خبرگزاری کار ایران

فرشاد حسامی در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد؛

به هیچ وجه استودیوی مسترینگ در ایران نداریم/ عنوان میکس و مستر در آلبوم‌ها صرفا تزیینی است/ تفاوت محسن چاوشی با دیگران در جسارت اوست/ تنظیم‌کننده موسیقی است که یک اثر را ماندگار می‌کند

به هیچ وجه استودیوی مسترینگ در ایران نداریم/ عنوان میکس و مستر در آلبوم‌ها صرفا تزیینی است/ تفاوت محسن چاوشی با دیگران در جسارت اوست/ تنظیم‌کننده موسیقی است که یک اثر را ماندگار می‌کند
کد خبر : ۹۶۷۰۲۸

حسامی (نوازنده، آهنگساز و تنظیم کننده موسیقی) می‌گوید: ما به هیچ وجه علم مسترینگ نداریم و استودیویی با ویژگی‌های لازم آن در ایران وجود ندارد. در قطعات و آلبوم‌ها البته به میکس و مستر نیز اشاره می‌شود و معمولا برای خودم نیز این اتفاق رخ می‌دهد، اما چه کسی از چنین عنوان‌هایی بدش می‌آید؟ در واقع درستش این است که بگوییم «Mix & exporting». زیرا ما صرفا از پروژه خروجی می‌گیریم.

به گزارش خبرنگار ایلنا، فرشاد حسامی (نوازنده، آهنگساز و تنظیم کننده موسیقی) که در زمینه خوانندگی نیز فعال است، طی سال‌های فعالیتش در زمینه تنظیم و میکس و مستر آثار با خوانندگانی چون محمد اصفهانی، محمد علیزاده، فریدون آسرایی، مهران مدیری همکاری کرده است. او اخیرا در آلبوم «ابراهیم» که به گفته برخی منتقدان یکی از مهمترین و بهترین آثار چاوشی به حساب می‌آید، تنظیم‌کننده اثر بوده است.

فرشاد حسامی در گفتگوی پیش‌رو از اهمیت مهندسی صدا در سبک‌های مختلف و تجربه همکاری با چاووشی سخن گفت.

تنظیم در موسیقی به زبان ساده چه معنایی دارد؟

بگذارید مثالی بزنم. تصور کنید که نقشه ساخت خانه‌ای را در اختیار دارید. زمانی شما از نقشه رضایت خواهید داشت که نقشه حساب شده و دقیق طراحی شده باشد و کلیتی از یک ساختمان خوش ساخت را پیش روی شما به نمایش بگذارد. به طور مثال اگر متراژ بنایی که می‌خواهیم بسازیم 500 متر باشد، باید آن را به گونه‌ای طراحی کنیم و بسازیم تا زمانی کسی وارد خانه شد از دیدن آن لذت ببرد و زیبایی‌ها را به چشم ببیند. تنظیم‌کننده در موسیقی چنین کاری انجام می‌دهد. تنظیم کننده می‌داند برای ساخت یک اثر باید از چه متریالی استفاده کند تا مثلا آن خانه (اثر) سال‌های سال سرپا باشد و بر اساس اتفاقات و حوادثی چون سیل و زلزله از بین نرود. توضیحاتی که دادم تعریف مقوله و مبحث تنظیم در موسیقی است.

چه زمان می‌توان گفت تنظیم‌کننده کارش را درست انجام داده است؟

من تنظیم کننده زمانی کارم را درست انجام داده‌ام که اگر مثلا پنج سال یا ده سال از ساخت یک اثر گذشت، بازهم قابل شنیدن باشد. پس می‌توان گفت ماندگاری یک اثر به هنر تنظیم‌کننده بستگی دارد. تنظیم‌‌کننده یعنی کسی که تهیه‌کننده موسیقی یک اثر است، باید در نوع و نحوه استفاده از متریال‌ها درست عمل کند. او باید بداند از چه مصالحی در کجا استفاده کند تا اثرش پس از دو، سه ماه بلا استفاده نماند و از آن آثار مصرفی نباشد که صرفا در میهمانی‌ها و جشن‌ها و عروسی‌ها کاربرد دارند.

به هرحال آثار شاد نیز بخش مهمی از موسیقی هستند و در همه دنیا طرفدارانی دارند.

ببینید تنظیم کننده حتی اگر بخواهد آثار شاد نیز تولید کند باید کارش را درست انجام دهد تا در کیفیت و ماندگاری اثر موثر واقع شود. همین الان اگر خیلی از موزیک‌های قدیمی ایرانی پس از انقلاب یا سی سال پیش را گوش کنید، بازهم قابل شنیدن هستند و از آنها لذت خواهید برد.

پس جدا از عناصر مهمی چون شعر و ترانه و آهنگسازی می‌توان گفت دلیل ماندگاری آثار چند دهه گذشته، تنظیم خوب آنهاست؟

اصلا با مقولاتی چون شعر و ترانه و باقی بخش‌ها کاری ندارم. آثار قدیمی که گفتم با توجه به نوع تنظیماتی که در آن مقطع داشته‌اند، کماکان مورد توجه هستند. شاید اینگونه تصور شود که مخاطبان آثار قدیمی به دلیل حس نوستالژیکی که به آهنگ‌ها دارند، آنها را دوست می‌دارند، اما اینگونه نیست و در این زمینه آزمایش‌هایی را انجام داده‌ام و به نتایج مثبتی رسیده‌ام. بر اساس تجربیاتم می‌توانم بگویم اگر همین الان قطعاتی را از فلان خواننده قدیمی برای بچه‌های خردسال هشت، نه ساله پخش کنیم با آنها ارتباط برقرار می‌کنند و از شنیدنشان لذت می‌برند.

 می‌توان گفت پی‌ریزی فونداسیون و معماری اثر به عهده تنظیم کننده است.

دقیقا. مانند میدان آزادی خودمان در تهران یا برج ایفل در پاریس یا دروازه رم. همه اینها بناهایی هستند که در گذشته‌های دور ساخته شده‌اند، اما کماکان پا برجا و زیبا هستند و نظر مردم را به خود جلب می‌کنند. اگر همین الان به میدان آزادی بروید خواه ناخواه توجهتان به برج جلب خواهد شد و متوجه خواهید شد که یکی از بناهای زیبای شهر است. یا مثلا اگر به اصفهان یا شیراز و دیگر شهرها بروید محو زیبایی بناهایی خواهید شد که در گذشته ساخته شده‌اند، اما همچنان وجود دارند و زیبایی‌های خود را حفظ کرده‌اند. از اینگونه مثال‌ها بسیار است. در این مقایسه شخصی که دستور ساخت بنا را داده، همان سازنده ملودی یا خواننده است و کسی که ساخت و اجرای اثر به عهده او بوده، تنظیم‌کننده محسوب می‌شود.

اما مخاطبان عام و خاص وجود و کیفیت کار تنظیم‌کننده را نادیده می‌گیرند.

بله همینطور است. البته باید گفت در همه جای دنیا همین است و در سینما نیز این وضعیت وجود دارد. اگر شما فردی باشی که نسبت به دیگران فیلم را دقیق‌تر نگاه کنی به جزییات تولید نیز توجه خواهی کرد. مثلا اگر کارگردان فلان فیلم دیوید فینچر است شما به اینکه فیلمبردار کیست نیز توجه خواهید کرد. در ادامه اگر فیلمبردار فیلم مثلا داریوش خنجی باشد با خودتان خواهید گفت، این دو نفر قبلا با همکاری هم آثار خوبی را تولید کرده‌اند، پس احتمالا این فیلم نیز اثر خوب و باکیفیتی است. در موسیقی نیز این روال وجود دارد، یعنی اگر شما نسبت به موسیقی تخصص بیشتری داشته باشید، مخاطب خاص محسوب خواهید شد.

به عنوان تنظیم‌کننده، طی این سال‌ها با چه خوانندگانی همکاری کرده‌اید و به تولید چه آثار و چه سبک‌هایی پرداخته‌اید؟

شخصا در دوران فعالیتم تا به امروز هم آثار ریتمیک تولید کرده‌ام (همکاری با آقای محمد علیزاده) و هم به تنظیم آثاری با سبک‌های کاملا متفاوت پرداخته‌ام که نمونه آن آلبومی است که سال 1390 با همکاری اشکان خطیبی تولید و عرضه شد. آن آلبوم «ترافیک» نام داشت و مضمون آن اجتماعی بود.

آلبوم «ترافیک» با اینکه مجموعه‌ای با کیفیت بود، اما آنطور که باید شنیده نشد.

اشکان خطیبی نظرش این بود از آنجایی که آلبوم مضمون اجتماعی دارد، قطعا توسط تلویزیون مورد حمایت قرار خواهد گرفت، که متاسفانه اینطور نبود. البته من حدس می‌زدم که این اثر توسط تلویزیون حمایت نشود و اتفاقا پیش‌بینی‌ام درست بود. در حال حاضر بسیاری از قطعات آلبوم «ترافیک» قابل شنیدن است. پس از این اثر جلوتر آمدم با و خوانندگانی چون آقای محمد اصفهانی و محسن چاوشی همکاری کردم.

روابط کار تنظیم کننده‌های ایرانی به چه شکل است. آیا آن وسواس و جزیی‌نگری که می‌گویید رویه‌ای معمول نیست؟

مثلا برخی دوستان تنظیم‌کننده اگر اثری را پنج سال پیش یکبار تنظیم کرده‌اند، همان اثر را با همان سازبندی‌ها و صداهای قبلی تنظیم می‌کنند و فقط به تغییر آکوردها می‌پردازند. در ادامه نیز همان اثر را به عنوان کاری جدید به خواننده دیگر می‌دهند. بسیاری از قطعاتی که از خوانندگان و تنظیم‌کنندگان ظاهرا پرکار می‌شنوید با دیگر آثار آنها تفاوتی ندارد. آثار مذکور به لحاظ میکس و مسترینگ نیز استاندارد نیستند.

درباره میکس و مسترینگ نیز توضیح دهید.

در ابتدا بگویم که در ایران به هیچ وجه استودیوی مسترینگ نداریم! استودیوهای مسترینگ اِلِمان‌ها و استانداردهای مخصوص به خود را دارند. در واقع می‌توان گفت اتاقی که به عنوان استودیوی مسترینگ مورد استفاده قرار می‌گیرد، باید از پیش با همین هدف ساخته شده باشد. یعنی اینکه نمی‌توانیم با انتقال وسایلمان به یک خانه یا اتاق، آنجا را به استودیوی مسترینگ تبدیل کنیم. یکی دیگر از موارد مهم استودیوی مسترینگ اسپیکرهایی است که در آن مورد استفاده قرار می‌گیرد. شخصی که در زمینه مسترینگ فعالیت کند و حداقل حدود بیست سال در این زمینه فعالیت کرده را «سِنیور» می نامند. شخص دیگری نیز کنار سینیور قرار دارد که او را «جنیور» خطاب می‌کنند. جنیور فردی جوان است که باید تمام تجریبات بیست ساله استادش را فرا گیرد، تا پس از او راه و روش او را ادامه دهد. این شخص که حال خود سِنیور محسوب می‌شود نیز باید جنیور دیگری را کنار خود بنشاند و تجربیاتش را به او انتقال دهد.

پس با این حساب باید گفت در ایران مقوله‌ای با عنوان مسترینگ و فردی با این تخصص را نداریم.

بله همینطور است ما به هیچ وجه علم مسترینگ نداریم و استودیویی با ویژگی‌های لازم آن در ایران وجود ندارد. البته یکی از دوستانم استودیویی بسیار مجهز در تهران دایر کرده، اما با وجود تجهیزات بسیار، به هیچ عنوان استودیوی مسترینگ محسوب نمی‌شود.

اینکه در توضیحات مخصوص قطعات و آلبوم‌ها به میکس و مستر اشاره می‌شود و از افراد مختلفی در این زمینه نام برده می‌شود، اشتباه یا کذب است؟

بله در قطعات و آلبوم‌ها به میکس و مستر نیز اشاره می‌شود و معمولا برای خودم نیز این اتفاق رخ می‌دهد، اما چه کسی از چنین عنوان‌هایی بدش می‌آید؟ در واقع درستش این است که بگوییم «Mix & exporting». زیرا ما صرفا از پروژه خروجی می‌گیریم. در سینما نیز اینگونه است. اینکه در ایران با برنامه‌ای چون «پریمیر» تدوین می‌کنیم، دلیل نمی‌شود که این اتفاق را با آنچه که در استودیویی در هالیوود رخ می‌دهد، یکی بدانیم. درست است که هر دو تدوین‌گر با نرم‌افزاری چون «پریمیر» یا «افترافکت» کار می‌کنند، اما رویه تولید و استانداردها و نحوه خروجی گرفتن صداها با هم تفاوت دارد و شاید به همین دلیل است که کیفیت صدا و تصویر آثار ما از فیلم‌های هالیوودی و اروپایی ضعیف‌تر است. موسیقی نیز چنین وضعیتی دارد. از آنجا که در زمینه مسترینگ نهادی متخصص و رویه‌ای استاندارد نداریم، موزیک‌های ایرانی نسبت به موزیک‌های دنیا استانداردهای لازم را ندارند و از تفکیک لازم برخوردار نیستند. به جرات می‌توان گفت اغلب آثاری که توسط چند خواننده فعلی خوانده می‌شوند «Distorted» هستند و این در حالی است که اولین شرط صدای خوب «دیستورت» نبودن آن است. قبلا برخی از تنظیم‌کنندگان برای انجام بهتر کارشان، نزد دوستانی می‌رفتند که کار میکس و مستر را علمی‌تر انجام می‌دهند، اما بعد از مدتی به این نتیجه رسیدند که پرداختن به امور مذکور برای مردم اهمیت چندانی ندارد و زمانی که اینگونه است چرا باید به فلان شخص که کار میکس و مستر انجام می‌دهد پول اضافه دهم!؟ پس خودم این کار را انجام خواهم داد. در نهایت اگر اثر «دیستورت» شود نیز مشکلی ایجاد نمی‌شود، زیرا مخاطبان آثار را طریق موبایلشان گوش می‌کنند.

پس بخشی از تفاوت آثار موسیقایی ما با آثار دیگر کشورها مربوط به کم و کیف تنظیم و میکس و مسترینگ آثار است.

دقیقا. اما چاره کار چیست؟ به نظرم اگر صدا و سیما کانالی را به موسیقی اختصاص دهد و ساز و کار مشخصی را برای آن تعیین کند، بخشی از مشکلات حل خواهد شد. مثلا اینکه متولیان و مسئولان می‌توانند از موزیسین‌ها بخواهند تا بر اساس خواست و نظر آنها و بر طبق خط قرمزهای ارشاد و صداو سیما آثاری را در قالب آهنگ و موزیک ویدئو تولید کنند. در ادامه نیز بر اساس نظر کارشناسان و هیئت ارزیابی آثاری که دارای استاندارهای لازم هستند و از کیفیت لازم برخوردارند از کانال مربوطه پخش شود. طی این روند زمانی که تولیدکننده و صاحب اثر متوجه «دیستورت» بودن اثرش شود و دریابد که میکس خوبی ندارد و فاقد تصویر مناسب است، مجبور می‌شود آثار با کیفیتی ارائه کند؛ زیرا در چرخه رقابت قرار گرفته است. در این صورت مردم و مخاطبان به دیدن شبکه‌های ماهواره‌ای نخواهند نشست و کانال‌هایی چون «پی ام اس» و «رادیو جوان» را مورد توجه قرار نخواهند داد. در ادامه پس از ایجاد شبکه‌ای ویژه موسیقی، حتی می‌توانیم با استودیوهای خارج از ایران قرار داد ببندیم و میکس و مستر آثارمان را به آنها بسپریم. طی این روند مسئولان شبکه می‌توانند هزینه میکس و مستر آثار پذیرفته را خودشان تقبل کنند و بودجه آن را از درآمدی که از آگهی‌ها و تبلیغات حاصل می‌شود به دست آورند. طی توضیحاتم از مجموعه‌ای سالم حرف می‌زنم که همه اعضا و دست اندرکاران آن تکلیف خودشان را می‌دانند.

 برای همکاری با خوانندگان چه موضوعاتی برایتان اهمیت دارد؟

جدا از موسیقی که مسئله‌ای مهم است من با خوانندگانی کار می‌کنم که عقاید مشترکی داشته باشیم. برای دریافتن این موضوع، معمولا پیش از همکاری و قبل از آنکه درباره موسیقی حرف بزنیم با خوانندگان به صحبت می‌نشینم تا هدف آنها را در رابطه با خواندن و تولید اثر بدانم و از اینکه چرا مرا به عنوان تنظیم‌کننده انتخاب کرده‌اند، مطلع شوم و بدانم که هدف خودم از پذیرفتن تنظیم یک اثر چیست. اگر به کارنامه‌ام نگاهی بیندازید متوجه خواهید شد نسبت به دیگر دوستان و همکارانم خیلی کم کارم. البته تلاشم این است طی همکاری با خوانندگان چیزی به آنها اضافه کنم، تا آن هنرمند نسبت به کارهای قبلی‌اش حداقل در بخش موسیقی‌ پیشرفتی داشته باشد.

شاید مثال بارز این اتفاق آلبوم «ابراهیم» محسن چاوشی است که تنظیم آن به عهده خودتان بوده است. چاوشی پیش از آلبوم «ابراهیم» آلبوم‌های موفق دیگری نیز داشته که «یه شاخه نیلوفر» و «امیر بی‌گزند» برخی از آنهاست. دلیل موفقیت آلبوم «ابراهیم» چه مواردی است و تنظیم چقدر در این موفقیت تاثیر داشته است؟

در اینگونه موارد صرفا موضوع تنظیم مطرح نیست. تصور کنید که می‌خواهید فیلمی بسازید و هنرپیشه‌ای نیز دارید (در این مثال من خواننده را به هنرپیشه شبیه می‌دانم). شما وقتی به عنوان تهیه‌کننده یا کارگردان وارد پروژه‌ای می‌شوید، فقط مسئولیت ندارید که دستور ضبط دهید. شما فیلمبردار، آهنگساز، صدابردار، گریمور و و دیگر افراد را به پروژه می‌آورید و آنها را بر اساس خواسته و هدفتان تحت تاثیر قرار می‌دهید و تلاش می‌کنید بهترین کار را انجام دهید. آلبوم «ابراهیم» نیز چنین رویه‌ای داشته است. من وارد پروژه شدم و کارم را بلد بودم و محسن چاوشی نیز به شدت کارش را بلد است و خواننده خوبی است. حسین صفا نیز به نظرم یکی از بهترین‌ها شاعران حاضر ایران است. عادل روح‌نواز نیز به عنوان بهترین گیتاریست این ممکلت به پروژه پیوست. حتی دوستانی که امور مربوط به کاور آلبوم را انجام دادند نیز بچه‌های کاربلدی بودند. می‌خواهم بگویم همه این افراد در کنار هم پروژه را به سرانجام رسانده‌اند. قطعا من به تنهایی نمی‌توانستم پروژه را به سمت و سویی مثبت ببرم و نتایج خوبی را رقم بزنم. محسن چاوشی و حسین صفا نیز نمی‌توانستند به تنهایی چنین کاری کنند. پس باید گفت آلبوم «ابراهیم» برآیند تفکر چند نفر است.

با توجه به همکاری‌تان با خوانندگان مختلف بگویید، چاوشی نسبت به دیگران چه ویژگی‌هایی دارد؟

تفاوت محسن چاوشی که همیشه دوستش داشته‌ام و دارم با بقیه خواننده‌ها جسارت اوست. حال این جسارت ممکن است در بخش‌هایی به نفعش باشد و گاه به ضررش تمام شود. این در حالی است که باقی خواننده‌ها جسارت و ریسک‌پذیری را به ضرر خود می‌دانند و این روحیه را در همکاری با برخی از خواننده‌ها و آهنگسازان دیده‌ام. مثلا، یکی از دوستان آهنگساز که فرد مطرحی است پروژ‌ه‌ای را برای تنظیم به من سپرد که خواننده آن اثر نیز فرد شناخته شده‌ای است. من پروژه را تا جایی به شکل مدرن پیش بردم  و گفتم این آن‌چیزی است که فکر می‌کنم درست است و انجامش داده‌ام. آن دوستان آهنگساز و خواننده جرات نکردند وارد فضایی شوند که ساخته بودم و در ادامه اثر را به شخص دیگری سپردند. نتیجه این شد که اثر تولیدی‌شان شبیه به یکی از آثار پنجاه سال پیش داریوش اقبالی بود. حتی ملودی ساخته شده نیز همان ملودی قدیمی اثر داریوش بود! محسن چاوشی چنین روحیاتی ندارد و فردی ریسک‌پذیر است و دلیل موفقیتش نیز همین ویژگی است. تفاوت محسن چاوشی با همه خوانندگان جسارت اوست. متاسفانه بسیاری از خوانندگان ما اینگونه نیستند و صرفا نیم‌متر جلوتر از خودشان را می‌بینند و می‌گویند مردم همیشه فلان آثار را دوست دارند و ما نیز همان‌ها را تولید می‌کنیم.

من و محسن چاوشی پیش از آنکه با هم همکاری کنیم حدود یک سال فقط باهم درباره کار صحبت می‌کردیم و باهم دوست بودیم. چاوشی بر اساس صحبت‌هایی که داشتیم برای انجام امور مربوط به تنظیم به من اعتماد کرده بود و به خواسته‌هایم احترام می‌گذاشت. در صورتی که بسیاری از خواننده‌ها اینگونه نیستند و یکی از دلایل زود فراموش شدن چنین افرادی، همین است.

درباره فعالیت‌های انفرادی او که انتقادهای بسیاری به همراه داشته، چه نظری دارید؟ آنچه که طی این چند سال اتفاق افتاده این است که محسن چاوشی خود ترانه‌سرایی، آهنگسازی و تنظیم آثارش را به عهده داشته و شاید همین اتفاق به تکراری شدن آثار او منجر شده است.

همانطور که گفتم با محسن چاوشی دوست و رفیقیم و واقعا هم دوستش دارم، اما شاید موافق سولو کار کردنش نباشم و این موضوع را به خودش نیز گفته‌ام. با همه این‌ها محسن اهل ریسک کردن است و همین روحیه از او شخصیتی دوست داشتنی ساخته است. این را هم اضافه کنم که چاوشی به اعتقاداتش پایند است و دروغ نمی‌گوید. من از همکاری با چاوشی در آلبوم «ابراهیم» بسیار خوشحالم. آلبوم «ابراهیم» حتی پس از پنجاه سال شنیدنی خواهد بود.

گفتگو: وحید خانه‌ساز

عکس: سعید معزی

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز