موسس و سرپرست گروه موسیقی «اُبَد» مطرح کرد:
«اُبَد» به فرمولها و قوانین نانوشتهای برای رنگآمیزی و لحنهای موسیقی دست یافته/ موسیقی سنتی کتابیست که بسته شده و خروارها خاک روی آن نشسته است
کشورپژوه درباره نگاه مسئولان به موسیقی «راک» گفت: برای پرداختن به این موضوع باید گفتمان و تعاملی میان فعالان و مسئولان صورت گیرد. واقعیت این است که مسئولان مخاطب سبکهایی چون راک نیستند؛ اینکه مثلا بلیت بخرند و به تماشای کنسرت بنشینند تا ببیند قضیه از چه قرار است و فلان سبک یعنی چه. این اتفاق نمیافتد. بنابراین میتوان گفت آن ارتباط لازم از همان ابتدا شکل نمیگیرد تا در ادامهاش تعاملی ایجاد شود. زمانی که چنین رویهای وجود ندارد ما نیز نمیتوانیم بگویم که سبک مورد نظر چیست و مفهومشش چیست و چه اِلِمانهایی دارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، با آنکه موسیقی دستگاهی و مقامی از تنوع و پتانسیل بسیار بالایی برخوردار است، اما وجود گونههای غربی و وارداتی را نیز نمیتوان نادیده گرفت. بخصوص اینکه وجود اینترنت و عمومیت یافتن آن در میان تمام اقشار جامعه، گستردگی جهان امروز را تا حد دهکدهای کوچک محدود کرده و همین موضوع ورود و شنیده شدن آثار اروپایی و آمریکایی را به اتفاقی لاجرم تبدیل کرده است. از طرفی سلیقه و خواستِ مخاطبان امروز موسیقی با وجود تنوع تولید آثار و وجود ریتمها و کوبشها و زرق و برق پرطمطراق موسیقی پاپ و کنسرتها به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و به شدت تنزل یافته است.
اگر به لیست ماهانه و سالانه کنسرتها نگاهی بیندازیم با کمتر موسیقیدان و گروهی مواجه خواهیم شد که در سبکهای غیر از پاپ (و گاه سنتی) به اجرای اثر بپردازند. در زمینه تولید آلبوم نیز به دلیل عدم وجود قانون کپیرایت، تبلیغات مجازی و نشرهای اینترنتی، فعالیتهای تولیدی در این زمینه تقریبا به صفر رسیده و به ندرت میبینیم که خواننده یا نوازندهای مجموعه آثارش را به صورت فیزیکی روانه بازار کند، مگر تعدادی معدود که آنها نیز از حمایتهای کلان دولتی یا خصوصی برخوردارند.
«راک و متال» و زیر شاخههای آن، «بلوز»، «کانتری»، «رپ»، جز سبکهایی هستند که همواره مورد توجه نسل جوان بودهاند و این درحالی هست که مسئولان و متولیان فرهنگی کشور به طور کلی با این سبکها و ژانرها موافق نیستند و همین محدودیتها در نحوه حمایتها و صدور مجوزها اشکالاتی را ایجاد کرده است، تا آنجا که حال برخی از فعالان سبکهای مذکور عطای فعالیت فرهنگی و هنری را به لقایش بخشیدهاند.
اما با وجود تمام مخالفتها، هستند اشخاصی که به صورت انفرادی یا گروهی به تولید و آثار اجرای سبکهایی چون «راک» و «رپ»، «جز» و «بلوز» میپردازند. برخی از این افراد به صورت زیرزمینی فعالیت میکنند و گاه اجراهای خیابانی را مدنظر دارند. برخی دیگر نیز گاه با انتشار آلبوم یا حضور در جشنوارهها، آثار خود را به مخاطبان ارائه میدهند.
«اُبَد» یکی از گروههایی است که تلاش دارد با تولید و ارائه آثار باکیفیت در قالب آلبوم و حضور در جشنوارهها نظر مخاطبان موسیقی راک و جز را به خود جلب کند که البته در زمینه تاحدودی موفق عمل کرده است. گروه «اُبَد» سال گذشته در جشنواره موسیقی فجر نیز حضور داشت و اجراهایش مورد استقبال مخاطبان و موسیقی دوستان قرار گرفت.
حمیدرضا کشورپژوه (موسیقیدان، آهنگساز و نوازنده ساکسیفون) موسس و سرپرست گروه «اُبَد» است که درباره شیوه فعالیت گروهش میگوید: در شرایط فعلی که موسیقی وضعیت خوبی ندارد و اغلب آثار سطحی، بیمحتوا و بیمایه هستند من و اعضای گروه «اُبَد» تلاش و سعیمان این است تا آنجا که میتوانستیم و میتوانیم برعکس جریان فعلی و آنچه وجود دارد، پیش برویم. همواره تلاش کردهایم تا نسبت به تولید و اجرای آثار وسواسمان را رعایت کنیم. تا آنجا که بتوانیم برای ارائه آثار باکیفیت تلاش میکنیم و در عین حال تلاشمان این است که مخاطبان خود را پیدا کنیم و بر تعداد آنها بیفزاییم. این را هم میدانیم که طبیعا نمیتوانیم مخاطبان زیادی داشته باشیم.
همانطور که میدانید موسیقی «راک» در ایران همیشه با مخالفت و محدودیتهای متعدد مواجه بوده، با این حال شما و اعضای گروه «اُبَد» سالهاست به صورت قانونی و با مجوز در این زمینه فعالیت میکنید. کمی از حساسیتهایی که نسبت به مقوله «راک» وجود دارد، بگویید.
یادم هست حدود ده سال پیش برخی از آموزشگاهها به اجراهای آموزشی پژوهشی میپرداختند. در آن مقطع ما هنوز گروهی نداشتیم و به نوعی جزو مخاطبان موسیقی بودیم و میرفتیم و اجراهای کوچک موجود را میدیدیم. درباره مشکلاتی که گفتید نیز باید بگوییم گویا بیشترین مشکل نام و واژه «راک» است. مثلا آن زمان که قرار بود فرم ثبتنام و شرکت در جشنواره را پرکنیم، به ما گفتند برای تکمیل مشخصات از واژه «راک» استفاده نکنید و ننویسید «راک»! ما نیز از اسمی تلفیقی استفاده کردیم و ننوشتیم «راک». پس از این اتفاق متوجه شدم که اگر از واژه «راک» استفاده نشود، حساسیتی ایجاد نخواهد شد؛ بخصوص درباره موسیقی گروه ما که بیکلام و بر اساس ساز است. از طرفی موسیقی و آثاری که گروه «اُبَد» به آنها میپردازد فاقد آن خشونتهای مرسوم در «کرشمتال» است. همانطور که گفتم موسیقی ما بیکلام است. موسیقی مدنظر ما «راک»ی است که با «جز» تلفیق شده و در دنیا آن را با نام «فیوژن» میشناسند.
زمانی که میگوییم مشکل اصلی متولیان با واژه «راک» است به این معناست است که آنها از چنین سبکهایی درک درستی ندارند. فعالان معدود راک و زیرشاخههای آن برای ارتقای سطح دانش و اطلاعات مسئولان در جهت درک بهتر این سبکها چه کردهاند؟
برای پرداختن به این موضوع باید گفتمان و تعاملی میان فعالان و مسئولان صورت گیرد. واقعیت این است که مسئولان مخاطب سبکهایی چون راک نیستند؛ اینکه مثلا بلیت بخرند و به تماشای کنسرت بنشینند تا ببیند قضیه از چه قرار است و فلان سبک یعنی چه. این اتفاق نمیافتد. بنابراین میتوان گفت آن ارتباط لازم از همان ابتدا شکل نمیگیرد تا در ادامهاش تعاملی ایجاد شود. زمانی که چنین رویهای وجود ندارد ما نیز نمیتوانیم بگویم که سبک مورد نظر چیست و مفهومش چیست و چه اِلِمانهایی دارد و اینکه، در چنین شرایطی، نمیتوان فهمید که چه موارد و دلایلی باعث شدهاند تا مسئولان نسبت به سبکی چون «راک» موضع داشته باشد.
گروه «اُبَد» چه سالی تاسیس شد و به لحاظ چیدمان اعضا چه وضعیتی دارد؟
گروه ما از سال 1392 فعال است. اولین اجرای ما در تهران بود و به اتفاق اعضای گروه در یک کافه به اجرا پرداختیم. فعالیتهایمان ادامه داشت تا اینکه سال 1394 در برج آزادی کنسرت برگزار کردیم و سپس در فستیوالهای دیگری نیز حضور یافتیم. پس از اولین اجرا در برج آزادی دو، سه بار ترکیببندی گروه تغییر کرد تا در نهایت به چیدمان و ترکیب امروز رسیدیم.
برای کسب مجوز فعالیت با مشکلاتی مواجه بودید؟
با آن سختیها و دشواریهای مرسوم، خیلی درگیر نشدیم؛ زیرا موسیقی ما بیکلام است و اصلا برای راحتتر بودن فعالیتها و اجراهایمان خواننده را حذف کردیم. همین بیکلام بودن باعث شد برای دریافت مجوز فعالیت و اجراها با مشکل خاصی مواجه نباشیم. کلا تا به حال برای برگزاری کنسرتها و اجراها در زمینه اخذ مجوز با مشکل مواجه نبودهایم.
پرداختن به موسیقی بیکلام در شرایطی که خوانندهسالاری و تنوع آثار با کلام در سبکهای مختلف بسیار رایج و مورد توجه است به لحاظ جذب مخاطب و شنونده کار سختی نیست؟
اصولا مشکلی که در موسیقی بیکلام وجود دارد و ما نیز با آن مواجهیم، این است که جامعه مخاطبان آن، جامعه بزرگی نیست و همین موضوع باعث میشود که فعالان این عرصه نتوانند به طور دائم اجرا داشته باشند.
یکی دیگر از مشکلات موجود، عدم اختصاص سالنهای کنسرت به فعالان «راک» و «جز» و دیگر گونههاست. این محدودیت یا شاید تبعیضها در جشنوارهها نیز وجود دارد. به طور مثال در آخرین دوره از جشنواره موسیقی فجر تنها سالن برج آزادی در اختیار شرکتکنندگان عرصه راک قرار گرفته بود که باعث شد اجراهای خوب و کمنظیر از دید و توجه مخاطبان به دور بماند، زیرا همان یک سالن نیز از مرکز شهر به دور بود. همه اینها در حالی است که تقریبا تمام سالنهای اصلی پایتخت در اختیار خوانندگان موسیقی پاپ است.
موضوعی که تقریبا در تمام دنیا وجود دارد، این است که سبک پاپ به سیستم سرمایهداری و حکومتی وصل است و طی این روند مسیر خودش را پیدا میکند. حال اگر قرار باشد آن سرمایه موجود چرخش بیشتر و گستردهتری داشته باشد، خواه ناخواه سبک پاپ نیز راه خودش را در میان حکومتها باز خواهد کرد. در تمام کشورها برای موسیقی پاپ و اجرای فعالان آن سالنهای بزرگ درست میکنند و تمام زیرساختها به واسطه همان پول و رویه اقتصادی و حمایتهای دولتی و حکومتی به وجود خواهد آمد. سوال شما مرا به یاد موضوعی انداخت. من همیشه موسیقی و تئاتر را با هم مقایسه میکنم. به این فکر میکنم که چطور طی چندسال اخیر، سالنهای بزرگ و کوچک بسیاری برای اجرای تئاتر درست شده و همچنان به تعداد آنها افزوده میشود. چرا چنین اتفاقی برای موسیقی رخ نمیدهد؟ نمیگویم فقط برای موسیقی، اما این روند باید برای موسیقی نیز اتفاق میافتاد.
به نظرتان دلیل این کاستی چیست؟
مسئله این است که کلا نام موسیقی برای کسی که میخواهد به عنوان تهیهکننده یا حامی بودجه زیادی را هزینه آن کند، دلهرهآور است. میتوان گفت موسیقی هنری است که به نوعی مشکلساز بوده و همان مشکلات بر روند فعالیت فعالان آن تاثیر گذاشته و در نهایت سرمایهگذاران را نیز دچار تردید کرده است. مثلا اخیرا متوجه شدم چند کافه کوچک که اختصاصا در زمینه موسیقی فعالیت میکنند، با مشکل پلمپ شدن مواجه شدهاند، درحالیکه اجراهایشان مورد دار نبود. چنین اتفاقاتی سرمایهگذاران را دچار تردید میکند و باعث میشود بودجهشان را برای موسیقی صرف نکنند. تا زمانی که سرمایهگذاران پا به عرصه نگذراند موسیقی گسترش نخواهد یافت. تئاتر ما با چنین مشکلاتی مواجه نیست. تئاترهایی را دیدهام و تعجب کردهام که چگونه مجوز گرفتهاند. منظورم کیفیت و بد یا خوب بودن آن آثار نیست. منظورم عبور از خط قرمزهاست. این رویه در موسیقی به هیچوجه وجود ندارد. بعید میدانم تا سالها بعد مشکلاتی که دربارهشان توضیح دادم حل شود. زیرا ایجاد محدودیتها و مثلا بسته شدن برخی امکان که به موسیقی توجه دارند همواره وجود دارد. اتفاقی که چندی پیش برای فعالان موسیقی خیابانی رخ داد و صفحههات مجازی آنها را بستند نیز یکی دیگر از مشکلات موجود است. یا اینکه اجراهایی با مخاطبان زیر صد نفر احتیاج به اخذ مجوز خاصی ندارند که اخیرا شنیدم گفته شده آنها نیز باید مجوز دریافت کنند. همه این اتفاقات نحوه فعالیت ما را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
هدف اصلی گروه «اُبَد» در زمینه تولید محتوا در ابتدا چه بود و حال به چه شکل است و به طور کلی در زمینه قطعات و آثار با چه نگاه و منظری پیش رفتید که در نهایت به تلفیقی از راک و جز رسیدید؟
من و اعضا در واقع به این فکر نکردهایم که میخواهیم چه کنیم. به هر حال در ابتدا دیدگاه هنر برای هنر وجود داشته و دارد؛ اما نمیتوانم بگویم همیشگی است. قضیه این است که در موسیقی جریانی وجود دارد که ما از آن حس خوبی نمیگرفتیم. آثار پاپ و حتی راکهایی که اجرا میشدند حس خوبی به ما نمیدانند.
در نهایت چگونه در زمینه فرم و محتوا یا سبک و سیاق فعلی رسیدید؟
ماجرای رسیدن به سبک و سیاق فعلیمان این بود که تعدادی موزیسین آمدند و گفتند «راک» از منظر موسیقایی به عمق موسیقی «جز» نرسیده است. آنها میگفتند درست که «راک» گونهای اعتراضی است اما از نظر وجود اِلِمانهای موسیقی آنطور که باید پرمغز نیست. آن افراد آمدند و اِلِمانهای جز و کلاسیک را ترکیب کردند و آنها را در موسیقی «راک» مورد استفاده قرار دادند. طی این روند سبکی به وجود آمد که «پراگسیو راک» نام دارد.
«پراگرسیو راک» چیست و چه ویژگیهایی دارد و نگاه شما و اعضای گروهتان به آن چیست؟
موسیقی در سبک «پراگرسیو راک» بسیار پیچیده و غیرقابل پیشبینی است. قطعات در «پراگرسیو راک» به لحاظ زمانی طولانی هستند. بهطور کلی این سبک ویژگیهایی دارد که درک آنها را سخت میکند و اصطلاحأ گونه راحتی نیست و به نظر من رفتاری ضد جریان است.
با این تفاسیر برای درک بهتر این سبک چه کردید؟
در شرایط فعلی که موسیقی وضعیت خوبی ندارد و اغلب آثار سطحی، بیمحتوا و بیمایه هستند من و اعضای گروه «اُبَد» تلاش و سعیمان این است تا آنجایی که میتوانستیم و میتوانیم برعکس جریان فعلی و آنچه وجود دارد، پیش برویم. همواره تلاش کردهایم تا نسبت به تولید و اجرای آثار وسواسمان را رعایت کنیم. تا آنجا که بتوانیم برای ارائه آثار با کیفیت تلاش میکنیم و در عین حال تلاشمان این است مخاطبان خود را پیدا کنیم و بر تعداد آنها بیفزاییم. این را هم میدانیم که طبیعا نمیتوانیم مخاطبان زیادی داشته باشیم.
با توجه به محدودیتهای موجود در زمینه جذب مخاطبان چگونه عمل کردهاید؟
تصورم این است که مخاطبان خودمان را پیدا کردهایم. اتفاقی که با آن مواجه شدیم جالب بود؛ مدتی قبل، در یکی از کنسرتهایمان در شهر رشت که اتفاقا اجرایی کوچک بود، طی گفتگویی که با برخی مخاطبان داشتیم، متوجه شدم که آنها از موسیقی «راک» و آنچه ما اجرا کردیم، اطلاعات زیادی نداشتند، اما با اینحال شدیدا جذب آن شده بودند.
آنچه که موسیقی گروه «اُبَد» را برای مخاطبان شنیدنی کرده چیست؟ منظور این است که آثار تولید و اجرا شده توسط شما و اعضای گروه چه ویژگیهایی دارد که آنها را نسبت به دیگر آثار مشابه منحصر به فرد کرده است؟
ببینید، همه مخاطبان ما ایرانی نیستند و بخشی از آنها را غیر ایرانیها تشکیل میدهند. آنها زمانی که آثار ما را گوش میدهند با طعمی مواجه میشوند و آن چیزی را میشنوند که در آثاری که در سبک ما توسط هنرمندان خارجی تولید میشوند، نیست. میتوان گفت چیزی وجود دارد که آثار ما را به هویت و اصل بودن نزدیک میکند و این هویت یکی از مهمترین دغدغههای ماست.
منظورتان از هویت موسیقی ایرانی چیست؟
درست است که «راک» و «جز» را تلفیق میکنیم اما اینجا و موسیقی اینجا چه؟ ما خودمان نیز موسیقی داریم که به زبان ساده از آن لذت میبرم و احساس خوبی دریافت میکنم.
منظورتان موسیقی سنتی است؟
بله موسیقی سنتی و حتی قدیمیتر از گروه و دار و دسته «چاووش». به هرحال موسیقی ما بکر است و میتوان گفت هیچگاه از آن استفاده درستی نشده و توسعه نیافته است. مانند کتابی که بسته شده و خروارها خاک روی آن است. کاری که مدنظر ماست این است که برخلاف بسیاری که مستقیم به سراغ ایده میروند، عمل کنیم. طی فرمتی که به آن رسیدهایم و گونهای بین «راک» و «جز» است به صورت مستقیم ریتمی را برنمیداریم و مستقیمأ موتیفی را مورد استفاده قرار نمیدهیم.
در این میان نگاهتان به موسیقی سنتی چیست؟ منظور این است که شما در ابتدا فلان دستگاه و گوشه یا فلان اثر متعلق به یکی از آهنگسازان یا خوانندگان سنتی را انتخاب میکنید و از آن ایده میگیرید و بسطش میدهید؟
من و دیگر اعضای گروهمان هیچکدام در زمینه موسیقی سنتی و دستگاهی فعالیت نکردهایم و به صورت تخصصی و فنی آن را فرانگرفتهایم. این نگاه و ایده گرفتن از موسیقی سنتی به نوعی بازتاب تمام آثاری است که از بچگی آنها را گوش دادهایم یا شنیدهایم. مثلا اذان یا حتی دعایی که از تلویزیون یا رادیو پخش میشده بر هوش شنیداری ما تاثیر داشته است. همه آن شنیدهها در ذهن، گوش و ناخودآگاهمان هست. در بسیاری مواقع پس از اجراها و سولونوازیها برخی مخاطبان نزد من آمدهاند و گفتهاند تو داشتی با ساکسیفون «شوشتری» مینواختی یا «دیلمان» میزدی! من در جواب میگویم نمیدانم مواردی که میگویید چیست و آنچه نواختهام و شنیدهاید بر اساس حسی بوده که من طی تجربیاتم به آنها رسیدهام. میتوانم بگویم من و اعضای گروهم به فرمولها و قوانینی نانوشته رسیدهایم که در رنگآمیزی و لحنهایمان مورد استفاده قرار می گیرد و به همین دلیل نمیتوانم تعریفی غیر فنی به شما ارائه دهم. اصولا به این نوع موسیقی کارگاهی میگویند، طی این روند، مثلأ، تمی توسط یکی از اعضا پیشنهاد میشود و باقی اعضا در استودیو که همان کارگاه است به اتود زدن و امتحان ایدهها میپردازند تا در نهایت به نتیجهای مطلوب برسند. طی فعالیت و تولید کارگاهی عموما خروجی از دل گروه بیرون میآید و به فرد تعلق ندارد و نمیتواند توسط یک نفر خلق شود.
واژه «اُبَد» به چه معناست؟
در واقع این واژه معنای خاصی ندارد و تهی از معناست. نامی فرانسوی را برای گروه انتخاب کرده بودیم که «aubade» نوشته میشد و «اُباد» خوانده میشد. یکی از معناهای این واژه «صبح هنگام اجرا کردن موسیقی مقابل پنجره خانه کسی بود» این اسم خیلی عجلهای انتخاب شده بود و بعد متوجه شدیم که خیلی آن را دوست نداریم. اما از آنجایی که کنسرت و تک آهنگ «کاروان» ما را با این نام میشناختند این نام را برگزیدیم. سپس هجی آن را تغییر دادیم و معنایش را از آن گرفتیم و اینگونه شد که نام «اُبَد» را برای گروهمان انتخاب کردیم.
از آثار و اجراهای جدید گروهتان چه خبر؟
اخیرا آلبوممان را ضبط کردهایم و به دنبال انتشاراتی هستیم که آن را روانه بازار کنیم. در ایران یک انتخاب داریم و آن نیز نشر «هرمس» است که گونههای خاصی از موسیقی را حمایت میکند. با مسئولان این نشر صحبتهایی شده است. به جز این، تلاشمان این است که «لیبل» غیرایرانی پیدا کنیم. این اتفاق اگر رخ دهد، چند ویژگی خواهد داشت. اول اینکه بر کم و کیف اجراهای ما تاثیر میگذارد زیرا به هرحال گروه «اُبَد» گروه استیج است و باید مدام در حال اجرا باشد. زیرا آنطور که باید تولید آلبوم نداریم و حتی اگر این امکان وجود داشته باشد نمیتوان به فروش آن امیدی داشت. در شرایط فعلی حتی اگر تمام نسخههای آلبوم فروخته شوند نیز فقط هزینه تولید بازخواهد گشت. با وجود محدودیتها در برگزاری کنسرت، تلاشمان این است که در شهرهای دیگر نیز کنسرت برگزار کنیم و اگر این اتفاق نیز بیفتد بازهم کم است. باید این قابلیت وجود داشته باشد که گروههایی چون «اُبَد» به اجراهای برونمرزی نیز بپردازند.