معاون گردشگری در گفتوگو با ایلنا:
همدان ۲۰۱۸ و تبریز ۲۰۱۸ در حد "شو" بودند/ مثلث طلایی ایران برای گردشگران خارجی تکراری شده/ نیازمند طراحی مسیرهای تازه بینالمللی برای گردشگری ایران هستیم
معاون گردشگری کشور معتقد است: مسیر مثلث طلایی ایران که شامل اصفهان، شیراز و یزد میشود، برای گردشگران خارجی تکراری شده است و ما نیازمند تنوع بخشی در مسیرهای گردشگران ورودی هستیم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، امسال نودمین سال برقراری روابط فرهنگی ایران و ژاپن است. شاید همین بهانه کافی باشد که ایران درصدد تعریف مسیری جدید برای گردشگران ژاپنی برآید. مسیری که قرار است در راستای انجام کاری مشترک بین ایران و جایکا محقق شود. از این رو شاهد حضور گروه مطالعاتی آژانس همکاریهای بینالمللی ژاپن (جایکا) در ایران هستیم تا مطالعاتی درخصوص تحقق محور گردشگری شمال غرب ایران را در دست بگیرند.
پروژه توسعه گردشگری استانهای شمالغرب کشور، استانهای اردبیل، آذربایجانشرقی، آذربایجانغربی، کردستان، زنجان و قزوین را دربرمیگیرد و مطالعات امکانسنجی در فاز نخست از سوی تیم مشاوران جایکا در این منطقه انجام میشود. در این راستا با ولی تیموری (معاون گردشگری کشور) به گفتگو نشستیم تا از کم و کیف این پروژه و تفاوتهایش با سایر رویدادهای حوزه گردشگری سخن بگوید.
از چگونگی آغاز مطالعاتی آژانس همکاریهای بینالمللی ژاپن (جایکا) در ایران در حوزه محور گردشگری شمال غرب برایمان بگویید. چگونه این پروژه آغاز شد؟
جایکا از جمله مجموعههایی است که سالهاست با ایران همکاریهای مستمر دارد و عمده فعالیتهای آن در حوزه آموزش و برگزاری دورههای آموزشی بود چنانکه هر سال حدود ۱۰ نفر از کارشناسان سازمان و بخش خصوصی برای گذراندن این دورهها به ژاپن میروند.
در طول سالهای اخیر، جایکا به سوی انجام کارهای پژوهشی آمد و در مرحله نخست طراحی مدل مطالعاتی برای تدوین استراتژی توسعه گردشگری را مدنظر داشتند و تبریز و شهرستانهای مجاور آن را به عنوان پایلوت در نظر گرفته بودند. درواقع در مراحل اولیه، آنها علاقهمند بودند که به صورت متمرکز روی تبریز و حوزه گردشگری این شهر فعال شوند؛ اما از آنجایی که ما در غرب و شمال غرب کشور به دنبال تعریف مسیر جدید در حوزه گردشگری هستیم، باتوجه به غنای تاریخی-فرهنگی و تعدد آثار میراث جهانی که در این منطقه ثبت شدهاند، همچنین از منظرگردشگری سلامت، طبیعتگردی و نیز از نظر تنوع فرهنگی این قابلیت را دارد که به مسیر و مقصد گردشگری جدید تبدیل شود.
باتوجه به آنکه به لحاظ بینالمللی حوزه گردشگری ایران دارای یک مسیر تعریف شده است و آن هم مثلث طلایی است، از این رو احساس نیاز کردیم که باید در حوزه مسیرهای گردشگری تنوع بخشی داشته باشیم و مسیر دیگری در حوزه گردشگری ایران تعریف شود تا گردشگران خارجی بتوانند مقاصد دیگری برای دیدن در سبد سفر خود داشته باشند.
از این رو جایکا پذیرفت که پروژه خود را به تبریز محدود نکند و محور گردشگری شمال غرب ایران را در دست گرفت.
چطور شد به فکر تنوع بخشی در حوزه مسیرهای گردشگری ایران برای گردشگران خارجی افتادید. این طرح سالهاست از سوی مسئولان سازمان میراث و گردشگری مطرح شده است اما هیچگاه نتوانسته آنگونه که باید در بستههای تورهای ورودی جای گیرد و بیشتر گردشگران ورودی همان مسیر کلاسیک همیشگی ایران که شامل اصفهان و شیراز و یزد میشود را میبینند.
چند سال پیش بود که در ارومیه با گروهی از گردشگران آلمانی روبه رو شدم. چگونگی حضور آنها در آن منطقه را پرس و جو کردم و آنها گفتند: معمولا تورهای اروپا همان مسیر همیشگی ایران را میآیند و باتوجه به آنکه چند بار آن مسیر را رفته بودیم برایمان تکراری بود اما یک آژانس اروپایی، مسیرهای جدیدی از سفر به ایران را ارائه داده بود که یکی از آن مسیرها غرب ایران بود که برایمان بسیار هم جذاب بود.
این آژانس اروپایی چگونه مسیرهای جدید در ایران را معرفی و برای سفر به آن برنامهریزی کرده بود. آیا معاونت گردشگری سازمان میراث و گردشگری در انتخاب و گنجاندن این مسیر جدید در تورهای این آژانس اروپایی دخل و تصرفی داشت؟
این آژانس در بروکسل فعال است و مقاصد جدیدی را در کشورهای مختلف پیدا و به تبع آن سفرهای جدید تعریف میکند. خیر ما هیچ دخالتی در این انتخاب نداشتیم و تاکنون هم با این آژانس وارد مذاکره نشدهایم و ارتباط برقرار نکردهایم. این آژانس به صورت خودجوش این کار را انجام داده بود.
از تاکید جایکا برای تمرکز بر گردشگری تبریز گفتید. کدام جاذبههای تبریز برای جایکا تا این اندازه جذاب بود که تصمیم داشتند پروژه تحقیقاتی خودرا در تبریز متمرکز کنند؟
واقعیت آن است که این موضوع را از آنها نپرسیدیم. اما بیش از ۷ ماه است که روی تبریز متمرکز هستند و مطالعاتی انجام دادهاند. از آنها درخواست کردیم تا حوزه مطالعاتی خود را گسترش دهند و استانهای اردبیل، آذربایجانشرقی، آذربایجانغربی، کردستان، زنجان و قزوین به این برنامه افزوده شد.
با توجه به اینکه این پروژه یکی از اولویتهای کاری سازمان میراث و گردشگری به شمار میرود و از دیگر سو برنامه ملی با همکاری یونسکو و UNWTO در حال تدوین است، چه برنامهای برای همسویی این برنامهها و جلوگیری از موازی کاری دارید؟
آنچه که جایکا انجام میدهد برای تحقق سند جامع بین دو کشور است. البته پیشنهاد دادیم که این برنامه به گونهای برای تبریز نوشته شود که بتوان از آن در برنامه ملی نیز استفاده کنیم. در نتیجه انجام فاز ۳ این پروژه به عنوان مهمترین فاز که قرار است در چارچوب سند کلی دیده شود انجام خواهد گرفت.
طی چند سال گذشته شاهد برگزاری رویدادهای مختلف در شهرهای ایران بودیم. از همدان ۲۰۱۸(همدان پایتخت گردشگری کشورهای آسیایی) و تبریز ۲۰۱۸ (شهر نمونه گردشگری کشورهای اسلامی در سال ۲۰۱۸) گرفته تا مشهد پایتخت فرهنگی جهان اسلام و ... این رویدادها چه بودند و آنچه که شما امروز از آن به عنوان برنامه ملی گردشگری و البته برنامه جایکا یاد میکنید چه هستند؟ آیا همواره شاهد برگزاری رویدادها به صورت موازی با یکدیگر هستیم؟
تبریز ۲۰۱۸ ، همدان ۲۰۱۸ و... برنامههای جداگانهای بودند که ارتباطی به این طرح و استراتژی ملی نداشتند. در آن رویدادها، یک شهر در هر سال به عنوان مقصد به طور مثار کشورهای آسیایی یا کشورهای اسلامی معرفی میشود و رویدادهایی برای معرفی آن مقصد انجام میشود و در واقع جنبه نمادین (شو) دارد. روی هیچ شاخصه خاصی قرار نداشت و فقط قرار بود در رسانهها مطرح شود و نمیتوان به آورده خاصی از این رویدادها دل بست.
ضمن آنکه در حاشیه نمایشگاه گردشگری فیتور اسپانیا ۲۰۱۸، توافقاتی بین سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری با سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) انجام و سند همکاریهای مشترک به منظور بهرهمندی از کمک مشاورهای این سازمان امضا شد. همچنین با توجه به مشارکت یونسکو به عنوان مسئول هماهنگی انجام این پروژه، بازنگری و بروزرسانی برنامه ملی توسعه گردشگری ایران در دستور کار قرار گرفت.
در سالهای گذشته همدان به عنوان پایلوت برنامه ملی کشور در نظر گرفته شده بود که آن هم به دلیل تغییر دولت و به تبع آن تغییرات پیاپی که در مدیریت سازمان و بخشهای مربوطه شاهد بودیم به نتیجه نرسید. هرچند اکنون این شهرستان دارای مطالعات دقیق و جامع درخصوص جاذبهها و داشتههای استان است. اگر برنامه ملی در همدان اجرایی میشد، اکنون وضعیت گردشگری این منطقه خیلی بهتر میبود.
آنچه که قرار است به عنوان برنامه ملی توسعه گردشگری کشور دنبال شود میتواند در مقیاس کوچک به طور مثال در تبریز عملیاتی شود اما تمام این موارد در حد پیشنهاد است و باید با مشاوران برنامه ملی در سطح داخلی و بینالمللی مطرح شود.
ما قصد داریم یک برنامه عملیاتی برای توسعه گردشگری کشور بنویسیم و برای آنکه از عملیاتی شدن آن برنامهها اطمینان خاطر کسب کنیم، یک شهر را به عنوان پایلوت برای عملیاتی کردن تعدادی از برنامهها در نظر میگیریم تا ببینیم آیا برنامههای اخذ شده جواب میدهد یا خیر.
برنامههای مورد نظر را بر اساس چه شاخصهایی تدوین میکنید؟
قطعا این مهم یکسری مطالعات نیاز دارد. به طور مثال، زمانی که همدان به عنوان پایلوت اجرایی شدن برنامه توسعه گردشگری ملی انتخاب شد، یکی از شاخصهای مطرح شده این بود که همدان از هر لحاظ یک ایران کوچک است. از بعد تاریخی گرفته تا فرهنگی و طبیعی و ... انواع گردشگری را میتوان در همدان پیاده کرد بنابراین به این نتیجه رسیده بودند که اگر بتوانیم برنامه ملی که برای ایران نوشته میشود را در همدان اجرایی کنیم، این امکان وجود خواهد داشت که برنامه نوشته شده را بتوانیم در کل کشور اجرایی کنیم. درواقع میتوان گفت، تمام ویژگیهای یک شهر و منطقه درنظر گرفته میشود.
باتوجه به آنکه اکنون تبریز و محور شمال غرب ایران به عنوان پایلوت اجرایی شدن طرح ملی در نظر گرفته شده است و قرار است جایکا طرحی ارائه دهد که بتوان از آن در برنامه توسعه ملی نیز استفاده کرد، آیا میتوان گفت همدان از طرح توسعه ملی کنار گذاشته شده؟ آن طرح به کجا رسید؟
اجرایی شدن طرح توسعه ملی در همدان دوره زمانی داشت که اجرایی شدن طرح همدان در سال ۹۵ تمام شد و اکنون هیچ برنامه توسعه گردشگری ندارد. در این شرایط است که برنامه ملی گردشگری کشور در حال نوشته شدن است و درعین حال جایکا توسعه گردشگری محور شمال غرب ایران را در دست دارد و درواقع میتوان گفت این طرحها از هم جدا هستند و هیچ ربطی به هم ندارند. اما پیشنهاد دادهایم که جایکا یک استراتژی توسعه مسیر گردشگری برای ما آماده کند که مجموعهای از اقدامات خواهد بود و بتوانیم از خروجی این استراتژی برای برنامه ملی نیز استفاده کنیم.
یکی از چالشهایی که در حوزه عملیاتی شدن طرحها و مطالعات انجام شده در حوزه گردشگری با آن روبه رو هستیم، رساندن فاز مطالعات به عملیاتی و اجرایی شدن است. تاکنون صدها پروژه مطالعاتی در حوزه توسعه گردشگری مناطق مختلف انجام شده است اما در نهایت به فاز عملیاتی و اجرایی نرسیدهاند و از زمان اجرای آنها نیز گذشته است. چه برنامهای برای عملیاتی شدن فاز مطالعاتی جایکا در محور گردشگری شمال غرب کشور در نظر دارید؟
هر برنامه چند سطح دارد. اگر مطالعهای کامل باشد قطعا به پروژه میرسد. سیاست، استراتژی، برنامه و سپس پروژه و برای عملیاتی شدن پروژهها نیز پروژههای پیش ران تعریف میشود. هر برنامه باید به نوعی تنظیم شود که به نقطه عملیاتی شدن ختم شود. این بخشی از برنامه است و هر برنامه این بخش را نداشته باشد قابل اجرا نخواهد بود و به درد نمیخورد. حتا در تدوین برنامه توسعه ملی، توجه ویژه به پروژههای پیشران داریم.
اکنون پروژه جایکا در حال انجام است و اطلاعات اولیه و آشنایی با منطقهة نشستهایی با مقامات استانی صورت میگیرد در نهایت تحلیل و بررسیهایی در ژاپن انجام میشود و استراتژی توسعه مسیر گردشگر محور غرب تدوین میشود.
آیا جایکا هزینهای برای انجام این تحقیقات و تعریف استراتژی توسعه گردشگری محور شمال غرب از ایران دریافت میکند؟
خیر تمام تحقیقات با هزینه جایکا انجام میشود و صرفا هزینههای کارشناسان جایکا زمانی که در ایران هستند توسط ما انجام میشود و هماهنگیهای داخلی، اقامت، خوراک و رفت و آمد و... در ایران با ماست. گروه آنها حدود ۵ نفر است که ممکن است ۱۰ روز در ایران باشند.
آیا جایکا زمانبندی برای اجرایی شدن پروژه توسعه گردشگری محور شمال غرب ایران اعلام کرده است؟
بعد از آنکه اطلاعات اولیه جمع آوری شود، زمانبندی نهایی اعلام میشود و زمان اجرایی شدن هر فاز مطرح میشود.
هرچند امروز صحبت از توسعه محور شمال غرب کشور است، اما تجربه ما در حوزههای مختلف توسعهای اثبات کرده که معمولا این طرحها در حد مطالعه و طرح موضوع باقی میمانند و به مرحله اجرا نمیرسند. به طور مثال، رییس وقت سازمان میراث و گردشگری در ششمین نشست بینالمللی راه ابریشم که با حضور نمایندگان ۳۳ کشور عضو برگزار شد، عنوان کرد: دولت جمهوری اسلامی ایران با هدف افزایش تعاملات منطقهای و جهانی همه ظرفیتهای گردشگری را در مسیر جاده ابریشم احیا میکند. جمهوری اسلامی ایران با مشارکت در برنامه راهابریشم بر آن است تا روحیه جدید اتحاد، اعتماد، منافع مشترک، آموزش فراگیر و همکاریهای همه جانبه را در قالب این برنامه بینالمللی افزایش و ارتقا دهد. باور داریم هر گامی برای احیای ظرفیتهای گردشگری منطقه برداشته شود، در نهایت به سود ایران و سایر کشورهای دوست و همسایه خواهد بود.
اکنون که سه سال از این صحبتها میگذرد، شاهد آن هستیم که چین موفق شده بهرههای فراوان از نام جاده ابریشم و پروژه آن در حوزههای مختلف و همچنین در حوزه گردشگری کسب کند. این پروژه در ایران به کجا رسید؟
جاده ابریشم، پروژه مشترکی بین یونسکو و UNWTO در تمام دنیاست. در این میان مشخصا در این چارچوب، کشورهایی که در این مسیر قرار دارند، به صورت مرتب برنامههایی را اجرا میکنند. دبیرخانه جاده ابریشم در عشقآباد ترکمنستان فعال است و کشورهای عضو، همکاریهای مشترکی را بایکدیگر دارند. این همکاریها از حوزه مطالعاتی گرفته تا فعالیتهای بازاریابی مشترک و اطلاع رسانیهای مشترک و تعریف بستههای سفر مشترک را شامل میشود.
در نمایشگاه ITB برلین، کشورهای عضو طرح جاده ابریشم، غرفهای را در اختیار داشتند که مسیرهای مشترک گردشگری را برای علاقهمندان تعریف کرده بودند و در قالب سفرهای مشترک به چند کشور فعال در جاده ابریشم، ارائه می شد.
چین، اکنون پروژه یک جاده یک کمربند را در دست اجرا دارد و به نوعی فعالیتهای اقتصادی-فرهنگی را در قالب این نام انجام میدهد.
ایران هم در مسیر جاده ابریشم قرار دارد اما هنوز نتوانسته از این عقبه تاریخی و حتا نام جاده ابریشم برای جذب گردشگر استفاده کند. اینکه بتوانیم از پروژه جاده ابریشم به یک فعالیت اقتصادی – فرهنگی برسیم، طرحی است که در پژوهشگاه میراث و گردشگری متمرکز شده و هنوز پروژه خاص و جداگانهای تحت عنوان جاده ابریشم در حوزه گردشگری در دستور کار نداریم.
گفتگو: معصومه دیودار