهای بسیار و عدم امکانات مناسب همچنان در زمینه موسیقی فعال است. بلوچ که چند سال پیش پدرش را در سانحه تصادف از دست داده،  به ایلنا می‌گوید:  متاسفانه پدرم که عمر خودش را صرف هنر کرده بود و شیوه نوازندگی اصیل و منحصر به فردی داشت، به دلیل مشکلات اقتصادی و نداشتن شغل، مسافرکشی می‌کرد تا اینکه در حادثه رانندگی جانش را از دست داد بدون اینکه بیمه‌ای داشته باشد. در آن زمان ما مشکلات مالی بسیاری داشتیم و امروز هم درآمدمان تنها همان یارانه‌ای است که به حسابمان واریز می‌شود.

او می‌افزاید: با اینکه پدرم بنا به گفته خیلی‌ها هنرمندی بین‌المللی بود اما چه پیش از مرگ و چه پس از آن هیچکس سراغی از او نگرفت. در حالی که 38 سال از عمر 45 ساله‌اش را وقف موسیقی کرد و به مدت سی سال با اداره ارشاد تعامل داشت اما این فعالیت و همکاری سی‌و هشت ساله برایش هیچ سود و منفعتی نداشت. نه بیمه‌ای نه حمایتی. هرچند همچنان از پدرم یاد می‌شود اما زمانی که حمایتی نیست، آن تعریف و تمجیدها به چه کار می‌آید؟!

عیسی بلوچ درباره برگزاری برنامه‌های موسیقی‌در استان سیستان و بلوچستان هم می‌گوید: برنامه‌هایی از این دست دیگر وجود ندارد. البته اداره ارشاد گاه برنامه‌هایی را برگزار می‌کند و برای به سر انجام رسیدن کار خودشان ما را نیز دعوت می‌کنند و در ازای اجرای‌مان مبالغی حدود 50 هزار تومان و 100 هزارتومان به ما می‌دهند. در واقع مسئولان مربوطه بیش از آنکه نگران هنرمندان و وضعیت آنها باشند،‌ به فکر آبروی خودشان و برنامه‌شان هستند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز