در نشست بایدها و نبایدهای سیاستگذاری فرهنگی مطرح شد؛
اگر میخواهید فضای مجازی را فیلتر کنید، باید مردم را قانع کنید/دولتها در ایران در همه چیز مداخله میکنند
رییس مرکز مطالعات سیاستگذاری عمومی با بیان اینکه سادهترین کار در سیاستگذاری فرهنگی اجبار بوده و سختترین کار قانع کردن مردم است، گفت: شما هر مدل فرهنگی را که دلتان میخواهد را میتوانید داشته باشید اما باید بدانید که عرصه فرهنگ عرصه اجبار نیست؛ عرصه اقناع است. اگر میخواهید فضای مجازی را بردارید؛ باید مردم را برای این موضوع قانع کنید.
به گزارش خبرنگار ایلنا، پنجمین نشست علمی تخصصی حقوق فرهنگی از منظر حقوق شهروندی با موضوع باید و نبایدهای سیاستگذاری فرهنگی با حضور علی اصغر کاراندیش (معاون توسعه وزیر فرهنگوارشاد اسلامی و دستیار وزیر در موضوع حقوق شهروندی)، مجید وحید (عضو هیات علمی دانشگاه تهران و رئیس مرکز مطالعات سیاستگذاری عمومی) و چندی دیگر از مسئولان در سالن اجتماعات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.
مجید وحید (عضو هیات علمی دانشگاه تهران و رییس مرکز مطالعات سیاستگذاری عمومی) در این مراسم اظهار داشت: کاری که ما در سازمان انجام میدهیم؛ ارزیابی عملکرد دولتها است. یعنی ما به عملکرد دولت بر این اساس که باید سیاستگذاری عمومی انجام دهد، نگاه میکنیم و اگر سیاستگذاری خوبی انجام شده باشد؛ میگوییم خوب است و اگر بد انجام شده باشد به آن لقب بد میدهیم و در این موضوع برای ما اینکه دولت مورد نظر ایران یا آمریکا باشد؛ تفاوتی ندارد.
وی افزود: باید قبول کنیم که در بسیاری از سیاستگذاریها ایالات متحده آمریکا از ما قویتر عمل کرده است که برای این موضوع میتوان به سیاستگذاری صنعت توریسم و گردشگری آنها اشاره کرد. البته اینکه گفته میشود آمریکا در این زمینه موفق بوده و ایران ضعیف به معنی غربزدگی ما نیست؛ همانطور که وقتی به سیاستگذاری عمومی در بحث امنیت نگاه میکنیم و اعلام میکنیم که ایران در این زمینه قوی است بهمعنی اینکه ما مدافع حکومت باشیم، نیست. معیار اصلی ما در این موضوع عملکرد دولت مورد نظر است.
وحید ادامه داد: در حوزه سیاستگذاری عمومی عرصههایی وجود دارد که در آن دولت باید تصمیم گیرنده باشد و ازجمله این حوزهها میتوان به حوزه محیطزیست، امنیت و... اشاره کرد. البته حضور دولت در این موارد میتواند بهصورت نظارت یا دخالت باشد. اما عرصههای دیگری هم وجود دارد، که بر سر این موضوع که دولت در آن دخالت داشته باشد یا خیر بین کشورهای مختلف اختلاف نظر وجود دارد. حوزه فرهنگ یکی از این عرصهها بهشمار میآید.
وی با بیان این پرسش که آیا در علوم اجتماعی، دولت باید دخالت داشته باشد یا خیر. گفت: در مورد حضور دولت در اجتماع دو نگاه وجود دارد. نگاه اول به این نکته اشاره دارد که دولت یک نهاد بود، پس چون کنشگر است، باید حضور داشته باشد. ولی طرفداران این حوزه در عین حال میگویند که دولت حضور داشته باشد اما به آن بفهمانیم که وظیفهاش تنها حکمرانی بوده و باید یاد بگیرد که در مسایل فروتن عمل کند.
وحید افزود: در چنین وضعیتی دولت میتواند خیلی مفید باشد. چراکه در این نگاه این موضوع درست بوده که دولت فقط یک سازمان است اما بزرگترین سازمان است و اگر دولت مفیدی باشد؛ میتواند در مسایل مختلف تاثیرگذاری خیلی زیادی ایجاد کند. برای نمونه این نوع میتوان به دولت فرانسه اشاره کرد که در آن اگر از هر ۱۰ نفر بپرسند که موافق دخالت دولت در فرهنگ است؛ قطعا ۹ نفر آنها جواب مثبت میدهند. چراکه دولت وظایفش را بهخوبی انجام میدهد.
وی افزود: اما نگاه دیگری هم به دخالت دولت در این مسائل وجود دارد که در آن این موضوع مطرح است که هروقت اسم دولت را شنیدید؛ بترسید. چراکه دولت طرف سرمایهگذاران است. در جامعه امروز آدمها با یکدیگر برابر نیستند و نظام امروز جهان طبقاتی است که در آن عدهای ثروتمند و مسلط بوده و عدهای دیگر تحت سلطه هستند. اما لازم است بگویم که سرمایه فقط اقتصادی نیست؛ سرمایههایی همچون سرمایه فرهنگی هم وجود دارد که در آن فرد مورد نظر میتواند کاری انجام دهد که دیگران در آن ناتوان هستند. نویسندگی یکی از همین موارد است و ما در ایران افراد زیادی داریم که سرمایه فرهنگی بالایی دارند ولی سرمایه اقتصادی ندارند.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران ادامه داد: همچنین بخش دیگری هم وجود دارد که دارای سرمایه اجتماعی هستند. یعنی با تعداد زیادی از افراد با نفوذ ارتباط دارند و بهوقت ضرورت میتوانند از آن استفاده کنند. علاوه بر این دو مورد سرمایه دیگری هم وجود دارد که به آن سرمایه نمادین یا سمبلیک میگویند. بهعنوان مثال اگر به مدرسه فیضه قم بروید تعدادی زیادی روحانی پیر و جوان میبینید که عدهای از آنها لقب حجتالاسلام دارند ولی عدهای دیگر به مقام آیتالله العظمی رسیدهاند و بهنوعی از سرمایهای بهره میبرند که در کشور ما نمیتوان آن را نادیده گرفت. در نهایت باید بگویم اگر شما یکی از این سرمایهها را دارا باشید؛ بهعنوان بخش مسلط جامعه شناخته میشوید ولی اگر جزء این دستهها نباشید؛ عضو بخش تحت سلطه هستید.
مجید وحید در ادامه گفت: همه افراد تحت سلطه در محدوده دولت هستند و دولت میخواهد کاری انجام دهد که این افراد این موضوع را بپذیرند. چراکه در همه کشورهای تراز اول جهان نیز چنین وضعیتی حاکم است. بهدلیل اینکه نحوه آموزش این افراد از کودکی بهگونهای بوده که مسایلی را در ذهن آنها قطعی کرده است و آن را خارج از بحث کردن میدانند و کاملا قبول دارند. بههمین دلیل در نگاه بهدخالت دولت در سیاستگذاری اجتماعی گفته میشود که به هیچ وجه سیاست را دست دولت ندهید. چون دولت شما را تنظیم میکند؛ پس تا آنجا که میتوانید از آن دوری کنید.
رییس مرکز مطالعات سیاستگذاری عمومی در ادامه بیان کرد: سوال این است که اگر دولت بخواهد در این سیاستگذاری حضور داشته باشد؛ چطور میتواند این کار را انجام دهد. در دولتهای مختلف برای فرهنگ سه مدل سیاستگذاری وجود دارد. مدل اول سیاستگذاری ایالات متحده آمریکا است که میگوید دولت بههیچوجه نباید در موضوع فرهنگ دخالت داشته باشد و قانون اساسی آمریکا، چنین اجازهای را به آنها نمیدهد ولی این به آن معنا نیست که دولت آمریکا در فرهنگ دخالت ندارد. اتفاقا آمریکاییها قدرت خود را نتیجه دخالت در امور مختلف میدانند.
وی افزود: مدل دوم مختص به کشور فرانسه است که در آن گفته میشود دولت باید در عرصه سیاستگذاری فرهنگی دخالت داشته باشد و مردم کشور فرانسه نیز به شدت طرفدار این موضوع هستند. چراکه دولت آنها در این سالها خیلی خوب عمل کرده و توانسته خدماتی را ارایه دهد که مردم حتی حاضرند مبلغی را هم بپردازند ولی دولت در امور آنها دخالت نداشته باشد. در نهایت باید بگویم که مدل آنها بهصورتی است که هر کاری را طبق میل مردم انتخاب میکنند.
وحید افزود: مدل سوم درباره این موضوع، مدل جمهوری اسلامی ایران است که میگوید دولت هست؛ دولت مداخله میکند و در نهایت او همه چیز را تعیین میکند. سیاستگذاری دولت جمهوری اسلامی تعیین کننده در همه موارد بوده و از فرم تا محتوا را شامل میشود. ولی نمیتوان به آن اشکالی را هم وارد دانست. چراکه اسم آن جمهوری اسلامی ایران است و براساس همین نام سیاستگذاری فرهنگی آن شکل گرفته است. بهعنوان مثال چندی پیش جناب روحانی گفتند ما کاری به بهشت و جهنم مردم نداریم ولی جناب علم الهدی در مشهد گفت که اتفاقا ما به این موضوع کار داریم چراکه اگر قرار بود کار نداشته باشیم جمهوری اسلامی را راه نمیانداختیم.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: از نظر بنده شما هر مدل فرهنگی را که دلتان میخواهد را میتوانید داشته باشید اما باید بدانید که عرصه فرهنگ عرصه اجبار نیست؛ عرصه اقناع است. شما میخواهید فضای مجازی را بردارید؛ بردارید اما مردم را برای این موضوع قانع کنید. چراکه اگر نتوانید مردم را برای چنین مسائلی قانع کنید؛ مشکل بهوجود میآید. بهعلاوه این موضوع در عرصه فرهنگ زبان خیلی مهم است و شما باید از طریق آن با مردم رابطه خوبی برقرار کنید. آسانترین کار راه اجبار است و البته سختترین کار قانع کردن است.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران در ادامه بیان کرد: سیاستگذاری فرهنگی در این کشور زمانی موفق میشود که دولت به تمامی به آن وارد شود. البته باید بگویم که دولت تنها رییسجمهور نبوده و به معنی تمام نهادهای حکومتی است و حتی نهاد رهبری را هم شامل میشود چراکه نهاد رهبری بهشدت تاثیر گذار است و موفقیت زمانی حاصل میشود که آن نهاد هم در کنار نهادهای دیگر حضور داشته باشد.
وحید ادامه داد: بهعلاوه این موضوعات بیاییم کارهایی را اعلام کنیم که توانایی انجام آنها را داریم. چراکه وقتی از انجام اقدامی حرف زده میشود برای آن در بین مردم توقع ایجاد شده است. بهعنوان مثال در بند ۱۸ قانون شهروندی این طور گفته شده که صداوسیما در زمان انتخابات نباید از نامزد خاصی حمایت کند ولی اگر صداوسیما این کار را نکند چه کاری میتوانیم در مقابل آن انجام دهیم. همین چند وقت قبل در بحث FATFشاهد برنامهای از تلویزیون بودیم که در آن هر دو کارشناسی که برای این موضوع دعوت شده بودند، مخالف تصویب آن بودند.
در ادامه مراسم علی اصغر کاراندیش (معاون توسعه مدیریت و معاون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دستیار وزیر فرهنگ در امور حقوق شهروندی) گفت: ابتدا باید بگویم ما با وجود اینکه در ستاد وزارتخانه دارای ۲۱۰۰ نیرو هستیم تنها از سه نفر در حوزه حقوق شهروندی استفاده کردیم و بقیه افراد انتخاب شده که تمام کار در اختیار آنها قرار گرفته از بخش غیردولتی انتخاب شده که این موضوع به دلیل اعتقادی است که ما نسبت به برقراری زمینههای لازم برای فعالیت بخش خصوصی داریم.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش بیان کرد: بهطور کلی یکی از ویژگیهای ما این است که دوست داریم هر کاری خیلی سریع انجام شود. ولی باید بگویم که بحث فرهنگ بحث زمانبری بوده و با گذشت زمان ایجاد میشود. بهعنوان مثال اگر به همین موضوع کمربند ایمنی ماشینها توجه کنید؛ تا همین چند سال قبل مردم افرادی را که در هنگام رانندگی کمربند میبستند را مورد تمسخر قرار میدادند ولی در حال حاضر این موضوع بسیار عادی شده و همه از آن استفاده میکنند. این بدین معناست که فرهنگ استفاده از کمربندی ایمنی ایجاد شده که در عین حال به ما نشان میدهد ایجاد فرهنگ به زمان نیاز دارد.
کاراندیش ادامه داد: البته باید بگویم که بعضا کارهایی در یک دولت شروع میشود که با آمدن دولت دیگر آن کار بهطور کامل قطع میشود. تنها در صورتی که بخشهای خصوصی چنین راههایی را ادامه دهند؛ این موضوعات با گذر زمان تبدیل به فرهنگ جامعه میشود.در نهایت جامعه نباید مسایل را فراموش کند که در این صورت این مسائل در دراز مدت به فرهنگ جامعه مورد نظر تبدیل میشود.
وی در پایان گفت: باید قبول کنیم که ما نتوانستیم در حوزه فرهنگ موفق عمل کنیم و سطح فرهنگ مردم را در جامعه ارتقا دهیم و عمده مشکلات ما در حوزههای مختلف بهدلیل همین موضوع است. در نهایت امیدواریم موضوعات فرهنگی ادامهدار باشد تا بتواند در گذر زمان به فرهنگ جامعه تبدیل شود و با رفتن دولتها فراموش نشود.