نگاهی به لزوم رعایت «کپیرایت»:
شبکه دو سیما «ایده» برنامه شبکه نسیم را کپی کرد
ای کاش اهالی تلویزیون اگر هم بنا بر تکرار یک ایده خوب اجرایی در یک برنامه ترکیبی یا گفتوگو محور دارند، جایی میان صحبت مجری یا دستکم در زیرنویس یا تیتراژ، به منبع آن اشاره کنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، سالهاست که همه اهالی فرهنگ و هنر از یک درد مشترک نالاناند و آن، عدم وجود «کپی رایت» در ایران است؛ با شنیدن این عبارت، همه به یاد دانلود غیرقانونیِ نسخه بیکیفیت فیلمهای روی پرده یا قطعات موسیقی میافتند اما پای «حق» که در میان باشد، ماجرا خیلی گستردهتر و مصداقها خیلی بیشتر میشود، تا حدی که ممکن است تا قبل از این که به یک تقلید اشاره کنیم، شخص مقلد باور نداشته باشد که نسبت به شخص یا گروهی، کملطفی کرده باشد.
کمتر از یک ماه قبل، عوامل برنامه تلویزیونی «وقتشه» شبکه نسیم تصمیم گرفتند برای تبیین هر چه بیشتر و بهتر موضوع محوری خود یعنی ازدواج، دست به یک کار جدید بزنند و برای اولین بار در یک برنامه ترکیبی، از تئاتر تعاملی بهره بگیرند و این ایده چیزی نبود که به یک سری دیالوگ تصنعی بداهه ختم شود، بلکه اتاق فکری تشکیل شد و با تمرکز بر یک وجه مشخص از موضوع کلی «ازدواج» یک سیناپس به طراحی رسید، سپس این سیناپس با بازیگرانی ناآشنا برای مخاطب در میان گذاشته شد و آنان بعد از چند جلسه تمرین، در فضای استدیو به این ابتکار جامه عمل پوشاندند و حاصل کار با استقبال خوبی از جانب مخاطب و کارشناسان مواجه شد. کمتر از چند روز بعد، برنامه تلویزیونی «عصر خانواده» شبکه دو سیما چنین ایدهای را کپی کرد، به این ترتیب که مجری خانم برنامه، با استرس زیادی وارد استدیو شد و بعد از کمی تپق زدن در ادای جملات، به گریه افتاد و اندکی بعد، به حالت عادی برگشت تا رو به دوربین بگوید باید در مراودات روزانه مراقب صحبتهایمان باشیم، چراکه یک جمله مخرب میتواند تمامِ روزِ یک شخص را به شکلی منفی تحتالشعاع قرار دهد. گذشته از تصنعی درآمدن این بخش از برنامه، باید گفت عوامل، زحمت اجرای این ایده را به کسی سپرده بودند که به عنوان مجری برای مردم تعریف شده بود، بنابراین با گذشت لحظاتی، مخاطب متوجه فاصله زیاد اتفاق با واقعیت میشد و به این ترتیب، آن اثرگذاری مطلوب به دست نمیآمد. خوب بود اهالی تلویزیون وقتی درصدد تکرار یک ایده خوب برمیآیند، دست کم به جزییات مهم آن هم توجه کنند، کما اینکه چنین چیزی توسط یک برنامه دیگر از شبکه دو سیما یعنی «بر فراز الوند» هم تکرار شد. این درست است که تهیهکننده محترم برنامه، خود تحصیلات آکادمیک در زمینه تیاتر دارد و همچنین، میدانیم که دو مجری جوان و مستعد این برنامه هر یک تجربیاتی در زمینه بازیگری داشتهاند، اما آیا ایده تئاتر تعاملی آن گونه که شایسته است در خدمت توضیح و تبیین موضوع این برنامه درآمده بود؟ آنچه ما دیدیم، دیالوگهایی بداهه بود که بین دو مجری برنامه رد و بدل شد تا در نهایت چند مفهوم نخنمای بارها مطرح شده یعنی قضاوت نکردن و شایعه نساختن و حسود نبودن و ... مرور شود، اما دوستان یک موضوع مهم را فراموش کرده بودند و آن این که مخاطب، «بازی» بودن کل اتفاق را از بدو امر متوجه میشود، به این دلیل که او میداند آنتن تلویزیون هرگز اجازه بگومگوی دو مجری همکار در یک برنامه را روی آنتن زنده به آنان نمیدهد، در نتیجه سطح تأثیرگذاری این نمایش هم به حداقل میرسد و چیزی به جز یک لبخند گذرا، دستاورد بیننده برنامه نیست، حال آن که در برنامه تلویزیونی «وقتشه» کل این تئاتر تعاملی به نحوی ساماندهی و برنامهریزی شده است که مخاطب، فراتر از اینکه بخواهد کشف کند آنچه در حال تماشاست نمایش است یا واقعیت، توجهاش به خود موضوع و محور این دیالوگها جلب میشود و در خاتمه، بیتوجه به این که این قصهای که برایش روایت شد تا چه حد فیلمنامه و کارگردان داشت، درباره بازتاب کلیت و اصل آن قصه در زندگی خودش و جهان پیرامونش فکر میکند.
در پایان باید گفت ای کاش اهالی تلویزیون اگر هم بنا بر تکرار یک ایده خوب اجرایی در یک برنامه ترکیبی یا گفت و گو محور دارند، جایی میان صحبت مجری یا دست کم در زیرنویس یا تیتراژ، به منبع آن اشاره کنند.