ناگفتههای خسرو معصومی از پر پرواز، کار کثیف و شادمهر عقیلی:
ریشه همه مشکلات کشور در بیکاری و نداشتن شغل است/ نمیخواستم با شادمهر عقیلی و سینما کاسبی کنم
خسرو معصومی میگوید: داستان فیلم کار کثیف کاملاً واقعی است. این فیلم درباره مشکلات امروز جامعه است و مقصر اول و آخر همه مشکلات اقتصادی و وضعیت مسکن در جامعه، دولت است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، خسرو معصومی در 65 سالگی شانزدهمین فیلم خود را به نام "کار کثیف" ساخته است. فیلمی که همانند کارهای قبلی او درباره بیعدالتی و مشکلات اجتماعی است. میگوید: کسی به ذات دوست ندارد به سمت خلاف برود، بیشتر کسانی که مرتکب خلاف میشوند از روی اجبار و بیکاری به این سمت حرکت کردهاند.
شما پیش از ساخت آثاری مانند رسم عاشقکشی، فیلمهایی همچون پر پرواز را ساختهاید که شادمهر عقیلی در آن بازی کرد که هم در فروش موفق بود و هم از نظر منتقدان، اما آن مسیر را ادامه ندادید. چرا؟
قبل از ساخت پر پرواز نمیخواستم آن را بسازم. یکی از دوستانم که بعدها تهیهکننده فیلم شد، فیلمنامه پر پرواز را به من داد تا بازنویسیاش کنم و بعد از بازنویسی، فیلمنامه را بسیار پسندید و کیانوش عیاری نیز به من توصیه کرد که آن را بسازم و خودش هم در بازنویسی فیلمنامه به من کمک کرد و بعدها آن را تدوین کرد اما پر پرواز سینمایی نبود که من دوست داشته باشم، من دوست دارم فیلمهایی بسازم که مشکلات اجتماعی را به صورت واقعی بیان کند و در این راه الگویم کنلوچ است و علاقه خاصی به سینمای او دارم.
هر کارگردان دیگری اگر جای شما بود بعد از موفقیت فیلم پر پرواز و معرفی شادمهر عقیلی به سینما همین مسیر را ادامه میداد ولی شما مسیری را که با پر پرواز آغاز کرده بودید، قطع کردید.
فیلم پر پرواز و اتفاقاتی که بعد از آن فیلم برای شادمهر عقیلی افتاد به نوعی بخشی از نوع زندگی خود شادمهر عقیلی بود. شادمهر به من گفته بود چرا باید خوانندگان بسیاری اجازه خواندن داشته باشند اما من نتوانم بخوانم؟ من از او دعوت کردم تا ماجراهای خود را برای من و کیانوش عیاری تعریف کند و ما بر اساس حرفهای شادمهر عقیلی فیلمنامه را بازنویسی کردیم. اما بعد از آن فیلم، علیرغم آنکه پیشنهاداتی داشتم دوباره فیلمی مانند پر پرواز بسازم زیرا نمیخواستم با سینما کاسبی کنم و اینکه گفته میشود به دلیل ممانعت وزارت ارشاد من دیگر با شادمهر عقیلی همکاری نکردم، صحت ندارد.
اگر شادمهر عقیلی در ایران میماند میتوانست بازیگر خوبی بشود؟
این استعداد در او وجود داشت. البته اوایل که وارد هنر شد و به خصوص به دنیای بازیگری قدم گذاشت هیچ شناخت و دانشی از سینما نداشت و حتی جلوی دوربین نمیدانست چگونه باید راه برود اما به مرور سینما را یاد گرفت ولی در حوزه موسیقی و خوانندگی واقعا هنرمند بود و کاملا موسیقی را میشناخت. زمانی که ما در فیلم پر پرواز برای سکانسهایی نیاز داشتیم تا قطعاتی را به صورت زنده اجرا کند، به خوبی از عهده این کار برمیآمد و بدون آنکه از قبل تمرین کرده باشد قطعا موسیقی را با سازهایی همچون پیانو برای ما اجرا کرد.
در فیلمهای قبلی شما مانند رسم عاشقکشی، باد در علفزار میپیچد، خرس و... به ظلم انسان به انسان و انسان به محیط زیست پرداخته بودید اما در فیلم آخرتان کار کثیف در جامعه همه ظالم هستند و انگار یک جامعه است که به یک فرد ظلم میکند.
من بدون آنکه بخواهم نگاه شما را رد کنم، باید بگویم درونمایه اکثر فیلمهای من تا امروز مسئله کار و بیکاری بوده است. مثلا در سهگانه رسم عاشقکشی، باد در علفزار میپیچید و جایی در دوردست خواستم بگویم وقتی شرایط کار حتی در روستا نیز وجود ندارد، افراد چارهای ندارند تا به کارهای خلاف روی بیاورند و در این راه حتی مجبورند با قاچاقچیان چوب همکاری کنند و اصلا به این فکر نمیکند که این همکاری شاید برای او سود کوتاهمدتی داشته باشد اما در درازمدت به کل جامعه و محیط زیست لطمه میزند. از سوی دیگر من تلاش کردم داستان این فیلمها را تحت پوشش یک روایت عاشقانه مطرح کنم زیرا معتقدم زندگی بدون عشق هیچ لذتی ندارد و وقتی شرایط سختی از لحاظ کاری و اقتصادی به فرد و یا خانوادهای تحمیل میشود، اولین چیزی که از بین میرود عشق است. در این میان داستان بعضی از فیلمها نیز کاملا نشأت گرفته از ماجراهای واقعی است. مانند فیلم خرس که از یک داستان واقعی ساخته شده است. در فیلم کار کثیف سعی کردم اهمیت شغل و مشکلاتی که بیکاری ایجاد میکند را در ابعاد وسیعتری نشان بدهم. من برای هر فیلم پژوهش زیادی میکنم و در این پژوهشها قبل از ساخت فیلم کار کثیف آماری به دستم رسید که امروز حدود 4 میلیون و 600 هزار نفر تحصیلکرده با مدرک لیسانس و فوقلیسانس داریم که بیکار هستند و وقتی بیکار هستند؛ نمیتوانند منزلی اجاره کرده و ازدواج کنند و این مسئله برای جامعهای که اخلاقمدار است بسیار تلخ است. مسئولین نیز به جای ارائه راهحل، مشکلات را به گردن مردم میاندازند. مثلا من در نماز جمعه دیدهام که خطیب نماز جمعه میگوید چرا جوانها ازدواج نمیکنند؟ در حالی که درست است جمله این طور گفته شود که بگوییم چرا جوانها نمیتوانند ازدواج کنند؟ امروز شرایط اقتصادی آنقدر تنگ شده که جوانها از ازدواج فراری هستند و ریشه مشکلات اقتصادی در بیکاری است. پیش از این و در دو دهه گذشته حتی اگر فردی دیپلم میگرفت برای او شغل فراهم بود. امروز حتی کسانی هم که کار میکنند مانند معلمان و کارگران که شغلی دارند بازهم نمیتوانند از درآمد خود امرار معاش کنند و نیازهای روزانه خود را برطرف کنند. من در فیلمهایم فقط مشکلات را بیان کردم تا نشان بدهم اگر این مشکلات رفع نشود جامعه گرفتار خواهد شد.
داستان بسیاری از فیلمهای شما بعد از پر پرواز واقعی است. آیا ماجرای فیلم کار کثیف نیز واقعی بود؟
کاملا واقعی بود. شخصیتی که در فیلم کار کثیف میبینیم به صورت عینی و واقعی هماکنون در یکی از زندانهای مازندران است. این فرد یک دانشجوی رشته فنی بود که به دلیل بیکاری به فروش مشروبات الکلی روی میآورد و به دلیل فروش عرق تقلبی و مشروبات قلابی باعث شده تا عدهای نابینا شوند و عدهای نیز فوت کنند و داستان این فرد را وکیلش که داماد خود من بود برای من تعریف کرد. در ادامه نگارش فیلمنامه با چندین صاحب بار و ساقی مشروبات الکلی در تهران مصاحبه کردم و در میان این ساقیها افرادی بودند که به گفته خودشان حتی پلیس را نیز خریده بودند.
ما در به وجود آمدن مشکلات امروز جامعه از بیکاری گرفته تا ناهنجاریهای دیگر چه میزان به عنوان شهروند مقصر هستیم و چه میزان مسئولان و مدیران کشور تقصیر دارند؟
مردم خیلی مقصر نیستند زیرا به ذات کسی دوست ندارد به سمت عمل خلاف برود و بیشتر کسانی که خلاف میکنند از روی اجبار و بیکاری به این سمت حرکت کردهاند و حتی بسیاری از نزدیکان و افراد خانواده آنها نمیدانند که آن فرد خلافکار است یعنی اغلب آنها در خانواده به شکلی رفتار کردهاند که انگار شغل خوبی دارند. مثلا جوانی که با هزار امید و آرزو به دانشگاه رفته با سختی هزینههای دانشگاه را پرداخت کرده و بعد فارغالتحصیل شده و شغلی ندارد، مقصر نیست بلکه مقصر آن دانشگاهی است که او را بدون برنامهریزی برای آینده رها کرده است. زمانی که من در جوانی در دانشگاه هنرهای دراماتیک درس میخواندم، دانشگاه در زمان دانشجویی به ما حقوق میداد و از ما تعهد میگرفت که بعد از پایان تحصیل برای دولت کار کنیم اما امروز دانشجو بعد از پایان تحصیل کاملا رها شده است. وقتی شرایط کار وجود نداشته باشد و بیکاری گسترش پیدا کند قطعا فساد نیز پشتسر آن وارد جامعه میشود و اگر کسی نخواهد وارد این فساد شود مجبور است مهاجرت کند. به همین دلیل امروز مهاجرت یک راه فرار برای مشکلات است و اگر کسی توان مهاجرت داشته باشد ولی نرود، در جامعه بیعقل معرفی میشود.
کار کثیف زمانی که در جشنواره به نمایش درآمد مورد استقبال منتقدان و تماشاگران قرار گرفت و انتظار این بود که زودتر اکران شود اما اکرانش به تاخیر افتاد. چرا؟
من بارها درباره مافیای پخش و اکران صحبت کردهام. اکثر سینماداران به دنبال فیلمهای کمدی ضعیف، زرد و سخیف هستند و این مسئله فقط برای امروز یا بعد از انقلاب نیست بلکه از پیش از انقلاب نیز چنین مسئلهای وجود داشته و برای سینمادار مهم نبود که مثلا فیلم خوبی مانند دایره مینا را نمایش بدهد یا یک فیلم ضعیف بلکه فقط برای او فروش بلیت، پر شدن صندلیهایش و درآمد بیشتر مهم است و فرهنگ اهمیتی ندارد. ما اگر کمی حافظه تاریخی داشته باشیم به یاد میآوریم که زمانی به دلیل همین رفتارهای سینماداران، فیلم خوبی مانند ناخدا خورشید به فروش کمی در سینمای ایران رسید.
یکی از ویژگیهای آثار شما پایانبندیهای محکمی است که گاه مخاطب را آزار میدهد زیرا بسیاری از آنها وحشتناکند. دلیل تاکید شما بر چنین پایانبندیهایی چیست؟
من به هیچ عنوان قصد آزار تماشاچی را ندارم و اگر پایانبندی در فیلمها مهلک است، این مسئله از عظمت و بزرگی مشکلاتی ناشی میشود که در فیلم میبینیم و به همین دلیل باید پایانبندی با کلیت فیلم هماهنگ باشد. همان گونه که در واقعیت وقتی این اتفاقات رخ میدهد، ما شاهد پایان زندگیها به صورت دردناک و ناراحتکنندهای هستیم. شادی را به صورت مصنوعی نمیتوان به جامعه تزریق کرد. وقتی افراد در نیازهای اولیه خود مشکلات زیادی دارند دیگر به هیچ چیز فکر نمیکنند. آیا دولت مثلا نمیتواند مانند مالزی مشکل مسکن را با طرحهایی همچون اجارههای 99 ساله حل کند؟ جمعیت مالزی بیشتر از ما است و منابع طبیعی و امکاناتش بسیار کمتر از کشور ما است. مردم به خاطر مشکلات فعلی اقتصادی بسیار گرفتار شدهاند اما دولت فکر میکند آنها شاد هستند. آیا دولت نمیتواند با یک برنامهریزی مشکلات هموطنان مناطق مرزی را حل کند تا عدهای به کولبری روی نیاورند و مجبور نباشند چندین کیلومتر یک یخچال را روی دوش خود حمل کنند تا فقط 150 هزار تومان دستمزد بگیرند؟
در این فیلم از بازیگران چهره استفاده نکردید. چرا؟
نمیخواستم داستان کلی فیلم و فضای آن تحت تاثیر حضور ستارهها قرار بگیرد زیرا فضای این فیلم و همچنین فیلمهای قبلی من به آثار مستند پهلو میزند اما بعد از ساخت کار کثیف و ماجراهایی که برای اکران آن به وجود آمد، متوجه شدم که حتما باید برای موفقیت فیلم در زمان اکران و فروش از ستارههای سینما استفاده کنم.
گفتگو: علی زادمهر