تشریحِ تجربهِ سفر جادویی یک فرانسوی به ایران:
جوانان فرانسوی برای ماجراجویی و مسنترها برای آشنایی با فرهنگ ایرانی ، به ایران میکنند/ در فرانسه، ایرانیها را افرادی تحصیلکرده، آرام و مغرور به کشورشان میدانند
"پاسکال پریر" معتقد است: تضادها در ایران بسیار جذاب است. زندگی محافظهکارانه بیرون از خانه و زندگی آزادتر داخل خانه. عجیبترین چیزی که در ایران دیدم، ترافیک تهران است. رد شدن از خیابانهای تهران یکی از سختترین ورزشهای دنیاست.
به گزارش خبرنگار ایلنا، ایران از جمله مقاصد سفر است که شاید در نگاه نخست برای گردشگران خارجی جذابیت خاصی نداشته باشد چراکه تبلیغات منفی رسانههای غربی به اندازهایست که چهرهای دیگر از ایران در ذهن گردشگران بینالمللی ساختهاند. در این میان برخی از گردشگران ازجمله گردشگران فرانسوی بدون توجه به تبلیغات منفی که درخصوص ایران میشود، قصد سفر به ایران میکنند تا با فرهنگ، آداب و رسوم و البته جاذبههای تاریخی آن آشنا شوند و آن را از نزدیک ببینند.
"پاسکال پریر" یکی از گردشگران فرانسوی است که ایرانگردی را هدف سفر خود قرار داده تا به واسطه گشت و گذار در شهرهای مختلف ایران، با فرهنگ و جاذبههای کشورمان آشنا شود. او در جنوب فرانسه و در یک روستای کوچک نزدیک پرپینان زندگی میکند. محل زندگی او با دریای مدیترانه ده دقیقه و با مرز اسپانیا ۱۵ دقیقه فاصله دارد. در منطقهای که او زندگی میکنند باغهای انگور و هلو یکی از جاذبههای گردشگری به حساب میآید.
مردم در این بخش از فرانسه همانند بارسلونا به زبان کاتالانی صحبت میکنند. درواقع به راحتی میتوان به پاریس یا بارسلونا رفت و آمد داشت و با یک قطار پرسرعت به شهری که او زندگی میکند، رسید. البته که سفر اخیر او به ایران سبب شد تا شناخت خوبی نسبت به فرهنگ و آداب و رسوم ایران بدست بیاورد. در ادامه گفتگوی ایلنا را با پاسکال پریر میخوانید:
ایران از منظر باستانشناسی مورد توجه بخش مهمی از پژوهشگران میراث فرهنگی و تاریخ است اما در حوزه گردشگری شناخت کمتری از کشور ما در میان مردم دیگر کشورها وجود دارد به ویژه به دلایل سیاسی و ایرانهراسی شکل گرفته در سالهای اخیر این فرصت از کشور ما بیش از پیش سلب شده است. آیا تصویری که در ذهن شما از ایران شکل گرفته بود نیز ناشی از تبلیغات منفی رسانههای غربی بود و با همان ذهنیت به ایران سفر کردید؟
بله، قطعا همینطور است. قبل از سفرم به ایران تصویر متفاوتی از ایران در ذهنم داشتم. البته همین تصویر بود که مرا برآن داشت تا به ایران سفر کنم تا بیشتر درباره آن بدانم. ولی قبل از سفرم چند سفرنامه در مورد ایران خوانده بودم و فهمیدم که از این سفر پشیمان نخواهم شد.
فرانسویها چه شناختی از مرزهای فرهنگی، جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی ایران دارند و این شناخت تا چه اندازه تحت تاثیر فضاهای سیاسی مسلط بر نظام حاکم بر فضاسازیهای رسانهای علیه کشور ما هست؟
در اینترنت خوانده بودم که در سال ۲۰۱۵ نزدیک به ۱۸ هزار فرانسوی به ایران سفر کردهاند. به ترتیب کشورهای آلمان، فرانسه، ایتالیا، هلند، بریتانیا، سوئد، اتریش، اسپانیا و سوئیس بیشترین توریستهای اروپایی را تشکیل میدهند. اگر بخواهیم مقایسه کنیم، فرانسه با بیشترین آمار ورود توریست با نزدیک به ۸۵ میلیون نفر مقام اول جذب توریست در دنیا را دارد.
به اعتقاد شما آیا از تمامی ظرفیتهای فرهنگی میان دو کشور ایران و فرانسه به ویژه در حوزه گردشگری استفاده میشود؟
هرگز، من فکر میکنم که ایران از پتانسیلهای موجود برای گردشگری استفاده نمیکند. گردشگران تنها چهار تا پنج شهر ایران را میبینند. این درحالی است که ایران ظرفیتهای بیشتری برای معرفی و ارائه به گردشگران دارد.
گردشگران فرانسوی بیشتر از چه گروههای سنی، تحصیلی و تخصصی و اقتصادی و حتی شغلی هستند؟
من فکر میکنم که فرانسویهایی که به ایران میآیند چند دسته هستند. جوانان بین سن ۲۰ تا ۲۵ سال به عنوان زوج یا دوست سفر میکنند؛ این افراد بیشتر دوست دارند به تمام دنیا سفر کنند و به خصوص کشورهایی مانند ایران که بسیار متفاوت است، را دوست دارند ببینند.
دسته بعد افراد مسن هستند که در قالب تور به صورت گروهی به ایران سفر میکنند. این گروه، بیشتر به فرهنگ ایران علاقه دارند و دوست دارند فرهنگ و هنر و معماری این کشور را بیشتر بشاسند.
تعریف مشخص مردم فرانسه از ایران چیست، آیا خواهان ارتباط با مردم ایران هستند؟
تصور فرانسویها از ایران بسیار مثبت است. در فرانسه ایرانیها را به افرادی تحصیلکرده و آرام میشناسند. گردشگرانی که به ایران آمدهاند بهترین سفرا برای این کشور هستند.
درعین حال معتقد هستم که مردم ایران بسیار مهماننواز و مهربان هستند. مردم ایران را دوست دارم. مردم ایران نیز مانند تمام مردم دنیا میخواهند که در آرامش و آزادی زندگی کنند. آنها خیلی کنجکاو هستند که خارجیها را بشناسند و همیشه میخواهند بدانند که مردم دنیا در موردشان چه فکر میکنند و نسبت به کشورشان بسیار مغرور هستند و البته حق دارند.
به عنوان یک فرانسوی بیشتر از چه ظرفیت گردشگری یا چه آداب و رسوم یا هنر و فرهنگ یا تاریخ ایران بیشتر لذت میبرید و با آن ارتباط برقرا میکنید؟ فرانسویها بیشتر طرفدار چه اتفاق یا ماجراجویی در سفر به کشورهای دیگر هستند؟ آیا آنها از تجربه غذاهای بومی دیگر کشورها بیشتر لذت میبرند یا تجربه زیستن در مناطق بکر و دست نخورده را دوست دارند یا عاشق تاریخ قدیم و جدید هستند یا تجربه آب و هوایی برایشان جذاب است؟
تمام این موارد به شخصیت و علایق گردشگران بستگی دارد و در هر یک از گردشگران متفاوت است. البته فرانسویها به دلیل تنوع فرهنگی که در کشور فرانسه وجود دارد تنوع غذایی ایران آنقدر توجهشان را جلب نمیکند. معمولا مسافران از سلایق مختلف هستند.
شما برای سفر چگونه مسیر و امکاناتی را تدارک دیدید؟ آیا سفر با هواپیما و ماندن در هتل را بیشتر دوست دارید یا تجربه سفر با وسایل نقلیه عمومی و ماندن در چادر رامیپسندید؟ به نوعی دنبال سفر ارزان هستید یا سفرهای شیک و راحت را انتخاب میکنید؟
من هر دو مدل را معمولا تجربه میکنم. ولی در ایران معمولا با اتوبوس سفر میکنم. البته در مسافتهای طولانی هم از هواپیما استفاده کردهام.
دلیل اصلی شما برای سفر کردن چیست؟ چگونه و بر چه اساسی مقصد سفر خود را انتخاب میکنید؟
من سفر میکنم تا فرهنگهای دیگر را بشناسم. مردم جدیدی را ببینم. شیوههای زندگی متفاوت را ببینم و از هر کدام برای خودم چیزی انتخاب کنم. برای اینکه ببینم مردم چگونه با دینهایشان برخورد میکنند. سفر میکنم تا زندگیهای روزانه را ببینم. زندگیهای جاری در خیابان، خانهها، اماکن مذهبی، رستورانها و ... .اینکه با مردم عادی حرف بزنم و موسیقی بومی بشنوم نیز برایم بسیار جذاب است.
اگر بخواهید ایران را در یک جمله چگونه توصیف کنید درباره ایران به دوستان خود چه خواهید گفت؟
اگر بخواهم یک کلمه بگویم این است...جادویی! ایران سرزمین جادوییست.
از ایران به عنوان سرزمین جادویی نام بردید. کدامیک از جاذبههای ایران سبب شد تا ذهنیت شما درخصوص ایران به سوی سروزمین جادویی برود؟ عجیبترین چیزی که در ایران دیدید چه بود؟
ایران مثل یک رنگین کمان است یا شاید شبیه فرش ایرانی یا حتی شاید یک کاشی مسجد باشد. ایران رنگهای زیادی دارد. رنگ سبز که رنگ شمال است و همینطور رنگِ دین است. رنگ سیاه در چادر زنان و خاکی همچون رنگ منارههاست. البته که تعارفی که همیشه با فرهنگ ایرانی همراه است، برای اروپاییان گیجکننده است.
تضادها در ایران بسیار برایم جذاب بود. زندگی محافظهکارانه بیرون از خانه و زندگی آزادتر داخل خانه، شلوغی تهران و آرامش کلوتها را دوست داشتم. کویر و کوههای برف گرفته نیز بسیار جذاب است. اگر بخواهم از عجیبترین چیزی که در ایران دیدم، صحبت کنم میتوانم به ترافیک تهران اشاره کنم. البته رد شدن از خیابانهای تهران یکی از سختترین ورزشهای دنیاست.
ایران به واسطه تنوع فرهنگی و قومی که دارد، سوغات و صنایع دستی متفاوتی نیز دارد. اگر بخواهید یکی از سوغاتیهای ایران را انتخاب کنید و برای فرانسویها هدیه ببرید، چه خواهد بود؟
قطعا شعری از حافظ را به عنوان سوغاتی از ایران خواهم برد.
باوجود آنکه رسانههای غربی؛ معرفی مناسبی از ایران ندارند و تصویری غیر واقعی از ایران در ذهن جهانیان درست کردهاند اما شما از آداب و رسوم و فرهنگ ایران شناخت خوبی دارید، این شناخت از کجا نشات گرفته است؟
من از کودکی تاریخ مطالعه میکردم. مطالب متعددی درخصوص داریوش، کورش، اسکندر و چنگیزخان خواندهام. همینطور به ازبکستان و تاجیکستان سفر کرده بودم و دوست داشتم ادامه راه ابریشم را نیز ببینم از این رو بر اساس مطالعات و پیشزمینه ذهنی که درخصوص فرهنگ ایران داشتم، به کشور شما سفر کردم تا شناختم را بیشتر کنم.
طی سفرهایی که به شهرهای مختلف ایران داشتید، کدام شهرها برایتان جذاب بود. اگر بخواهید در یکی از این شهرها زندگی کنید، کدام را انتخاب میکنید؟
اصفهان را برای باغهایی که دارد و کاشان را برای خانههای زیبایش انتخاب میکنم. البته قبل از انتخاب باید بقیه شهرهای ایرانی را هم ببینم.
به عنوان یک فرانسوی، دیدن کدام جاذبههای فرانسه را به ایرانیهایی که دوست دارند به کشور شما سفر کنند، پیشنهاد میکنید؟
قطعا دیدن پاریس را برایشان جذاب خواهد بود. قلعه لوآر که مربوط به لویی شانزدهم است، شهرها و روستاهای قدیمی که به دوره رومانسک برمیگردد. بندرهای ماهیگیری و سواحل زیبای فرانسه را پیشنهاد میدهم.