خبرگزاری کار ایران

در آستانه هفتم تیرماه؛

اتهامی نبود که به شهید بهشتی نسبت داده نشود

اتهامی نبود که به شهید بهشتی نسبت داده نشود
کد خبر : ۶۳۶۹۳۹

«سرمایه‌دار» بودن دروغ و اتهام دیگری بود که دشمنان به شهید بهشتی نسبت می‌دادند. همسر آن شهید بزرگوار با اشاره به موکتی که زیر پایشان انداخته شده بود، گفت: «در این یک‌سال نه از بنیاد شهید به سراغ ما آمدند و نه از قوه قضائیه کسی به ما سر زد»

مختار مسعود (روزنامه‌نگار) در یادداشتی که با عنوان «هرگز نبینی در جهان، مظلوم‌تر زین عاشقان!» در اختیار خبرگزاری ایلنا قرار داده؛ با نزدیک شدن به واقعه هفتم تیر، به بررسی ویژگی‌ها و خصوصیات اخلاقی شهید بهشتی پرداخته است.

متن این یادداشت به شرح زیر است:

در آن شب ظلمت و فاجعه هفتم تیر، فرشتگان آسمانی فوج فوج نازل شدند و ۷۲ مهاجر را همراه سید و سالارشان به ملکوت اعلی بردند تا در جوار رحمت حق برای همیشه زنده مانده و نام مبارک‌شان نیز در تاریخ به نیکی بماند.

هنوز یک آفتاب بیشتر بر پیکرهای خونین و در هم شکسته دل‌دادان عشق نگذشته بود که ملت با قامت‌های برافراشته و استوار بر «جاودانه شدن آن راست‌قامتان» گواهی دادند. وقتی صدای آن فاجعه در گوش فلک پیچید، خواب غفلت از چشمان عده‌ای ربوده شد و خورشید حقیقت که چند صباحی در پس ابرهای تیره و تار پنهان بود، درخشیدن گرفت تا در پرتو آن عمر کوتاه تاریکی، ظلمت و سیاه‌نمایی به پایان رسد. اگرچه فاجعه هفتم تیر، مصداق و نمونه روشن آیه شریفه «عسی ان تکرهوا شیئا هو خیر لکم» بود (۱) اما یک پرسش بی‌پاسخ را در تاریخ باقی گذاشت و آن این بود که چرا شهید آیت‌الله بهشتی با وجود داشتن قدرت سیاسی و قضایی و سرآمدی در تمام زمینه‌ها به فرموده امام (ره) «مظلوم زیست و مظلوم مرد و آنچه بیش از شهادتش، امام راحل را متاثر ساخت، مظلومیت او در کشور بود»(۲)

کارنامه و سوابق فقهی، علمی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی نقش بی‌بدیل او را در مسیر پیروزی انقلاب و تشکیل نظام جمهوری اسلامی نشان داده بود. دشمنان کینه‌جو که بیش از برخی دوستان غافل به عمق وجود شخصیت و مدیریت جامع‌الاطراف شهید بهشتی پی برده بودند، از همان روزهای نخستین پیروزی انقلاب، شمشیرها را از رو برای او بستند و حدود دو سال قبل از فاجعه هفتم تیر با انواع دروغ‌ها، نیرنگ‌ها و افتراها به ترور شخصیت او روی آوردند. «دیکتاتور» «تنگ نظر» «انحصارطلب» «ظالم و بیدادگر» «مهره امپریالیسم» و «سرمایه‌دار بزرگ» بخشی از اتهام‌ها و دروغ‌هایی بود که دشمنان وابسته به بیگانگان و بریده از ملت برای ترور شخصیت آن شهید عظیم‌الشان به‌کار می‌بردند.

صبر و بردباری این مرد بزرگ و اعتقاد راسخش به آیه شریفه: «ان‌ الله یدافع عن الذین آمنوا» (۳) باعث شده بود که در مقابل انواع دروغ‌ها و تهمت‌ها علیه خود سکوت اختیار کند. او به دلیل همین منطق قرآنی با وجود برخورداری از همه ابزارهای پاسخگویی، هرگز از آنها برای اثبات بیگناهی خود از اتهامات دروغین دشمنان استفاده نکرد و معتقد بود که باید وقت خود را صرف پیش‌برد اهداف انقلاب و حل معضلات مردم کرد. شهید مظلوم بهشتی حتی اگر گاهی با اصرار برخی دوستان و در پاسخ به پرسش مخاطبان مجبور به پاسخگویی هم می‌شد، هرگز در جواب اتهامات مخالفان و دشمنانش، از مرز ادب، اخلاق و عدالت خارج نمی‌شد. او با حق‌پذیری، سعه صدر، فروتنی و متنانت، ملامت «خار مغیلان» و سرزنش ناکسان را تحمل می‌کرد. ناجوانمردی، قساوت قلب و فرومایگی و پستی دشمنانش هرگز نتوانست او را در راه جلب رضای خداوند، تلاش بی‌وقفه برای رفاه و آسایش ملت و اعتلای ایران بازدارد. شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی هیچگاه نه تنها خود بلکه حتی به دوستان و طرفدارانش هم اجازه بدگویی و دشنام به دشمنانش را هم نمی‌داد و بارها به آنان گوشزد می‌کرد که: «ما می‌توانیم کوبنده و قاطع حرف بزنیم ولی فحش ندهیم، حرف‌ها و تعابیر زشت در گفتارمان نداشته باشیم اسلام به ما آموخته است که نسبت به دشمنان خود هم دروغ نگوئیم، تهمت نزنیم، فحش ندهیم و از فریب و نیرنگ پرهیز کنیم.»

اتهام ناجوانمردانه «انحصارطلبی» به شهید بهشتی در حالی مطرح می‌شد که حتی او در مسند دبیرکلی حزب جمهوری اسلامی بر این باور و اعتقاد بود که تشکل اسلامی، حق انحصارطلبی ندارد و این تفکر که «هرکه با ما نیست، برماست» را خودپرستانه و ضداالهی می‌دانست. او در توصیه‌ها و راهبردهای تشکیلاتی، همواره بر بهره‌گیری از مشورت و نظرات دیگران، پرهیز از تظاهر، ریاکاری و مردم فریبی تاکید می‌کرد و معتقد بود که «حزب، باید محل عبادت باشد و محل عبادت بماند و انسان‌ها را هم‌سو کند نه اینکه قالبی بسازد» او توجه دقیق به اصل شایسته‌سالاری، کشف استعدادها و هدایت آنها را از دیگر وظایف و رسالت‌های تشکل‌های اسلامی می‌دانست و با تاکید بر اینکه تشکیلات باید به درد مردم بخورد و باری را از دوش آنان بردارد نه اینکه خودش باری بر جامعه باشد، همواره لزوم پاسداری و نگهبانی تشکل‌ها را از ارزش‌ها یادآور می‌شد و معتقد بود که «اگر تشکیلات، نگهبان ارزش‌ها نباشد، به جای خداپرستی، حق‌جویی و کمال‌خواهی‌، مسیر خودخواهی و طاغوت را در پیش می‌گیرد»

دشمنان برچسب‌های «تنگ نظری» و «بیدادگری» را در حالی به شهید مظلوم بهشتی می‌زدند که او همواره بر استفاده از نظرات مختلف و همچنین برخورداری تمام انسان‌ها با داشتن هر اعتقادی از حقوق مساوی تاکید می‌کرد و این جمله گران‌سنگ او نقل محافل و مجالس بود که «جاذبه در حد اعلا و دافعه در حد ضرورت».

«دیکتاتوری و ضدآزادی‌خواهی» اتهام دیگری بود که علیه او مطرح می‌شد. با وجود این اتهام ناجوانمردانه، شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی وقتی از دستگیری همسر و دختر بنی‌صدر در ماجرای اغتشاتش ۳۰ خرداد منافقین با خبر می‌شود، بر آزادی فوری آنان تاکید می‌کند و در پاسخ به اصرار عده‌ای که بر این باور بودند که ادامه بازداشت آنان، بنی‌صدر را وادار به تسلیم می‌کند، می‌گوید: «ما با بنی‌صدر که خیانت کرده است، در جدالیم، زن و بچه او که گناهی ندارند و ما به بهانه تسلیم بنی‌صدر نمی‌توانیم آنان را در بند نگه داریم.»

«سرمایه‌دار» بودن دروغ و اتهام دیگری بود که دشمنان به او نسبت می‌دادند. راقم این سطور که در اولین سالگرد فاجعه هفتم تیر برای گفتگو با خانواده شهید مظلوم بهشتی به خانه اجاره‌ای آنان در خیابان ایران رفته بود، در پایان سخن دردناکی از همسر آن شهید بزرگوار در مورد زندگی یکسال گذشته‌شان می‌شنود که ناخودآگاه اشک را از چشمانش سرازیر کرد. او با اشاره به موکتی که زیر پایشان انداخته شده بود، گفت: «در این یک‌سال نه از بنیاد شهید به سراغ ما آمدند و نه از قوه قضائیه کسی به ما سر زد و مجبور شدیم که بخشی از اثاث منزل ازجمله فرش زیرپایمان را برای تامین مخارج زندگی بفروشیم!»

این بخشی از مظلومیت رادمرد فرزانه‌ای است که در تقوا، علم، اخلاص و اخلاق سرآمد روزگار خود بود. وصیت‌نامه آن شهید بزرگوار خود گواه روشنی بر صداقت افکار و درستی کردارش بود. آنجا که می‌نویسد :«ما بی‌شناسنامه نیستیم، ما از مردم جدا نمی‌باشیم؛ ما اهل قنوتیم، ساکن دهستان نیایش و بچه جنوب عشقیم، کبوتران قباپوشی که بال در خون شهیدان کربلا نهاده‌ایم. ما ساده‌نشینان کاخ ویرانه فقر و فناییم؛ پنجره‌هایی که رو به سوی افق سبز توکل باز می‌شوند؛ ما مثل کتابی در هر گوشه خاک و در هر لحظه از روزگار بازمی‌شویم و دیگران را از خود باخبر می‌کنیم؛ ما مثل وضو ساده و پاکیم؛ عین اقطار بی‌آلایش و معصومیم؛ ما را می‌شود در هر گوشه مسجد پیدا کرد؛ در هر جنسی جستجو نمود با هر دردی دریافت؛ ما مثل تلاوت غمگینیم، مثل تکبیر حالت خنجر داریم و دوستان ما شیران روز و پارسایان شب هستند. از نوح به بعد تا کربلا و هویزه حضور داریم، پشت هر سنگی روییده‌ایم، با هر بوته‌ای رسیده‌ایم، بر هر شاخی بر داده‌ایم؛ ما در این آب و خاک سبز می‌شویم؛ ما بی‌شناسنامه نیستیم.»

پی‌نویس:

۱- «چه بسا چیزی را مکروه و ناخوشایند می‌دانید، در حالی که خیر و صلاح شما در آن است.» آیه ۲۱۶ سوره مبارکه بقره.

۲- امام خمینی (ره): «آنچه من راجع به ایشان (آیت‌الله بهشتی) متاثر هستم و شهادت ایشان در مقابل آن ناچیز است، آن مظلومیت ایشان در کشور است» بخشی از سخنان امام در هشتم تیرماه ۶۰

۳- «قطعا خداوند از کسانی که ایمان آورده‌اند، دفاع می‌کند» - سوره حج – آیه ۳۸

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز