نامه روسای انجمنهای هنرهای نمایشی خطاب به وزیر ارشاد:
خانه تئاتر حق ندارد در مورد تئاتر ایران صحبت کند/ تئاتر استانها نیازمند هیچ تشکلی نیست که با حس پایتختنشینی دربارهاش حرف بزند
روسای انجمن هنرهای نمایشی سراسر کشور در نامهای ده بندی خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، نسبت به پاراگرافی از نامه «کانون کارگردانان خانه تئاتر» واکنش نشان داده و آن را «به شدت جسورانه و گستاخانه» خوانده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، روسای انجمن هنرهای نمایشی سراسر کشور در نامهای خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، نسبت به نامه «کانون کارگردانان خانه تئاتر» واکنش نشان دادند.
نامهای که چندی پیش از سوی این اکنون خطاب به سیدعباس صالحی نوشته شد و اینک روسای انجمن هنرهای نمایشی سراسر کشور نسبت به برخی موارد مطرح شده در آن معترض شدهاند.
متن این نامه به شرح زیر است:
«وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی
جناب آقای دکتر صالحی
با درود و احترام
شناخت استانها از حضرتعالی بهعنوان انسانی فرهیخته و فرهنگی و اهل کتاب، و کسی که از دل فرهنگ به مقام عالی وزارت رسیده بر همه ما روشن است. اهتمامتان به تمرکز زدایی و تلاش برای گسترده کردن فرهنگ و هنر قابل ستایش است. بر همین اساس، ما روسای انجمن هنرهای نمایشی سراسر کشور پس از انتشار نامهای خطاب به شما، تکلیف دانستیم شما را در جریان برخی امور تئاتری قرار دهیم.
نامه یاد شده، نامهای است از سوی کانونی بهنام «کانون کارگردانان خانه تئاتر» خطاب به حضرتعالی که حاوی نکات متعددیست؛
یک پاراگراف از این نامه که با لحنی به شدت جسورانه و گستاخانه نوشته شده درباره انجمن هنرهای نمایشی استانهاست.
این پاراگراف را مجددا اینجا میآوریم و در مورد آن نکاتی را خدمت شما عرض میکنیم:
«... از سوی دیگر احتساب انجمن هنرهای نمایشی بهعنوان صنوف رسمی، از نظر کانون کارگردانان دارای وجاهت نیست. تشکیلات انجمن هنرهای نمایشی وابستگی کاملی به دولت دارد و ارکان اصلی آن انتصابی بوده، توزیع منابع در آن با تصمیم و نظر مدیران دولتی انجام میشود. از طرف دیگر خود همین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، طرح حذف این موسسه را تصویب کرده و انشاالله حذف آن که میتواند توأم با شکلگیری تشکیلات صنفی حقیقی و غیروابسته هنرمندان تئاتر هر شهر و استان باشد، نزدیک است. بنابراین کانون کارگردانان تئاتر مگر در صورت نبود خانههای تئاتر در شهرستانها و استانها و تا تشکیل خانههای تئاتر در آنها یا دیگر تشکیلات مستقل صنفی، با تعیین صلاحیت توسط این انجمن موافق نیست...»
بر اساس این بخش از نامه کانون کارگردانان به حضرتعالی نکات ذیل خدمت شما تقدیم میشود:
۱/ تشکلی که این نامه را برای شما نوشته است، وابسته به «خانه تئاتر» است. این خانه علیرغم ادعای خودشان، هیچگونه حقی ندارد در مورد تئاتر ایران صحبت کند. این خانه «شاید» بتواند «خانه تئاتر تهران» باشد؛ که این نیز بسته به میزان وجاهت و مقبولیتی دارد که این تشکل میان هنرمندان محترم تئاتر تهران دارد. ما از گوشه گوشه ایران زمین تنها از زبان دبیر کنونی این کانون در خبرگزاریها خواندهایم که:
«یکی از مشکلاتِ عمدهٔ خانة تئاتر، عدم مقبولیت و مشروعیتش، شاید حتی بیش از همه دیگران، از سوی جامعه تئاتر است، که مانع این شده که بتواند تأثیری متناسب بگذارد.» (گیاهچی/تسنیم/ دوم خردادماه ۹۷)
جناب دکتر صالحی، جمله بالا را خود اعضا خانه تئاتر گفتهاند. بنابراین تشکلی که در پایتخت قبولش ندارند، شایستگی این را دارد که درباره تئاتر مملکت حرف بزند؟ هرگز.
۲/ جناب صالحی، انجمن هنرهای نمایشی سراسر کشور در همه استانها از دل انتخابات آزاد و از طریق گروههای ثبت شده رسمی در سامانه ثبت گروههای نمایشی ادارهکل هنرهای نمایشی که یکی از مهمترین اقدامات تئاتری در چهل سال گذشته است، انتخاب شدهاند. بنابر این همه انجمنها کاملا بر اساس قانون و با آرای هنرمندان گروههای ثبت شده به وجود آمدهاند و مثل همه انتخابات کشور در همه سطوح تنها تشکلهایی هستند که حق دارند در مورد حوزه کاری خود سخن بگویند. بنابراین گفتن «انتصابی بودن ارکان انجمن» عبارت دروغی است که به آن اشاره کردهاند. از سوی دیگر باید یادمان باشد بار تئاتر استانها را از اواسط دهه شصت تا امروز بر شانههای این انجمن بوده است. بنابراین، این اعتبار چهل ساله را یک تشکل با عدهای محدود نمیتواند با نامهنگاری زیر سوال ببرد و آرزوی حذفش را بکند.
۳/ این کانون، انجمن هنرهای نمایشی را انجمنی دولتی دانسته و دلیل مهم آن را نیز حمایت مالی دولت دانسته است.
جناب وزیر، روسای انجمن هنرهای نمایشی سراسر کشور از حضرتعالی صادقانه درخواست میکنند دستور دهید میزان حمایت مالی وزارت ارشاد از خانه تئاتر را در چند سال گذشته و نیز انجمن هنرهای نمایشی استانها رسما و مکتوب به اطلاع همگان برسانند.
اگر حمایت مالی دلیل دولتی بودن انجمنهاست، پس تردیدی وجود ندارد که خانه تئاتر «دولتیترین» تشکلهاست. نکته مضحک ماجرا اینست که این حضرات پولهای دریافتی میلیاردی از وزارت ارشاد را برای تشکل خودشان که تنها در محدوده یک شهر فعالیت میکنند، نمیبینند و کمکهای محدود این وزارت به انجمن استانها را دلیل دولتی بودن آن قلمداد میکنند.
نکته مهم آن که در مورد حمایتهای مالی دولتی، تنها با یک تماس کوتاه از مدیرکل هنرهای نمایشی بخواهید قراردادهای مالی کارگردانان خانه تئاتر را که همواره در موضع اپوزیسیون قرار دارند برای شما ارسال کند. چگونه ممکن است اینان با حمایت کامل دولت نمایش تولید کنند و بعد مدعی غیردولتی بودن هم میکنند. شگفتا!
تئاتر استانها را میتوان به چنین اندیشهها و افکاری سپرد؟
صداقت این تشکل در همین گفته اینان مشخص است.
۴/ جناب وزیر، از این خانه بپرسید، مستند و مکتوب تعداد هنرمندان سایر استانها را که عضو آن هستند برای حضرتعالی بفرستند. و بعد از دریافت، این تعداد را با هنرمندان تئاتر استانها قیاس بفرمایید. به گمان ما این قیاس ساده شما را به نتیجه مطلوبی درباره گستره فعالیت این خانه میرساند. برایتان جالب نیست این «برکه کم آب و کم عمق» چگونه مدعی «دریا» بودن است؟
۵/ از مدیران خانه تئاتر استعلامی ساده بگیرید: کانون کارگردانان خانه تئاتر چند نفر است؟ جواب را ما میدانیم البته و برایمان سوال است _البته با رویکردی فلسفی_ که اینان کیستند که خود را مدعی تئاتر مملکت دانستهاند؟ چه شناختی از فراز و فرود تئاتر استانها دارند؟ با چه ادعایی خود را نماینده کارگردانان تئاتر مملکت میدانند؟
جناب وزیر؛ این تشکل را با تلنگری از این توده مدعی بودن بیرون بیاورید؛ شایستگی تصمیمگیری برای تئاتر کشور به همین سادگی را نمیتوان به دست آورد. تئاتر استانها به اندازه کافی انسانهای شایسته و بایستهای دارد که بتواند حرف خودش را بزند. بنابراین نیازمند هیچ تشکل و کانونی نیست که با حس پایتختنشینی دربارهاش حرف بزند؛ دوره نگاه کردن از بالا به پایین تمام شده است.
۶/ گفتهاند: «انجمن هنرهای نمایشی از نظر کانون کارگردانان دارای وجاهت نیست».
اگرچه این عبارت میتواند لطیفه شب یلدای اهالی تئاتر شود برای لحظاتی خندیدن، اما چگونه ممکن است که ما از خودمان نپرسیم: به راستی چگونه ممکن است یک کانون با یک جمعیتی محدود به وجود آمده، انجمنهای از دل انتخابات برآمده هنرمندان تئاتر استانها را اینگونه گستاخانه خطاب کند؟
شگفت است که اینان از خود نپرسیدهاند، خود آیا در میان جامعه تئاتر «تهران» دارای وجهه هستیم؟ تاکید میکنیم «تهران» و نه «ایران». از خود نپرسیدهاند که خودشان وجاهت دارند؟ این وجاهت را چگونه به دست آوردهاند؟ کیستند و کجای تئاتر مملکت هستند که خود را اینگونه تحویل گرفتهاند؟ وجاهت؟ نخست وجاهت خودشان، کانونشان و خانهشان را برای دیگران اثبات کنند بعد در مورد وجاهت دیگران اظهارنظر کنند. جناب وزیر این خانه و کانونهایش هنوز برادریشان را برای تئاتر کشور ثابت نکردهاند؛ بنابراین حق اظهارنظر پیرامون هیچ نکتهای درباره تئاتر استانها را ندارند.
این همان توده ادعایی است که در بندهای مختلف به آن اشاره شده است.
۷/ جناب وزیر؛
انجمن هنرهای نمایشی استانها، اینک در نقاط صفر مرزی (مثل مریوان) تا در دل آبهای خلیج فارس (جزیره خارگ) تا شهرها و کلانشهرهای مختلف با کمترین حمایتهای مالی دولتی، عاشقانه سیاستهای تئاتر کشور را دنبال میکنند و خوشبختانه چراغ تئاتر همهجای این کشور به یمن همین تلاشها روشن است و همه در تکاپوی امیدبخشی به اجتماع پیرامون خود هستند، همه این تلاشها، دلی است، عاشقانه است.
در پاراگراف نوشته شده این کانون، از کلمه «انشالله» برای تعطیلی این انجمنها استفاده شده است.
اول اینکه این تعطیلی چه سودی برای این کانون و تشکلات خود ساخته پیرامونشان دارد جای سوال دارد ولی زیر متن این آرزو، یک نگاه سیاهی است که ریشه در نوع نگاه آنان به تئاتر دارد.
جناب وزیر، به گمان شما برای اینان مهم است که مثلا در مریوان تئاتر باشد؟ در جزیره خارگ تئاتر باشد؟ در زاهدان و قشم و آستارا تئاتر باشد؟
پاسخ روشن است؛ اگر برایشان مهم بود که آرزوی تعطیلی انجمنها را نمیکردند. همانگونه که در بیست سال عمرشان یک قدم برای هیچ نقطه تئاتر کشور برنداشتهاند. اگر برداشتهاند، بسمالله نشان دهند.
مطمئن هستیم برای حضرتعالی، امید بخشی و نشاط در جامعه برای همه نقاط کشور مهم است، یعنی کاری که انجمن هنرهای نمایشی استانها انجام میدهند و نه کاری که یک تشکل در یک شهر و مهمتر آرزوی تعطیلی تئاتر.
افسوس از درج واژه «تئاتر» بر در این خانه.
۸/ جناب وزیر،
جای بسیار مناسبیست که درباره طرح ادغام موسسات با شما سخن بگوییم. ما را با انجمنهای منفعل، ناکارآمد، صوری، انتصابی و... قیاس نکنید. انجمن هنرهای نمایشی استانها، همگی از دل انتخابات کاملا آزاد به وجود آمدهاند و در تلاشاند تا چرخه تولید تئاتر را در همه جای کشور گسترده کنند که کردهاند و روز به روز برایش تلاش میکنند.
طرح ادغام، به ویژه و موکدا در مورد انجمن هنرهای نمایشی استانها، به شدت خطرناک است. کافیست در همین پاراگراف مورد اشاره این بحث دقت کنید: نوعی نگاه سیاه و بدبینانه بر آن حاکم است. تصور کنید این نگاه و فکر و اندیشه غالب شود. آیا کسی آن هنگام جلودارش خواهد بود؟ کسی میتواند کنترلش کند؟ جامعه امروز ایران نیازمند آرامش عمیقی است که هنر میتواند بخش مهمی از آن را به جامعه تزریق کند اما نه با نگاه این حضرات.
تئاتر استانها از منظر ساختاری اگر نیازمند اصلاح است، اصلاح شود وگرنه نابودیاش به هم ریختن آرامشیست که بیش از همیشه به آن نیازمندیم. و نیز تئاتر استانها را باید خود استانها مدیریت کنند و نه به شکل کنترل از راه دور، آن هم از طرف کسانی که هیچ شناختی از آن ندارند.
۹/ جناب دکتر صالحی عزیز؛
ما برای تعطیلی تشکلهای هنری «آرزو» نمیکنیم. برای نابودی اشان از واژه «انشالله» نیز استفاده نخواهیم کرد. ما فقط از شما درخواستی داریم، به این تشکلها بیشتر «بودجه» دهید!!! چون بودجههای شما برای اینان «دولتی» قلمداد نمیشود و نیز حرف زدن و درباره بخشنامههای مختلف تز دادن و آرزوی تعطیلی انجمنهای استانها کردن نیازمند هزینه است!
۱۰/ امیدواریم خداوند تئاتر این ملک را از «خشکسالی و دروغ، توهم و ادعا» برهاند.
سبز و سلامت باشید زیر سایه یگانه کارگردان هستی
روسای انجمن هنرهای نمایشی سراسر کشور»