کارگردان مستند سکوهای صورتی مطرح کرد:
باید ابتدا امنیت خانمها برای ورود به ورزشگاه فراهم شود/ اگر امکان تامین امنیت نیست باید بازیها را تعطیل کنند/ ورود به ورزشگاه زن و مرد ندارد
محمدجواد رئیسی میگوید: ورود به ورزشگاه زن و مرد ندارد، اگر مسئولان توانایی برقراری امنیت در ورزشگاهها را ندارند، بازیها را تا زمان مهیا کردن شرایط متوقف کنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، ممنوعیت ورود خانمها به استادیوم موضوعی بود که با حواشی بسیاری همراه شد و درنهایت با نامه فیفا به فدراسیون فوتبال ایران، مسئولان رضایت دادند خانمها در بازی ایران_کامبوج به ورزشگاه آزادی راه پیدا کنند.
مستند «سکوهای صورتی» به روشهای به وجود آوردن امنیت در ورزشگاهها و اینکه ایجاد زیرساخت برای تامین امنیت تماشاگران در ورزشگاه چه عناصری دارد، پرداخته است. به این بهانه با محمدجواد رئیسی که کارگردانی این اثر را برعهده دارد، گفتگو کردیم.
بعد از حواشی بسیاری که ممنوعیت ورود خانمها به ورزشگاههای فوتبال در جامعه به همراه داشت، خانمها به ورزشگاه راه پیدا کردند. چه شد در این شرایط سراغ ساخت مستندی رفتید که به بررسی زوایای مختلف این موضوع میپردازد؟
ما به دنبال ماجرایی بودیم که به نظرمان میرسید کسی در کشور به فکر آن نیست و در واقع به صورت اصولی به آن فکر نکرده است. این موضوع ماجرای روی زمین ماندهای بود که افراد مختلفی درباره آن اظهارنظر میکردند و نظرهای متناقضی درباره آن از افراد و ارگانهای مختلف ارائه میشد. به هر حال وقتی صاحبنظران مختلفی درباره یک ماجرا نظرات متناقضی داشته باشند، معلوم میشود که یک ماجرای روی زمین مانده است و متولی ندارد. از این باب به دنبال این ماجرا رفتیم تا متوجه شویم علت قضیهای که سالها روی زمین مانده، چیست؟
دلیل دیگر آن بود که این موضوع برای کشور تبعات بسیاری داشت و رسانههای داخلی و خارجی مدام درباره آن خبر کار میکردند. رسانههای خارجی با تاکید روی این مسئله به شدت فشار میآوردند و گاها از این فشارها در مجامع بینالمللی هم صحبت میشد. به عنوان مثال این اواخر فیفا نیز در این باره نامهای برای فدراسیون فرستاد. در واقع ما قصد داشتیم بگوییم که چطور چنین موضوعی روی زمین مانده و کسی سراغ حل ماجرا نمیرود. مستند سکوهای صورتی نیز حول همین مسئله است. یعنی ما میخواهیم به عنوان یک نمونه بررسی کنیم که در کشور خیلی موارد میتواند به راحتی حل شود ولی این موارد به خاطر سیاسی بازی مسئولین و به خاطر اینکه کسی به فکر آنها نیست، سالها روی زمین میمانند و به قول معروف تبدیل به پاشنه آشیلی میشود درحالیکه به راحتی میتوان آنها را حل کرد ولی متاسفانه حل نمیشوند.
پس از اتفاقی که برای دختر آبی رخ داد، با راه پیدا کردن خانمها در بازی ایران و کامبوج به ورزشگاه وضعیت امیدبخشی در جامعه به وجود آمد. ساخت این مستند در شرایط کنونی که به نوعی بیشتر به محیط بد ورزشگاههای فوتبال در برخی بازیهای خاص میپردازد، برای مخاطب این نتیجه را به همراه دارد که ورزشگاه جای بدی است. آیا شما مخالف حضور بانوان در ورزشگاه هستید؟
ما نمیخواهیم مانع حق آزادی زنان شویم و طبق قانون اساسی هم به این موضوع قائل هستیم که این آزادی برای زنان هم هست اما شرایط و ایجاد زمینههای این مسئله به شدت مهم است. اگر زمینه یک مسئلهای فراهم نباشد، ما نمیتوانیم به همین راحتی بیگدار به آب بزنیم. به عنوان فیلمساز نظر من درباره این موضوع مشروط است. اگر ما میتوانیم برای زنانمان تامین امنیت کنیم و از هتک حرمت آنها جلوگیری کنیم، اشکالی ندارد، آنها هم به استادیوم بروند. ولی یکسری شرط دارد. حال سوال اینجاست که آیا این شرطها محقق میشود. بعد از پاسخ به این سوال، باید بگوییم که چه کسی باید این شرطها را محقق کند.
مستند به طور خاص به دولت اشاره میکند، در صورتی که ممنوعیت ورود خانمها به ورزشگاه به 40 سال گذشته مربوط میشود...
به هر حال متولی این موضوع دولت است. البته دستگاه شخصی نبوده و نظارتهایی هم روی این موضوعات وجود دارد، لذا باید این شرایط فراهم شود. اما یک نکتهای وجود دارد، در رسانهها مخصوصا رسانههای خارجی که به کشور فشار میآورند، این مشروط بودن را همیشه حذف میکردند. یعنی میگفتند زنها در ایران استادیوم نمیروند، به این خاطر که دستگاه حکومتی ایران با آزادی زنان مخالف است. هیچگاه به صورت شفاف نمیگفتند که علت این نرفتن چیست. از آن طرف هم رسانههای داخلی و مسئولین خود ما هم قدرت بیان این موضوع را نداشتند تا بتوانند افکار عمومی را نسبت به این موضوع توجیه کنند. اما به نظر من این فیلم سمت این موضوع رفته که اگر خانمها میخواهند به استادیوم بروند، به چه شرایطی نیاز دارد؟ و اینکه تا به حال نمیرفتند، چه دلیلی داشته است. به نظر من روشن شدن افکار عمومی در این زمینه خیلی مهم است.
بر اساس مستند شما، فرض میگیریم که شرایط فراهم نبوده و به قولی با توجه به این شرایط خانمها نباید به استادیوم بروند. ولی در این وضعیت چرا از ورود آقایان به استادیوم جلوگیری نمیشود؟
ما اتفاقا به این مطلب اشاره میکنیم، به هر حال تامین امنیت باید شکل بگیرد. در قسمتی از فیلم بخشهایی از اتفاقاتی که در استادیومهای خارجی رخ میدهد را نشان میدهیم که به تبع آن بازیها تعطیل شده و زیرساختهایی فراهم میشود. به نوعی این به معنای آن است که در این موضوع تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد.
معتقدید که چون شرایط مهیا نیست به طور کل خانمها و آقایان نباید استادیوم بروند؟
همچین صحبتی ندارم. نظرم بر این است که باید در اولین فرصت شرایط و زیرساختها برای امنیت تماشاگران چه مرد و چه زن فراهم شود. اما از طرفی هم ما نمیتوانیم جامعه خود را از حضور در ورزشگاهها منع کنیم، این کار نشدنی است اما شرایط را باید فراهم کرد.
آیا این منع باعث به وجود آمدن دخترهای آبی در جامعه نمیشود؟
اگر شرایط را فراهم نکنیم و این وضعیت را ادامه دهیم، بله، بازهم شاهد چنین اتفاقهایی خواهیم بود. یعنی ما باید شرایط را فراهم کنیم.
فراهم کردن شرایط یک پروسه طولانی است. تا فراهم شدن این وضعیت چه کاری باید انجام داد؟ آیا باید بازیها را به طور کل تعطیل کنیم یا مجددا مانع ورود خانمها به استادیوم شویم؟
به نظر من همان نمونهای که در انگلیس پیاده شده و در فیلم نشان داده میشود، نمونه خوبی است. در فیلم با توجه به اتفاقاتی که در لیگ انگلستان به وجود میآید، بازیها به طور کل متوقف میشود. یعنی اگر مسئولین ما توان برقراری امنیت برای افراد را ندارند، باید دست نگه دارند و این زیرساختها را فراهم کنند. در این موضوع مرد و زن تفاوتی ندارند.
یکی از نکات بارز این مستند نشان دادن اتفاقات ورزشگاههای فوتبال در مقطعی مشخصی همچون یکی دو سال اخیر است. در حالی که در دولت ماقبل شاهد اتفاقات به مراتب بدتری نیز بودیم. این مسئله شائبه به وجود میآورد که این اثر به صورت سفارشی از سوی جناح خاصی ساخته شده باشد؟
ما در جاهای مختلفی از فیلم از زمان گذشته هم استفاده میکنیم. به نوعی از سه چهار لیگ گذشته هم آرشیوهایی را نشان میدهیم. البته برای پرداختن به اتفاقات مختلف استادیومهای فوتبال در دهههای مختلف محدودیتهایی نداشتیم چراکه این موضوع نیاز به آرشیوهای قابل استفاده داشت که ما به آنها دسترسی نداشتیم. بر همین اساس به ۴، ۵ لیگ گذشته پرداختیم.
آرشیوهای بیشتر چرا در اختیارتان قرار نگرفت؟
از لحاظ فنی با محدودیت مواجه بودیم چراکه صداوسیما هم خیلی راضی به پخش این آرشیوها نیست. خیلی هم همکاری نمیشود که این تصاویر قدیمی از درگیریها و زد و خوردها بیرون بیاید. خوششانسی ما بود که در حین ساخت این فیلم ماجرای درگیری در اصفهان برای بازی پرسپولیس و سپاهان پیش آمد، که توانستیم در صحنه حضور داشته باشیم و دقیقا در متن فیلم هم نشسته است.
در بخشی از فیلم امکانات ایران و انگلیس در بحث استادیومهای ورزشی مقایسه شده و به صورت خیلی کوتاه به بحث بلیت فروشی اینترنتی میپردازد. پرداختن به این موضوع در برنامه 90 نیز حواشی بسیاری را به همراه داشت و جا داشت که آن موضوعات نیز در مستند گفته شود.
چون موضوع فیلم روشهای به وجود آوردن امنیت در ورزشگاهها و اینکه ایجاد زیرساخت برای تامین امنیت تماشاگران در ورزشگاه چه عنصرهایی دارد، است ما فقط عناصر تامینکننده امنیت را در فیلم میبینیم. اینکه حالا خود آنها یک مشکلاتی دارند، از قصه اصلی فیلم ما خارج بود، وگرنه خود بحث بلیت فروشی به اندازه یک دنیا حرف دارد. حق پخش بازیها، اسپانسرینگ و مواردی از این دست ازجمله آیتمهایی است که به یکدیگر متصل بوده و به تنهایی حرفهای زیادی دارد. ولی چون در مستند خط اصلی داستان ما این بود که چه شرایطی باید فراهم شود و عنصری چون امنیت را برای فراهم شدن شرایط مثال زدیم، دیگر وارد قصههای جانبی آن نشدیم. وگرنه همه این موارد به یکدیگر متصل است.
محدودیتی برای ورود به استادیوم و گزارشهای مختلفی که در بازه یکی دو ساله ساخت مستند پخش میشود، نداشتید؟
ما با توجه به اینکه چند سالی تجربه مستندسازی داریم، به همراه خبرنگاران به استادیوم میرفتیم. یعنی همه بازیها را موازی با خبرنگاران کنار زمین بودیم و تصویربرداری از بازیها در چندین و چند جلسه در استادیومهای مختلف کشور انجام شده است. به نوعی با لباس خبرنگاری و به صورت قانونی کارهای مربوط به استادیوم را انجام دادیم. البته همکاری خیلی خوبی هم با ما صورت نگرفت.