"فلسفه دیزاین" کتاب شد
کتاب "فلسفه دیزاین" نوشته گلن پارسونز با ترجمه افشین خاکباز منتشر شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، وقتی پای فلسفه و سخن فلسفی در میان باشد متوقعیم که آن سخن در مورد نفس وجود خدا یا واقعیت چیزی به ما بگوید. واقع امر هم این است که فلسفه چنان بنیادین است که نمیتوان بدون میزانی از انتزاعیت به آن تقرب جست. اما فلسفه جز اینکه در مورد حیاتیترین موضوعات بشری سخن به میان آورد، میتواند و دستکم در یک معنای خاص باید بتواند که تمام وجوه دیگر زندگی بشر را نیز ذیل این مفاهیم بنیادی توضیح دهد. یعنی اینکه فلسفه در یک معنا طرحی مفهومی و نقشه انتزاعی عالم را چنان طرح میتواند بکند که در آن هر حوزهای در ارتباط ضروری با دیگر حوزهها و در نهایت با مفاهیم بنیادین چشم آید. در این معنا است که فلسفه با گسترش هر روزه مرزهای خود کوشیده تا سرزمینهای مفهومی ناشناختهای را که پیشتر خود را به آن فروبسته بود، گشوده و در بطن آنها در پی یافتن آن مبناییترین امور عالم باشد. اما آیا پس از اعلام پایان هنر توسط هگل امروز میتوان از چیزی همچون فسلفه دیزاین سخن گفت؟ و اگر چنین سخنی روا باشد دقیقا به چه معنا و تا چه میزان بسامد چنین پرسشی امتداد مییابد؟
کتاب فلسفه دیزاین با عنوانی که به اندازه بعد دیزاین و فلسفه از هم غریب مینماید، در تلاش است تا با بهرهگیری از مبانی مدرنیستها نشان دهد که چگونه میتوان درون گستره دیزاین رد پرسشهای مبنایی فسلفی را یافت. با این حال چیزی همچون فلسفه دیزاین به هیچ معنا همعنان نظریهای در مورد دیزاین نیستند. چه یک نظریه گرچه امری نظری است اما از آغاز و در انجام معطوف به مقام عمل است. ما از نظریهها توقع ارائه چهارچوبی برای تعیین عمل داریم یعنی یک نظریه باید بتواند روند کار طراح یا سینماگر را توضیح دهد اما فلسفه نه بدوا و نه آخرا اعتنایی به عمل انضمامی ندارد. بلکه هر عنوانی نظری فلسفه دیزاین یا فلسفه سینما در پی پرسش از خود آن حوزه و ذات آن است به نحوی که بتوان در انتها نسبت ذات آن امر را با دیگر حوزههای بنیادی عالم به نظاره نشست.
فصل اول کتاب با بررسی تعاریف دیزاین از بیان فیلسوفان و نظریهپردازان فلسفه هنر و دیزاین در کنار تعریف "گرگ بَمفورد" از دیزاین به مثابه یک کنش جمعی که ریشه در انقلاب صنعتی دارد پرتوی بر چیسیتنی و بسامد بحث بیفکند. در فصل دوم مولف تلاش کرده تا درباره نوع و رویکرد، نحوه کنار آمدن با مساله بنیادین دیزاین را توضیح دهد. فصل سوم به مدرنیسم در مقام نیروی پیشران این رویکرد معرفی میشود. فصل چهارم متکفل نقد دیدگاه مدرنیستها میشود که درصدد هستند تا جنبه بیانگرانه دیزاین را محدود سازند. در این فصل نگاههای پسامدرن و معاصر در برابر دیدگاههای مدرنیستها تحلیل شده و وسعت دید آنها را در برابر اسلاف خود نشان میدهد. فصل پنجم و ششم به رویکردها و سویههای عملی دیزاین میپردازد. فصل پنجم در مورد خود نظریه کارکرد و فصل ششم در مورد دلالتهای اخلاقی دیزاین بحث میکند.
کتاب "فلسفه دیزاین" نوشته گلن پارسونز با ترجمه افشین خاکباز در 254 صفحه از سوی نشر مشکی منتشر شده است.
در بخشی از کتاب در مورد تعریف دیزاین آمده است: "دیزاین راهحل عامدانه یک مساله است، با آفرینش طرحهایی برای نوع جدیدی از یک چیز، به گونهای که شخص معقول فورا متوجه نامناسب بودن طرحها نشود."