ایلنا گزارش میدهد؛
عدم دسترسی به شبکههای اجتماعی باعث ضرر مالی گسترده نمایشها شده است
طی سالهای اخیر، تبلیغات گروههای تئاتری از شکل سنتی فاصله گرفته و بیش از هر چیز به اینستاگرام و تلگرام متکی بوده است. در پی قطع ناگهانی اینترنت و تعطیلی یک هفتهای شبکههای اجتماعی، بحران تبلیغات و در پی آن، بحران نبود تماشاگر، دامن صدها تئاتر را گرفته است. در بروز بحرانهای سراسری اینچنینی در کشور، گروههای تئاتری چگونه باید بدون تبلیغات، اجرایشان را همچنان استوار نگاه دارند و از فروپاشی گسترده اقتصاد تئاتر جلوگیری کنند؟ آیا وزارت ارشاد و ادارهکل هنرهای نمایشی راهکارهایی را برای حمایت از خانواده تئاتر در این بحرانها مدنظر دارند؟
به گزارش خبرنگار ایلنا، با بروز ناآرامیهای سراسری در کشور پس از افزایش قیمت بنزین، اینترنت قطع و با اختلال مواجه شد و از روز شنبه (۲۵ آبان) تا امروز (جمعه ۱ آذر) شبکههای اجتماعی و پیامرسان از جمله اینستاگرام قطع بودهاند. اتفاقی که تئاتر کشور را با بحران تبلیغات روبهرو کرد. طی سالهای اخیر، تبلیغات گروههای تئاتری از شکل سنتی فاصله گرفته و بیش از هر چیز به اینستاگرام و تلگرام متکی بوده است. عکس، پوستر، تیزر و حتی لینک مستقیم به صفحات فروش بلیت نمایشها از طریق پست و استوریهایی انجام میشد که نهتنها هزینههای به مراتب کمتری برای گروه نمایشی داشت، بلکه جای چاپ و توزیع هزاران هزار برگه کاغذی پوستر، تراکت و بروشور را هم میگرفت که برای بسیاری از دوستداران محیطزیست اتفاقی فرخنده محسوب میشد. اما در پی قطع ناگهانی اینترنت و تعطیلی یک هفتهای شبکههای اجتماعی، بحران تبلیغات و در پی آن، بحران نبود تماشاگر، دامن صدها تئاتری که در سراسر کشور روی صحنهاند را گرفته است. مدیرعامل سایت «تیوال» در گزارشی که روز چهارشنبه (۲۹ آبان) در خبرگزاری ایلنا منتشر شد از کاهش ۷۰ درصدی فروش بلیت در این وبسایت خبر داد که از مهمترین مراجع فروش اینترنتی بلیت تئاتر محسوب میشود؛ مدیران دو تماشاخانه خصوصی «عمارت نوفللوشاتو» و «تئاتر مستقل تهران» نیز از افت محسوس تماشاگران تئاترهای این سالنها، ضررهای مالی قابل توجه نمایشها و تصمیم گروهها به تعطیلی موقت یا کامل نمایشهایشان به دلیل از دست رفتن تمامی امکانهای تبلیغاتیشان گفتند. حالا سوال این است که در بروز بحرانهای سراسری اینچنینی در کشور و پیامدهای غیرمنتظرهاش، گروههای تئاتری چگونه باید بدون تبلیغات، اجرایشان را همچنان استوار نگاه دارند و از فروپاشی گسترده اقتصاد تئاتر جلوگیری کنند؟ آیا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهعنوان متولی اصلی فرهنگ و هنر و همچنین ادارهکل هنرهای نمایشی راهکارهایی را برای حمایت از خانواده تئاتر در این بحرانها مدنظر دارند؟ راهکارهایی تبلیغاتی که صرفا متکی به فضای مجازی نباشند و خانواده فرهنگ و هنر بتوانند از فضای شهری و امکانات تبلیغاتی دولتی هم با صرف هزینههای اندک استفاده کنند. برای بررسی این مساله و نقش فضای مجازی در تبلیغ نمایشها با مسعود دلخواه، عباس غفاری و مرتضی اسماعیلکاشی که این روزها (به ترتیب) نمایشهای «هیچ چیز جدی نیست» را در سالن استاد سمندریان مجموعه ایرانشهر، نمایش «سگدو» در سالن سایه مجموعه تئاتر شهر و «پنجاه، پنجاه» را در تماشاخانه هیلاج روی صحنه دارند، گفتگو کردیم.
تبلیغ بدون فضای مجازی، اصلا برای تئاتر امکانپذیر نیست؛ تماشاگران تئاتر با قطع شدن شبکههای اجتماعی اصلا از جزئیات اجراهای شهر تهران خبر ندارند
مسعود دلخواه (کارگردان و مدرس تئاتر) در گفتگو با ایلنا، با تاکید بر اینکه شرایط اجتماعی کنونی، قطعی اینترنت و شبکههای اجتماعی آسیبی جدی به فعالیتهای فرهنگی و هنری وارد کرده، تصریح میکند: «در این یک هفته امکان اطلاعرسانی گروههای نمایشی به صفر رسیده است؛ بنابراین همه گروههای تئاتری از این ماجرا آسیب دیدهاند بهطوریکه بعضی از آنها به دلیل نبود تماشاگر اجرایشان را دستکم تا روز یکشنبه هفته آینده (۳ آذر) تعطیل کردهاند. البته ما به اجرا ادامه میدهیم چون با اینکه تعداد تماشاگرانمان به یکسوم رسیده اما به احترام همین چهل، پنجاه نفری که بلیت خریدهاند باید روی صحنه برویم.»
این کارگردان تئاتر که این روزها «هیچ چیز جدی نیست» را در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه دارد، یادآور میشود: «ما اینجا دو نوع آسیب داریم؛ یکی آسیب اقتصادی است که بهطور مستقیم به تهیهکننده وارد میشود و دوم آسیب معنوی و افت روحیه بازیگران است که در نتیجه کاهش چشمگیر تعداد تماشاگر در سالن اتفاق میافتد. ما تصمیم گرفتهایم حتی با وجود یک تماشاگر در سالن، ذرهای از کیفیت کار نکاهیم اما واقعیت این است که حضور تماشاگر در سالن بازیگر را سر ذوق میآورد.»
دلخواه با تاکید بر اینکه «تبلیغ بدون فضای مجازی، اصلا برای تئاتر امکانپذیر نیست» خاطرنشان میکند: بعد از این اتفاقها، دادهایم ۱۰ هزار تراکت برایمان چاپ کنند که از این طریق مخاطب را به تئاتر دعوت کنیم چون تماشاگران تئاتر با قطع شدن شبکههای اجتماعی اصلا از جزئیات اجراهای شهر تهران خبر ندارند.»
با از کار افتادن شبکههای اجتماعی، دیگر تبلیغاتی در کار نیست. چون در شهر جای و جایگاهی برای تبلیغات تئاتر نداریم که بخواهیم پوستر بچسبانیم یا گروه تئاتری پولی ندارد که بخواهد هزینههای گزاف اجاره بیلبورد شهری را بپردازد
عباس غفاری هم که این روزها نمایش «سگدو» به کارگردانی او در سالن سایه مجموعه تئاترشهر روی صحنه است، به ایلنا میگوید: «قطعی اینترنت در این چند روز نه تنها روی نمایش من، که بر فروش تمام تئاترها و حتی کنسرتها و فیلمها اثر منفی و جدی گذاشته است. بهطوریکه برخی از تئاترها اجرایشان را به تعویق انداختند و آنها که روی صحنه بودند تصمیم به تعطیلی ادامه اجرا گرفتند.»
غفاری از دورهای یاد میکند که در نبود شبکههای اجتماعی، تبلیغات و فروش تئاتر به شکل سنتی انجام میشد و میگوید: «تماشاگر پوستر یک نمایش را میدید و میآمد دم گیشه بلیت میخرید؛ اما الان این دورهها گذشته و با به رشد فضای اینترنتی، نوع تبلیغات و حتی فروش بلیت تغییر کرده است و مخاطب برای اینکه بداند در کدام سالن، چه نمایشی اجرا میشود به فضای مجازی و سایتهای فروش بلیت مراجعه میکند.»
به گفته این کارگردان تئاتر، «در یک هفتهای که با قطعی اینترنت و از دسترس خارج شدن شبکههای اجتماعی روبهرو بودیم، برخی از سایتهای بلیتفروشی نتوانستند کار کنند و با اختلال مواجه بودند؛ از طرف دیگر با از کار افتادن شبکههای اجتماعی، دیگر تبلیغاتی در کار نیست. چون در شهر جای و جایگاهی برای تبلیغات تئاتر نداریم که بخواهیم پوستر بچسبانیم یا گروه تئاتری پولی ندارد که بخواهد هزینههای گزاف اجاره بیلبورد شهری را بپردازد.»
غفاری با اشاره به اینکه برای یک روز اجاره بیلبوردهای شهری باید میلیونها تومان بپردازید، به تجربه خودش در این چند روز برای استفاده از فرصت تبلیغات شهری اشاره کرده و تصریح میکند: «از طریق سازمان زیباسازی اقدام کردم که موافقت کردند تابلوی شهری رایگان در اختیارم قرار دهند؛ با این همه از من ۵ میلیون تومان برای هزینههای چاپ و نصب خواستند. میدانید که پرداخت این هزینهها هرچقدر هم اندک باشد، باز برای گروههایی مثل ما که تهیهکننده و سرمایهگذار ندارند بسیار دشوار است. گروههایی مانند ما از پس هزینه این بیلبوردها برنمیآیند و برای همین این بخش تبلیغات هم از تئاترها گرفته شده است. در نتیجه چند جوره ضرر میکنیم؛ نه میتوانیم تبلیغات داشته باشیم و نه فروش بلیت.»
او با تاکید بر اینکه اتفاقهایی مانند آنچه در این یک هفته رخ داد، به کلیت تئاتر ضربه میزند، اظهار امیدواری میکند: «کسانی که تصمیمگیر هستند و مسئولیت تئاتر را به عهده دارند، برای بهبود این شرایط فکر عاجلی کنند. چون تنها درآمد اهالی تئاتر از همان فروش اندک گیشه است که در این چند روز با قطعی اینترنت به شدت کاهش یافته و حتی به صفر رسیده است.» و ادامه میدهد: «اگر قطعی اینترنت ادامه یابد، مطمئن باشید سالنهای خصوصی و حتی دولتی دیگر نمیتوانند به فعالیتشان ادامه دهند. چون همین الان هم بسیاری از تئاترها در سالنهای خصوصی و حتی دولتی اجرایشان را به دلیل نبود تماشاگر تعطیل کردهاند.»
تا زمانی که دسترسی به اینترنت نباشد مخاطب از تمدید نمایش ما مطلع نمیشود
مرتضی اسماعیلکاشی کارگردان و بازیگر تئاتر هم به ایلنا از آسیبی میگوید که قطعی اینترنت و شبکههای اجتماعی در این یک هفته به اقتصاد تئاتر وارد کرده است و تاکید میکند: «من مدتهاست که برای تبلیغ هیچ کدام از نمایشهایم، پوستر و تراکت چاپ نمیکنم؛ یعنی آن شکل تبلیغات سنتی را مدتهاست کنار گذاشتهام.»
این طراح و کارگردان که این روزها نمایش «پنجاه، پنجاه» را در تماشاخانه هیلاج روی صحنه دارد، میگوید بلیتهای شبهای آینده این نمایش از قبل پیش فروش شدهاند اما برای باز کردن روزهای جدید فروش بلیت، هیچ راه اطلاعرسانی پیشرو ندارند؛ به گفته اسماعیلکاشی تا زمانی که نتوانند به شبکههای اجتماعی دسترسی داشته باشند برای انتشار تیزرها و اعلام فروش روزهای جدید، نمیتوانند تصمیمی بگیرند که اجرا را ادامه دهندیا نه؟
تغییر شکل اطلاعرسانی تئاتر، از چاپ گسترده اقلام تبلیغات کاغذی به شبکههای اجتماعی، در این سالها علاوه بر ارتباط سریعتر با مخاطب، آسیبهای محیطزیستی را هم کاهش میداد؛ در این مدت، گروههای نمایشی و مخاطبان تئاتر هم به تبلیغات فضای مجازی عادت کردند و دیگر بازگشتن به شکل تبلیغات سنتی برای انتشار خبرها و دریافت اطلاعات اجرا برایشان دشوار است؛ در شرایطی مانند امروز که اینترنت و شبکههای اجتماعی به شکل غیرمنتظرهای از دسترس خارج میشوند، گروههای تئاتر چه باید بکنند؟
مرتضی اسماعیلکاشی در پاسخ به این سوال میگوید: «حقیقت این است که خود ما هم تاکنون هیچ راهحلی برای این موضوع پیدا نکردهایم و منتظریم ببینیم چه اتفاقی میافتد تا تصمیم بگیریم. مواد تبلیغاتی ما از قبل آماده شده اما امکان استفاده از آنها را نداریم برای همین تا زمانی که دسترسی به اینترنت نباشد مخاطب از تمدید نمایش ما مطلع نمیشود.»
چون چنین بحرانی بسیار ناگهانی بود احتمالا هیچکس ایده کاربردی برای برون رفت از آن ندارد
این کارگردان تئاتر در پاسخ به اینکه در چنین شرایطی که کسی آمادگی مواجهه با این مساله را نداشت، دولت و شهرداری چه کمکی میتوانند به تئاتر کنند، میگوید: «پیش از آنکه بخواهیم به الزام دولت در کمک به «عرضه تئاتر» بیاندیشیم باید نگاه کنیم که این حمایت در مرحله «تولید» تئاتر چگونه است؟ نیاز به حمایت همیشه بوده اما معتقدم در وهله اول، این حمایت مالی باید در مرحله تولید از نمایشها شکل بگیرد.»
اسماعیلکاشی با تاکید بر اینکه «هیچ وقت به این قضیه فکر و در نتیجه برای مواجهه با آن راهکاری پیشبینی نشده بود» میگوید: چون چنین بحرانی بسیار ناگهانی بود احتمالا هیچکس ایده کاربردی برای برون رفت از آن ندارد.»
وظیفه اساتید دانشگاه میتواند این باشد که به دانشجویانشان بگویند هنوز چراغ تئاتر روشن است و گروهها با زحمت و سختی، شعله تئاتر را روشن نگه میدارند و بهجای اینکه تئاترشان را تعطیل کنند و به خانهشان بروند، به کار ادامه میدهند
مسعود دلخواه هم با تاکید بر اینکه در چنین شرایطی وظیفه بسیار مهمی متوجه مسئولان هنری و فرهنگی است، میگوید: «کما اینکه در این چند روز موضوعی را بهطور کتبی با مدیریت مجموعه ایرانشهر و شورای سیاستگذاری آن مطرح کردم که باید فکری کنند و بخشی از بار و مسئولیت این آسیب را به دوش بگیرند. بهطور مثال، اگر نمایشی مجبور است یک هفته تا ۱۰ روز اجرایش را تعطیل کند تا وضعیت اینترنت و شبکههای اجتماعی بهسامان شود، سالن هم چند روزی به گروه فرصت دهد یا به همان تعداد روز، اجرا را تمدید کند تا خسارت وارد شده به گروههای نمایشی جبران شود. به نظر من ادارهکل هنرهای نمایشی هم وظیفه دارد جلوی آسیب جدی بیشتر به گروهها را بگیرد تا این زیان مالی به نوعی جبران شود. چون این شرایط خارج از کنترل هنرمندان است.»
دلخواه در پاسخ به این سوال اساسی که برای برونرفت تئاتر از چنین بحرانی، چه باید کرد؟ با تاکید بر اینکه «باید تعدادی بیلبورد رایگان در اختیار گروهها قرار گیرد» میگوید: «شهرداری و ادارهکل هنرهای نمایشی میتوانند بخشی از تبلیغات شهری تئاترها را به شکل رایگان متقبل شوند. ولی یادمان باشد حتی همین گفتگوی رسانهای، تاثیرش بدون وجود فضای مجازی بسیار کمتر خواهد بود و متاسفانه باید بگویم انتخاب زیادی برای تبلیغات تئاترها نداریم.»
شهرداری و ادارهکل هنرهای نمایشی میتوانند بخشی از تبلیغات شهری تئاترها را به شکل رایگان متقبل شوند و خانه تئاتر میتواند به اعضایش به شکلی اطلاعرسانی کند
این کارگردان و مدرس دانشگاه تصریح میکند: «شاید راه دیگر، تبلیغ در دانشگاه باشد؛ بهنظر من وظیفه اساتید دانشگاه میتواند این باشد که به دانشجویانشان بگویند هنوز چراغ تئاتر روشن است و گروهها با زحمت و سختی، شعله تئاتر را روشن نگه میدارند و بهجای اینکه تئاترشان را تعطیل کنند و به خانهشان بروند، به کار ادامه میدهند و با این حرفها، دانشجویان را تشویق کنند. همچنین خانه تئاتر میتواند به اعضایش به شکلی اطلاعرسانی کند؛ مثلا از طریق پیامک. بهطور مثال من برای تمام اعضای خانه تئاتر همه روزه بلیت نیمبها برای تماشای نمایشم کنار گذاشتهام اما متاسفانه هنوز خبر چندانی به گوش نرسیده است. با این همه، همین که در این اوضاع شبی ۴۰-۵۰ تماشاگر به تماشای کارم میآیند متعجب و خوشحال هستم؛ امیدوارم مخاطبان واقعی تئاتر که حامیان جدی تئاترند در این روزها، بیشتر خودشان را نشان دهند و اجازه ندهند شعله کمجان تئاتر در این روزهای سخت، خاموش شود.»
ارشاد باید برای نهادهای مسئول توضیح دهد که چقدر بخش فرهنگی و هنری کشور در روز به دلیل قطعی اینترنت و شبکههای اجتماعی ضرر مالی میدهد و باید نهادهای سیاسی و امنیتی بدانند فرهنگ و هنر که در حالت عادی هم پیکره ضعیفی دارد با این اوصاف چقدر نحیفتر شده است
عباس غفاری هم درباره وظیفه دولت در این شرایط میگوید: «من با تعطیلی سالنهای تئاتر و اجرا مخالفم؛ با اینکه ضرر مالی میدهم، اجرای تئاترم را متوقف نمیکنم چون معتقدم فرهنگ و هنر را نباید تعطیل کرد. حتی اگر یک تماشاگر هم نداشته باشم اجرایم را متوقف نمیکنم چون هنر در کشور نباید تعطیل شود. اما این دلیل نمیشود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت هنری و ادارهکل هنرهای نمایشی هم دست روی دست بگذارند و نظارهگر باشند. آنها باید بیایند و صحبت و حمایت کنند. ارشاد باید برای نهادهای مسئول توضیح دهد که چقدر بخش فرهنگی و هنری کشور در روز به دلیل قطعی اینترنت و شبکههای اجتماعی ضرر مالی میدهد و چقدر هنرمندان متضرر میشوند. نمیدانم این کار را تا الان انجام دادهاند یا نه، اما اگر نکردهاند، از کمکاریشان بوده و اگر هم انجام دادهاند، باید توضیحاتشان برای نهادهای مسئول قانع کننده باشد؛ باید نهادهای سیاسی و امنیتی بدانند فرهنگ و هنر که در حالت عادی هم پیکره ضعیفی دارد با این اوصاف چقدر نحیفتر شده است. بازهم میگویم با تعطیلی تئاتر مخالفم، اما منکر نمیشوم که تماشاگرم را از دست دادهام و ضرر مالی میدهم و میدانم وضع همه همکارانم هم به همین شکل است.»