نقاش مناظرِ خاکآلود تشییع شد
هنرمندان و دوستان پرویز کلانتری در مراسم تشییع او از آثار، اخلاق و صداقت پرویز کلانتری گفتند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مراسم تشییع پیکر پرویز کلانتری (نقاش، منتقد، تصویرگر) امروز (دوشنبه 3 خرداد) با حضور علی مرادخانی (معاون فرهنگی وزیر ارشاد)، مجید ملانوروزی (رئیس مرکز هنرهای تجسمی)، مجید رجبیمعمار (رئیس خانه هنرمندان) و جمعی از هنرمندان در خانه هنرمندان برگزار شد.
در این مراسم که اجرای آن را علیرضا غفاری (مدیر روابط عمومی خانه هنرمندان) برعهده داشت، محمد سریر (رئیس شورای عالی خانه هنرمندان) با بیان اینکه ما قطعاً امروز با پرویز عزیز وداع نمیکنیم، گفت: ما سلامی دوباره داریم به پرویز کلانتری و آثارش و حضور بلندمدتی که سالها در پیروان مکتب او خواهد داشت.
او افزود: فقدان پرویز عزیز برای همه ما بسیار سنگین است و بسیار بسیار جای تاسف است که چنین هنرمند بزرگی ما را ترک میکند. قطعا بر آثار این هنرمند مقالات متعددی نوشته خواهد شد.
رئیس شورای عالی خانه هنرمندان با اشاره به اینکه پرویز 80 سال به اضافه 7 سال داشت، گفت: پرویز انسانی باصفا، صداقت و مهر بود که در سن 80 سالگی همچنان مانند کودکی پاک بود. قطعا خاطرات همه آثار و تصویرگری او در کتابهای درسی همه نسلها باقی خواهد ماند. صفای باطن، طبع هنرمندانه و لبخند امیدبخش او همیشه با ما خواهد ماند.
او ادامه داد: قطعا سبک و سیاق هنر او به عنوان یک مکتب ادامه خواهد یافت و هویت ایرانی را در ذهن و ضمیر نسلهای آینده پاینده خواهد کرد.
مرداخانی (معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) نیز با بیان اینکه همه ما از همسر و دختر پرویز کلانتری به دلیل مراقبتها و زحمات بسیاری که در دوران بیماری این هنرمند از وی داشتند؛ سپاسگزاریم چراکه در این اواخر کلانتری حتی صحبت هم نمیتوانست بکند و فقط با نگاه با آنها صحبت میکرد؛ گفت: نام پرویز کلانتری با ایران عجین شده است. آنچه که کلانتری از ایران ترسیم کرد ایرانی زیبا و متفاوت بود. من در نزدیکی کویر بزرگ شدم و تماشای این تصاویر باتوجه به کمبود آبی که در کویر وجود دارد؛ همیشه چکچک آب و آبانبارها را در ذهنم تداعی میکند. در حقیقت هر کسی برداشتی از کارهای پرویز کلانتری دارد و کلانتری با این کار توانست نگاه دیگری را به سرزمین خود داشته باشد.
مجید ملانوروزی (مدیر مرکز هنرهای تجسمی) هم با بیان اینکه هنرمندان نمیمیرند بلکه با کوچشان جاودانه میشوند، گفت: کلانتری در زیباشناسی نسل ما موثر بود. او از اوایل کودکی در کتابهای درسی تاثیرگذاشته و تاامروز نیز این تاثیرگذاری ادامه دارد. مطمئنا برای آینده هنر ما آثار کلانتری جاودانه و پایدار خواهد ماند و شخصیت پاک او همیشه در آثارش که سرشار از زلالی و پاکی بود، دیده میشود.
او ادامه داد: امروز جای کلانتری خالی است و امیدواریم فرصتها را قدر بدانیم و مجالی داشته باشیم تا قدر دیگر اساتید را بیشتر بدانیم.
در ادامه؛ ایرج فارسینژاد (استاد دانشگاه توکیو) با بیان اینکه در این فرصت مجال گفتار درباره پرویز نازنین نیست، گفت: تحلیل آثار هنرمندانه او و نوشتههای بسیار زیبا و ماندگارش نیاز به مجال دیگری دارد و تنها میخواهم در دو جمله بگویم پرویز کلانتری، پرویز کلانتری بود.
او ادامه داد: کلانتری درست، راست، صاف، پاک و درنهایت آدم خوبی بود.
ناصر فکوهی (استاد دانشگاه تهران) همچنین گفت: همسر و فرزند پرویز کلانتری از آذر سال 93 تا امروز یکسالونیم است که نه تنها از پدر و همسر خود بلکه از معلم ما نگهداری میکنند، کاری که برای بیشتر ما غیرقابل تصور است.
او با اشاره به اینکه پرویز صرفا یک همسر و پدر نبود، ادامه داد: او پدر و معلم میلیونها ایرانی بود. اولین باری که او را دیدم به او گفتم ایران، طبیعت، عشایر و روستاها را با نقاشیهای او شناختم و این موضوع در مورد میلیونها ایرانی که امروز در میانسالی هستند؛ صدق میکند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: کلانتری نه تنها یک نقاش آوانگارد بود بلکه نقاشی آموزشی را نیز وارد سیستم هنری ایران کرد مسئلهای که قبل از کلانتری مطرح نبود و او بود که نقاشی آموزشی و گرافیک را وارد سیستم آموزشی ما کرد.
فکوهی با اشاره به اینکه هر هنرمندی و هر هنری محصول جامعهایست که آن را تولید کرده، اظهار کرد: پرویز کلانتری محصول جامعهای بود که ما در سالهای 1320 تا 1340 در ایران داشتیم. جامعه ما بخصوص در دهه 40 دوران شکوفایی را داشت و در موقعیتی بود که توانست چنین بزرگانی را پرورش دهد.
او افزود: حاصل آن جامعه جوانانی ازجمله پرویز کلانتری بود که وقتی هنر خلق میکردند فقط به هنر و عشقشان به هنر فکر میکردند و شاید آخرین چیزی که به آن فکر میکردند بازار و سلیقه عمومی بود. جامعه دهه 40 جامعهای بود که توانست هنر را به خلاقیتهایی برساند که ما امروز در پرویز کلانتری دیدیم.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: پرسشی که مطرح میشود این است که در روندی که امروز جامعه ایران در پیش گرفته است روندی که در آن خودنمایی، تبعیت از بازار و سلیقه عامه و بدترین صفاتی که به دلیل شأن مجلس در اینجا مطرح نخواهم کرد، آیا 30 یا 40 سال دیگر کسانی را مانند پرویز کلانتری در کشور خواهیم داشت؟ قطعا پاسخ روشن است و ما دیگر چنین افرادی نخواهیم داشت.
فکوهی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: پرویز از لحاظ اجتماعی فردی فعال، قابل دسترس بود حتی تا آخرین لحظهای که میتوانست سرپا باشد در دسترس همه بود نه صرفا خبرنگاران و هنرمندان بلکه منظورم مردم عادی است چراکه زمانی که دچار سکته شد؛ داشت به نمایشگاه نقاشی کودکی میرفت که از او دعوت کرده بود تا در نمایشگاهش شرکت کند.
او ادامه داد: پرویز کلانتری به عقیده من که با بسیاری از بزرگان این کشور مصاحبه کردم؛ یک استثنا بود. او حتی یکبار از هیچکس بدگویی نکرد و حتی از کسانی که مطمئنا حق داشت درباره آنها بد بگوید؛ تنها واکنش او نسبت به این مسائل این بود که میگفت متاسفم که آدمها اینطور هستند. هرگز نسبت به هیچکس، جریان یا سازمانی کوچکترین جملهای گفته باشد و هرگز خشم و یا نفرتی نشان دهد و تنها واکنش او تاسف بود برای افرادی که دیگران را آزار میدادند.
این استاد دانشگاه درباره ارزش هنری آثار پرویز کلانتری گفت: پرویز کلانتری هنرمند نقاش آوانگارد بود که بدور از سلیقه بازار کار میکرد و در جهت جریان آب شنا نمیکرد و هرگز از مردم ایران و هنر خود نمایش حقارت را نساخت. کاری که در آثار کلانتری دیده میشود تصویر مردم ایران است اما تصویری فاخر؛ تصویری که کوچکترین نکتهای از حقارت در آن نیست و با دیدگاه آوانگار و شناخت بسیار عمیقی که نسبت به هنر داشت؛ توانست حقیرترین مواد (کاهگل) را به مادهای تبدیل کند که دارای ارزشهای هنری است.
فکوهی افزود: او توانست مضمون بیابان را که از نظر مردم عادی فقط یک بیابان خالی از شنزار است؛ از نظر شأن و جایگاه ارتقا دهد و بالا ببرد.
مجید رجبی معمار (مدیر خانه هنرمندان) در بخش دیگری از این مراسم گفت: این جمعشدن ما دو مفهوم جدی دارد یکی اینکه بالاخره همه ما فرقی نمیکند رفتنی هستیم حتی اگر هنرمند باشیم و دیگر اینکه بزرگان به ما گفتهاند که از افرادی به نیکی یاد کنیم و نیکیهای آنها را به یاد بیاوریم.
او با اشاره به روایات اسلامی ادامه داد: روح پرویز کلانتری در اینجا حضور دارد بنابراین در اینگونه محافل باید کدورتها را پاک کنیم و قدر یکدیگر را بیشتر بدانیم چراکه همه ما بالاخره دیر یا زود خواهیم رفت.
مدیرخانه هنرمندان با اشار به اینکه باید قدرشناس یکدیگر باشیم، گفت: امیدوارم در خانه هنرمندان ظرفیت بیشتری را فراهم کنیم تا بتوانیم قدردان هنرمندان حقیقی کشور باشیم و امیدوارم شاگردان و دوستان این هنرمند بتوانند راه و منش و آثار این هنرمند را به دیگران بشناسانند.
محمدتقی رهنمایی (استاد جغرافیا) درباره شخصیت پرویز کلانتری گفت: من هنرمند نیستم اما پرویز را از نظر حرفه خودم جغرافیا و معیارهایی که این رشته دارد؛ شناختم. سه صفت از صفات پرویز را از منظر ایرانشناسی مطرح میکنم.
او ادامه داد: کسانی که در دهه 1340خواندن را یاد گرفتند و توانستند کتاب را در کانون پرورش فکری کودکان بخوانند بجای داستانهای توصیفی امیرارسلان نامدار و ملک جمشید و ... با داستانهایی آشنا شوند که با نقاشیهای پرویز کلانتری همراه بود.
این استاد جغرافیا با اشاره به اینکه این کودکان هم خواندن و هم تصویر ذهنی از داستان را یاد میگرفتند، افزود: تصاویری که سناریوی ذهنی پرویز کلانتری بود را میدیدند. همین انگیزه باعث شد که نسل دهه 40 به نسل کتابخوانی تبدیل شود که در سالهای بعد در بازار مصرف کتاب ایران شاهد بودیم.
رهنمایی به دومین ویژگی پرویز کلانتری اشاره کرد و گفت: پرویز کلانتری در دو زمینه از جغرافیای اجتماعی و طبیعی ایران انتخاب کرده بود. پرویز نقاشیهایش را به زیر و بم و زوایای جامعه کوچنده و عشایر و ایالات ایران برد. ما در شهرها فقط بهصورت خیالی از آن اطلاع داشتیم و میدانستیم که در شهرها زندگی نمیکنند چراکه در دسترس نبودند ولی المانهای زیباییشناسی یک خانواده چادرنشین را پرویز کلانتری از طریق نقاشیها در آثارش منعکس کرد و بین مردم برد.
او گفت: اینقدر که پرویز در این زمینه در ذهن مردم تاثیرگذار بود هیچ جغرافیادای تاثیرگذار نبود و نتوانست از طریق عکس و کتاب تاثیرگذار باشد.
این استاد به مهمترین رسالت پرویز کلانتری اشاره کرد و تصریح کرد: همه ما از ایران دو صفت خشکی و بیابانی میشناسیم. این خشکی و بیابانی بهطور طبیعی جمعیت را از خودش دورکردهاست. کویر و دشت لوت را محیط خشن و فاقد المانها و عناصر زیباییشناسی میشناسیم. وقتی صحبت از کویر میشود در ذهن ما جهنمی متصور میشود که جای زندگی نیست.
این استاد دانشگاه ادامه داد: پرویز با بکارگیری خلاقیت و هنر نقاشی عناصر زیباییشناسی کویر به ظاهر زشت را آنچنان برای مردم ظاهر و شفاف کرد که این ضدارزش طبیعی به یک هنر و ارزش تبدیل شد و هنر پرویز کلانتری در این نکته از ایرانشناسی خلاصه میشد. او نه فقط زیباییهای ایران را معرفی میکرد بلکه المانهای زیباییشناسی را با تکیه بر هنر نقاشی بیرون کشید. ایران امروز یک سرمایه فرهنگی بزرگ را از دست داد و کسانی که ایران را دوست دارند و هنر را میشناسند امروز در سراسر ایران داغدارند.
در پایان این مراسم ایرج کلانتری (برادر پرویز کلانتری) گفت: از جانب خانواده کلانتری مراتب قدردانی خود را از تمام کسانی که زحمات فراوانی برای این مراسم کشیدند؛ تشکر میکنم و قادر نیستم سپاسگذاری خود را نسبت به واکنش عاطفی این جامعه ابراز کنم.