آینده ایران در ادبیاتش خلاصه شده/ بیسوادها ادبیات تدریس میکنند
شخصی به واسطهی اینکه توانسته چند ترانه بنویسد و آنها را به خوانندگان پاپ بفروشد، فکر میکند که ترانه سرای بزرگی است و میتواند کارگاه برگزار کند/در دنیای مجازی هرکس که خطی بنویسد فکر میکند که دارد در دنیای ادبیات قدم میزند. اینگونه توهمات، ناشی از همین جلسات است.
علیرضا راهب (شاعر) در رابطه با انجمن ادبی «ونداد»، به خبرنگار ایلنا گفت: این انجمن یک انجمن مردمنهاد است. انجمن ادبی ونداد، شامل جلساتی است که در روزهای جمعه، ساعت سه بعدازظهر در کافه کتاب تشکیل میشود. بحثهایی که در این انجمن مطرح میشود؛ مجموعهای از کنشهای فرهنگی و هنری است.
او ادامه داد: سنتی که در جلسات شعر مطرح بود و اینکه شاعران بیایند، اشعارشان را بخوانند، تشویق شوند و بروند، رسم کهنهای است که در این جلسات سعی کردیم از این برخوردها پرهیز کنیم. همچنین باوجود شبکههای اجتماعی و اپلیکیشنهای مختلف، همگان همه چیز را میخوانند. بنابراین جلسات شعرخوانی، لذت گذشته را از دست داده و مخاطب علاقهای ندارد در جلسه هم اشعاری را بشنود که قبلاً آن را در اینترنت خوانده است. در واقع از اینگونه جلسات حرف تازهای بیرون نخواهد آمد.
راهب افزود: مسئلهی دیگر این است که امروزه جامعالاطرافیِ شاعر فراموش شده است. شاعر باید از داستاننویسی، هنرهای تجسمی، فیلم، موسیقی و سایر هنرها هم اطلاعاتی داشته باشد، اما میبینیم که اینگونه نیست. ما در انجمن ادبی ونداد سعی کردهایم دربارهی هنرهای مختلف صحبت کردیم، اگرچه تمرکز اصلی این جلسات بر مفاهیم ادبیات است، اما به هنرهای دیگر نیز پرداخته میشود. برای مثال ما چند کارگاه مقدماتی گرافیک داشتیم که اساتیدی چون «آیسا حکمت» و «بهزاد باشو» در این کارگاهها حضور داشتند. همچنین در بحث تئاتر و موسیقی و فیلم هم مباحثی مطرح میشود.
مدیر انجمن ادبی ونداد، با اشاره به بخش گپ و گفت در انجمن ادبی ونداد، گفت: ما در این بخش دربارهی تمام آنچه که به هنر و فرهنگ مربوط میشود؛ صحبت میکنیم. بحثی که در حال حاضر در انجمن مطرح است، بررسی وضعیت برزمانیِ شعر امروز است. هر بخش از گفتگو؛ استاد خاص خود را دارد. یکی دیگر از کارهایی که ما انجام دادیم، بحث در زمینهی رسانههای فست فودی و رسانههای تُنک و مضرات و معایب آن بود. ما روی این موضوع با کارشناسان مختلفی که یکی از آنها علیرضا بندری بود، صحبت کردیم. همچنین جلسات شعر و نقد شعر را بهطور حرفهای داریم.
راهب ادامه داد: ما در بخش گپ و گفت جلسات، حتماً دو انیمیشن میبینیم و دربارهی آن صحبت میکنیم. همچنین فیلمهای کوتاه مجازی که به جشنوارهها رفتند را میبینیم و هرچند وقت یکبار از یک فیلمساز دعوت میکنیم تا در جلسات حضور داشته باشد و دربارهی سینما حرف بزند. ما در این جلسات موسیقی زنده هم داریم و از موسیقیدانان حرفهای در سبکهای مختلف دعوت میشود تا در جلسات حضور داشته باشند.
او با اشاره به تاریخچهی انجمن ادبی ونداد، بیان کرد: چیزی حدود یک سال و 9 ماه از فعالیت این انجم میگذرد. با اینکه ورود برای عموم آزاد است، اما کسانی که به این انجمن میآیند همگی اهل فرهنگ و هنر و اهل قلم هستند.
راهب در پاسخ به این سوال که دستاوردهای انجمن تاکنون چه چیزهایی بوده، گفت: دوستانی که در طی این مدت به انجمن آمدهاند بسیار راضی هستند. بسیاری از آنها روز اولی که به انجمن میآمدند، آماتور بودند ولی امروز در حال تهیه و تدوین مجموعه داستان خود هستند و به سطح حرفهایتری رسیدهاند. باید بگویم هرکاری در ادبیات بکنیم تأثیرگذار است. در انجمن ادبی ونداد در همهی زمینههای فرهنگی و کار میکنیم و و حتی کارگاههای حس و بیان هم برگزار کردهایم.
راهب با اشاره به اینکه با کثرت جلسات و انجمنهای ادبی مخالف هستم، گفت: اتفاقاتی که این روزها افتاده؛ نشان میدهد وضعیت و شعر و داستان در تهران به دلیل وجود رسانههای مجازی که بدون هیچ گونه آگاهی و سوادی، اقدام به انتشار مطالبی به نام شعر و داستان میکنند و به راحتی مرتکب سرقتهای ادبی میشوند، بسیار وخیم است. در این شبکهها هرکسی یک خط مینویسد؛ به راحتی اظهار فضل میکند. رسانههای مجازی همانطور که مصرف عام دارند تولید عام هم دارند.
او ادامه داد: تکثر جلسات ادبی در تهران بسیار زیاد است اما به جرئت میتوان گفت همه بیکیفیت هستند. بسیاری از کسانی که به عنوان استاد در این جلسات تدریس میکنند، هنوز اصول و قوانین اولیهی شعر مثل عروض و قافیه را نمیدانند. آن شخص فکر کرده که استعدادی دارد و کسی هم از او خوشش آمده و گفته که بیا در این فرهنگسرا جلسات شعر برگزار کن! چنین جلساتی به ادبیات حرفهای ضربه میزنند و این تکثر انجمنهای ادبی، فضای غیرحرفهای ایجاد کرده و برای ادبیات راستین ما بسیار مضر است.
این شاعر افزود: به جرئت میگویم تمام کسانی که در تهران جلسه دارند، خودشان حتی یک کارگاه مقدماتی را از نزدیک ندیدهاند و باید گفت این جلسات در واقع مسجد ضرار هستند و در آنها باوری دربارهی ادبیات به مردم داده میشود که در واقع ادبیات نیست. شخصی به واسطهی اینکه توانسته چند ترانه بنویسد و آنها را به خوانندگان پاپ بفروشد، فکر میکند ترانهسرای بزرگی است و میتواند کارگاه برگزار کند.این شخص به عنوان مربی در فرهنگسرایی جلسات شعر و ترانه برگزار میکند و جوانان فکر میکنند این الگوی خوبیست و از آن درس میگیرند در حالی که چیزی که از اینگونه استاد به آنها منتقل میشود، یک ناپختگی کامل است.
مدیر انجمن ادبی ونداد با اشاره به دنیای مجازی ادامه داد: امروزه در دنیای مجازی هرکس که خطی بنویسد فکر میکند دارد در دنیای ادبیات قدم میزند. اینگونه توهمات، ناشی از همین جلسات است. به اعتقاد من دولت باید در هر منطقه از تهران با صرف هزینه و سرمایهگذاری، چند استاد مطرح را انتخاب کند که در یک فرهنگسرا تدریس کنند و بهطور شورایی آن را مدیریت کنند. آن وقت به جای اینکه علیرضا راهب حرف بزند، فرزان سجودی حرف میزد. متأسفانه چون دولت هزینهای برای این موضوع پرداخت نمیکند، وضع همین است و در هرخانهای را که بزنید، یک انجمن ادبی در آن دایر است! آقایان نمیفهمند که برای جلوگیری از مسائلی چون بیبند و باری در اجتماع، باید روی ادبیات سرمایهگذاری کنند. تُنک شدن دامنهی ادبیات ایران، مسائل و مشکلات متعددی را ایجاد میکند ولی کسی به این حرفها توجهی ندارد.
وی با اشاره به پیگیریِ مجمع صنفی شاعران در انجمن ادبی ونداد گفت: مسئلهای که در انجمن ادبی ونداد پیگیر آن هستیم، مربوط به مجوزی است که هشت سال پیش صادر شد در رابطه با اینکه مجمع صنفی شاعران احیا شود و آن مجوز تبدیل شود به مجمع صنفی شاعران. بعضی از دوستانِ شاعر، کنش مدنی همسویی و همگرایی را برای این مجمع صنفی ندارند اما با امضای 400-300 نفر از شاعران، پیگیر این مسئله هستیم و امیدوارم به نتیجه برسد.
راهب با بیان اینکه همهی ما سرباز ادبیات هستیم، اظهار داشت: فکر میکنم آیندهای که برای ایران قابل تصور است، باید در ادبیات آن رقم بخورد. چقدر خوب است حواسمان باشد که گذشتگان چه ادبیاتی را تولید کردهاند و به ما تحویل دادهاند و سعی کنیم آنچه تولید میکنیم، کار خوبی باشد.
وی با اشاره به اینکه ادبیات در حال تهدید شدن است، ادامه داد: امروزه زبان و ادبیات فارسی از جوانب مختلف تهدید میشود. من امروز روی یک نظریهی ادبی کار میکنم دربارهی تغییر دایرهی معنایی واژگانی که ما آنها را به نام ژانر میشناسیم. ادبیات از آنجا ضربه میخورد که کلمات اصلی مثل جنگ، صلح، عشق، خیانت، ترس، زندگی و... که ژانرهای کلمات دراماتیک از آن ناشی میشود؛ دایرهی معنایشان تغییر کند. امروزه مفهوم عشق تغییر کرده است. وقتی ژانرها تغییر معنایی میدهند، به این معناست که ادبیات در حال دگردیسی است و وظیفهی ما این است که دگردیسی این ژانرها را که در اصل مادر ادبیات دراماتیک هستند، ثبت کنیم.
راهب افزود: در حال حاضر سعی میکنم این دگردیسی را تبیین و مرزبندی کنم. ژانر آثاری که دربارهی جنگ نوشته میشد با امروز بسیار متفاوت است. دلایلی که کشورها با هم میجنگیدند، چیزهایی مثل وسعت قلمرو و قابل صلح نبودن طرفین و مسائلی از این دست بود. اما جنگهای امروز به ما نشان میدهد که درگیریها فراتر از این مسائل است و کشوری که بیست هزار کیلومتر با دیگری فاصله دارد با آن کشور درگیر جنگ میشود و آن را اشغال میکند. اینجا باید دید که ادبیات جنگ چطور رقم میخورد. ادبیات در حال دگردیسی است و ثبت این دگردیسی بسیار ضروری و مهم است و نیاز به ثبت و ضبط دارد.