در گفتوگو با یک نوازنده و آهنگساز مطرح شد؛
تلفیق برگ برنده ما برای بُرد در عرصههای بینالمللی است/ گروههای موسیقی «شومن» میخواهند نه نوازنده/ ظرف چند سال آینده موزیسینهای بزرگی خواهیم داشت/ «کامنت» منحل شد
نیما رمضان میگوید: موسیقی الکترونیک در چند سال اخیر پیشرفت بسیاری کرده و یکی از دلایل مهم این اتفاق تعدد ابزار و ادوات و نرم افزارها و دسترسی راحت به آنهاست. از طرفی چنین تولیداتی به صورت انفرادی نیز قابل انجام است و در این زمینه نیاز به فعالیت گروهی نیست؛ بنابراین سازندگان این امکان را دارند که در خانه بنشینند و به ساخت آثار مورد نظرشان مشغول باشند. به اضافه اینکه نسل جدید باهوش است و با کمی کار کردن آثار متنوعی عرضه میکند. میتوان گفت نسل جدید جریانات بزرگتر و جدی تری را رقم زدهاند. آنها بسیار فعال و قوی هستند و احتمالا تا سه چهار سال آینده موزیسینهای بزرگی خواهیم داشت.
به گزارش خبرنگار ایلنا، موسیقی الکترونیک در ایران طی سالهای گذشته به واسطه وجود آهنگسازان و نوازندگان مستعد، همچنین وجود ابزار و ادوات متعدد و نرمافزارهای مختلف، روند رو به رشدی را پیموده است؛ اما با این حال خروجی چشمگیری نداشته است، که این اتفاق دلایل متعدد دارد. اولین موضوع در این رابطه موضع نامشخص مسئولان نسبت به موسیقی الکترونیک به عنوان گونهای مستقل است که طبیعا چنین منظری صدور مجوزها را با چالش مواجه میکند. از سویی دیگر موسیقی پاپ و توجه عامه مردم به آن باعث شده موسیقی الکترونیک کمتر مورد توجه قرار گیرد. البته هنوز هستند نوازندگان و آهنگسازانی که دغدغه تولید آثار با کیفیت دارند و با وجود دشواریهای موجود به تولید اثر میپردازند.
نیما رمضان (آهنگساز و نوازنده گیتار الکتریک) که در گذشته گروه «پیکولو» را همراهی کرده و سرپرستی گروه «کامنت» را به عهده داشته و با خوانندگانی چون سیروان خسروی، بنیامین بهادری، مهدی یراحی، شهاب رمضان و اشوان همکاری کرده، علاوه بر فعالیت در زمینه موسیقی «راکـ»، به تولید و ساخت و ارائه آثار بیکلام نیز میپردازد. او که آلبوم « خاطرات ذهن پاک» را ساخته در گفتگو با ایلنا درباره وضعیت فعلی موسیقی «راک» میگوید: آنچه آسیب زننده است و فعالیت فعالان موسیقی «راک» را با چالش مواجه میکند، حاشیههاست.
آقای رمضان آلبوم «خاطرات ذهن پاک» چه ویژگیهایی دارد؟
«خاطرات ذهن پاک» آلبومی است که قطعات آن طی سه، چهار سال گذشته ساخته شدهاند؛ یعنی هرکدام از آن آثار متعلق به یک بازه زمانی هستند و در یک مقطع تولید و ارائه نشدهاند. نوازنده گیتار قطعات خودم بودهام و تنظیم آثار نیز به عهده خودم بوده و آرش سعیدی نیز نوازنده گیتاربیس چند قطعه از آلبوم است که مشغول تنظیم دوباره آنها هستم. میکس و مستر قطعات نیز به عهده محمدرضا اصغری بوده است.
این اثر چه زمانی و چگونه منتشر میشود و آیا تصمیمتان بر ارائه آلبوم فیزیکال است؟
تصمیمم این بود که طی مراسمی از آلبوم رونمایی شود و دویست نسخه آن را خودم منتشر کنم؛ زیرا موسسه و انتشاراتها آن را منتشر نمیکنند به این دلیل که سودی برایشان ندارد. در ادامه قصد داشتم آلبوم را در سایتهایی چون «بیبتونز»، «باتفای» و «اپلنیوز» منتشر کنم، اما شیوع و بحران بیماری کرونا برنامههای ما را تعویق انداخت و تغییر داد و حال تصمیم داردم قطعات را به صورت تکآهنگ منتشر میکنم.
شما با خوانندگان مختلفی همکاری کردهاید اما از مقطعی به بعد تغییر رویه دادید و به صورت مستقل و انفرادی فعالیت میکنید.
من از ابتدایی فعالیتم با گروهها همکاری میکردم. حتی پیش از آنکه با سیروان خسروی همکاری کنم و به صورت رسمی پا به عرصه فعالیت بگذارم با خوانندگان دیگری نیز همکاری کرده بودم، به اضافه اینکه با اعضای گروه «کامنت» نیز فعالیتهای گروهی داشتهام. البته تلاشم این بوده طی این روند در هر مقطع یک یا دو پروژه مستقل را به سرانجام و نتیجه برسانم، زیرا این بخش برایم جذابتر است. میتوان گفت همکاری با خوانندگان و گروهها وجهی تجاری داد و نوعی کسب درآمد است.
از آنجا که نوازندگان مستقل مورد حمایت نیستند و مراجع و نهادها حمایت مادی و معنوی از آنها ندارند لذا همکاری با گروهها برای آنها جزو ملزومات فعالیت و زندگی است که البته از این بخش نیز درآمدهای ناچیزی کسب میکنند.
به هر حال نوازندگان نیز باید زندگیشان را بگذرانند. نوازندگانی داریم که به لحاظ کاری و همکاری با خوانندگان و گروهها از من کمکارترند یا اصلا با دیگران همکاری ندارند، اما از آنجا که من و آنها این بخش را دوست داریم، همکاری با دیگران برایمان مهم است. به نظرم این بخش نیز باید در جریان باشد زیرا به نوعی ارتباطات ما بر اساس همکاری با خوانندگان و گروههاست.
با این حساب میتوان گفت همکاری شما با خوانندگان و گروهها ادامه دارد؟
ترجیحم این است که از این نوع همکاریها کاسته شود، اما باید جایگزینی را برای این بخش پیدا کنم تا از لحاظ مالی خلاءهای موجود را به اصطلاح پر کنم. البته بسیاری از هم سن و سالهای من ترجیح میدهند تغییر رویه دهند؛ زیرا به هر حال مارکت موسیقی در حال تغییر است و بر همین اساس گروهها آنطور که باید به نوازنده نیاز ندارند، بلکه افرادی را میخواهند که «شومن» هستند. این اتفاق نیز نیاز به توضیح زیادی ندارد و در حال انجام است و مسئله پیچیدهای نیست.
وضعیت فعالیت نسلهای پس از خود را چگونه میبینید؟
در میان فعالان جدید نوازندگان خوب و مستعدی یافت میشود و به راحتی میتوانند وارد عرصه فعالیت شوند؛ زیرا بازار موسیقی ما به لحاظ کمی و کیفی گسترش پیدا نکرده؛ بلکه یکسری خواننده جایگزین قبلیها شدهاند. بنابراین میتوان گفت وسعتی ایجاد نشده است و تغییرات بر اساس جایگزینی بوده است. یعنی اگر پنج خواننده رفتهاند، هشت خواننده جای آنها را گرفته است.
این جایگزینیها بر موضوع و محتوا و کیفیت آثار تاثیری داشته است؟
بله قطعا و موسیقی به لحاظ کیفی سیری نزولی را طی کرده و بیراه نیست اگر بگوییم در این زمینه به سمت سقوط میرویم. البته هنر در همه جای دنیا به سمت مصرفی شدن رفته و به نوعی سادهتر شده است، اما مسئله این است سبکها و گونههای مختلف در دیگر کشورها به نسبت خودشان درآمدزا هستند و جریان دارند. مشکل ما این است که صرفا موسیقی پاپمان درآمدزاست و این سبک نیز در بدترین حالتش ارائه میشود. این عدم تعادل سیستم موسیقی کشور را تحت تاثیر قرار داده و مشکلاتی را ایجاد کرده است.
هیچ اشکالی ندارد با موسیقی پاپ کسب درآمد کنیم، اما لازمه اتفاقات خوب حمایت از همه گونههاست.
همینطور است که میگویید. ایجاد درآمد توسط سبکهای مختلف اتفاقات مثبتی را رقم خواهد زد و باعث بقا و رشد بخشهای مختلف موسیقی خواهد شد.از طرفی نسل جوان فعلی مملو از پتانسیل و استعداد است، اما متاسفانه در وضعیت فعلی جایگاه مشخصی برای آنها وجود ندارد.
میدانید که همواره نسبت به سبک راک مقاومتی از سوی مسئولان وجود داشته. این دافعه نسبت به موسیقی الکترونیک نیز تاحدودی وجود دارد و دریافت مجوز نیز دشواریهای مربوط به خود را دارد.
من فکر میکنم ایراد اصلی از سوی بچههایی است که در این سبکها فعالیت میکنند و به نوعی ادامه دهنده مسیر هستند. ببینید، از ابتدا خط قرمزهایی برای فعالیت برخی سبکها وجود داشته است که البته، در ادامه کمی فضا نسبت به قبل بازتر شد و خط قرمزها نیز تاحدودی نسبت به قبل کمرنگتر و محدودتر شدند. مشکلی که در زمینه موسیقی راک وجود دارد این است که حساسیتها نسبت به این سبک بیشتر است. در ادامه، زمانی که فضا بازتر میشود فعالان این سبکها احساس میکنند آن خط قرمزها کامل از بین رفتهاند. به هر حال زمانی که آن خط قرمزها از سوی آنها جابجا میشود یا به طور کامل نادیده انگاشته میشوند، حتی سطح عمومی جامعه نیز واکنش نشان خواهد داد. کلا برگزاری کنسرتهای راک همواره حاشیههایی را با خود داشته که اتفاقا همان حاشیهها به موسیقی راک آسیب زدهاند؛ در صورتی که اتفاقاتی که در کنسرتهای راک بر روی صحنه رخ میدهد در نحوه برگزاری و چگونگی اجراهای موسیقی پاپ نیز وجود دارد. میخواهم بگویم آنچه آسیب زننده است و فعالیت فعالان موسیقی راک را با چالش مواجه میکند حاشیههاست.
میتوان گفت خوانندگان و نوازندگان موسیقی راک و الکترونیک برای نزدیک نشدن به خط قرمزها تلاشی نکردهاند؟
بله همینطور است. به نظرم فعالان چنین عرصههایی (چه گروهها و چه افراد) باید تعاملی را میان خود ایجاد کنند و بر اساس آنها به فعالیت بپردازند و گرنه جریان به وجود آمده، مستمر نخواهد بود و از بین خواهد رفت. شما حساب کنید، مجوزها داده میشوند یک سال کنسرت برگزار میشود، اما بازهم چنین برنامههایی کنسل میشوند. چرا؟ به این دلیل که قوانین موجود رعایت نشدهاند، در صورتی که قوانین همان قوانین قبلی است و تغییری نکرده است، فقط فرصتی داده شده تا سبک و آن موسیقی خودش را نشان دهد، بلکه شاید امکان برگزاری کنسرت و ادامه این روند به وجود بیاید اما به دلیل وجود و ایجاد حواشی، این فرصت ها از دست میروند. این را هم اضافه کنید که بدنه اصلی، از سبکی چون «راک» حمایت نمیکند. این حمایتها در موسیقی پاپ وجود دارد. سرمایهگذاری در موسیقی پاپ اتفاقی مرسوم است و سرمایهها و بودجههای بسیاری صرف آن میشود به همین دلیل برای نگهداری آن نیز مقاومتهای بسیاری وجود دارد. متاسفانه موسیقی «راک» حامی و سرمایهگذار ندارد؛ لذا تلاشی نیز برای بقا آن وجود نخواهد داشت. بنا به همین دلایل است که میگویم فعالان برای ماندگاری سبک «راک» قوانین موجود را رعایت کنند که این رویه نیز باید تا آن زمان که سرمایههای بیشتر و جدیتر به موسیقی «راک» وارد میشود و آن را به سوددهی میرساند، ادامه یابد. تازه پس از طی این روند است که آنها میتوانند خط قرمزها را جابجا کنند و اتفاقی نیز رخ ندهد. در شرایط فعلی رعایت قوانین مهم ترین کار است. در حال حاضر هر شش ماه یک بار کنسرتی برگزار میشود، حواشیهای پیش از اجرا و حین اجرا و پس از آن، آنقدر زیاد است که وزارت ارشاد نیز ترجیح میدهد فشارهای مربوط به آن را تحمل نکند. موسیقی پاپ نیز در ابتدا با چنین مشکلاتی مواجه بود، اما سرمایهگذاریها و سودهای فراوان حاصل از آن مانع توقف فعالان این سبک شد؛ به این دلیل که سرمایهگذاران سعی میکنند مشکلات موجود را رفع یا به نوعی توجیه کنند.
بله چند تهیهکننده و سرمایهگذار و کنسرتگذار معدود این نفوذ را دارند که از بروز حواشیها بکاهند و مشکلات موجود را به شیوه خودشان حل کنند. مشکل دیگر موسیقی «راک»، عدم وجود مامن و انجمنی است که فعالان به واسطه آن گرد یکدیگر جمع شوند و با تعاملاتی که دارند به یک دستیهای لازم برسند.
در موسیقی پاپ نیز چنین تشکلهایی وجود ندارد. یعنی مثلا حتی نمیتوان پنج خواننده پاپ را کنار یکدیگر قرار داد تا درباره مسائلشان با هم حرف بزنند. آن افراد مطمئنا پس از پایان گفتگو و جلسه پشت سر یکدیگر حرف میزنند یا حاشیههای دیگری ایجاد میکنند. بخشی از این مسائل به دلیل شرایط فرهنگی کشور به وجود آمده است. به لحاظ فرهنگی سیستم و شرایط اجتماعی ضعیفی داریم و فعالیتهای گروهی ما به طور کلی ضعیف است و همه این موضوعات بر نحوه فعالیتهای ما تاثیر گذاشته و موسیقی پاپ نیز از این اتفاقات مستثنی نیست.
خودتان برای دریافت مجوز قطعات و آثار جدیدتان با چه مشکلاتی مواجه بوده اید؟
در مقاطع مختلف زمانی، دشواریهایی برای دریافت مجوز وجود داشته است. به طور مثال در خیلی از دورهها به گروه «کامنت» مجوز نمیدادند و در هر مقطعی با گروه «اوهام» نیز همکاری کردهام در زمینه دریافت مجوز با مشکلاتی مواجه بودهام. طی همکاری با دیگر گروهها نیز این مشکلات موجود داشته است. به هرحال این وضعیت خیلی عجیب و غریب نیست و همانطور که گفتم وزارت ارشاد نیز بخشی از ماجراست که نمیخواهد فشارهای موجود را تحمل کند تا به این ترتیب خودش نیز از جوانب دیگر تحت فشار قرار نگیرد؛ لذا به نظرم راه حل چنین مشکلاتی همکاریهای دو طرفه است و تعامل گروهها و افراد فعال در رعایت قوانین و خط قرمزها مثمر ثمر خواهد بود.
موسیقی الکترونیک طی این سالها چه روندی را طی کرده است؟
موسیقی الکترونیک در چند سال اخیر پیشرفت بسیاری کرده و یکی از دلایل مهم این اتفاق تعدد ابزار و ادوات و نرم افزارها و دسترسی راحت به آنهاست. از طرفی چنین تولیداتی به صورت انفرادی نیز قابل انجام است و در این زمینه نیاز به فعالیت گروهی نیست؛ بنابراین سازندگان این امکان را دارند که در خانه بنشینند و به ساخت آثار مورد نظرشان مشغول باشند. به اضافه اینکه نسل جدید باهوش است و با کمی کار کردن آثار متنوعی عرضه میکند. بر همین اساس میتوان گفت در حال حاضر نسل جدید جریانات بزرگتر و جدی تری را رقم زدهاند. نسل جدید بسیار فعال و قوی است و به نظر میرسد تا سه چهار سال آینده موزیسینهای بزرگی خواهیم داشت.
نگاهتان به آینده موسیقی الکترونیک مثبت است؟
بله نسبت به آینده خوشبین هستم.
به طور کلی موسیقی بیکلام نسبت به موسیقی با کلام هنوز آنطور که باید در کشور مورد توجه قرار نگرفته است. برای حفظ این تعادل تلفیق تا چه حد راهگشا خواهد بود.
به نظرم تلفیق کار سختی است و در موسیقی ما کمتر درست اجرا شده است. تلفیقات ما هرگاه به موسیقی پاپ نزدیک شدهاند، موفقتر بودهاند. البته برخی از خوانندگان مطرح ما با استفاده از هوششان آثار جدیدی را ارائه کردهاند و از آنجا که تلفیقاتشان به سلیقه مردم نزدیک بوده موفق شدهاند. با همه اینها به نظرم هنوز در زمینه تولید آثار تلفیقی به موفقیتهای لازم نرسیدهایم و این جریان هنوز خام است و به پختگی لازم نرسیده است. تلفیق و ترکیب درست میتواند برای بینالمللی شدن موسیقی ما برگ برنده محسوب شود.
تلفیق برای خودتان چه جایگاهی دارد و طی تولیدتان تا چه حد به آن پرداختهاید؟
من خیلی به مقوله تلفیق نپرداختهام، زیرا همیشه گیتار و المانهای مربوط به آن برایم جذابیت داشته است. اما گیتاریستهایی را سراغ دارم که با وجود عدم حمایتها در زمینه تولید آثار تلفیقی نیز موفق هستند و آثار متفاوتی از تولید و ارائه کردهاند.
گره «کامنت» که یکی از موسسان آن هستید در حال حاضر چه فعالیت هایی دارد؟
گروه «کامنت» دیگر فعالیتی ندارد و میتوان گفت منحل شده است، اما آن را به طور رسمی اعلام نکردیم. در حال حاضر مشغول همکاری با خوانندهای جدید هستم که سپهر سنجری نام دارد و چند اثر برای او تنظیم کردهام.
آهنگ « Spotless Mind Memories» اثر بیکلام نیما رمضان؛
گفتگو: وحید خانهساز