سهیل سمی تاکید کرد:
دستهبندی ادبیات ایرانی و خارجی دنباله همان فلسفه ما و اجنبیست/اگر مدیریت فرهنگی جواب میداد آمار مرگ نویسندگان جوان اینقدر بالا نمیرفت
مترجم آثار بکت میگوید: اگر مدیریت فرهنگی درستی داشتیم نویسنده ایرانی خجالت نمیکشید که جایی عنوان کند نویسنده است. طرف حاضر است بگوید راننده آژانس هستم ولی نگوید نویسنده هستم چون اصلا نویسندگی شغل به حساب نمیآید.
سهیل سمی (مترجم) در گفتگو با خبرنگار ایلنا؛ درباره آخرین کارها و ترجمههایش گفت: ترجمه رمان آخر جولین بارنز به نام «فقط یک داستان» تمام شده و برای انتشار تحویل نشر نو شده است. این اثر رمانی با فضای تیره است که موضوعش عشق است. عشق یک جوان 19 ساله و یک خانم میانسال که روایتی تراژیک دارد. این رمان هم مثل دیگر کارهای این نویسنده فضای مغمومانهای دارد و محور اصلیاش عشق است؛ منتها نوعی از عشق تراژیک که با نگاهی تلخی همراه است. علاوه بر این ترجمه دو رمان از رومانهای کلاسیک آمریکایی از جان اشتاینبک هم به زودی از من منشتر میشود. یکی رمان «خوشههای خشم» و دیگری «شرف بهشت». رمان کوتاه «عشق اول» از ساموئل بکت که به همراه دستنوشتهای از ترجمه شده نیز توسط نشر ثالث آماده چاپ است.
این مترجم سپس با اشاره به تفاوت تخفیف درنظر گرفته شده برای داستان ترجمه و تالیفی در طرح تابستانه کتاب بیان کرد: کسانی که چنین تصمیمی میگیرند همانهایی هستند که در صنعت خودرو هم با بالا بردن تعرفه خودروهای خارجی مثلا میخواهند از تولید داخل حمایت کنند. جلوی ماشین با کیفیت خارجی را میگیرند که مردم 8 تا 10 برابر برای به اصطلاح تولید داخلی هزینه کنند. اینها اگر واقعا دلسوز ادبیات ایرانی هستند چرا به نویسندگان ایرانی کمک نمیکنند؟ چرا به ناشرانی که کارهای ایرانی منتشر میکنند کمک نمیکنند؟ اصلا چرا رمان ایرانی را در برابر رمان خارجی قرار میدهند؟ آن هم وقتی خودشان میدادند در حال حاضر آقایان هر تصمیمی بگیرند مردم عکسش را انجام میدهند. چرا همه چیز را سیاسی میکنند؟
او افزود: تفاوت در میزان مخاطب و فروش داستان ترجمه و تالیفی طبیعیست. ما با این قبیل حرکتها نمیتوانیم باعث رشد ادبیاتمان شویم. کوروش اسدی برای چه خودکشی کرد؟ کاوه سلطانی برای چه از بین رفت؟ داستان نویسنده ایرانی صد سال است همین است و این طرحها تصمیمات تعدادی افراد است که به نتیجه کارهایشان فکر نمیکنند و از مشاوری هم کمک نمیگیرند. اگر تخصصی در حوزه فرهنگ و کتاب و ... ندارید و بلد نیستید از دو مشاور برای سیاستگذاری استفاده کنید. این را به عنوان یک مترجم و برای دفاع از منافع خودم نمیگویم. من هم دلم میخواد ادبیات کشورم پیشرفت کند و روزی برسد که یکی از رمانهای هموطنانم را به انگلیسی ترجمه کنم و انگیزهاش را هم دارم. در این سالها همیشه منتظر بودم یک ارشادی جایی بیاید و پیشنهاد بدهد که این رمان و این مجموعه داستان ایرانی را به انگلیسی ترجمه کن. اگر دلسوزند از این کارها بکنند.
مترجم آثار بکت یادآور شد: این شیوه ساختن دوگانه ادبیات ایرانی و خارجی تبیین همان فلسفه اشتباه ما و اجنبی؛ من و دیگریست. ما ایرانیها کی قرار است با دیگری یکی شویم؟ باید بدانیم تا جهان را درک نکنیم و ارتباط درست با جهان نداشته باشیم خودمان را هم نمیتوانیم بشناسیم. ما داریم روی کره زمین زندگی میکنیم. رمان خارجی رمان ایرانی یعنی چه؟
سمی در پایان تاکید کرد: خود مدیران هم میدانند چنین تصمیماتی بّرد ندارد. انگار هرکسی مجبور است کارهایی را انجام بدهد صرفا برای اینکه بالادستیاش راضی باشد. دیگر اینکه حالا این تصمیم چقدر برد دارد و تاثیر میگذارد دیگر مهم نیست. اگر این مدیریت فرهنگی جواب میداد آمار از بین رفتن نویسندگان جوان ما مخصوصا اگر متحمل خرج خانه و خانواده باشند اینقدر بالا نمیرفت. اگر مدیریت فرهنگی درستی داشتیم نویسنده ایرانی خجالت نمیکشید که جایی عنوان کند نویسنده است. طرف حاضر است بگوید راننده آژانس هستم ولی نگوید نویسنده هستم چون اصلا نویسندگی شغل به حساب نمیآید. اگر اینها توانستند تغییر بدهند حساب است در غیر صورت بقیه طرحها و برنامهریزیها چیزی نیست جز اینکه سفرهای پهن شود و بودجهای داده شود تا عدهای بهره ببرند.