در نشست ویرایش ادبیات داستانی تالیفی مطرح شد؛
نویسنده ترجیح میدهد اثر ناقص باشد اما برای خود او باشد
سیامین جلسه از سلسله هماندیشیهای ویرایش با موضوع «ویرایش ادبیات داستانی تالیفی» در انتشارات فنی ایران برگزار شد.
به گزارش ایلنا، در هماندیشیهای ویرایش با موضوع «ویرایش ادبیات داستانی تالیفی» محمدرضا جعفری، حسین سناپور و محمد حسینی به بررسی تاریخی جایگاه ویرایش داستانی و ویراستاری در ایران پرداختند و درباره جایگاه ویرایش محتوایی در ادبیات داستانی سخن گفتند.
در ابتدای این نشست مژده دقیقی به عنوان مدیر این نشست گفت: ویرایش داستان چه تفاوتی با سایر متون دارد؟ ویراستار داستان باید چه نقشهایی را برعهده بگیردو چه ویژگیهایی داشته باشد؟ آیا همکاری با ویراستار در خلاقیت نویسنده تأثیر مثبت دارد؟
این مترجم ادامه داد: ویرایش داستان فراتر از ویرایش زبانی، فنی و...است. میشود گفت یک بده بستان فکری میان نویسنده و ویراستار است و تجربهی ویرایشی نامتعارفی است. متفاوت است چون پای تخیل و نوشتن خلاق در میان است و خلاقیت در همهی سطوح از زبان داستان تا طرح و روایت نیازمند نگاه ویرایشی متفاوتی است. در این میان تنها با شکل گرفتن رابطهای سازنده میان نویسنده و ویراستار است که خلاقیت نویسنده شکوفا میشود. زمانی که نویسنده به جای اصلاح به سمت بازاندیشی اثر و بازآفرینی هدایت میشود ویرایش به صورت فرآیندی سازنده در میآید که به متن موجود ژرفا و غنا میبخشد و آن را به کمال مطللوب نزدیک میکند.
دقیقی در ادامه مقدمه خود نشرهای توسعه یافته را مدیون ویراستاران بزرگی دانست که در دورهای رابطه داستاننویسی و ویراستار را دگرگون کردهاند و تاثیری ژرف بر جهان ادبیات برجای گذاشتهاند.
در ادامه محمدرضا جعفری مولف «فرهنگ فشرده» به عنوان نخستین سخنران درباره تجربه کاری خود در این حوزه سخن گفت. وی که ویرایش متون داستانی نادر ابراهیمی، اسماعیل فصیح، احمد محمود،رضا براهنی و.... را در پرونده کاری خود دارد، درباره تعاملات خود در ویرایش داستانهای این ادیبان سخن گفت: در آن سالها برای من مهم بود که ابتدا به کشف ساختار اثر دست بزنم. لذا در نثر نویسنده دست نمیبردم، تکه کلامهای او را کشف میکردم و ضرورت داشت در تکنیک و طنز نویسنده دخالتی نداشته باشم. ویرایش داستان یک امر مکانیکی نبوده و نیست که محور آن را به کاربردن درستنویسی در فارسی تفسیر کنیم.
وی درباره نقش خود در ویرایش کتابهایی همچون «ثریا در اغما»، «آواز کشته شدگان» و.... نیز سخن گفت.
وی که نقش مهمی در انتشار کتابهای طلایی انتشارات امیرکبیر داشته است و قدمهای مهم او در ادبیات ایران راهگشای چند نسل بوده است؛ در ادامه جایگاه ویرایش در کشور را مناسب ندانست.
جعفری گفت: امروزه نواقصی را در کتابها میبینم. یکی آنکه گفتگوها کشدار است درحالیکه ایجاز حرف نخست را در دنیای امروز میزند، لذا توصیف زائد دیگر جایگاهی ندارد. دوم آنکه اشتباهاتی ناشی از جهل در کتابها دیده میشود، مانند سمفونی باخ. نه نویسنده و نه ویراستار نمیدانستهاند باخ سمفونی ندارد. اشتباهات لپی و غلطهای املایی و انشایی معضلات دیگری است که باید توجه ویژهای به آن کرد.
سناپور دومین سخنران این برنامه بود. وی با بررسی تاثیر کارگاههای ادبی در امر ویرایش، به بیان شیوههای برگزاری کلاسهای خود برای نسل جدید نویسندگان پرداخت. اما پیش از آن ضروری دانست تا به دلایل کمرنگی جایگاه ویرایش در ایران سخن بگوید.
نویسنده ده جستار داستان نویسی گفت: نکاتی که آقای جعفری به آن اشاره کردند جای تامل دارد. هر نویسندهای، نیاز به بازخوانی دارد. او باید عیب داستان خود را بشنود و بداند. آنچه در مورد اسماعیل فصیح و غیره گفته شد تاکیدی بود بر نقش مهم ویراستار. با این حال در ایران ما با دوچالش روبروییم. نخست اینکه بسیاری از ناشران ما حرفهای نیستند تا جایگاه ویراستار را بدانند و برای حرفهای شدن قطعا نیازمند تیراژ بالا، بهتر شدن وضعیت کتابخوانی و ... اند. اما چالش دوم افراد حقیقیاند.
حسین سناپور؛ تقدس ادبیات و شهودی دانستن آن را یکی از عوامل مقاومت دربرابر ویرایش خواند: زمانی که 20 سال قبل کلاسهای ادبی شکل گرفتند مخالفانی داشتند. گرچه مخالفان کم شدهاند اما هنوز عدهای معتقدند که نباید نظر دیگران در تولید یک داستان دخیل شود. آنها معتقدند داستان محصول خلاقه نویسنده است اما چرا این تصور وجود دارد؟
این سخنران ادامه داد:« پیشینه مذهبی ما و سنتهای ما عنوان میکند که کتابهای مقدسس یکباره و به صورت شهودی نازل شدهاند. این نگاه مذهبی سبب شده تا تصور ما از ادبیات و شعر هم همین باشد. به طور مثال هیچ شاعری در مصاحبهاش از بازنویسی شعر و چند مرحلهای بودن خلق این اثر سخن نمیگوید. همه معتقدیم که ادبیات ناگهانی و در قالب کشف و شهود خلق میشود. در این راستا هرجور دخالتی در این متن دخالت عامل بیگانه تلقی میشود.
وی گفت: بسیاری از مخالفان ویرایش، نویسنده را بر متن برتری میدهند. به همین سبب عنوان میکنند که اگر کسی در ساخت داستان دخالت کند، اثر دچار ناخالصی خواهد شد و این ردپای ویراستار یا استاد سبب میشود که منتقد نتواند ردپای اندیشههای نویسنده را دنبال کند. لذا تفکر قالب رجحان نویسنده به متن است. درحالی که اگر اندیشهای خلق و توسعه بیاید از متن است. به همین دلیل گاهی میبینیم نویسنده ترجیح میدهد اثر ناقص باشد اما برای خود او باشد.
سناپور در انتهای سخنانش درباره نقش کارگاهها و کلاسهای ادبی در حوزه ویرایش سخن گفت و آن را عامل موثری دانست، چراکه اثر در حین نوشته شدن ویرایش میشود و از عقل جمعی بهره میبرد.
سی امین جلسه از سلسله هماندیشیهای ویرایش با سخنان محمد حسینی ادامه یافت. وی جایگاه ادبیات در ایران کنونی را نامناسب دانست و عوامل آن را فعالیت ناشران متعدد و اهدای جوایز خصوصی و دولتی خواند.
سرویراستار نشر ثالث ضروری دانست تا تعریف درستی از ویراستار را به مخاطبان ارائه کند: قاعدتا یک کتاب توسط نویسنده نوشته میشود، نقش ویراستار ارتقا کیفی یک اثر است. ویراستار 20 تا 25 درصد در بهبود کیفی یک کتاب نقش دارد پس آن را دگرگون نمیکند. با این حال نباید فراموش کنیم که این نقشی است که ویراستاران در غرب دارند، آنها مشاورند و بعید میدانم وقت خود را صرف غلطگیری کنند.
این نویسنده به بررسی جایگاه ادبیات در ایران پرداخت و به بحرانهای دهه شصت و هفتاد در انتخاب و انشار اثر اشاره کرد، اما در ادامه تاثیر آن را بر تولید اثر ادبی فاخر کتمان نکرد.
حسینی گفت: در گذشته یک موسسه انتشاراتی هیات تحریریهای داشت که یا اثری را میپذیرفت یا رد میکرد. حالت سوم رای مشروط بود. به واسطه این رای یک نویسنده با شنیدن آرای کارشناسان طی شش ماه تا یک سال اثر را بازنویسی میکرد. با گذشت این سالها اوضاع نشر بهبود پیدا کرد و فضا برای حضور نویسندگان فراهم شد.
حسینی گفت: طبق آمار سال قبل ما بیش از 13 هزار ناشر و کمتر از 2 هزار کتابفروشی داریم. همین آمار نشان میدهد که جریان نشر ما حرفهای نیست. در این میان ما چند جایزه محدود و حرفهای داشتیم که تبدیل به جوایز متعدد با کارشناسیهای نامعتبر شدهاند. در همین راستا روند ویرایش که پیشتر صورت میگرفت از بین رفته است، آثار گزیده انتخاب نمیشوند و مخاطب با خواندن کتاب بیکیفیت تصور میکند میتواند قدم در این راه بگذارد.
نویسنده دزدی، رقابت ناسالم، تعریف و تمجید بیدلیل، آمار دروغ ناشران از چاپ کتاب از دیگر مواردی بود که این سخنران به عنوان آسیب برشمرد: در این چرخه بازنویسی حذف میشود، ناشر به تحریریه نیاز ندارد و افراد برای تدوین یک اثر یک سال وقت نمیگذارند. به همین سبب جریان ویرایش محتوایی و نقش مشاوره ویراستار نیز تخریب میشود.
در ادامه؛ جلسه پرسش و پاسخی با حضور مدیر جلسه، سخنرانان، بلقیس سلیمانی و فرشته احمدی در حوزه ویرایش ادبیات داستانی تالیفی برگزار شد.