خاطرات فریدون خشنود از چگونگی ساخت سرود «الله الله»:
جمهوری اسلامی با «الله الله» افتتاح شد/ چون ساز نداشتیم از زنجیر و طبل استفاده کردیم/ خانمها کاستها را داخل ساکها بین مردم توزیع میکردند
فریدون خشنود درباره نحوه تولید آهنگ یا سرود «الله الله» در بحبوحه انقلاب اسلامی میگوید: نوازندهای نبود و ابزارآلات لازم را نداشتیم. به این فکر کردم که بدون ارکستر امکان ضبط نیست. برای حل این معضل مقداری زنجیر تهیه کردم و تعدادی طبل و سنج نیز داخل گونی ریختم. مانده بودم آنها را چگونه به استودیو ببرم. خیابانها پر از مامور بود و انتقال زنجیرها و طبل و سنجها خیلی سخت و خطرناک. توسط ماموران دیده شدیم، اما فرار کردیم تا استودیو. حکومت نظامی که شروع شد و پس از آنکه در پاساژ را بستند، کارمان را شروع کردیم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در بحبوحه پیروزی انقلاب اسلامی حتی کمی پیش از این اتفاق تاریخی، چندین قطعه موسیقایی تولید شدند و در دسترس مردم قرار گرفتند. در دوران جنگ نیز چندین اثر با موضوع و مضمون مرتبط تولید شدند که «کاروان شهید» با صدای شهرام ناظری ساخته زندهیاد محمدرضا لطفی، «کجایید ای شهیدان خدایی» اجراشده با ارکستر سمفونیک تهران به رهبری حشمت سنجری و صدای هوشنگ کامکار، «شهر خون» اثری با آهنگسازی و صدای حسامالدین سراج برخی از آنها هستند. در میان آثار متعدد موسیقایی که با موضوع انقلاب اسلامی ساخته شدهاند نیز «اللهالله» با صدای رضا رویگری، کاری ماندگار است که شنیدن آن همواره خاطراتی را در ذهن نسلهای پیش از انقلاب زنده میکند و حتی آنها که انقلاب اسلامی را به یاد ندارند و تنها اخباری درباره آن شنیدهاند نیز با آن ارتباط برقرار میکنند.
فریدون خشنود (موسیقیدان، آهنگساز و تنظیمکننده) که از سالهای پیش از انقلاب تاکنون با خوانندگان مطرح متعددی همکاری کرده، آهنگساز قطعه مشهور «اللهالله» است. او که برخلاف بسیاری از همنسلانش در روزها و سالهای ابتدایی پس از انقلاب ترک وطن نکرده و با وجود کملطفیها و کم کاریها در کشورش مانده، در گفتگوی پیشرو به بیان خاطراتی از آهنگ «اللهالله» پرداخت که در ایام پیروزی انقلاب شنیدنش خالی از لطف نیست.
درباره فضای اجتماعی روزها و ماههای پیش از انقلاب بگویید؟
در پاییز سال 1357 هرکس به نوعی در تلاش بود تا خدمتی کند و نیز از این موضوع مستثنی نبودم. به هر روی زندگیام، عشقم و زبان من موسیقی بوده و هست. به طور کلی زبان من موسیقی است.
آهنگ «الله الله» پس از گذشت چهل دهه اکنون در موسیقی و تاریخ ما چه جایگاهی دارد؟
خوشبختانه پس از گذشت سالها هیچگاه بر آهنگ «الله الله» یا «اللهاکبر» غبار فراموشی ننشسته و این سرود برای من نقطه عطفی در زندگیام بوده است. به لحاظ کلیتر نیز میتوان گفت «الله اکبر» هنوز یکی از سمبلهای پیروزی انقلاب اسلامی است.
در آن مقطع به آثار موسیقایی سرود میگفتند. «الله الله» در چه ژانری میگنجد و آیا میتوان گفت یک اثر پاپ است؟
سوال خوبی را مطرح کردید و در پاسخ به آن باید بگویم که «اللهاکبر» اثری پاپ نیست و در این سبک نمیگنجد. درآمد این اثر در فضای دشتی است. این آهنگ یا سرود بخشی نیز دارد که از مصرع «از اشک یتیمانت از خون شهیدانت» شروع میشود و به لحاظ موسیقی میتوان آن را گیلکی دانست که این بخش نیز باز درآمد دشتی است. قسمت الله الله آهنگ نیز پرده ترکی است که در ماهور است و بازهم به دشتی بازمیگردد. در میان اثر نیز از پرده شور استفاده کردهایم و بهطور کلی میتوان گفت برای ساخت آهنگ «اللهاکبر» یا همان «الله الله» از فضای مقامی و چندین دستگاه زیبای ایرانی بهره بردهایم.
میتوان گفت یکی از دلایل ماندگاری آهنگ «اللهالله» این است که با تاثیر از موسیقی دستگاهی و مقامی ما ساخته شده است.
بله همینطور است. آهنگ «الله الله» ریشهای کاملا ایرانی دارد و متعلق به خودمان است و همین موضوع یکی از دلایل ماندگاری آن است.
با توجه به فضای متشنج اجتماعی دهه پنجاه و ماههای آخر سال 1357 احتمالا برای تولید این اثر با دشواریهایی مواجه بودهاید. کمی از حال و هوای آن سالها و روندی که برای ساخت اثر پیمودید، بگویید.
بله در آن مقطع شرایط سخت بود. وقایع و اتفاقات سال 1357 از پاییز شروع شد. رژیم سابق هنوز بر سر کار بود و مردم نیز در طول روز آن حرکات باشکوه و آن راهپیماییها را برگزار میکردند. پس از آن اتفاقات بود که رژیم، حکومت نظامی اعلام کرد. طی حکومت نظامی، مردم حدودا از ساعت 6 و 7 عصر به بعد، یعنی پس از تاریکی هوا حق تردد و رفت و آمد نداشتند و باید در خانه میمانند. پس از این محدودیت مردم به پشت بامها میرفتند و اللهاکبر میگفتند. این صدای اللهاکبر مردم بسیار منسجم، منظم، زیبا و تاثیر گذار بود. درست مانند که اثر یک آهنگساز بوسیله ارکستر سمفونیک آن را اجرا میکرد. وضعیت عجیبی بود. آن اللهاکبرها آنقدر باشکوه بود که قابل وصف نیست. اینکه چطور مردم به آن هماهنگیها رسیده بودند جالب و عجیب و هیجانانگیز بود. از مناطق شمالی صدای الله اکبر میآمد و مردم از جنوب جواب میدادند. مجددا از غرب صدای الله اکبر میآمد. مردم از شرق به آن جواب میدادند. خودم نیز یکی از همین مردم بودم و به پشت بامها میرفتم و یکی از همان افراد بودم و واقعا با شنیدن آن فریادها و صداها تنم میلرزید.
دلیل آن انسجام و عظمت چه بود؟
دلیل اصلیاش این بود که آن الله اکبرها از دل مردم برآمده بود.
و همه این اتفاقها در نهایت برای شما به عنوان آهنگساز چه دستاوردی داشت؟
آن اتحاد و الله اکبر گفتنها بود که مرا تحت تاثیر قرار داد. من بلافاصله از پشت بام پایین آمدم و آن اتفاقی که باید در من رخ داده بود. یعنی خود مردم با آن صدا و هارمونی و آن هماهنگیهای باشکوه تاثیرشان را بر من گذاشته بودند. اغراق نیست اگر بگویم آسمان نیز با وجود آن صداها زیبایی خاصی پیدا کرده بود. خلاصه اینکه پشت پیانو نشستم تا کاری خلق کنم و شروع کردم «الله الله الله الله اللهاکبر» و پس از طی اتفاقات و از سر گذراندن دشواریها، سرود «الله اکبر» یا «الله الله» با صدای رضا رویگری خلق شد.
از چگونگی خلق شعر و ملودی بگویید. در ابتدا ملودی ساخته شد یا اینکه بر اساس شعر به آن پرداختید؟
این روند نیز ماجرای جالبی دارد. گاه شاعر یا ترانهسرا، شعر یا ترانهای را به آهنگساز میدهد و آهنگساز نیز تحت تاثیر فضای آن اثر مکتوب قرار میگیرد و آن را میپسندد و بر اساس احساس و درکش از اثر آهنگ را میسازد و در نهایت طی مراحل بعدی اثر به وجود میآید. گاه نیز آهنگساز در فضایی قرار میگیرد و نسبت به آن فضا یا اتفاق، احساسی دارد و بر اساس آن احساس پیش میرود و آن احساس را به شاعر یا ترانهسرا منتقل میکند، شاعر نیز تحت تاثیر ملودی ساخته شده توسط آن اهنگساز شعری را میسراید.
آهنگ «الله الله» طی کدام روش تولید شد و آن احساس لازم به عنوان آهنگساز چگونه در شما به وجود آمد یا به واسطه کدام مولفهها به شما منتقل شد؟
این اثر از دل مردم برآمده بود و به خودشان تعلق داشت و مال خودشان بود. این مردم آن حس لازم را به من دادند و باعث شدند آن احساس در من ایجاد شود. این واقعیتی است که هیچ گاه آن را فراموش نخواهم کرد و هر زمان بیادش بیاورم موهای تنم سیخ میشود.
حس شما نسبت به اثرتان قابل درک است. در نهایت شعر اثر را خودتان سرودید؟
پس از آنکه ملودی را با کلماتی به صورت «مهر» (که در موسیقی آن را مر تلقی میکنند و در واقع همان مهر است)، با آقای حسین سرفراز ارتباط گرفتم و از او خواستم برای سرودن شعر با من همکاری کند، البته پیش از ایشان به برخی از دوستان و رفقا ماجرا را گفتم و از آنها برای همکاری دعوت به عمل آوردم اما هیچکدام از آنها تمایلی نشان نداند و نپذیرفتند. آقای سرفراز که مجلهای مصور را در اوائل انقلاب چاپ میکرد از پیشنهادم برای همکاری استقبال کرد و نزد من آمد. من مهرها یا همان مرها را به صورت الله الله یا ایران ایران و رگبار مسلسلها برای ایشان خواندم و درباره اتفاقات، وقایع، فریادها و شعارهای مردم و اشکها و خونها و شهدا صحبت کردیم و در نهایت شعر خلق شد.
درباره نحوه آشناییتان با رضا رویگری و چگونگی انتخاب ایشان به عنوان خواننده نیز توضیح دهید.
رضا رویگری را در سالهای پیش از انقلاب میشناختم و طی فعالیتهایم ایشان اغلب در استودیو کنارم حاضر میشد. پیش از تولید آهنگ «الله الله» طی چند مورد صدای رویگری را در استودیو ضبط کرده بودم تا ایشان را به عنوان خوانندهای جدید معرفی کنم. پیش از تولید «الله الله» و پیش از انتخاب ایشان هرچه فکر کردم، دیدم هیچکدام از خوانندههای قدیمی و آنهایی که صدایشان شنیده شده و به گوش مردم رسیده، نمیتوانند اصالت لازم را حفظ کنند. زیرا اثر متعلق به مردم است. پس از طی این روند تنها صدای مناسبی که به ذهنم رسید، صدای رضا رویگری بود.
صدای رضا رویگری را دارای چه ویژگیهایی میدانستید؟
صدای رویگری را پیشتر طی تستگرفتنها و ضبط کردنها شنیده بودم و جنس آن را میشناختم. صدای رضا حزنی دارد و در آن مقطع آن را برای خوانش سرود مناسب میدانستم و هنوز چنین نظری دارم. او توانایی لازم را برای اجرای سرود داشت. زمانی که از او برای همکاری دعوت کردم، تعجب کرد و گفت ساخت آهنگ الان؟ و در شرایط فعلی؟
البته شما ریسک هم کرده بودید زیرا در آن مقطع هیچکس رضا رویگری را به عنوان خواننده نمیشناخت و صدایش را نشنیده بود.
بله همینطور است. اما ما برای اتفاقات و مراحل بعدی شهامتهای بسیار به خرج دادیم. رضا به خانه آمد و زمانی که میخواند اشک در چشمانش جمع میشد. بالاخره تمرین کردیم و تصمیم گرفتیم آهنگ را به مرحله ضبط و انتشار برسانیم اما نمیدانستیم چه کنیم، زیرا نه نوازندهای وجود داشت و نه گروه کری داشتیم. شرایط بدی بود. حتی چندتایی از استودیوها نیز طفره رفتند و با ما همکاری نکردند. تا اینکه بالاخره آقای رحیم شبخیز که استودیو داشت بسیار از موضوع استقبال کرد و برای همکاری با ما تمایل نشان داد و از ما برای حضور در استودیویش دعوت کرد. اما گفت نمیتوانیم قطعه را روز ضبط کنیم. آن استودیو داخل یک پاساژ بود و برای ورود به آن باید چند پلهای پایین میرفتیم و هنوز وجود دارد. آقای شبخیز گفت قطعه را میتوانیم شبهنگام، زمانی که در پاساژ بسته میشود، ضبط کنیم و ما نیز پذیرفتیم.
گفتید نوازنده و گروه کر نداشتید. برای یافتن نوازنده و احیانا تهیه سازهای لازم چه تمهیداتی انجام دادید و با چه افرادی همکاری کردید؟
بله نوازندهای نبود و ابزارالات لازم را نداشتیم و به این فکر کردم که بدون ارکستر امکان ضبط نیست. برای حل این معضل مقداری زنجیر تهیه کردم و تعدادی طبل و سنج را نیز داخل گونی ریختم. حال مانده بودم آنها را چگونه به استودیو ببرم؛ زیرا خیابانها پر از مامور بود و انتقال زنجیرها و طبل و سنجها کار خیلی سخت و خطرناکی بود.
در نهایت از دست ماموران گریختید؟
توسط ماموران دیده شدیم، اما به نوعی گریختیم و فرار کردیم و طوری که دیده نشویم تا استودیو رفتیم و خوشبختانه اتفاقی نیفتاد. سپس حکومت نظامی که اعلام شد و پس از آنکه در پاساژ را بستند، کارمان را شروع کردیم.
از نحوه ضبط اثر بگویید.
در استودیو را بستیم و با پیانو ملودی را زدم تا رضا رویگری آن را بوسیله هدفونی که بر گوش داشت بشنود و بخواند و ضبط کنیم. پیش از آن آیهای از قرآن را انتخاب کرده بودم که در اثر آن را میشنویم. همان بخشی که میگوید: «آنانکه گفتند الله و بر این ایمان پایدار ماندند، حاضر نشدند بنده غیر خدا شوند و حکومت غیر خدا پذیرند. فرشتگان رحمت بر آنها نازل شوند و مژده دهند که دیگر هیچ ترسی و حزن و اندوهی از گذشته خویش نداریم و شما را به همان بهشتی که انبیاء وعده دادند، بشارت باد.» این متن ترجمه شده از آیه قرآنی را پیش از ضبط به رضا داده بودم تا تمرینش کند و او نیز این کار را کرده بود. به رضا درباره اهمیت فضای اثر توضیح داده بودم و از اهمیت آن گفته بودم. به او گفته بودم میخواهم این سرود تنوع بسیاری داشته باشد و یک نواخت نباشد.
و پس از آنکه خط ملودی را اجرا کردید، چه اتفاقی افتاد؟
پس از اجرای خط ملودی با پیانو، رضا بیت اول آن را مقابل میکروفن استودیو خواند و حال مسئله گروه کر پیش آمده بود که لازمه کار بود و ما برای تکمیل این بخش به هیچ شخص یا گروهی دسترسی نداشتیم، لذا تصمیم گرفتیم خودمان کرخوانی کنیم. من و رضا رویگری مقابل میکروفن ایستادیم و متن شعر را خواندیم و تکرار کردیم و تلاش کردیم به آن حجم دهیم. البته بر همان خط پیانو طبل و سنج را نواخته بودم.
پس با توجه به این توضیحات باید گفت آهنگ «الله الله» توسط دو نفر تولید شده است. آهنگساز و خواننده!
بله هیچکس نبود. من آقای رویگری بودیم و رحیم شبخیز که استودیو را در اختیارمان گذاشته بود و صدابردار بود.
استودیوی آقای شبخیز چه امکاناتی داشت؟
امکانات استودیوها در آن مقطع بسیار ضعیف بود. مثلا صدای زنجیر نسبت به آنچه مدنظر داشتم، خیلی در اثر کم رنگ بود به همین دلیل ایستادم و مدام زنجیر زدم که در موسیقی به این تکرار «لوپ» میگویند.
و در نهایت کار ضبط شد؟
کار ضبط شد اما تمام نشد. پس از آنکه رضا رویگری اثر را خواند و آن را ضبط کردیم به او گفتم ما یک اذان لازم داریم و تو باید بخشهایی از آن را اقامه کنی که این اتفاق افتاد. رضا اذان را گفت و ترجمه آن آیه قرآن را نیز اجرا کرد و کار جمع شد. زمانی که کارمان تمام شد صبح شده بود.. از استودیو خارج شدیم و با خودمان گفتیم این کار ضبط شد حال آن را چگونه به گوش مردم برسانیم؟!
آن زمان تنها چیزی که وجود داشت نوار کاست بود و امکانات ضبط و تکثیر نیز بسیار محدود بود.
درست است در آن سالها، امکانات مفیدی وجود نداشت و شیوه ضبط و نشر آثار مانند امروز ساده نبود. من آهنگ «الله الله» را خانه تکثیر کردم. در آن مقطع دستگاهی متداول بود که یک نوار کاست در آن قرار میدادند و محتوای آن را در عرض سه دقیقه بر روی هفت نوار کاست ضبط میکردند. من چنین دستگاهی را با برند «سنی» تهیه کردم و آن را به خانه بردم و با اعضای منزل شروع کردیم به تکثیر آهنگ «الله الله». جلد را هم خودمان طراحی و تهیه کردیم و در جعبه نوار کاستها قرار دادیم. ما شب تا صبح به ضبط و تکثیر آن نوار کاستها میپرداختیم و آنها را به اتفاق دیگر اعضای خانواده در طول روز پخش میکردیم. کاستها را در کیف و ساک میگذاشتیم و خانمهای خانواده نیز آنها را زیر چادر پنهان میکردند تا در معرض دید عموم نباشد. سپس کاستها را به دانشگاهها و مساجد میبردیم یا با حضور در راهپیماییها به دست مردم میرساندیم. آن هم به صورت رایگان.
پخش رایگان آهنگ «الله الله» برایتان چه بازخوردی داشت؟
از فردای روز توزیع دیدیم که آهنگ توسط بلندگوها در راهپیماییها پخش میشود و مردم نیز آن را میخوادند. من تعجب کرده بودم و میگفتم خدایا مگر میشود یک اثر با کمترین امکانات و دشواریهای بسیار با این سرعت پخش شود و به گوش مردم برسد و عمومیت یابد. «الله الله» در راهپیماییها به طور گسترده و عجیبی پخش میشد. این اثر ریتم داشت و یکی از دلایل مورد توجه قرار گرفتنش همین موضوع بود که باعث شده بود مردم آن را بخوانند.
بی دلیل نیست که یک اثر مردمی میشود و توسط نسلهای بعد نیز مورد توجه قرار میگیرد. زیرا بر اساس دغدغه شما و آقای رویگری ساخته شده و اثری کاملا دلی و بی چشمداشت است.
بله موافقم.
چه شد که تلویزیون ایران به پخش «الله الله» پرداخت؟
زمانی که پیروزی انقلاب از تلویزیون اعلام شد و جمهوری اسلامی به صورت رسمی اعلام شد، متوجه شدم زیرِ صدای فرد سخنران سرود «الله الله» پخش میشود. پس از اعلام جمهوری اسلامی و در تمام مدتی که سخنران مشغول صحبت بود «الله الله» زیر صدایاش پخش میشد و پس از اتمام صحبت و سخنرانی نیز آهنگ به صورت کامل و واضح پخش شد. اینگونه بود که «الله الله» یا «الله اکبر» نه فقط در تهران بلکه در دیگر شهرهای ایران نیز مورد توجه قرار گرفت. در نهایت خدا را شاکرم که جمهوری اسلامی ایران با آهنگ «الله الله» افتتاح شد.
با توجه به محدودیتها و عدم امکاناتی که حین ضبط و ساخت «الله الله» شما را با چالش مواجه کرده بود، چرا بعدها این اثر با سازهای اصلی و استفاده از گروهکر بازتولید نشد؟
پس از گذشت حدود هفت،هشت سال از انقلاب اسلامی، زندهیاد محمد بیگلریپور که در آن مقطع مدیر تولید مرکز موسیقی وزارت ارشاد بودند و از هم دانشگاهیها و دوستان قدیمم به حساب میآمدند، مرا خواست و گفت، فریدون من تصمیم گرفتهام «الله الله» را با ارکستر سمفونیک و گروه کر بزرگی که در اختیار داریم، اجرا کنی. من از پیشنهاد زندهیاد بیگلری پور بسیار استقبال کردم و خیلی از پیشنهادش خوشحال شدم، زیرا همانطور که گفتم اثر اصلی را بدون امکانات و با دست خالی اجرا و ضبط کردم. برای به نتیجه رساندن این طرح پیشنهادی از همایون رحیمیان دعوت کردم و به او گفتم همایون جان بیا آهنگ «الله الله» را برای ارکستر سمفونیک تنظیم کن او نیز استقبال کرد. کارها انجام شد و اثر نوشته و آماده شدو به استودیو رفتیم و دیدم که اثر جدید خیلی زیبا و باشکوه از آب در آمده است. در ادامه گفتیم رضا رویگری را برای خواندن دعوت کنیم. رضا نیز آمد و خواند. در ادامه خدابیامرز بیگلریپور گفت حال که ما این تنوع را ایجاد کردهایم کاش یک خواننده دیگر نیز بیاید و آن را بخواند. من نپذیرفتم و گفتم نمیشود و نظرم این بود که آن اثر خاطرهانگیز قبلی با این کار بین میرود. محمد بیگلریپور گفت برای این موضوع فکری بکن و تمهیدی بیندیش. من گفتم خب ایرادی ندارد و حداقل ما بیاییم و با چهار خواننده اثر را اجرا کنیم. اما خوانندههایی که قدیمی نیستند و صدایشان به گوش مردم نرسیده باشد. خلاصه پیش رفتیم و طی انتخابهایی که داشتم پارت اول اثر را آقای حمید غلامعلی خواند. پارت دوم را آقای محسن حسنزاده که صدای خوب و با احساسی داشت، خواند. پارت سوم که مربوط به بخشهای احساسی اثر بود و از اشک و یتیم میگفت را به آقای چنگیز حبیبیان دادیم که بخواند. پارت آخر را که تاحدودی حماسیتر بود را آقای فریدون بیگدلی خواند. این خوانندگان را در آن مقطع هیچکس نمیشناخت. خلاصه اینکه همه عوامل به استودیو آمدند و اثر را ضبط کردیم. بخش دکلمه آیه را نیز از فارسی به عربی تبدیل کردیم. در بخش عربی رادیو قرآن گویندهای فعالیت میکرد که بشیر جزایری نام داشت و صدایاش بسیار پرحجم بود. پس از ضبط بخش عربی از زندهیاد مهران دوستی دعوت کردیم تا معنای فارسی آیه را بخواند. و در نهایت کار به پایان رسید
و بازخورد و نتیجه این اثر جدید چه بود و چرا شنیده نشد؟
اثر جدید پیش از سالگرد انقلاب اسلامی ضبط شده بود و در اولین روز دهه فجر پخش شد. پس از پخش محمد بیگلریپور با ن تماس گرفت و گفت خودت را سریع برسان و من نیز گفتم حتما اتفاقی رخ داده است. خلاصه نزد او رفتم. مردم با روابط عمومی بخش مربوطه تماسهای بسیار گرفته بودند و تنها کاری که نکرده بودند فقط داد و فریاد بود. آنها نسبت به اثر جدید «الله الله» واکنش نشان داده بودند و نسبت به تولید و پخش آن اعتراض کرده بودند. آنها گفته بودند این چه اثری است و ما آهنگ اصلی را میخواهیم. آن همه اعتراض عجیب بود و میتوان گفت پس از پخش همه ایران نسبت به آن معترض بودند. آن اثر یک بار دیگر پخش شد اما اوضاع بدتری را رقم زد. پس از تمام این اتفاقها و با وجود زحمات بسیاری که برای بازتولید و باز اجرای «الله الله» کشیده بودیم اما تصمیم بر این شد که همان نسخه اول دو نفره با صدای رضا رویگری پخش شود.
به هر حال اثری ماندگار خواهد شد که توسط مردم پذیرفته شود و حتی تکنولوژی و استفاده از ابزار نوین نیز در این زمینه کارساز نخواهد بود.
بله همینطور است و طی تولید و بازتولید آهنگ«الله اکبر» یا همان «الله الله» به دیدگاهی که گفتید رسیدم. اینکه آثاری ماندگار خواهند شد که توسط مردم پذیرفته شوند.
در حال حاضر با آقای رویگری ارتباط دارید؟
بله و همواره برای سلامتی ایشان دعا میکنم و از مردم نیز میخواهم برای بهبودی او دعا کنند. از مخاطبان عزیزی که «الله الله» و صدای این هنرمند را دوست دارند نیز التماس دعا دارم.