در گفتوگو با مدیرکل فرهنگی شهرداری تهران مطرح شد؛
شهرداری در تنگای مالی بودجهبگیرانش را گزینش میکند/ هنر گزینه آخر و سینما اولویت اصلی نیست
مدیرکل فرهنگی شهرداری تهران میگوید این موضوع را که شهرداری به سینما به دلیل پروپاگاندای بیشتر، بودجه و حمایت مالی بهتری از دیگر هنرها اختصاص میدهد «ناصحیح» خواند و گفت: ما این نگاه تفکیکی را نسبت به هنرها نداریم. اما در نظر داشته باشید که تعداد فعالان سینما و موسیقی و مخاطبان آنها از تئاتر بیشتر است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، وظیفه شهرداری در حمایت از تئاتر چیست؟ این سوالی است که خیلیها در سالهای اخیر پرسیدهاند اما پاسخ به آن در حد وعده باقی مانده است. این در حالی است که سینما و موسیقی اغلب دست پرتری از حمایتهای شهرداری و شورای شهر داشته؛ نمونه اخیرش همان کمک مالی به خانواده سینما در بحران کرونا. علاوه بر سازمان زیباسازی که در اختصاص بیلبوردهای تبلیغاتی شهری به تئاترها همواره به وعده بسنده کرده، معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران هم ازجمله بخشهایی است که بودجههایی را هر سال برای حمایت از هنر شهر اختصاص میدهد. به بهانه اجرای پروژه «خوانش» که به نمایشنامهخوانیهای آنلاین با حمایت شهرداری تهران در دوره کرونا اختصاص داشت، با «محسن فتاحی» مدیرکل فرهنگی شهرداری تهران گفتگو داشتهایم.
گلایه هنرمندان تئاتر اغلب این است که شهرداری حمایت از هنر و به طور خاص تئاتر را جزو وظایف خود نمیداند... آیا حمایت از این هنر اساسا دستورالعمل خود دارد؟
به نظر من فرهنگ و هنر، دستکم در شهر تهران همواره مورد حمایت شهرداری بوده است...
البته این حمایتها بیشتر شامل حال سینماییها شده تا دیگر هنرها... در مورد تئاتر به نظر میرسد این حمایتها بیشتر به آثار سفارشی میرسد.
سینما بین هنرها، مثل فوتبال در دایره ورزشهاست و علاقهمندان بیشتری دارد. شاید تئاتر مخاطب خاصتر و محدودتری نسبت به سینما داشته باشد اما شهرداری چه اکنون و چه قبل از این، همواره نسبت به حوزه نمایش توجه داشته و در ایجاد فضای زیرساختی آن پیشرو بوده و فعالیت کرده است. هرچند که هنرها سهم خاص خود را میبرند، اما قطعاً باید به تئاتر به عنوان هنر پایه و مادر توجه شود. اتفاقاً موضوع حمایت از هنر سفارشی نیست؛ ما بستر و عرصه را مهیا میکنیم تا خود اهالی فرهنگ و تئاتر وارد کار تولید شوند. ما رسالت خود را در باب هنر، در زمینه تامین زیرساخت و ایفای نقش بهعنوان حمایتکننده، تعریف کردهایم.
برای توسعه زیرساختهایی که اشاره کردید، سالانه بودجه مشخصی بهطور مجزا برای هنرهای نمایشی تعریف میشود؟
برای خیلی از خانهها مانند خانه هنرمندان یا موسیقی، شورای شهر تهران کمکهایی حمایتی را تعریف میکند که در کتاب بودجه هر سال مشخص و منتشر میشود. اما در کنار آن و ذیل سرفصلهای کلی، از ابزار هنر برای رسیدن به هدفهای تعریف شده شهرداری استفاده میکنیم. مثلاً برای پر کردن اوقات فراغت، هنر بهترین فرصت است. بنابراین اینکه چطور از هنر استفاده کنیم در این سرفصلها جای میگیرد. اما همچنین، سیاستی که در این دوره در پیش گرفتیم این بود که بیاییم خیلی از تصمیمات مدیریتی را در یک عرصه هنری با حضور و مشورت پیشکسوتان، ریشسفیدان و خاکصحنه خوردههای همان صنف تصمیمگیری کنیم. مثلاً در حوزه موسیقی، کارگروهی را با حضور اساتید تشکیل دادهایم یا در مورد تئاتر هم با تعدادی از هنرمندان پیشکسوت صحبت کردهایم که به زودی اسامی آنها را اعلام میکنیم. در این شورای مشورتی هم جوانان فعال این عرصه حضور دارند و هم بزرگترها تا خودشان تصمیم بگیرند کارهایی که قرار است در شهرداری برای تئاتر موسیقی و هنرهای دیگر انجام بشود در چه مسیری برود و چه اتفاقی برایش بیفتد تا بهترین بازخورد را داشته باشد. به نظرم نقطه قوت برنامهای مانند پروژه نمایشنامهخوانی آنلاین «خوانش» یا کنسرتهای آنلاین همین بود که کار را سپردیم دست خود اهالی صنف.
نکتهای که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم سال گذشته به آن اشاره کرد این بود که با توجه به پروپاگاندای سینما، شهرداری کمکهای مادی متعددی به سینما و در رتبه بعدی موسیقی دارد اما تئاتر سهمی از این حمایتها نمیبرد. آیا درصد مشخصی از بودجه سالانه شهرداری برای حمایت از هنر برای تئاتر دیده شده و به دستش نمیرسد؟
البته این گفته را صحیح نمیدانم. حداقل در دو سالی که من در جریان جزئیات هستم میتوانم بگویم اینطور نبوده است؛ به نسبت اعضای خانه سینما و خانه تئاتر به هر دوی این نهادها کمکهایی ازجمله کمکهای معیشتی شده که در ردیف بودجههای متمرکز دیده شده است. بنابراین ما این نگاه تفکیکی را نسبت به هنرها نداریم. اما در نظر داشته باشید که تعداد فعالان سینما و موسیقی و مخاطبان آنها از تئاتر بیشتر است. بهطور مثال پروژه کنسرت آنلاین در لحظه اول جای خود را بین عموم مردم پیدا کرد اتفاقی که شاید برای نمایشنامهخوانیهای آنلاین دیرتر رخ بدهد. یا مثلاً شاید همان کنسرت آنلاین برخلاف نمایشنامهخوانی آنلاین جایگاه ویژهای در میان متخصصان آن هنر نداشته باشد.
مرکز نمایشهای آیینی صبا که 15 سال از آغاز ساختش میگذرد از سال 95 تعطیل شده و ظاهراً هر آنچه از ماشینری و بخشی از ساخت و ساز در آنجا صورت گرفته بود، به دلیل گذر زمان و عدم استفاده، فرسوده و از کار افتاده شده است و نیاز به تامین و ترمیم آنهاست. سرنوشت این پروژه قرار است چه بشود؟
این پروژه دچار یکسری دعوای حقوقی بین کارفرما و پیمانکار شده که مدتهاست کار را متوقف کرده است. اما در دستور کار قرار دارد که انشاالله امسال افتتاح شود؛ البته زمانبندی افتتاح سال ۹۹ برای قبل از بروز شرایط کرونا بود، طبیعتا وضعیت کرونا و تغییراتی که در مصرف بودجه شهرداری رخ داده میتواند کمی این تاریخ را جابجا کند اما تقریباً کار مرکز نمایش صبا تمام شده و بخش کوچکی از آن باقی مانده است.
در چند سال اخیر بحثی در مورد کاهش بودجه تماشاخانه ایرانشهر از سوی شهرداری شکل گرفت که ظاهراً همین مسئله منجر به تغییر رویکرد این تماشاخانه از حمایت، به درآمدزایی از طریق گیشه نمایشها شده است...
به نظرم ماجرای پنهانی در این قضیه وجود ندارد؛ مقدار بودجهای که خانه هنرمندان میباید دریافت کند سال به سال در شورای شهر تصویب میشود که تا چه سقفی میتوان از خانههای مختلف مانند خانه هنرمندان یا خانه موسیقی و خانه سینما حمایت کرد که این رقمها در کتاب بودجه هم مشخص و منتشر میشود. اما شهرداری بر اساس اینکه چقدر از بودجه پیشبینی شده را میتواند محقق کند، شروع به باز کردن تخصیصها و تزریق نقدینگی میکند. احتمالاً بنا بر احوالات مالی شهرداری، گاهی بودجه محقق شده یک بخش مانند خانه هنرمندان میتواند کم یا زیاد شود. یعنی شهرداری وقتی در تنگنا قرار میگیرد گاهی دست به اولویتبندی بودجه حوزهها میزند اما این به معنای تعطیل شدن کمکها به خانه هنرمندان نیست. ما همه ساله کمکهایی مالی را به این خانه تزریق کردهایم، اما رقم دقیقی از اینکه چند درصد از بودجه خانه هنرمندان محقق شده ندارم، چون ذیل بودجههای متمرکز شهرداری تهران دستهبندی شده است. اما این را میدانم که وعده و تاکید هم آقای شهردار و هم آقای جوادی یگانه (معاون فرهنگی و اجتماعی شهردار) بر این بوده که بودجههای حمایتی برای فرهنگ و هنر مانند تئاتر اختصاص پیدا کند.