سبکشناسی نگارههای ورقه و گلشاه در پژوهشگاه میراث فرهنگی
پژوهش «سبکشناسی نگارههای ورقه و گلشاه» با هدف بررسی و واکاوی نسخۀ مورد نظر بر اساس ساختار نگارههای آن صورت گرفت.
به گزارش ایلنا، سیدعبدالمجید شریفزاده (عضو هیئت علمی پژوهشگاه و مجری طرح پژوهش «سبکشناسی نگارههای ورقه و گلشاه» گفت: سنت مصورسازیِ نُسَخ و شرافت بخشیدن به صفحاتِ حامل نفحات اندیشه که از ذهن وقّاد ادبا و حکما برخاسته و توسط خامۀ توانای کاتب و قلم اعجاز نگارگر، ساحت قرطاس را ملک طلق خود ساخته، همواره منادی فرهنگ و هنری است که عینیت یافتگیِ فاخر خود را به رُخ هنر دیگر بلاد این کرۀ خاکی کشیده و آنان را در بحر اِعجاب غوطهور ساخته است.
او افزود: به همین نحو، سُرایش اشعار و پردازش منظومههایی غَرّا که عذوبتشان ماء مَعین را یادآور است، پیوندی وثیق با هنر کتابآرایی و نگارگری یافته و این دو چون دو بال، هنر را رهسپار اعتلاء ساختهاند.
شریفزاده در ادامه یکی از نفیسترین نسخههای مصور ایرانی را به منظومۀ دلکش ورقه و گلشاه متعلق دانست که از طبع شعر عیّوقی تراویده و همانند داستان خود، زندهکننده و محیی است و خاطرنشان ساخت: اگر در آن داستان، عشاق از حرمان جَستند، در این داستان، مکتبی مغفول در نگارگری به واسطۀ کشف نسخۀ مورد بحث، از نسیان رَست؛ نسخهای مصور که وجود مکتب نگارگری سلجوقی را به ثبوت رسانده و امکان پژوهش در نگارههای آن را ممکن و میسر ساخته است.
رییس گروه پژوهشی هنرهای سنتی پژوهشگاه اظهار داشت : حال که چنین امکان ذیقیمتی مهیا گشته، بر جمیع محققان است که با بستن کمر همت گام در وادی کسب معرفت در این خصوص نهاده و از آن مهمتر، با آراستن و نظم و نسق بخشیدن به یافتهها و کشفیات، آنها را معرفی نمایند، بر همین اساس است که پژوهش حاضر شکل گرفته و امید دارد بر گسترۀ دایرۀ دانش هنر نگارگری ایرانی، هرچقدر نیز اندک، بیفزاید.
وی با بیان اینکه نسخهپژوهی بر اساس ویژگیهای زبانی همواره یکی از راههای مهم جهت پیشبرد مباحث این عرصه بوده، تأکید کرد: لیکن کمتر دیده شده که چنین عنایتی به ویژگیهای تصویری نگارههای مندرج در نُسَخ مبذول گردد، لذا مبنای اصلی تئوری در این پژوهش، بررسی و واکاوی نسخۀ مورد نظر بر اساس ساختار نگارههای آن بوده که توجه به مکاتب همعصر و آثار آنها را همواره مُطمح نظر داشته است.
شریفزاده موارد اصلی مدنظر در سبکشناسی این نسخه را ترکیببندی، فضاسازی، ساخت و سازو چهرهگشایی (چهرهسازی) عنوان کرد و افزود: سبکشناسی عبارتست از روش خاص ادراک و بیان افکار به وسیلۀ ایدهپردازی، طراحی، نوع ترکیببندی، رنگآمیزی و طرز تعبیرـ سبک از یک اثر هنری که وجهۀ خاص خود را از لحاظ صورت و معنی القاء میکند.
او افزود: سبک نیز به نوبۀ خویش وابسته به طرز تفکر نگارنده و نوع برداشت او از روایت و شامل دو موضوع فکر یا معنی، صورت یا شکل است.
شریفزاده تصریح کرد :توجه بـه جهـان زیسته به شکلگیری اثر هنری ارتباط مستقیم دارد؛ هر موضوع و فکری، شکل و قالبی برای تعبیر لازم دارد، بینندگان یک اثر هنری، از روی مشاهده و آشنایی با شکل اثـر، معنایی که منظور نگارنده است را درمییابند- فکر جداگانه بیان نمیشود بلکه در خود اثر مستتر است.
رییس گروه پژوهشی هنرهای سنتی پژوهشگاه خاطرنشان ساخت: از سوی دیگر فکر اصلی یک اثر هنری شکل آن را تعیین میکند و همین یگانگی فکر و شکل یا معنی و صورت است که بنیاد سبک را تشکیل میدهد.
او گفت: سبکشناسی اثر هنری را در سه زمینه باید مورد بررسی قرار داد: نخست، فن، دو تخیل و سه ایده که جمع این سه منجرب به خلق اثر هنری میگردد.
سبکشناسی باعث درک عمیقتر آثار هنری و جوانب آن و پی بردن به روحیه و شخصیت صاحب اثر و جامعه زیسته نویسنده و نگارنده میگردد.
شریفزاده اظهار داشت :با بررسی نسخۀ ورقه و گلشاه با نگاه توصیفی و ساختاری که یکی از شیوههای سبکشناسی است، میتوان گفت باتوجه به دگرگونیهایی که در فن کتابسازی و کتابآرایی پدید آمد در این نسخه ترسیم نگارهها به سادگی صورت گرفته و متناسب با آن آرایهها و تزئینات نُسَخ نیز تغییر کرد و خط نَسخ که در مقایسه با خط کوفی ساده و غیرترسیمی است رواج یافت و آغاز بهکارگیری آرایههایی چون اسلیمی و ختایی و همچنین تأثیر مضامین شعری در چهره نگاری این دوره دیده شد.