در مراسم بزرگداشت هنرمند فرانسوی مطرح شد؛
ژان کلود کریر پل فرهنگی ایران و فرانسه/ زندگی با ژان کلود یعنی از کار سخت نهراسیدن
مراسم بزرگداشت یک عمر دستاورد ادبی و هنری ژان کلود کریر نویسنده و هنرمند فرانسوی امروز در مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مراسم بزرگداشت یک عمر دستاورد ادبی و هنری ژان کلود کریر نویسنده فرانسوی و معرفی پروژه سعدی، خواجو و حافظ به روایت نمایشی ژان کلود کریر با حضور او به عنوان نویسنده فیلمنامه، مهدی حسینی، تهیهکننده فیلم، فیلیپ تیبو(سفیر فرانسه در تهران)، شهرام ناظری، نهال تجدد، فاطمه معتمد آریا، علی دهباشی و چندی دیگر امروز پنجشنبه ۱۶ آبانماه در مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی برگزار شد.
فیلیپ تیبو(سفیر فرانسه در تهران) در این مراسم گفت: از ژان کلود کریر امسال به خاطر یکی دیگر از تخصصهایش یعنی طراحی تجلیل میکنیم. نمایشگاه آثار طراحی وی در گالری دستان نشان از مهارت او بوده و هر کسی در این آثار میتواند سهمی از زندگی روزمره خود و دریچهای از جهان هستی را ببیند. لذت میزبانی از ژان کلود بهعنوان طراح زمانی جذابتر میشود که سفارت فرانسه در کنار ایران برای این رویداد قرار دارد.
وی ادامه داد: نمایشگاه دستان آثار متعددی از هنرمندان فرانسوی را به نمایش گذاشته و ما نیز از برگزاری این نمایشگاهها تاکنون حمایت کردیم. مدیریت سینه هنری پاریس در ماه گذشته به ایران آمده بودند تا شراکت خود را با ایران گسترش دهند. جالب است بدانید که هنرمندان زیادی از ایران در سیته قرار دارند و ما نیز تلاش میکنیم شرایط را برای حضور بیشتر آنها فراهم کنیم.
گسترش همکاری فرانسه با ایران در زمینه سینما
سفیر فرانسه در تهران در ادامه بیان کرد: برای اینکه به عمق و استعدادهای ژان کلود پی ببریم، کافیاست به طیف هنرمندانی که در این مراسم حضور دارند نگاه کنید که نشان از استعداد گسترده وی است که از نمایشنامهنویس تا موزیسین نشان از این موضوع است. همچنین ما تلاش داریم همکاری فرانسه با ایران را در زمینه سینما نیز گسترش دهیم. بر همین اساس حدود ۵۰ فیلم فرانسوی در جشنواره پویانمایی ایران که در اکتبر برگزار شد حضور داشتند و همچنین در جشنواره سنروژ فرانسه حدود ۲۰ فیلم ایرانی حضور داشتند.
وی افزود: آثار ژان کلود کریر را نمیتوان در دسته خاصی قرار داد ولی نمیتوان در این بزرگداشت از نهال تجدد همسر وی نام نبرد که مولاناشناس هستند و آثاری از مولانا را به کمک همسرشان به فرانسه ترجمه کردند که به نوعی به گسترش فرهنگ کمک کردند و اقدام ارزندهای را انجام دادهاند.
فیلیپ تیبو در پایان اظهار داشت: تبادلات فرهنگی بین ایران و فرانسه بسیار دیرپا هستند و من از نقش تکتک شما که میتوانید در این زمینه داشته باشید غافل نیستم. میدانیم که گفتگوی تمدنها امروز نقش مهمی در جهان دارد و جناب ژان کلود کریر نیز با آثار خود در گفتگوی تمدنها نقش بسیاری ایفا کردهاند و نماد مردان شرافتمند قرن ۱۷ام هستند که کارهای بزرگی را در این زمینه انجام دادند.
همچنین شهرام ناظری نیز در مراسم بزرگداشت ژان کلود کریر گفت: برای من مایه سعادت و افتخار است که امشب در جمع شما دوستان و به مناسبت حضور ژان کلود کریر اینجا هستیم تا از این متفکر، هنرمند و فیلسوف فرانسوی تجلیل کنیم. سالها پیش از طریق خانم تجدد با او آشنا شدم و باید بگویم همکاری که خانم تجدد با وی برای مولاناشناسی انجام دادند به شدت ارزشمند است. به نوعی وی یک پل فرهنگی بین ایران و فرانسه به شمار میآیند.
شاید در کشور ما فردوسی، عطار و فرهنگ مهم نباشد
وی ادامه داد: متاسفانه در ایران خیلی به فرهنگ و مشاهیر ما علاقمند نیستند. شاید در کشور ما فردوسی، عطار و فرهنگ مهم نباشد اما میبینیم در جهان افرادی همچون خانم تجدد و ژان کلود خدماتی را برای شناختن مشاهیر ایران انجام میدهند که جای تقدیر دارد. با افراد مختلفی که در جهان درباره مولانا کار کردهاند در ارتباط هستم و همکاریهایی را انجام دادهام. اما بعدها که با ژان کلود آشنا شدم یک چیز شگفتانگیزی دیدم که با بقیه فرق میکرد. او شعرهای مولانا را با ضربآهنگ درستی میخواند که من از آهنگ آن متوجه شعر مولانا میشدم که این نشان از شناخت درست از مولانا است.
ناظری در ادامه بیان کرد: سخن بسیار است چون درباره زبان فارسی و مولانا است. بهطور طبیعی موضوع ارتباط ما ایرانیان مطرح بوده و مایه خوشحالی است که افرادی در خارج به فرهنگ ایران اهمیت میدهند و درباره آن کار میکنند در صورتی که در کشور ما به این موضوعات اهمیتی نمیدهند.
شهرام ناظری در پایان قسمتی از مثنوی مولانا را بهصورت زنده خواند و تقدیم به ژان کلود کریر کرد.
زندگی حرفهای و شخصی ژان کلود از هم جدا نیست
نهال تجدد (مولاناشناس و همسر ژان کلود کریر ) نیز در این نشست بیان کرد: یکی از درسهایی که در زندگی با ژان کلود یاد گرفتم این است که از کار سخت نهراسم. زندگی حرفهای و شخصی ژان کلود از هم جدا نیست.
وی ادامه داد: زیستن با ژان کلود از همکاری با او فراهم میشود. بنابراین از شروع همکاری با او میگویم که با یک گفتگو برای مجله یونسکو آغاز شد. گفتگو درباره مهاباراته بود و صحبت از نزدیکی فرهنگ ایران با هند شد و به جای اینکه من سوال کنم، او هم از من سوال میکرد و این سوال و جواب تاکنون ادامه یافته است.
نهال تجدد متذکر شد: مادرم(مهین تجدد) دائم از شعرای ایرانی و ریتم شعرهای آنان برای ژان میگفت که منتج به نوشتن نمایشنامهای ایرانی شد که ژان کلود برای پیتر بروک نوشت. من، مادرم و دوستان ایرانی دیگر با تردید به دیدن این نمایش رفتیم و فهمیدم فلسفه یعنی از کار سخت نهراسیدن. مادرم بعد از آن اجرا ساعتها درباره آن با پیتر بروک صحبت کرد.
ترجمه ۱۰۰ غزل از شمس تبریزی در فرانسه
وی در ادامه بیان کرد: ژان کلود عطار و شعرای ایرانی و فرهنگ ایران را میشناخت و صحبتهای او با مادرم منتج به ترجمه ۹ جلد کتاب عطاالله فروزانفر به فرانسه شد. بعد از آن ژان کلود برای ترجمه مولانا از تجربه خود و آهنگ درست شعر استفاده کرد و ما با چنین توشهای دست به ترجمه ابیات شمس تبریزی زدیم. با این روش ۱۰۰ غزل از غزلیات شمس تبریزی را ترجمه کردیم که توسط معتبرترین انتشارات فرانسه به چاپ رسید. اما بعد از آن ابیات مولانا را به دو زبان ایرانی و فرانسه و با دو صدا مادرم و ژان کلود ارائه دادیم که مردم با شنیدن آن شگفتزده میشدند.
با ژان کلود زندگی کردن یعنی بیهوده نبودن
وی افزود: با ژان کلود زندگی کردن یعنی بیهوده نبودن و پیوسته کار کردن. روزی در یکی از فستیوالهایی که با ژان بودیم، تهیهکنندگان ترک آمدند و خواستند که ژان زندگینامه مولانا را با بازی لئوناردو دیکاپریو بنویسد ولی او مخالفت کرد. اما بعد از این موضوع جرقه نوشتن فیلمنامه زده شد و تحقیق درباره آن را شروع کردیم.
همسر ژان کلود همچنین خاطرنشان کرد: روزگار مولانا روزگار فتح مغول است و ژان تصمیم گرفت از صحنهای شروع کند که جلالالدین کوچی در حال ماهیگیری است اما به جای ماهی جسدی صید میکند. این سناریو به روایت سلطان ولد است. ابتدا فکر کردیم برای ساخت آن در ایران با مشکل مواجه هستیم و در خارج نیز متاسفانه آنچنان که باید مولانا شناخته شده نیست اما حال این اتفاق در حال رخ دادن است.
تجدد در پایان گفت: ژان کلود در هند تنها نویسنده خارجی است که نویسنده هندی شناخته میشود و در ایران نیز به خاطر خدماتش به فرهنگ ایرانی سال گذشته جایزه فارابی را برد. رمز این کار نه احترام و نه بیاحترامی کورکورانه است. رمز آن کار پیوسته و از کار سخت نهراسیدن است.
همچنین فرشته طائرپور(کارگردان سینما) نیز در این نشست اظهار داشت: جناب ژان کلود کریر، من فیلمساز کودکان هستم و در این موقعیت اجازه میخواهم همچون یک کودک با شما و این جلسه مواجه شوم. شما آدم خیلی بزرگی هستید و کارهایی کردید که برای آن بیش از ۱۰۰ سال نیاز است. شما ۱۰۰۰ سال عمر کردید و کارهای بزرگی انجام دادید. حمایت و تایید شما از سینمای ما کمک شایانی به ما خواهد بود و من بهعنوان نمایندهای خود خواسته مقابل شما تعظیم میکنم. کار بزرگی که شما کردید، در تاریخ سینمای ایران ماندگار خواهد شد.
پیروز سیار نیز در این نشست بیان کرد: سخن گفتن از ژان کلود کریر در چند دقیقه کار سختی است و آن هم به خاطر کارهای گستردهای است که تاکنون انجام داده است. نویسندهای که آثارش تحسین همگان را بر انگیخته و پژوهشگری که کارهای ارزشمندی انجام داده است.
مهدی حسینی(تهیهکننده فیلم) نیز در این نشست اظهار داشت: آثار این مرد بزرگ که همه ما برایش اینجا جمع شدیم بسیار ارزشمند است. نامهایی که خود ژان کلود برای آثارش استفاده کرده خود هنر است. من با گذاشتن این اسمها کنار هم سعی کردم سوءاستفادهای برای تقدیر از او انجام دهم و دکلمهای را به این منظور آماده کردم.
وی سپس دکلمهای را با همکاری فردی دیگر به دو زبان ایرانی و فرانسه خواند.
حسینی در ادامه بیان کرد: خوشحالیم که توسط وی و همسرشان فیلمنامهای درباره یکی از مشاهیر بزرگ ما که مولانای عزیز است به نگارش درآمده و قرار است به کارگردانی سانتیهگو امانوئنا ساخته شود. همچنین این نوید را میدهیم که سریال سعدی، خواجو و حافظ را در دست تولید داریم که برای آن کتابهایم منتشر شده که حاصل دو سال پژوهش درباره سریال است که یک اثر فاخر را در ۱۱ جلد درآوردهاند. تمام تلاش خود را میکنیم که این سریال را نیز ژان کلود کریر عزیز بنویسد.
هر نقطه ایران رفتم از من به خوبی پذیرایی شد
همچنین ژان کلود کریر در این مراسم گفت: خیلی سخت است که مقابل این همه طوفان علاقهمند صحبت کنم. من تمام تلاشم را کردم. چیزی که خیلی خواستم روی آن تاکید کنم و حائز اهمیت است، این بوده که وقتی شما میخواهید به فرهنگی اهمیت بدهید باید مردم آن را هم دوست داشته باشید که برای این موضوع همسر من نقشی بزرگی را ایفا کرد. همچنین میخواستم بگویم بارها به ایران سفر کردم و هر بار به هر نقطهای رفتم از من به خوبی پذیرایی شد.
آدم پرخاشگری هستم
وی ادامه داد: آنهایی که من را میشناسند میدانند که من آدم پرخاشگری هستم اما باید بگویم ایرانیان در تمام نقاط مهماننوازترینها بودند. بهعنوان مثال من جایی در جنوب هستم و نمیدانم کجا بروم. کشاورزی در ۲۰۰ متری من در باغ خود مشغول کار است و با ایما و اشاره به او میگویم که گمشدهام و فارسی بلد نیستم. او کارش را رها میکند و به سمت من میآید ولی من در دنیا کشاورزی را نمیشناسم که به این صورت کارش را رها کند. برای دوست داشتن یک ملت باید به آنها نزدیک شد و من آن را از پیتر بروک دارم.
مرسی عطار
کریر در ادامه بیان کرد: از پیتر بروک در یکی از دورههای فستیوال آوینیون خواستم جایی را به من بدهد. قبل از اینکه برای اجرای باغ پرندگان بروم با پیتر بروک تمرینات بدنی میکردم. پیتر بروک از من پرسید که میتوانی در ۵ ماه متنی بنویسی و این اولین مواجهه من با فرهنگ ایران بود. مرسی عطار. من دیوانهوار کار کردم و خودم را برای فستیوال آوینیون آماده کردم. اجرا در فضای باز بود و اولین اجرایی که ما انجام دادیم و آنقدر بارندگی بود که نتوانستیم خوب اجرا کنیم و دومین اجرا همزمان با جشن ملی فرانسه شد که همراه با موسیقی فراوان بود و اجازه نمیداد متوجه دیالوگها شویم. بنابراین ما تمرین اصلی خود را شب قبل از نمایش اصلی انجام دادیم. وجود گروه خوب سبب شد ما حتی تعدادی از میزانسنها را نیز تغییر دهیم و اجرای بهشدت موفقی داشتیم. این هم ورود عطار نیشابوری به اروپا بود. بعد از نمایش اصلی که در آوینیون اجرا کردیم، بارها و بارها این نمایش اجرا شده و همچنان نیز اجرا میشود.
وی افزود: امشب جا دارد از مهین تجدد قدردانی کنم و سپاس از اینکه شناخت وی از زبان فارسی و پهلوی که بسیار ارزشمند بود به من کمک کرد و افسوس اکنون اینجا نیستند. جا دارد همینجا بگویم که همراه با همسر و مهین تجدد ۱۰۰ غزل از دیوانشمس را ترجمه کردیم. تمام تلاش خودم را کردم که قبل از ترجمه به ریتم موجود در شعر برسم و بعد ترجمه را آغاز کنم چراکه هر زبانی ریتم خاص خود را دارد. همانطور که نهال توضیح داد، ما سعی کردیم خوانش دو زبانی داشته باشیم، یک غزل به فارسی و یک شعر به فرانسوی. هرچه جلوتر میرفتیم میدیدیم کارمان موفقیتآمیز است و مجمع پرندگان را چندین بار و در چندین نقطه فرانسه اجرا کردیم و این تازه بخشی از ارتباط من با فرهنگ ایران است.
این نویسنده ادامه داد: لازم است اینجا یاد کنم از افرادی که بین ما نیستند. داریوش شایگان که من راجع به فرهنگ ایران و هند بسیار با او صحبت کردم و دوست داشتم امشب کنار ما باشد. دومین فرد، عزتالله انتظامی است که هنرمند و راوی خیلیخوبی است. سومین نفری که میخواهم از آن یاد کنم، عباس کیارستمی است که دوست نزدیک من بود. من و کسی در فرانسه او را نمیشناخت. روزی دوستی تماس گرفت و گفت که تو باید این فیلم را ببینی و آن فیلم خانه دوست کجاست بود و همان روز کلوزآپ را از او دیدم و حیرتزده شدم.
«خانه دوست کجاست» را سه بار دیدم
وی در ادامه اظهارداشت: فیلم خانه دوست کجاست که آن را سه بار دیدم یکی از بهترین فیلمهایی است که تاکنون دیدهام. زمانی که این فیلم را دیدم، اصلا نمیدانستم در ایران سینما وجود دارد. بعد از آن زیر درختان زیتون را دیدم و بهشدت تحت تاثیر قرار گرفتم.
جزو اولین کسانی بودم که در فرانسه درباره کیارستمی نوشتم
فیلمنامهنویس مطرح فرانسه در ادامه متذکر شد: فکر کنم من جزو اولین کسانی بودم که درباره کیارستمی در مطبوعات فرانسه مقاله نوشتم که یک فیلمساز بزرگ به دنیا آمد. بعد از آن به ایران آمدم و با نهال همسرم و عباس کیارستمی از نزدیک آشنا شدم. بعد از آن با هم سفری به جنوب هند رفتیم که برای هر دو ما سفری به یاد ماندنی است.
کیارستمی ظاهری سردی اما با یک قلب بزرگ بود
وی افزود: مثل کیارستمی افراد کمی هستند که اکنون از آنها یاد کنیم. وی ظاهر سردی داشت اما وقتی به او نزدیک میشدی، با یک قلب بزرگ مواجه میشدی. به این صورت بود که من و گدار که جزو سردمداران موجنو سینمای فرانسه بودیم، به ناگاه متوجه فردی شدیم که از شرق آمده بود و دریچه تازهای را باز کرده بود.
بدون فکر کردن پیشنهاد بازی در فیلمش را پذیرفتم
کریر در ادامه گفت: بعد از آن به یکی از نمایشگاههای عکس این هنرمند رفتم که یکی از بهترین عکاسهایی است که میشناسم و همانجا به من پیشنهاد بازی در یکی از فیلمهایش را داد که بدون فکر کردن پذیرفتم. خبر مرگ او برای من بسیار دردناک بود. چراکه او هنرمند جوانی بود که از دست دادنش سخت است. اینجا مجدد باید از مهین تجدد، داریوش شایگان، عزتالله انتظامی و عباس کیارستمی تشکر کنم که به من کمک بسیاری کردند.
سناریویی که برای مولانا نوشتم قابل تامل است
وی درباره فیلم مولانا که اکنون در فرانسه در دست تولید است، توضیح داد: سناریویی که برای مولانا نوشتم و به زبان فارسی هم ترجمه شده، سناریو قابل تاملی است. چراکه قبل از این مولانا تنها به زبان ترکی نوشته شده بود و اکنون اولین بار است که به زبان فرانسه ارائه میشود.
باز هم به ایران خواهم آمد
این هنرمند در بخش پایانی صحبتهایش گفت: بیش از شما نمیتوانم از ایران و هنر ایران بگویم، چراکه شما خودتان اینجا حضور دارید. من عاشق ایران و هنر ایرانی و آشپزی ایرانی هستم و باز هم به ایران خواهم آمد، به شرط اینکه دیگر چنین برنامههایی را برایم در نظر نگیرید.(با لحن طنز)