گزارش ایلنا از آیین رونمایی فیلم مستند بلند «در آستانه بامداد»؛
نفی قدرت و تقدیر از آزادی و انسانمنشی از نقاط شاخص شعر شاملو است
گزارش آئین رونمایی مستند «درآستانه بامداد» با حضور جواد طوسی، ستاره اسکندری و مختار شکریپور در خانه گفتمان شهر (خانه وارطان) برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، آئین رونمائی فیلم مستند بلند« درآستانه بامداد» به تهیهکنندگی و کارگردانی مختارشکری پور، درباره آثار و عملکرد احمد شاملو درحوزههای مختلف فرهنگی، عصرسه شنبه 8 مردادماه، با حضور جواد طوسی و ستاره اسکندری درخانه گفتمان (شهر وارطان) برگزارشد.
ستاره اسکندری بازیگر تئاتر، سینما وتلویزیون که دربازسازی پردهای ازنمایشنامه «آنتیگونه» اثر سوفوکل با ترجمه احمد شاملو با مختار شکری پور درمستند یاد شده همکاری داشته است، قبل ازنمایش فیلم به ارائه سخنانی پیرامون لزوم حمایت ازاین قبیل فیلمها در فضای اقتصادمحور و ابتذال گرای سینمای امروز ایران اشاره کرد و گفت: وقتی که آقای شکریپوراین پیشنهاد را به من داد ، بازی در این مستند را پذیرفتم، چون فکرمیکنم درفضایی که سینمای اقتصاد محورشده و تا حدودی ابتذال هم درآن رواج پیدا کرده است، باید ازاین قبیل فیلمها حمایت کنیم.
ستاره اسکندری با اشاره به آشنایی دیرینه خانوادگی با احمد شاملو به خاطردوستی میان مرحوم پدرشان با شاملو اظهار کرد : من جدای ازاین ارتباط همواره خانوادگی ، افتخار این را داشتهام که شاهد به دنیا آمدن سه شعر شاملو بودهام که یکی ازآنها نیز به زنده یاد پدرم عبدالواحد اسکندری تقدیم شده است.
این بازیگر دراینباره ادامه داد : اکنون که ابتذال خیلی درجامعه ما رواج یافته است ، به آن دوراندیشی شاملو و اخوان فکرمیکنم که در آن سالها چشم انداز چنین روزی را داشتهاند و برعلیه ابتذال همیشه موضع گرفتهاند.
اسکندری گفت: ستاره اسکندی درخصوص وضعیت جامعه اقتصادمحور و بازارمحور فعلی گلهمند شد و سپس به موضوع نبود حافظه تاریخی درنزد ایرانیان که شاملو آن را برجستە کرد اشارە نمود و گفت: گویی که مقرر شدە حافظهای برای گذشته خوب خود و خاطراتی این چنین از شعرای معاصر ارزشمند نداشته باشیم، چرا که عادت کردەایم همه چیز را زرد بینیم و قضاوت کنیم و دنبال این باشیم کە دیگران چە کردەاند و چە نکردەاند و فرهنگ مسئولیتپذیری و احساس مسئولیت جمعی در قبال موضوعات اجتماعی نداریم و با شیوع این فرهنگ اخلاقی، با یکجور خودزنی جمعی خویش و همەی جامعە را از مزایای دنیای مجاز نیز محروم کردەایم و با این مشی، ذهنها را از مواجهه عقلانی در امورات دور کردەایم !
جواد طوسی، نویسنده و منتقد برجسته سینما نیز پس ازنمایش فیلم به نقد و بررسی مستند یاد شده پرداخت و خاطرنشان کرد : با وجود فضای نا منعطفی که درباره فرهنگ هست و این مقوله درحاشیه و انزوا قرار گرفته است ، همین قدر که افرادی مثل مختار شکریپور به قول خودش به ساخت سهگانهای درباره نقطهای وام گرفته شده ازادبیات رفتهاند جای تقدیردارد.
طوسی سپس گزینش و چینش مصاحبه شوندگان توسط کارگردان این اثر را سنجیده و تکثر گرایانه دانست و گفت: این افراد، نسبتی عینیتر در جهت شناخت احمدشاملو دارند و مشخص است که انتخاب آنها مبتنی بر تحلیل و تعاملی دراین خصوص بوده است.
این منتقد پیشکسوت و مسلط به ادبیات، درادامه با اشاره به لزوم مقایسه تطبیقی مستند درآستانه بامداد با مستندی که اخیرا از تلویزیون پخش شد خاطر نشان کرد : سازنده این مستند، یک مستند ساز جوان است که تا آنجا من اطلاع دارم؛ سایتی سینمایی دارند که عمدتا نگاه ژورنالیستی خودشان را متوجه سینما میکنند ! حالا چه عواملی باعث شده که از این زاویه به چنین شخصیت مطرح و تاریخ ساز معاصر بپردازند، بحث جداگانهای میطلبد. البته حرف و حدیثهایی هست، ولی من نمیخواهم که به سوء تفاهمها دامن بزنم ولی اینکه شخصی اعتماد به نفسی پیدا میکند که ازاین منظر به شاملو بپردازد ، خیلی جای بحث دارد.
طوسی در اینباره تصریح کرد : البته من خیلی مخالف نگاه نقادانه نیستم. الان هم اگر بخواهیم درکنار چنبههای مثبت مستند شکریپور، نقطه ایرادی با صراحت عنوان کنیم باید گفت که وجوه ستایش آمیز نسبت به شاملو دراین فیلم غالب است. به عنوان مثال، جواد مجابی با یک نگاه محتاطانه به اظهارنظر در خصوص اظهارنظرهایی که شاملو درباره موسیقی سنتی و فردوسی داشتند پرداخته است.
جواد طوسی با اشاره به سهل نبودن ساخت مستندی این چنین درباره شاملو، پرداخت به نقاط قوت و ضعفها را دراین قبیل موارد لازم دانست و ادامه داد : به قدرکافی شخصیت شاملو در تیررس برخوردهای سلبی قراردارد و ساخت و نمایش این قبیل فیلمها فراهم نیست و اگر هم باشد ، درچنین محیطهایی است که ما با همدیگر فصل مشترکهایی داریم.
طوسی با اشاره به فراهم شدن نمایش فیلمی برای تخریب شخصیت شاملو دریک کانال پرمخاطب تلویزیونی خاطر نشان کرد: آیا همان رسانه این انصاف را دارد که نسخه خیلی کوتاهتر همین مستند «درآستانه بامداد» از مختار شکریپور را نمایش دهد؟ ! خب وقتی پاسخ منفی هست ، نشان میدهد که ما هنوز درچه شرایط غمانگیزی به سر میبریم که انتخابها و تحلیلها و پیچیدن نسخهها به صورت گزینشی است. بدون درنظر گرفتن حق دفاعی هم از ناحیه خود آن شخص، اگر در قید حیات باشد یا نه؟! و اگر در قید حیات نباشد، افرادی که به علتی به او گرایش داشته و دلایل متقاعد کننده و تعلق خاطری دارند ؛ تریبونی برای ارائه نگاه تحلیلگر خودشان داشته باشند.
جواد طوسی در ادامه یکسویهنگری را باعث قرارگرفتن در وضعیتی انفعالی عنوان کرد و گفت : اگر این پاتوقهای محدود هم نباشد، چگونه میتوانیم مقداری خودمان را تخلیه کنیم و ثبت و ضبطی از ضایعات و تلفات دورانمان داشته باشیم.
وی دراین باره افزود : من مستند «قدیس» را ندیدهام ولی بسیاری از دوستانی که فیلم آقای لامعی را دیدهاند نیز درباره شاملو دراین فیلم آمده است. این گفتارها، برگرفته از اثری ویدیویی با عنوان «ترانه آبی» است.علاوه بر این شاعران، سخنانی از زنده یاد شیرکو بیکس، شاعرفقید معاصرکرد، نیز درباره شاملو و شعرهایش در این مستند آمده است. ناگفته نماند، مختارشکری پور پیش ازاین مستند دیگری با عنوان « پرواز در دایره حضور»، درباره زندگی و شخصیت احمد شاملو ساخته که علاوه بر حضور دربخش مسابقه هفتمین جشنواره سینما حقیقت، سال 93 توسط موسسه فرهنگی هنری «قرن جدید» در شبکه خانگی منتشرشد .
شکریپورعلاوه بر این 2 مستند، مستندی نیز با عنوان «آیدا درآینه شاملو» ساخته که تاکنون در دهمین جشنواره تصویرسال ، چهارمین جشنواره پروین اعتصامی و هشتمین جشنواره سینما حقیقت حضوریافته و نامزد بهترین مستند نیمه بلند نهمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران نیز شده است. وی درصدد است که با کاملترکردن این مستند درقالب مستندی بلند ، سهگانهاش درباره شاملو را تکمیل نماید. این مستند نیز پیش از این در پانزدهمین جشنواره تصویر سال و در برنامه نمایش مستند انجمن تهیهکنندگان خانه سینما هم به نمایش درآمده است.
جواد طوسی درادامه به نقد مستند «درآستانه بامداد» پرداخت و گفت: حالا که مختارشکری پور میخواهد با کاملتر کردن مستند دیگری که درباره شاملو ساخته، تریلوژی یا سهگانهاش را در این خصوص تکمیل کند، باید در تدوین آن وسواس بیشتری داشته باشد. وی ادامه داد: اثر سینمایی، چه مستند و چه داستانی، زمانی میتواند پالوده شود که حشو و زوائد را هنگام تدوین و راف کات زد تا موجزتر و دیدنیتر باشد. طوسی مرحله تدوین یک فیلم را بسیار با اهمیت دانست و گفت: فیلمساز باید شیفتگی و علایق و سلایق خودش را کنار بگذارد و کمی بیرحمانهتر و واقع بینانهتر با اثرش مواجه شود و بپذیرد که کوتاهتر شدن منطقی یک اثر، به مراتب از یک اطناب افراطی بهتر و پذیرفتنیتر است.
این مستندساز که اخیرا مستند او درباره مسعود کیمیایی با عنوان قهرمان در گروه هنر وتجربه اکران شد، قسمتهایی ازمستند در آستانه بامداد را اضافه دانست و گفت: این مستند میتوانست کوتاهتر از این باشد. درجاهایی، حرفهای مصاحبه شوندگان نیز اشتراکاتی دارد و انگار که یک نقطه نظر درتحلیل سبک شاعرانگی شاملو را دارند تکرار میکنند که شکریپور میتوانست در همفکری با تدوینگرش کوتاهتر کند و یا اگرحرف ناگفته دیگری بوده، جایگزین میکردند.
وی در ادامه با اشاره به برخی ازنماهایی که درلابلای گفتارها میآید، گفت: در اثری که سوژه محوری متشخصی چون شاملو دارد، آوردن این قبیل نماها توجیه پذیرنیست. مثلا تصویر یک درخت خرمالو یا چرخیدن بیش ازحد دوربین درخانه شاملو و همسرش آیدا ! این قضیه با پرداخت به متریالهای دیگری میتوانست رفع شود.
طوسی در ادامه به پرداخت نه چندان زیاد این مستند به نگاه ایدئولوژیک آرمانگرایانه و عدالتخواهانه شاملو، نه نگاه ایدئولوژیک منفی و به بایگانی تاریخ ملحق شدهای که در تأیید قدرت است اشاره کرد و گفت: فکر میکنم پرداخت به آرمانگرایی شاملو و هم نسلانش، که نسخه انکارناپذیر تاریخی زمانه خودش بخصوص در طیف روشنفکر بوده است، حلقه مفقوده فیلم است هرچند که درجاهایی کم و بیش به آن پرداخت شده است.
وی افزود: ازنقاط شاخص شعرشاملو ، نفی قدرت و تقدیر از آزادی و انسان منشی است. طوسی با اشاره به دروان جوانی خود در مقطع دبیرستان گفت: درجمعهای ناهمگونی در دوران دبیرستان که یکی شریعتی میخواند و یکی آل احمد و یکی همسایههای احمد محمود، بیشتر از سایرین، شعرهای شاملو را میخواندیم. درکنار تصنیفهای ویگن و فرهاد، عصرهایمان را با شعرهای شاملو پرمیکردیم. یک حال خوش پبدا میکردیم؛ یک دوپینگ بود و یک واکنش معترضانه بود! به عنوان مثال شعر درقفل در کلیدی چرخید یا شعر وارطان را میخواندیم.
طوسی درادامه به تصویرگرایی عالی درشعرهای شاملو اشاره کرد و گفت : شکریپور میتوانست به این تصویرگرایی توأم با لحن ایدئولوژیکی که در شعرهای شاملو مشهود است، بیشتر بپردازد. ایماژهای تصویری که در شعر شاملو وجود دارد مثل آن شعر «بر زمینه سربی صبح سوارخاموش ایستاده است / و یال بلند اسب اش درباد پریشان میشود» نمونه این قبیل شعرها هستند. این ذهن سیال شاملو، چنان مابهازایی تصویری دارد که ظرفیت تبدیل همین شعر به یک فیلم کوتاه هست. اینها میتواند نقاط مشخص شعرشاملو را مطرح کند و تبدیل به منابعی آرشیوی هم بشوند.
طوسی پرداخت به پل ارتباطی بین اشعار شاملو با موسیقی ، که تا حدودی دراین فیلم هم به آن پرداخت شده است، را یکی دیگر از نقطه عطفهای کار شاملو دانست و گفت : این خصیصه به جنبههای ریتمیک شعر شاملو بازمیگردد که متفاوت از شعرشاعران هم عصر شاملو است و استعداد لازم وجه موسیقایی را دارد و آهنگسازانی چون بابک بیات و فریدون شهبازیان روی آنها کار کردهاند. شکریپور میتوانست دراین زمینه به سراغ آهنگسازی چون اسفندیار منفردزاده برود و ارتباطی تصویری با او پیدا میکرد و درباره این خصیصه از شعر شاملو با وی صحبت میکرد.
وی به کاستی که منفردزاده با شاملو در دوران مدیریت احمدرضا احمدی بر کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان نیز اشاره کرد و گفت: منفردزاده ، روی شعرهای حافظ و خود شاملو کارکرد و یادم است که ما در همان دوران از این کاست برای اجرای تئاتری استفاده میکردیم.
طوسی به دوران فعالیت روزنامهنگاری شاملو هم اشاراتی داشت و از ترجمهها و مطالب و طراحیهای هنرمندانه پروسواس شاملو در مقام سردبیر مجلاتی چون «خوشه» و «کتاب جمعه» و «کتاب هفته» سخن گفت.
طوسی در پایان سخنانش فصلهای ابتدای و انتهایی مستند شکری پور را بسیار مثبت ارزیابی کرد و گفت: دقت و وسواس و لحن تصویری دراین فصلها بیشتر است ولی جا داشت که از لحاط زمانی تقلیل پیدا کنند چالش در بحث هم شده است.
شکری پور در ادامه با اشاره به یکی ازایرادات جواد طوسی برفیلم مبنی برآوردن نماهایی درخلال صحبتهای جدی و در اثری که سوژه محوری متشخصی چون شاملو دارد، مثلا اشارهاش به تصویر یک درخت خرمالو یا چرخیدن بیش ازحد دوربین در خانه شاملو و همسرش آیدا، خاطرنشان کرد: درجاهایی نمیتوانستم به وضوح به المانهای تصویری موجود درشعرها بپردازم و به همین خاطر، نماهایی با یک نگاه استعاری یا نماهایی مرتبط با فضا و دنیایی که شاملو در آن زیسته انتخاب کردم. آن درخت خرمالو، درختی است که در حیاط خانه شاملو است و میتواند نشانه عشق و گرمی زندگی موجود درزندگی شاملو و آیدا باشد. البته من به این تصویر از منظر و نگاه شاملو پرداختم. یعنی انگار دوربین چشم شاملو است که بارها این صحنهها را دیده و حتی شعرهایش را درچنین فضایی سروده است. یا چرخیدن دوربین در خانه شاملو و زوم کردن روی اشیاء خانه به این دلیل بوده که فضا و زیست زندگی وی را با همسرش نشان دهم. یا نشان دهنده کار شاملو هستند. فضای زندگیاش را تشکیل دادهاند. بحث درآوردن فضای زندگی شاملو برای مخاطب مدنظرم بوده است. مثلا اگر دوربین روی تصویر کتابها میرود همه درارتباط با سخنان مصاحبه شوندههاست. یا برای تنبیی و یا اشاره به موضوعی. مثلا وقتی کتابهایی درباره حافظ را نشان دادهام خواستهام به مخاطب نشان دهم که شاملو با غور در این همه کتاب به حافظ به روایت شاملو پرداخته است.
شکریپور در ادامه در پاسخ به یکی ازمواردی که طوسی مبنی برغلبه ستایش برنگاه انتقادی درفیلم نسبت به شاملو و نبود کشمکش در بحثها مطرح کرد، پرداخت و گفت: درخصوص بحث سخنان شاملو درباره فردوسی و موسیقی سنتی به سراغ شاهنامه شناسانی چون دکتر فریدون جنیدی و دکترمیرجلالالدین کزازی رفتم، اما هیچکدام حاضر به مصاحبه نشدند. اتفاقا میخواستم در اینباره چالشی مبنی بر تاباندن نگاههای مختلف به بحث مطرح کنم که نشد. یا به سراغ دکتر شفیعی کدکنی و هوشنگ ابتهاج رفتم و با اصرار هم حاضر به حضور نشدند. مثلا دکتر شفیعی کدکنی میگفت به من بگو از آن قله کوه برایم مشتی برف بیاور، میآورم ولی دراین باره لایکلف الله نفسا الا وسعها. با کیارستمی میخواستم صحبت کنم که حاضر به انجام مصاحبه نشد.
شکریپور درپایان خاطرنشان کرد: طولانی بودن فیلم را میپذیرم و اگر قرار باشد درآینده نسخهای دیگر از آن منتشر یا پخش کنم، به طور حتم خیلی کوتاه خواهم کرد و آنچه هم که هست نگاه مطلوب من نیست، بلکه به اندازه توان و امکانی که داشتهام عمل کرده ام. اکنون درجاهایی ذهنیتم نسبت به آن سالها که ساختم تغییرکرده است. یک جاهایی خیلی از چشم انداز نوستالژیک خودم به موضوع نگاه کردهام. مثلا نماهایی ازکوه و طبیعت و برف، که از زادگاه خودم آوردهام، را هم ما به ازای تصویر کلام شعرهای شاملو پنداشتهام و هم حاصل تجربهام از چشماندازهایی است که به هنگام گوش دادن به شعرهای شاملو به نظاره نشستهام و در ذهنم شعر شاملو با آنها نهادینه و به هم آمیخته شده است. خب در اینجا هم این تجربه شخصی در فیلم رسوخ پیدا کرده که در نظریات تازه هنری خیلی قابل پذیرش و منطقی است. به عنوان مثال کاست «سکوت سرشار از ناگفته هاست» را در فضاهای برفی کوهستانی مدام گوش میکردم. در جاهایی هم که مثلا کوه میآورم، آن را به عنوان استعارهای از شاعر که شاملو است دیدهام.
قابل توجه است، دکترناصر زرافشان، حقوقدان و نویسنده، علیرضا رئیس دانا مدیر نشر نگاه و آقای سالم مدیر موسسه الف بامداد از دیگر شخصیتهایی بودند که در این برنامه حضورداشتند.
این مستند، که اخیرا توسط موسسه فرهنگی هنری «نقطه تعریف» وارد شبکه خانگی شده است، به شعر، سبک و بیان زبانی خاص، ترجمههای شاملو، پژوهشهای وسیع او در زمینه فرهنگ عامه ازجمله کتاب کوچه، کارهای گوناگون وی در زمینه ادبیات و شاعران کلاسیک و همچنین دیدگاههای وی درباره شاعران بزرگ شعر فارسی پرداخته است و دربردارنده گفتارهایی از چهرههای سرشناس ادبیات و هنر معاصرایران شامل محمود دولت آبادی، زندهیاد سیمین بهبهانی، شهرام ناظری، مسعود کیمیایی، جواد مجابی، زندهیاد علیاشرف درویشیان، ایران درّودی، محمدرضا اصلانی، محمد بهارلو، علی رفیعی، احمد پوری، محمدشمس لنگرودی، حافظ موسوی، علی دهباشی، موسی بیدج، محمد یعقوبی و آیدا شاملو است. اجرای اختصاصی شعری از شاملو با ساز و آواز شهرام ناظری یکی از نقطه عطفهای این مستند است. چند تن از بازیگران سینما و تئاتر نیز شامل ستاره اسکندری، لاله اسکندری، آیدا کیخایی، علی سرابی و باران کوثری، برای ساخت جلوههایی بصری و نمایشی از آثار نمایشی که شاملو ترجمه کرده است، حضوری افتخاری داشتهاند. درضمن، علاوه بر بزرگان هنر و ادبیات ایران، گفتارهایی از چند شاعر مطرح جهانی درباره شاملو و شعرهایش شامل کلارا خانس شاعر اسپانیایی، لین کافین شاعر آمریکایی، خوان خلمن شاعر آرژانتینی.
طوسی افزود: در اینجا کارگردان افتتاحیهای مبتنی بر تصویر جهت جذب مخاطب آورده و در فصل پایانی نیز یک وداع و پایان بندی مناسب آورده است که میتوانست به جای آن موتیف وعنصر تکرارشونده شمعها در یک ظرف، که به نوعی با آیدا نیز درهم آمیخته میشوند، بیاورد. کاش تمهیدی میاندیشید که در بین قسمتهای شروع و پایان سایر فصلها نیز با پاساژهایی موسیقایی و تصویری به هم وصل شوند.
مختارشکریپور کارگردان مستند درآستانه بامداد درادامه ضمن قابل پذیرش خواندن نقطه نظرات و پیشنهادات طوسی خاطرنشان کرد: در اینکه فیلم باید کوتاهتر میشد شکی نیست و حتی نسخه اولیه آن هم حدود 20 دقیقهای کوتاهتر از این بود ولی بخشهایی چون تششیع جنازه شاملو و سخنان شاعران خارجی، که ازویدیویی با عنوان ترانه آبی با اجازه سازندهاش برداشتهام، را در این نسخه شبکه خانگی اضافه کردم. سخنان شیرکوبیکس شاعر بزرگ کرد را هم به خاطرتعلق خاطر شخصی به این شاعر و هم مهم بودن سخنان وی و دوستی ایشان با شاملو اضافه کردم که خیلی هم در اثر نشسته است، ولی فیلم را بلندتر کردند. برخی ازاین مواردی هم که آقای طوسی اشاره کردند در فیلم قبلی من «پرواز دردایره حضور» که درباره زندگی وشخصیت شاملو است آمده است. مثل آن نگاه ایدئولوژیک شاملو که اشاره کردند که در دو فصل با عناوین شاملو و مردم و شاملو و کنشها و واکنشهای اجتماعی به آن پرداختهام، منتهی از زاویه دید خودم و براساس متریال های محدودی که داشتم.
شکریپور با اشاره به کمبود مواد تصویری و صوتی مناسب و پخش نشده اعم از فیلم و عکس و صوت از شاملو گفت: ساختن فیلم مستند پرتره هرشخصیت، مستلزم حضور خود شخصیت، دسترسی به مواد تصویری و صوتی لازم از آن شخصیت و آثارش و باز بودن دست مستندساز درپرداخت به وجوه مختلف آن شخصیت است. من نه تنها سوژهام درغیاب بود بلکه متریال لازم برای پرداخت به آن را در اختیار نداشتم و خیلی از متریالهایی هم که داشتم، کیفیت لازم را نداشتند و در جاهایی به ناچار و بنا به ضرورت از آنها استفاده کردم. مثل تصاویر تشییع جنازه یا آن فیلمی که شاملو پاسخ معترضان به بحث فردوسی را درسخنرانیاش میدهد. پیگیریهای زیادی هم برای به دست آوردن متریال کردم ولی دراین زمینه ضمن همکاریهای بسیار زیاد و بیدریغ خانم آیدا با فقری اساسی روبرو بودم.
شکری پور در ادامه به عدم توان مالی درساخت این مستندها اشاره کرد و گفت: اگر دوستانم در تهیه دوربین به من کمک نمیکردند قادر به ساختن این فیلمها هم نبودم.
وی گفت: ازلحاظ تهیه دوربین و صدایی معمولی هم در مضیقه بودم چه برسد به امکانات مناسبی که برای باسازی شعرها لازم بود. حتی اقداماتی هم در این زمینه کردم و طرحی روی شعر رکسانا که به نوعی پیش درآمدی ذهنی در شعر شاملو برای حضور آیدا در زندگیاش است، نوشتم که قرار بود مهتاب کرامتی در آن حضور داشته باشد ولی درگیر بازی در فیلمهای دیگری شد و انجام آن میسر نشد.
این مستندساز در ادامه به ابعاد وسیع کاری شاملو در زمینههای مختلف ادبی و هنری اشاره کرد و گفت: با اینکه در این مستند به بحث شعر، ترجمه، زبان، فرهنگ عامه و نوارها و دیدگاههای شاملو درخصوص شاعران کلاسیک وموسیقی سنتی پرداختهام اما جای پرداخت به کارنامه روزنامهنگاری و سینمائی و شاملو را نداشتم و بحث شاملو و سینما و شاملو و موسیقی را اتفاقا منوط به ساخت فیلمهای مستقل دیگری میدانم و این فیلم با پرداخت به این مباحث خیلی طولانیتر میشد و نمیتوان همه فعالیتها و جنبه های شاملو را دریک یا دو فیلم جمع کرد مگر در پرداختی سطحی و زود گذر و شلخته که من چنین کاری را نمیپسندم. بنابراین، فقط سراغ موضوعاتی در ارتباط با شاملو رفتم که ذهنیت خودم به آنها منعطف بود و یا مصاحبه شوندگان به طرح آن موارد پرداختند. من آنها را، ضمن پاسخ به پرسشهایی که مدنظرم بود، آزاد گذاشتم تا بحثهای مورد نظر خود را نیز طرح کنند. به هرحال فکر میکردم که مخاطب نیازمند تببین چنین موضوعاتی در ارتباط با شاملو است.
شکریپور با اشاره به این سخن طوسی مبنی بر اینکه در جاهایی حرفهای مصاحبه شوندگان نیز اشتراکاتی دارند و انگارکه یک نقطه نظر درتحلیل سبک شاعرانگی شاملو را دارند تکرار میکنند، خاطرنشان کرد: فکر میکنم سبک و فرم و محتوای شعر و دیگر آثار شاملو و کاری که در شعر کرده است آن قدرگسترده و پیچیده است که نیازمند تاباندن زاویه دیدهای گستردهتر وظریفتری برآن است تا پرداختی صریح و زودگذر. دوست داشتم که این مباحث برغم محتوای شبیه به هم از زاویه دیدهای مختلفی توسط شخصیتهای برجسته و کارشناس طرح شود تا ویژگیهای کارشاملو را بهتر به مخاطب بشناسانم. ضمن اینکه درجاهایی صحبتها مثل هم نبود و حتی جدلی پینگ پنگی ایجاد کردم.