انحصار سامانههای بلیتفروشی در دیتای مخاطبان تئاتر باید شکسته شود/ نمیتوانیم رفتار تماشاگران را در پساکرونا پیشبینی کنیم
محمدرضا ایمانیان با تاکید بر اینکه باید انحصار دسترسی سامانههای فروش بلیت به دیتای مخاطبان تئاترها شکسته شود، تصریح کرد: این انحصار آسیبزننده است؛ در همین بزنگاه، هیچ تصویر روشنی از اینکه تماشاگران در آینده چگونه با تئاتر مواجه میشوند نداریم و نمیتوانیم رفتار جامعه مخاطب را در پساکرونا پیشبینی و بر اساس آن برنامهریزی کنیم.
محمدرضا ایمانیان هنرمند تئاتر و فعال رسانهای در گفتگو با خبرنگار ایلنا، با تاکید بر اینکه باید انحصار دسترسی سامانههای فروش بلیت به دیتای مخاطبان تئاترها شکسته شود، تصریح کرد: این انحصار آسیبزننده است؛ مثلا در همین بزنگاه کرونا هیچ تصوری از اینکه قرار است چه اتفاقی در زمینه استقبال مخاطب از بازگشایی سالنها رخ دهد، نداریم.
ایمانیان تشریح کرد: ظرف چند روز اخیر صحبتهای زیادی درباره حق مالکیت معنوی صاحبان آثار روی فیلمهای آثارشان که در ویاودیهای مختلف و فضای اینترنتی منتشر میشود شکل گرفت؛ اکثر کارگردانها تقریبا روی این موضوع اتفاق نظر داشتهاند که اشراف کامل حقوقی روی قرارداد حق کپیرایتی که واگذار میکنند، نداشتند و از آنسو طبیعتا مدیران وی اودیها هم نظراتی داشتند که منتشر کردند.
او با اشاره به اینکه حقوق مادی و معنوی فیلمتئاترها موضوع دیگری را هم پیش میکشد، گفت: مسالهای که شاید امروز به آن کمتوجهی میکنیم گرچه برخی از فعالان عرصه تئاتر بر آن تاکید دارند؛ آنهم انحصار دیتای حوزه تئاتر است که اکنون تنها در اختیار یکسری از سایتهای فروش بلیت است و گردش آزاد اطلاعات اتفاق نمیافتد. این انحصار شاید برای خیلیها حائز اهمیت نبوده، اما اهالی تئاتر باید بدانند این دسترسی امری مهم، کاربردی و راهگشا خواهد بود و احتمالا چند سال بعد بسیاری از کارگردانها همانطور که امروز درباره حق کپیرایت آثارشان گفتگو میکنند و میگویند ما آن موقع اشرافی روی این مساله نداشتیم.
عضو کانون روابط عمومی و تبلیغات خانه تئاتر با تاکید بر اینکه این انحصار اتفاقا در بزنگاههایی مانند کرونا و تعطیلی سالنهای تئاتر، برنامهریزی اهالی تئاتر را برای دوره پساکرونا با مشکل مواجه میکند، گفت: هیچ تصویر روشنی از اینکه تماشاگران در آینده چگونه با تئاتر مواجه میشوند نداریم و نمیتوانیم رفتار جامعه مخاطب را در پساکرونا پیشبینی و بر اساس آن برنامهریزی کنیم.
ایمانیان خاطرنشان کرد: الان هنرمندان هیچگونه دسترسی به اطلاعات مخاطبان، نوع نگاه آنها، میزان استقبالشان از فیلمتئاترها در ویاودیها ندارند. کمااینکه هیچ دسترسی هم به اطلاعات مخاطبان آثارشان در طول چند سال اخیر نداشتهاند. این در صورتی است که خود اهالی تئاتر در طول چند سال اخیر هزینه فرایند جذب این دیتا و حتی بخشی از هزینه فرایند ثبت آن را از جیب خود پرداختهاند.
ایمانیان ادامه داد: سامانههای فروش بلیت بستری فنی فراهم کرده و از نگاه خودشان این انحصار برای آنها کاملا درست است. اما مطلب این است که خودشان در فرایند جذب، تقریبا نه صرف هزینه و نه صرف وقت و انرژی میکنند. یعنی یک گروه نمایشی باید هزینه تراکت، پوستر و بروشور را خودش بپردازد، هزینه تبلیغات محیطی و مجازی را خودش پرداخت کند تا مخاطب جذب شده و برای خرید بلیت وارد سامانه فروش شده و در آنجا اطلاعات خود را ثبت کند؛ مانند شماره تلفن و نشانی ایمیلاش. حتی آن سامانهها بخشی از هزینههای این زیرساخت فنی را به نام کارمزد از فروش نمایشها برمیدارند. یعنی بخشی از فرایند ثبت اطلاعات مخاطبان توسط خود اهالی تئاتر پرداخت میشود. اما متاسفانه به همین دیتایی که هزینهاش را پرداختهاند دسترسی نداشته و برای استفاده مجدد از آن باید هزینه دیگری بپردازند. حتی جشنوارهها و رویدادهای هنری که زیرنظر ارگانهای دولتی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار میشود هم به این دیتا دسترسی ندارد. یعنی مثلا وزارت ارشاد دیتای مخاطبان سه دوره اخیر جشنواره تئاتر فجر خود را ندارد.
او با تاکید بر اینکه حق دسترسی صاحبان آثار به اطلاعات تماس مخاطبانشان باید در قرارداد گروه هنری یا سالن با سایت فروش بلیت درج شود، گفت: قاعدتا تولیدکنندگان بسته فرهنگی تئاتر به خصوص آنها که مالکیت معنوی و مادی آثار را برعهده دارند (مانند تهیهکننده، کارگردان و مدیرتولید) باید در فرایند حقوقی قراردادهایشان به این مساله توجه بیشتری کنند. چه این قرارداد با سالن باشد و چه به صورت انفرادی از سوی گروه تئاتر با سایت فروش بلیت منعقد شود. اما در پلههای بالاتر مدیران سالنها و بالاتر از آن ادارهکل هنرهای نمایشی باید در این زمینه دخیل باشند.
ایمانیان ادامه داد: مدیران برخی از سالنها فروش بلیت تماشاخانه خود را با یک سامانه مشخص برای یک یا چند سال انحصاری میکنند. جای تعجب است که چرا مدیران سالنها در فرایند عقد قرارداد سیستم مونوپولی سالنشان با یک سامانه فروش بلیت به این دیتای مخاطب توجه نمیکنند. شاید بگوییم این سامانهها میتوانند این دیتا را در اختیار خودشان داشته باشند اما به شرط اینکه فرایند جذب مخاطب هم برعهده خودشان باشد؛ از برندینگ تا بازاریابی و هزینههایش. اما اکنون سامانههای فروش بلیت برای هر امکان تبلیغاتی که خودشان در اختیار دارند مانند پیامک یا بنر، هم هزینه دریافت میکنند.
این بازیگر تئاتر تصریح کرد: اینجا تفاوت بین دو جمله ساده اما مهم است؛ مخاطب عموما وارد سامانه بلیت فروشی نمیشود که آنجا تصمیم به انتخاب دیدن یک نمایش بگیرد، بلکه تصمیماش را از قبل گرفته و بعد وارد سایت میشود تا بلیت آن را بخرد.
ایمانیان با تاکید مجدد بر آسیبهای این انحصار، گفت: در همین بزنگاه کرونا هیچ تصوری از اینکه قرار است چه اتفاقی در زمینه استقبال مخاطب از بازگشایی سالنها رخ دهد نداریم. این موضوع نه تنها در سامانههای فروش بلیت که در عرضه فیلمتئاترها هم مشکلساز بوده. یعنی ویاودیهایی که کپیرایت تئاترها را خریداری کردند آماری از اینکه میزان استقبال، فروش و مدت زمان تماشای فیلم از سوی مخاطب چقدر بوده است. در سینما هم اینگونه بود اما امسال دیدیم که اهالی سینما تغییراتی در این زمینه ایجاد کردند.
او در پایان خاطرنشان کرد: اعضای کانون روابط عمومی و تبلیغات خانه تئاتر در دیداری که اخیرا با مدیرکل هنرهای نمایشی داشتند بر این موضوع خیلی تاکید کردند و درخواست داشتند تا ادارهکل وارد موضوع شود. ضمن اینکه من هم قبلا بهطور شخصی از انجمن صنفی تماشاخانههای ایران تقاضا کردم که بهعنوان جمع مدیران سالنها این مساله را جدی بگیرند تا انحصار دسترسی به دیتای مخاطبان نمایشها برای سامانههای بلیتفروشی شکسته شود و از آنطرف هم خود اهالی تئاتر باید به این موضوع فکر کنند تا بتوانیم چشمانداز روشنتری از جامعه مخاطبان تئاتر و در نتیجه امکان برنامهریزی برای هنرهای نمایشی داشته باشیم.