ژان کلود کریر:
عاشق ایران، هنر و آشپزی ایرانیام/فیلمهای کیارستمی حیرتزدهام کرد/ جای عزتالله انتظامی خالیست
فیلمنامهنویس، بازیگر و هنرمند فرانسوی گفت: با دیدن فیلمهای خانه دوست کجاست و کلوزآپ کیارستمی حیرتزده شدم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، ژان کلود کریر در این مراسم گفت: خیلی سخت است مقابل این همه طوفان علاقهمند صحبت کنم. من تمام تلاشم را کردم. چیزی که خیلی خواستم روی آن تاکید کنم و حائز اهمیت است، این بوده که وقتی شما میخواهید به فرهنگی اهمیت بدهید باید مردم آن را هم دوست داشته باشید که برای این موضوع همسر من نقشی بزرگی را ایفا کرد. همچنین میخواستم بگویم بارها به ایران سفر کردم و هر بار به هر نقطهای رفتم از من به خوبی پذیرایی شد.
آدم پرخاشگریام
وی ادامه داد: آنهایی که من را میشناسند میدانند که من آدم پرخاشگری هستم اما باید بگویم ایرانیان در تمام نقاط مهماننوازترینها بودند. بهعنوان مثال من جایی در جنوب هستم و نمیدانم کجا بروم. کشاورزی در ۲۰۰ متری من در باغ خود مشغول کار است و با ایما و اشاره به او میگویم که گمشدهام و فارسی بلد نیستم. او کارش را رها میکند و به سمت من میآید. من در دنیا کشاورزی را نمیشناسم که به اینصورت کارش را رها کند. برای دوست داشتن یک ملت باید به آنها نزدیک شد و من آن را از پیتر بروک دارم.
مرسی عطار
کریر در ادامه بیان کرد: از پیتر بروک در یکی از دورههای فستیوال آوینیون خواستم جایی را به من بدهد. قبل از اینکه برای اجرای باغ پرندگان بروم با پیتر بروک تمرینات بدنی میکردم. پیتر بروک از من پرسید که میتوانی در ۵ ماه متنی بنویسی و این اولین مواجهه من با فرهنگ ایران بود. مرسی عطار. من دیوانهوار کار کردم و خودم را برای فستیوال آوینیون آماده کردم. اجرا در فضای باز بود و اولین اجرایی که ما انجام دادیم و آنقدر بارندگی بود که نتوانستیم خوب اجرا کنیم و دومین اجرا همزمان با جشن ملی فرانسه شد که همراه با موسیقی فراوان بود و اجازه نمیداد متوجه دیالوگها شویم. بنابراین ما تمرین اصلی خود را شب قبل از نمایش اصلی انجام دادیم. وجود گروه خوب سبب شد ما حتی تعدادی از میزانسنها را نیز تغییر دهیم و اجرای بهشدت موفقی داشتیم. این هم ورود عطار نیشابوری به اروپا بود. بعد از نمایش اصلی که در آوینیون اجرا کردیم، بارها و بارها این نمایش اجرا شده و همچنان نیز اجرا میشود.
۱۰۰ غزل از دیوانشمس را ترجمه کردیم
وی افزود: امشب جا دارد از مهین تجدد قدردانی کنم و سپاس از اینکه شناخت وی از زبان فارسی و پهلوی که بسیار ارزشمند بود به من کمک کرد و افسوس اکنون اینجا نیستند. جا دارد همینجا بگویم که همراه با همسر و مهین تجدد ۱۰۰ غزل از دیوانشمس را ترجمه کردیم. تمام تلاش خودم را کردم که قبل از ترجمه به ریتم موجود در شعر برسم و بعد ترجمه را آغاز کنم چراکه هر زبانی ریتم خاص خود را دارد. همانطور که نهال توضیح داد، ما سعی کردیم خوانش دو زبانی داشته باشیم، یک غزل به فارسی و یک شعر به فرانسوی. هرچه جلوتر میرفتیم میدیدیم کارمان موفقیتآمیز است و مجمع پرندگان را چندین بار و در چندین نقطه فرانسه اجرا کردیم و این تازه بخشی از ارتباط من با فرهنگ ایران است.
جای کیارستمی، انتظامی و شایگان خالی است
هنرمند و نویسنده فرانسوی ادامه داد: لازم است اینجا یاد کنم از افرادی که بین ما نیستند. داریوش شایگان که من راجع به فرهنگ ایران و هند بسیار با او صحبت کردم و دوست داشتم امشب کنار ما باشد. دومین فرد، عزتالله انتظامی است که هنرمند و راوی خیلیخوبی است. سومین نفری که میخواهم از آن یاد کنم، عباس کیارستمی است که دوست نزدیک من بود. من و کسی در فرانسه او را نمیشناخت. روزی دوستی تماس گرفت و گفت که تو باید این فیلم را ببینی و آن فیلم خانه دوست کجاست بود و همان روز کلوزآپ را از او دیدم و حیرتزده شدم.
«خانه دوست کجاست» را سه بار دیدم
وی در ادامه اظهارداشت: فیلم خانه دوست کجاست که آن را سه بار دیدم یکی از بهترین فیلمهایی است که تاکنون دیدهام. زمانی که این فیلم را دیدم، اصلا نمیدانستم در ایران سینما وجود دارد. بعد از آن زیر درختان زیتون را دیدم و بهشدت تحت تاثیر قرار گرفتم.
جزو اولین کسانی بودم که در فرانسه درباره کیارستمی نوشتم
فیلمنامه نویس مطرح فرانسه در ادامه متذکر شد: فکر کنم من جزو اولین کسانی بودم که درباره کیارستمی در مطبوعات فرانسه مقاله نوشتم که یک فیلمساز بزرگ به دنیا آمد. بعد از آن به ایران آمدم و با نهال همسرم و عباس کیارستمی از نزدیک آشنا شدم. بعد از آن با هم سفری به جنوب هند رفتیم که برای هر دو ما سفری به یاد ماندنی است.
کیارستمی ظاهری سردی اما با یک قلب بزرگ بود
وی افزود: مثل کیارستمی افراد کمی هستند که اکنون از آنها یاد کنیم. وی ظاهر سردی داشت اما وقتی به او نزدیک میشدی، با یک قلب بزرگ مواجه میشدی. به این صورت بود که من و گدار که جزو سردمداران موجنو سینمای فرانسه بودیم، به ناگاه متوجه فردی شدیم که از شرق آمده بود و دریچه تازهای را باز کرده بود.
بدون فکر کردن پیشنهاد بازی در فیلمش را پذیرفتم
کریر در ادامه گفت: بعد از آن به یکی از نمایشگاههای عکس این هنرمند رفتم که یکی از بهترین عکاسهایی است که میشناسم و همانجا به من پیشنهاد بازی در یکی از فیلمهایش را داد که بدون فکر کردن پذیرفتم. خبر مرگ او برای من بسیار دردناک بود. چراکه او هنرمند جوانی بود که از دست دادنش سخت است. اینجا مجدد باید از مهین تجدد، داریوش شایگان، عزتالله انتظامی و عباس کیارستمی تشکر کنم که به من کمک بسیاری کردند.
سناریویی که برای مولانا نوشتم قابل تامل است
وی درباره فیلم مولانا که اکنون در فرانسه در دست تولید است، توضیح داد: سناریویی که برای مولانا نوشتم و به زبان فارسی هم ترجمه شده، سناریو قابل تاملی است. چراکه قبل از این مولانا تنها به زبان ترکی نوشته شده بود و اکنون اولین بار است که به زبان فرانسه ارائه میشود.
باز هم به ایران خواهم آمد
این هنرمند در بخش پایانی صحبتهایش گفت: بیش از شما نمیتوانم از ایران و هنر ایران بگویم، چراکه شما خودتان اینجا حضور دارید. من عاشق ایران و هنر ایرانی و آشپزی ایرانی هستم و باز هم به ایران خواهم آمد، به شرط اینکه دیگر چنین برنامههایی را برایم در نظر نگیرید.(با لحن طنز)