بلورفروشی که با خوانندگی در یک اجرای آزمایشی جاودانه شد/روایت اجرای «مرا ببوس» و افسانههایش+فیلم و صوت
ساعت 3 یکی از جمعههای تابستان 1336، استودیوی شماره 8 رادیو در میدان ارگ شاهد ضبطی آزمایشی با همکاری پرویز یاحقی، مشیرهمایون شهردار و صدای یک بلورفروش بازاری به نام حسن گلنراقی بود. اجرایی که بعدها داستانها و افسانههای بسیاری برایش ساختند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، حسن گلنراقی شاید در میان خوانندگان 100 سال گذشته موسیقی ایران که اسناد و مدارکی از آنها وجود دارد، یک استثنا باشد که تنها دو قطعه به عنوان خواننده اجرا کرده و به خاطر یکی از این دو قطعه که «مرا ببوس» نام دارد و اتفاقا بهصورت آزمایشی نیز ضبط شده، برای همیشه در تاریخ هنر ایران جاودانه شد.
حسن گلنراقی یک بلورفروش و عتیقهفروش تهرانی بود که در سال 1300 متولد شد و بعد از تحصیلات متوسطه شغل پدریاش را در پیش گرفت. او با برخی از اهالی موسیقی ازجمله حبیبالله بدیعی و پرویز یاحقی دوستی داشت. محمدرضا شرایلی (محقق و پژوهشگر عرصه موسیقی) درباره گلنراقی به خبرنگار ایلنا میگوید: «شغل اصلی گلنراقی در بازار بود و در صنف بلورفروشی فعالیت میکرد. اتفاق حضور ایشان در موسیقی دفعتا رخ داد. ایشان صدای گرمی داشت و برای خودش میخواند و دوران جوانیاش با دورانی که آقای مجید وفادار برای اولین مرتبه آهنگ "مرا ببوس" را برای یک فیلم ساخت، مصادف شد.»
مجید وفادار، آهنگساز خوش ذوق آن روزهای موسیقی ایران تصنیف «مرا ببوس» را برای فیلمی به نام «اتهام» به کارگردانی شاپور یاسمی و نویسندگی علی کسمایی و عبداله بقایی ساخت. این فیلم در سال ۱۳۳۵ ساخته شد و تصنیف «مرا ببوس» برای اولین بار در این فیلم با صدای خوانندهای نه چندان مشهور به اجرا درآمد که ژاله علو روی آن لبخوانی میکرد.
این اجرا البته چندان در میان مردم فراگیر نشد اما گلنراقی این تصنیف را شنید و شروع به زمزمه کردن آن در محافل خصوصی کرد. شرایلی در این باره میگوید: «گلنراقی این ترانه را در جایی میشنود و از آن خوشش میآید؛ او که صدای گرمی داشته در میهمانیها و محافل خصوصی آن را اجرا میکرد تا اینکه به واسطه آشناییاش با پرویز یاحقی تصمیم به ضبط این قطعه میگیرند.»
تصنیف «مرا ببوس» این بار با ویلن پرویز یاحقی و پیانو مشیرهمایون شهردار و صدای حسن گلنراقی ضبط میشود اما از آنجا که پس از 28 مرداد 1332 فضایی بستهتر در عرصه فعالیتهای سیاسی ایجاد شده بود، داستانها و افسانههای بسیاری در مورد «مرا ببوس» در میان مردم رفته رفته شکل گرفت. روایتکنندگان و سازندگان این داستانها سعی میکردند ارتباطی میان این قطعه و مبازارت سیاسی آن دوران ایجاد کنند.
برای مثال گفته میشد شعر این ترانه را سرهنگ ژاندارمری «عزتالله سیامک» از رهبران سازمان نظامی حزب توده ایران، پیش از اعدام در ۲۷ مهر ماه ۱۳۳۳ در زندان و در وصف سرنوشت غمانگیز افسرانی که اعدام میشدند، سروده است. روایت دیگر میگفت سرهنگ دوم توپخانه «محمدعلی مبشری» عضو دیگری از رهبری این سازمان، این ترامه را در وصف «سرهنگ سیامک» در آخرین دیدار خود با دخترش در شب قبل از اعدام سروده است.
عبدالرحیم جعفری (مدیر و موسس انتشارات امیرکبیر) در خاطرات خود مینویسد: «اوایل سال ۱۳۲۹ در کوران مبارزات مردم و دولت و احزاب چپ و راست، با جوان پرشوری آشنا شدم به نام «حیدرعلی رقابی» که از خویشان «بیژن ترقی» مدیر «کتابفروشی خیام» بود. ملیگرایی بود شوریده و شیفته دکتر «محمد مصدق». جوانی بود فروتن و مؤمن و معتقد، و در مبارزات ملی سخت فعال. دفتر شعری داشت که آن را در هزار نسخه به نام «آسمان اشک» چاپ کردم. در این دفتر قطعه شعری بود با عنوان «مرا ببوس» که بعدها «مجید وفادار»، ویولنیست معروف برای این شعر آهنگی ساخت. اجرای این ترانه از رادیو ایران اقبال عام یافت و برحسب خواهش شنوندگان به دفعات از رادیو ایران پخش شد.»
بعدها خود گلنراقی در مصاحبهای با مجله «روشنفکر» اعلام کرد که شاعر این ترانه حیدر رقابی، از استادان رشتهٔ ادبیات دانشگاه تهران است. برخی نیز سرودن این شعر را مربوط به آخرین روزهای حضور حیدر رقابی در ایران میدانند و اجرای دوباره آن را نیز در راستای مبارزات سیاسی آن سالها تفسیر میکنند. این در حالی است که رقابی سال 1334 پس از آزادی از زندان کشور را ترک کرد و شعر مرا ببوس در سال 1329 منتشر شده است.
با تمامی این تفاسیر، معتبرترین روایت شاید مربوط به پرویز یاحقی درباره اجرای دوباره مرا ببوس باشد. پرویز یاحقی در مراسم سوگواری زندهیاد حبیبالله بدیعی و حسن گلنراقی در گورستان قدیمی امامزاده طاهر واقع در مهرشهر کرج که فیلم آن نیز موجود است، درباره ضبط قطعه مراببوس گفته است: «روزی در منزل من با زندهیاد خالدی و یک خواننده جمع بودیم که ناگهان در زدند؛ در را باز کردیم مرحوم استاد بدیعزاده و آقای حسن گلنراقی بودند. آمدند داخل و آقای گلنراقی دیدند که ما مشغول کار هستیم و با توجه به سوابق دوستی که داشتیم از من خواستند به رادیو برویم و یک برنامه آزمایشی ضبط کنیم. خب من هم که سابق 16 – 17 سالگی دوستی با آقای گلنراقی داشتم قبول کردم. خوب به خاطر دارم که نت آهنگ خودم را به دست آقای خالدی دادم و گفتم شما به کار ادامه بدهید تا من یکسری به رادیو بروم و برگردم. به اتفاق آقای گلنراقی و آقای بدیعی به رادیو که در میدان ارگ آن زمان و 15 خرداد امروز است، رفتیم.
حدود ساعت 3 بعد از ظهر بود و خیابانها نسبتا خلوت بود؛ تصادفا آقای مشیرهمایون شهردار را دیدم و من به حسن گفتم با نبودن ارکستر چطور میتوانیم این اثر را ضبط کنیم؟ ایشان گفتند من ضبط را به دست میگیرم و با هم همکاری میکنیم. از آقای مشیرهمایون شهردار هم خواستیم پشت پیانو بنشینند. حتما همه شما آن را شنیدهاید که قطعهای آزمایشی با ساز من و مشیرهمایون شهردار و صدای مرحوم حسن جان ضبط و قرار شد در شورای رادیو مورد بررسی قرار بگیرد و پخش شود. این برنامه جمعه بعد از برنامه «شما رادیو» پخش شد و نفوذ صدای شادروان گلنراقی با همان اثر آزمایشی «مرا ببوس» آنچنان سر و صدایی به پا کرد که به قول معروف سیلی به پا کرد.
شایعات و گفتههایی در اطراف این قطعه «مرا ببوس» در جامعه ایجاد شد که متاسفانه هیچ کدام با واقعیت منطبق نبود. شاعر این کار آقای دکتر حیدر رقابی بودند. آهنگ این کار نیز در فیلمی سالها قبل از اینکه ما این کار را انجام بدهیم به وسیله یکی از خوانندگان اجرا شده بود اما صدای گرم حسن گلنراقی و سلیقه خاصی که برای خواندن این اثر به خرج داد چنان روی مردم اثر گذاشت که تا امروز که 35 سال از ضبط آن گذشته این نوار تازگی خودش را حفظ کرده و همیشه مورد علاقه همه بوده است.»
اجرایی که پرویز یاحقی از آن سخن رانده است در سال 1336 و در استودیو شماره 8 رادیو واقع در میدان ارگ ضبط شده بود و یک هفته بعد در برنامه «شما و رادیو»، به گویندگی کمال مستجابالدعوه پخش شد. پیش از پخش این قطعه از رادیو مستجابالدعوه اعلام کرده بود: «این تصنیف در یک محفل خصوصی ضبط شده، که بهدلیل جذابیت خاص آن به پخش آن مبادرت میورزیم.»
گلنراقی در پایان عمر خود، گرفتار بیماری آلزایمر و تومور مغزی شد و در مهر ماه سال ۱۳۷۲ در تهران درگذشت. حسن گلنراقی در گورستان قدیمی امامزاده طاهر واقع در مهرشهر کرج به خاک سپرده شد.
سال 1371 یعنی یک سال پیش از درگذشت گلنراقی، این خواننده طی یک میهمانی در خانه زندهیاد فریدون حافظی یکبار دیگر این قطعه را این بار با پیانو انوشیروان روحانی اجرا کرد که این اجرا ضبط شد. این فیلم احتمالا آخرین تصویر از زندهیاد گلنراقی است.
در اینجا میتوانید بخشهایی از این فیلم را ببینید:
فایل صوتی مربوط به اجرای «مراببوس» با ویلن پرویز یاحقی، پیانو مشیرهمایون شهردار و صدای حسن گلنراقی نیز که در سال 1336 ضبط شده را نیز از اینجا میتوانید بشنوید: