طیبه سیاوشی مطرح کرد؛
آزادی بیان و نشر افکار در صداوسیما باید تامین شود/ در ورود چهرهها به تلویزیون نظارتی وجود ندارد
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه طبق اصل ۷۵ قانون اساسی آزادی بیان و نشر افکار در صداوسیما باید تامین شود، گفت: حذف کردن سرمایههای اجتماعی از تلویزیون اتفاق عجیبی است که ما هم بارها در این باره صحبت کردهایم ولی متاسفانه این برخوردها وجود دارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، روند سازمان صداوسیما در ماههای اخیر بیش از پیش به این شائبه دامن زده است که رسانه ملی در ساخت برنامهها و مجموعههای نمایشی خود از یک جناح سیاسی در مقابل جناح دیگر حمایت میکند.
ساخت سریال گاندو یکی از مجموعههای پرحاشیهای بود که اتفاقا دولت به همین دلیل به شدت به آن معترض بود و صحبتهایی را درباره مستند نبودن قسمتهایی از آن مطرح میکرد. در مقابل اما سازمان صداوسیما همچنان جناحگرایی را رد کرده و بر ملی بودن خود تاکید میکند.
تلویزیون همچنین در پاسخ به انتقادهایی که نسبت به سرمایهگذاری برخی ارگانها و شرکتهای مختلف در برخی برنامههای سیما مطرح میشود، کمبود بودجه را به عنوان عامل اصلی معرفی کرده و از بار مسئولیت برنامههای ساخته شده شانه خالی میکند.
برای روشن شدن هرچه بیشتر سیاستگذاری رسانه ملی، با طیبه سیاوشی (نماینده مجلس و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی) به گفتگو پرداختیم.
آزادی بیان و نشر افکار در صداوسیما باید تامین شود
مجوز کارکردن با برخی ارگانها به صداوسیما داده شده
بعضا شاهدیم که صداوسیما برای تامین بودجه برنامههای مختلف، از شرکتها و ارگانهای مختلف کمک مالی میگیرد. این فرآیند تابع چه قوانینی است؟
لازم است در ابتدا به اصل ۷۵ قانون اساسی اشاره کنم که در آن گفته شده، در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور، باید تامین گردد. همچنین در بخش دیگری از این اصل از قانون اساسی این طور گفته شده که خط مشی و ترتیب اداره سازمان و نظارت بر آن را قانون معین میکند. خواستم در ابتدای صحبتهایم این موضوع را عنوان کنم تا بعد به آن اشاره داشته باشیم.
درباره کار کردن شرکتها و ارگانهای مختلف با صداوسیما باید بگویم که این مجوز به آنها داده شده که در واقع با برخی سازمانها و شرکتهای مختلف به نوعی مشارکت کنند تا از این طریق بتوانند تامین بودجه کنند. در واقع من میدانم که معمولا در مبالغ عمده باید به صورتی عمل کنند که این پول به خزانه واریز شود و به نوعی این بخش شفاف است. ولی به شخصه اینکه در مبالغ ریزتر به چه صورتی عمل میشود را نمیدانم.
سیاستهای اتخاذ شده توسط سازمان، نتوانسته وجهه ملی تلویزیون را حفظ کند
عدهای معتقدند که صداوسیما به طور واضح از یک جناح سیاسی حمایت کرده و در جهت تبلیغ آن جناح و تخریب جناح مقابل، اقدام به ساخت برنامهها و مجموعههای تلویزیونی میکند. آیا ادعای ملی بودن یک رسانه با جناحگرایی قابل جمع است؟
متاسفانه در واقع به این دلیل که سیاستهای اتخاذ شده توسط سازمان صداوسیما نتوانسته آن وجهه ملی را برای رسانه ملی حفظ کند، به نوعی متهم به جناحگرایی شده است. من حتی در این باره به آنها گفتهام که یکی از جذابترین اتفاقات در رسانه ملی که ما در کشورهای دیگر میبینیم، این بوده که در آستانه انتخابات رقبای مختلف به تلویزیون آمده و برنامههای خودشان را شرح داده و با یکدیگر بحث میکنند. به نوعی خود این موضوع هم مخاطبانی را جذب تلویزیون میکند و هم میتواند بخشی از هزینههای آنها را با تبلیغات ما بین این برنامهها پر کند.
ولی متاسفانه این اتفاق در رسانه ما نمیافتد و در هر حال تا الان همیشه به این صورت بوده که متهم به این شدند که از یک جناح طرفداری کردند و فرصت صحبت را به جناح مقابل ندادند. نه تنها این فرصت را از آنها گرفتهاند، بلکه حتی زمانی که متهمش کردند هم این فرصت را به جناح مقابل ندادند تا بیایند و از خودشان دفاع کنند.
در ورود چهرهها به تلویزیون نظارتی وجود ندارد
شورای نظارت هنوز نتوانسته به شکلی مفید وظایفش را انجام دهد
نحوه نظارت بر فراینده چهره شدن در تلویزیون را چطور ارزیابی میکنید؟ بعضا شاهدیم افرادی بدون سابقه اجرا و بدون اینکه سرمایه اجتماعی داشته باشند به کرسی مجریگری رسانه ملی دست پیدا میکنند. شورای نظارت بر ارزیابی صداوسیما آیا باید به صلاحیتهای مرتبط با اجرای برنامههای پربیننده ورود کند؟
در مورد نحوه نظارت بر فرایند چهره شدن در تلویزیون باید بگویم که معمولا در ورود این نظارت وجود ندارد. ولی زمانی که میخواهند در این باره صحبت کنند که این چهره میخواهد خارج شود یا به مشکلی برخورده و مسائلی در اطرافش وجود دارد، معمولا در این موارد شورای نظارت ورود پیدا میکند. اما از سوی دیگر تاکنون شورای نظارت در زمانی که قرار است یک نفر به عنوان چهره سینمایی، ورزشی یا هر حوزه دیگری به تلویزیون ورود پیدا کند و برنامهای را اجرا کند، ورود پیدا نکرده است.
البته شورای نظارت بر سازمان صداوسیما وظایف متنوعی دارد ولی متاسفانه آنها هنوز نتوانستند به شکلی مفید این نظارت را انجام دهند. همانطور که از دستگاههای دیگری همچون مجلس انتظار میرود که نظارت مفیدتری داشته باشند، باید ابزار این موضوع نیز فراهم باشد که متاسفانه اکنون ابزار نظارتی لازم وجود ندارد. نکته مهم در مورد شورای نظارت این بوده که آنها باید واقف به مسائل اجتماعی و هنری اطرافشان باشند که این خودش میتواند وظایفشان را به شکل بهتری پیش برده و به نفع جامعه انجام دهد.
همه پرسیدیم چرا باید عادل فردوسیپور به این شکل حذف شود
طرح نظارت بر اداره صداوسیما در مجلس کلید خورده است
فرایند حذف سرمایههای اجتماعی مدتهاست در عرصههای مختلف انجام شده. فکر میکنید این فرایند در صداوسیما چگونه رقم خورد و آیا فیلترهای سیاسی میتواند سبب حذف برخی افراد مانند ساعد باقری، سهیل محمودی، عادل فردوسیپور و غیره شود؟
البته ساعد باقری لااقل در یک برنامه که در سحرهای ماه رمضان پخش میشد حضور داشت و من هم آن را دیدهام. ولی خب متاسفانه این برخورد وجود دارد و ما هم بارها درباره کسانی که حذف شدهاند صحبت کردیم. یعنی حتی بحث جناحی هم نبوده است. به عنوان مثال در مورد عادل فردوسیپور باید بگویم که همه به این موضوع ورود پیدا کرده و پرسیدند که چرا این فرد در حال حذف شدن به این شکل است.
ولی بحث این بوده که این افراد یک دورهای دارند. به عنوان مثال بعد از ۲۰ تا ۳۰ سال که در رسانه حضور داشتند، با آنها صحبت شده و یک فرایند رسمی و اداری طی میشود و به نوعی این افراد کنارهگیری کرده یا تلویزیون با آنها خداحافظی میکند. اما به این شکل حذف کردن آنها اتفاق عجیبی است که هر ساله در یک مورد ایجاد میشود.
معمولا خلاءهایی که درحوزه قوانین یا آییننامههای صداوسیما وجود دارد، سبب شده تا این خلاءها، وظایفشان به درستی انجام نشود. به همین دلیل طرح نظارت بر اداره صداوسیما در مجلس کلید خورد که متاسفانه فوریت آن رای نیاورد. ولی این طرح در دستور کار بوده و ما امیدواریم یک چهارچوب حداقلی را برای وظایف و در واقع اداره صداوسیما ترسیم کند که در دستور کار صحن نیز وجود دارد. به نوعی اگر تعداد مواردی که با قید فوریت در این طرح وجود دارد زیاد نباشد، شاید در ماه آینده در دستور کار قرار گیرد.