در گفتوگو با ایلنا مطرح شد:
از تشکیل شرکتهای سینمایی حمایت نمیشود/ بانکها شناخت درستی از هنر و سینما ندارند
غلامرضا موسوی معتقد است که عملکرد بخشهای مختلف کشور اعم از مجلس و دولت در بخشهای قانونگذاری و اجرایی به شکلی است که از تشکیل شرکتهای سینمایی حمایت عملی نمیکند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، غلامرضا موسوی قبل از تهیهکنندگی در اوایل انقلاب روزنامهنگار بوده است. او در دهه 60 به پیشنهاد شهید بهشتی اولین تعاونیهای فیلمسازی را تشکیل میدهد و اکنون 40 سال است که به عنوان تهیهکننده در سینما فعال است. موسوی هماکنون عضو شورایعالی تهیهکنندگان و رئیس انجمن تهیهکنندگان مستقل سینمای ایران است. با او درباره روند تولید فیلم در سینمای ایران و موانع و مشکلات آن گفتگو کردهایم.
برخی معتقدند فعالیت در سینمای ایران به شکل پارتیزانی است ولی برخی میگویند سینمای ایران کاملا منظم است. براساس تجربه 40 سالهتان، آیا در نظام تولید و اکران نظمی وجود دارد یا خیر؟
برای اینکه وضعیت سینما را به صورت کلی بررسی کنیم باید ابتدا از تولید آغاز کنیم. اینکه گروهی میگویند تولید در سینمای ایران به صورت پارتیزانی و چریکی است، امر درستی نیست. تولید فیلم در سینمای ایران شبیه تولید سایر محصولات است و حتی بهسامانتر از برخی از تولیدات دیگر داخل کشور. آنچه در بخش تولید در سینمای ایران همیشه به عنوان یک نقطه ضعف مطرح شده این است که گروهی تصور میکنند که باید بیشتر از دیگران به آنها توجه شود و این گروه همیشه معترض هستند. تفاوت سینمای ایران با سینمای خارج از کشور نیز تفاوت در نوع تولید است و عمدهترین تفاوت گرفتن پروانه ساخت از دولت است و اگر تولیدی از این مرحله عبور کند تقریبا روند کار شبیه تولید فیلم در کشورهای دیگر است. در مرحله آخر نیز فیلمساز باید پروانه نمایش بگیرد که گرفتن این پروانه نمایش از این منظر که به نوعی فیلمسازان را در برابر مشکلات آتی قضایی بیمه میکنند خوب است اما از این منظر که به نوعی در فیلمها ممیزی ایجاد میشود، خوب نیست. نکته دیگری که در صدور پروانه نمایش و پروانه ساخت مسئله است افرادی هستند که آنها را امضا میکنند که متاسفانه در برخی موارد به جای عمل به قانون به برداشت شخصی یا سلیقه خود عمل میکنند و این مسئله است که سینما را در تولید دچار مشکل کرده است.
در همه جای دنیا به جای افراد، کمپانیها فیلمهای سینمایی را تولید میکنند اما هنوز ما نتوانستهایم شاهد تشکیل یک شرکت یا کمپانی فیلمسازی باشیم و سینمای ایران همچنان در بخش تهیهکنندگی فردمحور است. دلیل این امر چیست؟
عملکرد بخشهای مختلف کشور اعم از مجلس و دولت در بخشهای قانونگذاری و اجرایی به شکلی است که از تشکیل شرکتهای سینمایی حمایت عملی نمیکند. به طور مثال در بحث معافیتهای مالیاتی اعلام میشود که شرکتهای سینمایی می توانند از این معافیتها استفاده کنند اما در عمل چنین مسئلهای رخ نمیدهد. درست است که در یک شرکت نیز باز فرد کارها را انجام میدهد اما زمانی که شما نام شرکت را به عنوان تهیهکننده یا سازنده یک اثر درج میکنید با مشکلات بسیار پیچیدهتری مواجه میشوید از زمانی که به عنوان فرد تهیهکننده یک اثر سینمایی هستید. مسائلی همچون مالیات به شکلهای مختلف، بیمه تامین اجتماعی و دستمزد اموری هستند که زمانی که شما به صورت حقیقی تهیهکننده حقیقی میشوید راحتتر میتوانید مسائل مالیاتی، بیمه و... را به سامان برسانید و حق افراد را پرداخت کنید تا زمانی که تحت عنوان شرکت فعالیت میکنید. از طرف دیگر روندهای قانونی و بروکراسی اداری هیچ امتیازی برای شرکتها قائل نیست یعنی اگر شما به عنوان یک شرکت شناخته شده بخواهید اثری تولید کنید باید همان مسیری را طی کنید که یک فرد تازه کار طی میکند.
بعضا شاهد طرحهایی از سوی دولت هستیم مانند صندوق جسورانه سرمایهگذاری سینما در بورس آیا به نظر شما اجرای چنین طرحهایی با وجود وضعیت سینمای ایران امکانپذیر است؟
این سیستم زمانی پاسخگو است که همه چیز شفاف باشد و اگر دولت میتواند تضمین بدهد که سرمایهگذاری در این صندوقها کاملا شفاف و مشخص باشد، میتوان امیدوار بود و لازمه شفافیت این است که معلوم شود یک فیلم چگونه تولید شده و شرکت تولیدکننده آن کیست. به همین دلیل به نظر میرسد دولت پیش از ارائه چنین طرحهایی که مترقی نیز هست، بهتر است زیرساختهای تشکیل کمپانیها را ایجاد کند.
شما از جمله افرادی بودید که اولین بار در زمان ساخت سریال شهرزاد از واژه پولشویی استفاده کردید اما بعدها افراد دیگری این مسئله را رد کردند.
سینما نیاز به سرمایه دارد و تهیهکننده باید این سرمایه را یا با هزینه شخصی یا پول دیگران و یا اینکه بانکها و از طریق وام تامین کند. متاسفانه بانکها در ایران آنگونه که باید به امر فرهنگ توجه نمیکنند و شناخت درستی از هنر و صنعت سینما ندارند به همین دلیل همان وامی را که به دیگران با بهره 25 درصد میدهند را به سینماگران میدهند. درحالیکه هیچ فیلمی در هیچ کجای دنیا نمیتواند بعد از ساخت و نمایش چنین بهرهای را بازگرداند. از آنجا که بسیاری از تهیهکنندگان بودجه کافی برای تولید فیلم ندارند و وام نیز نمیتوانند بگیرند، افرادی که علاقه دارند خارج از سینما در سینما سرمایهگذاری کنند بهترین منبع برای دریافت پول و ساخت فیلم هستند اما آنچه که در سرمایهگذاری این افراد مهم است و من نیز پیش از این به آن اشاره کرده بودم، نوع حرکت سرمایهگذار در سینما است و اینکه آیا پولی که این فرد خارج از سینما وارد سینما میکند به سینما کمک میکند یا نظام اقتصادی آن را بر هم می ریزد. و آیا یک سرمایهگذار مانند یک تاجر خوب در سینما برخورد میکند یا خیر؟ زیرا یک تاجر خوب پول مفت به کسی نمیدهد و دنبال این است که از سرمایهگذاری در یک پروژه سود به دست بیاورد. در این میان اینکه منشاء پولها کجاست و مراقبت شود که پول ناسالم به سینما وارد نشود. این مهم وظیفه دستگاه قضا و قوه قضائیه است. هرچند اگر کسی پول سالمی داشته باشد و بخواهد مانند یک تاجر خوب رفتار کند در سینما بیمحابا خرج نمیکند و دستمزدهای کلان نمیدهد و نکتهای که من آن زمان گفتم و امروز نیز بر آن تاکید میکنم تاثیری است که این پولها بر چرخه تولید و افزایش بهای تمام شده تولید میگذارد و آن را بینظم میکند، هرکسی با هر نوع پولی که وارد سینما می شود اگر بخواهد نظم حقوق و دستمزدها و سایر بخش ها را در تولید سینما به هم بزند قطعا باید با وی برخورد شود و متاسفانه پولشویی بیشتر پولهایی را شامل میشود که از طریق تجارت مواد مخدر یا اسلحه در جای دیگری هزینه میشود.
بسیاری از افراد مانند شما خواستار برخورد با چنین بینظمیهای اقتصادی در روند تولید فیلم هستند اما برخورد باید چگونه صورت بگیرد و چه ضمانت اجرایی برای آن وجود دارد؟
قطعاً با چنین بینظمیهایی در تولید دولت نمیتواند برخورد کند زیرا دولت قانون را ملاک قرار میدهد، اما صنوف میتوانند با این بینظمیها برخورد کنند. براساس قانون، صنف این حق را دارد بر عملکرد اعضای خود نظارت کند، مثلاً اگر تهیهکنندهای تخلفی کرد که این تخلف به کلیت سینما لطمه میزند صنف میتواند از وزارت ارشاد به نمایندگی از دولت بخواهد تا به صورت موقت و یا دائم اجازه فعالیت به این تهیهکننده و یا سرمایهگذار را ندهد. البته این مسئله به این بازمیگردد که ما صنف قویای داشته باشیم که نفع جمعی سینما برایش مهم باشد و هم اینکه دولت کاملا به صنف احترام بگذارد و قبول داشته باشد.
با توجه به تلاشهایی که شده آیا این امیدواری وجود دارد که در آینده ما شاهد کمپانیهای فیلمسازی باشیم؟
واقعیت این است که برخی امور محتوم است و ما سرانجام باید به این سمت حرکت کنیم و فیلمسازی توسط کمپانیها انجام شود. شاید تشکیل کمپانیها خیلی نزدیک نباشد اما قطعا این اتفاق میافتد و باید سیستم تولید به سمت تشکیل شرکتها حرکت کند. همانگونه که در پخش فیلم تعدادی از شرکتها در هم ادغام شدند و یک شرکت بزرگ را تشکیل دادند و اگر ما بخواهیم سینما را به شکل صنعت داشته باشیم چارهای جز تشکیل کمپانیها با مشارکت چند تهیهکننده، کارگردان، فیلمنامهنویس و داشتن چارت حرفهای نداریم.