یادداشت نوشین شاکری درباره رمان سه راه سرگردون
نوشین شاکری در یادداشتی به بررسی نمادها در رمان سه راه سرگردون نوشته رضا رسولی پرداخته است.
به گزارش ایلنا، متن کامل این یادداشت بدین شرح است:
اگر نتوان گفت نماد همزاد ادبیات است، اما میتوانیم بگوییم که نمادها ،همراه دیرین ادبیات هستند. و این همراهی در داستان و داستان نویسی مخصوصا در آثار داستانی نوین و ازجمله در قلمرو رمان، بسیار کاربردی و البته پرتعداد است.
نمادها، در خود دارنده نوعی راز آلودگی وبیان پنهانی مفاهیم هستندکه اتفاقا در بسیاری از آثار، نویسنده علاقهمند است این مفاهیم برای مخاطب آشکار شود. تا درک او ازاین مفاهیم، همراه با جذابیت و حتی شگفتزدگی باشد.
گاهی اشیا، گاهی حیوانات، گاهی مکان ها و گاه نام افراد و شخصیتهای یک داستان، به عنوان نماد استفاده میشود.
سه راه سرگردون نوشته رضارسولی، یکی از آثار داستانی است که از نمادهای گوناگونی استفاده کرده است.
این رمان، یک اثر سیاسی، اجتماعی است که فراز و فرودهای زندگی شخصی و شغلی یک مدیر رسانهای را روایت میکند که درگیر ماجرای پرونده فساد اداری میشود و در مسیر مقابله با مفسدین اقتصادی-اداری، دردسرهایی برایش پیش میآید و در نهایت...
در این مجال تعدادی از نمادهای این رمان را مرور میکنیم.
نامها؛ نمادهای همیشگی
اولین بار نیست که در یک اثر داستانی، نام شخصیتها، به عنوان نماد استفاده میشود. و بهرهمندی از این نماد، در سه راه سرگردون، بسیار پر رنگ است.
کیان، یا همان هستی، یا شاید به معنای موجودیت، نام شخصیت اصلی این اثر است.
پوریا، دوست صمیمی وهمراه و هم راز کیان. که در عالم دوستی و رفاقت و مرام و معرفت، جوانمردانه در تمام فراز و فرودهای زندگی کیان، او را همراهی میکند. پوریا ناخواسته نام پهلوان جوان مرد ایرانی پوریای ولی را به یاد میآورد.
راحله، به معنای مسافر یا سفر کرده.. نام همسر کیان. که ناسازگار است و درنهایت از او جدا میشود. این نام نمادین، ناخواسته بخشی از قصه را لو میدهد. وچه بسا خواننده با هوش و حرفهای از همان آغاز بفهمد که ماجرا چه خواهد شد.
الهه نام زن فریبکاری که بر سر راه کیان قرار میگیرد. یک محبوب دروغین. نام خانوادگی او صادقی است. الهه صادقی! که در فصلهای پایانی کتاب، در گفتگویی آتشین، کیان به او میگوید: فامیلیات صادقی است. اما نه تنها صادق نیستی و دروغگویی که خود دروغی!
مهاجری، نام دفتردار کیان است. یک کارمند ناراضی که به شرایط مالی و اقتصادی خود اعتراض دارد و درنهایت نه تنها از اداره که از ایران نیز مهاجرت می کند و میرود! این نام نمادین نیز، شاید از جمله لو دهندههای قصه باشد.
ملکزاده، نام مسئول بلند پایه امنیتی است که پیگیری پرونده مفاسد اداری، اقتصادی را بر عهده دارد. نام او، نشان از فرشتهگون بودن و پاکی او دارد. البته توصیفهای جالب نویسنده از چهره نورانی و لباس آبی این شخصیت، معنویت و آسمانی بودن او را بیشتر در ذهن مخاطب جلوهگر میکند.
پریزاد. سر دسته مفسدین. مردی مرموز و شیاد و سو استفادهگر که مردان قانون به دنبال او هستند.
تقابل ملک زاده به معنای زاده شده توسط فرشته و پریزاد ،به معنای مولودی موهوم، تقابلی جذاب و داستانی را ایجاد میکند.
رشته تحصیلی:
کیان داستان، کارشناسی ارشد ایرانشناسی دارد. چه بسا نویسنده تلاش دارد بگوید کسی که ایران را میشناسد دلش برای کشورش میسوزد نه یک بیگانه با میهن.
عناوین
فصلهای این رمان، هرکدام نام مستقلی دارند. با توجه به این که مضمون کلی آن نقد نظام اداری است، استفاده از اسامی خاص حکومتی مانند امپراطور، ژنرال، درمحضر سلطان، همراه با مردم ، هم گام با مسئولین و پزشک عالیجناب، به طور مستمر، سازمانی و حکومتی بودن فضای اثر را تداعی میکند.
مکانها
این اثر، ازجهت مکانی ،بسیار پر تعداد است وعملا نویسنده، دست خواننده را میگیرد و از مرزنآباد چالوس تا لواسان و جنگل گیسوم و یادمان شهدای گمنام سرچشمه تهران و زندان و برج میلاد و سه راه سرگردون، با خود میگرداند و میچرخاند.
شاخصترین مکان نمادین در این رمان، منطقهای از مناطق تهران به نام سه راه سرگردون است و با وجود این که خواننده در فصل سوم، با نام این مکان روبرو میشود، اما استفاده مفهومی از آن، در فصول آخر اتفاق میافتد. یعنی آنجایی که کیان بعد از کتک زدن الهه، به او میگوید: تو، من رو بین دینم، خودت و خانوادهام سرگردون کردی!
گرچه نمادهایی که در رمان سه راه سرگردون استفاده شده پیچیده و چند لایه نیستند، اما در مجموع به جذابیت خوانش آن کمک میکند و یک منظومه هماهنگ را ایجاد کرده است.