«تاریخ و ادبیات ایران»، تاریخ و فرهنگ ایران را روایت میکند
نشست هفتگی شهرکتاب، روز سهشنبه اول دیماه، با حضور محمد دهقانی، قدرتالله طاهری و علیرضا اسدی، به بررسی پنج جلد منتشر شده از مجموعه «تاریخ و ادبیات ایران»اختصاص داشت.
به گزارش ایلنا، «تاریخ و ادبیات ایران» عنوان کلی مجموعهای است به قلم محمد دهقانی که تاکنون پنج جلد آن منتشر شده است.
هرکدام از کتابهای این مجموعه به یکی از نویسندگان، اندیشمندان و شاعران نامداری اختصاص دارد که به تعبیر مؤلف، کسانی هستند که به فکر و فرهنگ ایرانی شکل داده و تاریخ فرهنگ ایران را ساختهاند. از این مجموعه این کتابها منتشر شده است: «محمد بن زکریای رازی»، «رودکی، پدر شعر فارسی»، «شاهنامه ابومنصوری»، «تاریخ بلعمی» و «دقیقی» به زودی دفترهای دیگر نیز به چاپ خواهد رسید.
نشست هفتگی شهر کتاب، روز سهشنبه اول دیماه، با حضور محمد دهقانی، قدرتالله طاهری و علیرضا اسدی، به بررسی پنج جلد منتشرشده از این مجموعه اختصاص داشت.
محمد دهقانی دربارهٔ این مجموعه گفت: این کتابها برای دانشگاهیان و با هدف تدریس در دورههای دانشگاهی نوشته نشدهاند، بلکه مخاطبانی وسیعتر دارند، که دانشگاهیان نیز میتوانند در ردیف آنها قرار بگیرند. از طرف دیگر کتابها با رعایت موارد دانشگاهی نوشته شدهاند. در واقع مخاطبان اصلی کتابها کسانی هستند که پرسشهایی درباره تاریخ فرهنگی ایران، به خصوص تاریخ بعد از اسلام دارند. کتابها نه تکنگاریاند و نه حالت متنهای برگزیده را دارند؛ بلکه در بین دو وضعیت قرار میگیرند.
او با اشاره به اینکه در این مجموعه زندگی، زمانه و آثار افراد از هم تفکیک نشده است، افزود: قصد من ارائه روایتی منسجم بود. در ضمن کوشیدم قوه تخیلم را تا جایی که میشود مهار کنم و همواره بر اساس اسناد سخن بگویم. چیزی که در اصل دنبال آن بودم این است که تاریخ فرهنگی ایران را بر اساس فکری مشخص روایت کنم. این مجموعه میکوشد تاریخ ادبی ایران را در پیوند با تاریخ عمومی جهان ببیند و به تحولات فکری و فرهنگی کشورها و اقلیمهایی هم که بهنحوی با ایران در ارتباط بودهاند اشاره کند و به این ترتیب گسترهای روشنتر برای مقایسه تاریخ و ادبیات ایران و جهان پدید آورد.
قدرتالله طاهری، استاد دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به اینکه این مجموعه میخواهد با نگاهی واحد، تاریخ و فرهنگ ایران را روایت کند، گفت: من دو کتاب از این مجموعه را خواندهام و وجود نگاه واحد در هر دو را تأیید میکنم.
طاهری در ادامه به شاهنامه ابومنصوری پرداخت و یادآور شد: این اوراق اندک به یادگار مانده از دفتری که قطعاً بسیار بزرگ بوده، به ما نشان میدهد که برای ایرانیان، مسلمان شدن، اما عرب نشدن، دغدغه مهمی بوده است. از این رو ایرانیان با کوشش برای زنده نگه داشتن تاریخ کهن میکوشیدند حافظه جمعی خود را از گزند روزگار حفظ کنند. آنها به جای اینکه ستیز را مبنا قرار بدهند، در عین پذیرش اسلام، به تولید متنهایی در زبان ایرانی همت گماردند. همین را میتوان امروز در تقابل با غرب هم مبنای رفتاری گرفت. ستیز و تقابل با غرب معنایی ندارد؛ در تقابل با غرب نفی به جایی نمیرسد. ما میتوانیم خودمان باشیم، انگارههای فرهنگ غربی را هم بگیریم، ترجمه بکنیم، بازتولید بکنیم و یک دوره تمدنی جدید را بسازیم. اگر اهتمامی که در آفرینش شاهنامه ابومنصوری و تاریخ بلعمی صورت گرفت نبود، شاهنامه فردوسی آفریده نمیشد. اینها بسترسازانی بودند که زبان فارسی دری را که یکی از لهجههای فرعی زبان پهلوی بود، به زبانی پویا تبدیل کردند که فردوسی توانست شاهکارش را در آن بیافریند. این دو کتاب نه فقط از نظر زبانی برای ما بسیار مهم هستند که در شکلگیری فکر ایرانی نیز نقشی برجسته دارند.
علیرضا اسدی درباره کتاب رودکی از این مجموعه سخن گفت و به تشریح جایگاه رودکی در تاریخ ادب فارسی پرداخت. وی تصریح کرد: تاریخ پرتلاطم ایران و حملات اقوام مهاجم باعث شده ما بسیاری از آثار قرنهای اولیه اسلامی را از دست بدهیم. پس از تتبعات بسیار امروز اندکی بیش از هزار بیت از رودکی باقی است؛ درحالیکه قطعا دهها هزار بیت شعر داشته است. همچنین او چندین مثنوی، ازجمله سندبادنامه و کلیله و دمنه را از پهلوی به فارسی برگردانده است که چیزی از آنها در دست نیست. اما بههرحال از رودکی همواره بهعنوان استاد شاعران یاد شده است. در همه مضامین شعر فارسی آن روز شعر گفته و دکتر دهقانی در کتابشان شعرهای رودکی را به صورت موضوعی نیز تفکیک کردهاند که میتواند کار خواننده را آسان کند.
در ابتدای نشست نیز علیاصغر محمدخانی با بیان اینکه یکی از نیازهای ضروری، تولید کتابهایی است مربوط به تاریخ فرهنگ ایرانی که بتوان آنها را بهعنوان متنهای مرجع، در عین حال ساده دانست، گفت: مثلاً وقتی یک فرانسوی یا اسپانیایی از ما میپرسد برای شناخت مولوی بهتر است کدام کتاب از فارسی ترجمه شود، توان دادن پاسخی دقیق و روشن به این پرسش را نداریم. باید به این ضعف وقوف پیدا کنیم و بتوانیم آثاری با معیارهای تازه تولید کنیم.