به طناب پوسیده کتابهای روانشناسی آویزان نشوید
امروزه تب تند کتابهای موفقیت جامعه را فراگرفته. این کتابها که عموماً پایه و اساس علمی ندارند، ظرف مدت کوتاهی پرفروش میشوند. اما باید پرسید چرا اقبال عمومی نسبت به این کتابها بالاست و چرا هیچ نهاد نظارتی در این حوزه وجود ندارد؟
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ تألیفات و ترجمههای موجود در حوزه خودشناسی و روانشناسی دارای اهمیتی فراوان و حتی بیش از ادبیات است، چراکه اغلب مردم در کشفِ رازهای موفقیت یا درمان سرخوردگیهایشان در زندگی سردرگماند و با مراجعه به این کتابها، بیش از مشاور انتظار حل مشکلات خود را دارند. هنگامی که صحبت از مخاطبان کتابهای روانشناسی به میان میآید در واقع سخن از قشری میشود که بیشتر در معرض آسیب قرار دارند. اگر از جلوی ویترین کتابفروشیها عبور کنید با خیل عظیمی از کتابها روبهرو میشوید که بیشترشان با نامهای چگونه یک شبه پولدار شوید و از این قبیل، کنارهم صف کشیدهاند.
اغلب جامعهشناسان و محققان بر این باورند که کتابهای این حوزه همچون شمشیرِ دولبه است که میتواند یک جامعه را نجات دهد یا به ورطه نابودی بکشاند. در اینباره آنچه حائز اهمیتتر است، نبود تشکلی خاص و نظارت لازم بر این کتابهاست. چنانچه کسانی که در پی سود شخصی هستند با گردآوری، تألیف یا ترجمه این بازار در مدتی کوتاه، راهِ گرفتن مجوز تا ورود به بازار را پشت سر میگذارند و البته از تعداد انتشار نسخههای نخستینِ اینگونه کتابها پرواضح است که اقبال عمومی بسیار فراوانتر از حوزه شعر و ادبیات داستانی و مانند آن است.
تجارت با کتابهای روانشناسی
چند نفر از مردم حاضرند کتابی تخصصی درباره مباحث سیاهچالههای فضایی بخوانند؟ این پرسش سادهای است که جواب آن را باید در بین دانشجویان و متخصصان فیزیک نجوم پیدا کرد، اما چند نفر حاضرند کتابی در حوزه روانشناسی با عنوان راز سریع پولدارشدن را بخوانند؟ بدیهی است مشتریان این کتاب میتواند از هر سن، جنس و ملیتی باشند.
همه فهم و عامهپسند تولید کردن هر محصول هنری و فرهنگی این قابلیت را دارد که تعداد مشتریان آن اثر را به شکل چشمگیری افزایش دهد اغلب کتابهای موفقیت و روانشناسی که در بازار بین مردم دست به دست میشود، از این خصوصیت مبرا نیست و هر فردی با هر میزان سواد میتواند بسیاری از این کتابها را بخواند، بفهمد و به دلیل القای انرژی مثبتی که در اینگونه کتابها موج میزند، از خواندن آن لذت ببرد.
البته همین ویژگی عامهفهم بودن این کتابها و محتوای علمی ضعیفشان باعث دفع مخاطب متخصص میشود؛ طوری که میتوانیم بگوییم بسیاری از کتابهای تجاریِ روانشناسی، مورد علاقهی کتابخوانهای حرفهای نیست، زیرا آنها به راحتی فرق کتاب علمی را از کتاب غیرعلمی تشخیص میدهند.
کتابهایی را بخوانید که متخصصین نوشتهاند
فرید براتی (متخصص روانشناسی) معتقد است: درباره کتابهای عام دو نکته حائز اهمیت است: کتابهایی وجود دارند که به هلپ سلف یا خودیار معروف هستند. شخصی که ازنظر روحی و روانی در حالت متعادلی بهسر میبرد سراغ اینگونه کتابها میرود تا با مطالعه آن زندگی بهتری را در پیش گرفته و موفقیتهای بیشتری به دست بیاورد. معمولاً از میان این کتابها آنها مورد تأیید است که متخصصان نوشته باشند.
او ادامه داد: نظریهپرداز بزرگی مثل سِلیگمن که خود از روانشناسان بزرگ است کتابهای زیادی مانند «شکوفایی»، «شادمانی درونی» و... با زبانی ساده برای مردم تألیف کرده است. او خود نظریهی شادی را بیان کرده که یک نظریه کاملا تخصصی است اما همین نظریه را با زبان مردم نیز تکرار کرده و از این سخن گفته که مردم چطور میتوانند خود را ارتقا بدهند.
براتی افزود: متأسفانه در کشور ما تولید این نوع کتابها از دست روانشناسان خارج شده و اشخاصی که متخصص نیستند به این حوزه ورود کردهاند و مشغول کتابنویسی هستند. یا اگر متخصصی وجود دارد؛ زبان و قلمش به زبان مردم نزدیک نیست. در خارج کشور اینگونه کتابها وجود دارد ولی مورد تأیید نیست اما در کشور ما متأسفانه چنین کتابهای زردی که هیچ پایه و اساس علمی ندارند؛ تبلیغ میشوند و مورد استقبال فراوان از سوی مخاطب قرار میگیرند. بزرگترین مشکل این کتابها این است که به دلیل نوشته نشدن توسط متخصصین از نظر علمی تأیید نمیشوند والبته کتابهایی نیز که مورد تأیید روانشناسان است و توسط متخصصان نوشته شده به دلیل مغایرت با فرهنگِ کشور ما چندان کاربردی نیست. به همین دلیل نیاز است متخصصان و روانشناسان ایرانی برای مردم و با زبان مردم کتاب بنویسند.
براتی در پاسخ به این سوال که چگونه میتوان مردم را به تفاوت کتابهای زرد و کتابهای جدی روانشناسی آگاه کرد؛ گفت: چندین سال پیش پیشنهادی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دادم که متأسفانه مورد استقبال این نهاد قرار نگرفت. به اعتقاد من؛ باید در وزارت فرهنگ و ارشاد کمیتهای از متخصصان با حضور ناشران این حوزه تشکیل شود که به بررسی محتوای اینگونه کتابها بپردازد و از ورود کتابهایی که به جامعه آسیب میزند و مغایر با فرهنگ ماست و موجبات تنبلی را در جامعه ایجاد میکند، جلوگیری کند. متأسفانه تا تشکیل نشدن این کمیته شاهد همین بلبشو در حوزه کتب روانشناسی هستیم.
سهیل رضایی (مدیر بنیاد فرهنگ زندگی) نیز با اشاره به اینکه روانشناسان ما باید به تألیف کتابهایی با زبان مردم بپردازند؛ ادامه داد: ما در این حوزه میتوانیم خیلی جلوتر از دنیا حرکت کنیم. از بزرگان ادبیات و هنر مثل حافظ و مولوی میتوان حکمت درآورد و روی آن کار کرد اما تولید کتاب نیاز به صرف وقت و هزینه زیادی دارد. باید اساتید برجسته در کنار هم جمع شوند و به تألیف یک کتاب بپردازند؛ اما سودی که در نهایت از این کتابها میآید همسنگ مبالغی نیست که متخصصان در جلسات مشاوره دریافت میکنند. باید تشکیلاتی وجود داشته باشد که بتواند از این گروه حمایت کند و برای کارهای تألیفی سرمایهگذاری کند.
موفقیت بدون تلاش!
براتی با بیان اینکه تاریخچهی علم روانشناسی در ایران به 100 سال قبل بازمیگردد؛ گفت: در این صد سال علم روانشناسی در دو خط موازی پیش رفته است. یک خط مطالب آکادمیک بود که در مراکز آموزشی و بعد هم دانشگاهها وجود داشت و خط دیگر کتابهایی بود که برای عامِ مردم و با زبانی ساده نگاشته میشد. برای مثال کتاب «چگونه اعتماد به نفس خود را تقویت کنیم» که علی دشتی آن را ترجمه کرده جزء کتابهای خیلی خوبِ آن زمان بود. در گذشته روانشناسان و متخصصان کتاب مینوشتند. اما در این سالها به دلیل وضعیت اجتماعی و تب موفقیتِ بدون تلاش و یک شبه از هیچ به سرمایههای هنگفت رسیدن، باعث داغ شدن بازارِ فروش کتابهای زردی شده که هیچ پایه و اساس علمی ندارند. اینگونه کتابها تنبلیِ عملی که منجر به تنبلی ذهنی میشود را در جامعه رواج میدهند. اگر قرار است بازار نشر ما با این کتابها رونق بگیرد همان بهتر است که نگیرد.
او ادامه داد: متأسفانه سیاستهای وزارت فرهنگ و ارشاد و مراکز علمی و نحوه امتیاز دادن به آنها این است که اگر شخصی کتاب تألیفی داشته باشد از جایگاه بالاتری برخوردار است و همین رفتار باعث میشود که شخص به سراغ کتابسازی برود. افراد زیادی را میشناسم که دست کم نیمی از کتاب خود را از روی کتاب دیگری کپیبرداری کردهاند. اینها افرادِ بزرگ، معروف و باسابقهای هستند. ما ساکن جامعهای هستیم که چیزی حدود 2 میلیون نفر بیکار دارد. طبیعی است که مردم دچار این تب میشوند که سراغ خرید کتابهایی بروند که بدون تلاش و کوشش بتواند آنان را یک شبه پولدار کند.
باید تشکیلاتی برای حمایت از مؤلفان روانشناسی تشکیل شود
رضایی معتقد است: متأسفانه نگاه سطحی به موضوعات و پیدا کردن سادهترین راه برای رسیدن به مقصود و همچنین کمکاریهایی که در کشور صورت گرفته موجبِ بهوجود آمدن تب خرید چنین کتابهایی شده است. جامعه ما نیاز به خودشناسی با نگاهی عمیق دارد.
او افزود: کتابخوان حرفهای مسیر خودش را میشناسد و آن را دنبال میکند. اما ترویج دادن کتاب خوب بین مردم نیاز به تبلیغات رسانهای دارد. صداوسیما و نهادهای فرهنگی میتوانند ذائقه مردم را تغییر دهند. اگر برای حل مشکلات راههای دمِ دستی در اختیار مردم بگذاریم؛ در واقع در حال ترویج این گونه کتابها هستیم.
براتی نیز با بیان اینکه بزرگترین مشکل ما این است که روانشناسان با مردم کوچه و بازار ارتباط کتبی ندارند؛ افزود: تشکیل یک کمیته اطلاعاتی متشکل از انجمنهای علمی روانشناسی میتواند در تولیدات روانشناسی بسیار مؤثر باشد. متأسفانه نظام علمی و روانشناسی در این زمینهها ورود نکرده است. چه اشکالی دارد که این نظام؛ نامِ کتابهای بیهوده و بیمحتوا و مشکلدار را ببرد و آنها را نقد کند.
آمار مطالعه پایین است؛ مطالعه با کیفیت چیست؟
برخی خوانندگان پر وپا قرص این کتابها معتقدند موفقیت اکتسابیست و در جامعهی ما که اغلب مردم سرگشتهاند، پیدا کردن مسیر درست از لابهلای کتابهای موفقیت راهی ساده و کمهزینه بهشمار میآید، به شرط آنکه کتابِ درستی انتخاب و مواردی که در اینگونه کتابها به عنوان تمرین آورده شده را رعایت کنید.
سطح مطالعهی عمومی بسیار پایین است و این موضوعیست که با تمام آمارهای ضد و نقیض مراجع مختلف کاملا مشهود است. در این میان کتابهای ادبی، فلسفی و اینگونه کتابهایی که زیربنای فرهنگی یک جامعه را میسازند، اغلب با تیراژهایی پایین یعنی کمتر از هزار نسخه وارد بازار میشوند و از نظر مخاطبان نیز جز قشر خاصی با اقبال چندانی روبه رو نمیشوند. اما در آمارِ مطالعه، عنوانِ کتاب مورد مطالعه هرگز درج نمیشود. بنابراین نمیتوان گفت این آمار به شدت پایین مطالعه در کشور صرف کدام کتابها میشود و چقدر در راستای پیشرفت و توسعه جامعه اثرگذار خواهد بود. در این میان کتابهای روانشناسی، موفقیت و مدیریت با تیراژ بالای 2هزار نسخه در هر چاپ و تجدید چاپهای گاه تا چند ده نوبتی جایگاه ویژهای دارند.
باتوجه به سود و زیان این کتابها در جامعه و تاثیرات مستقیمی که بر زندگی هر فرد میگذارد، نبودِ نظارتِ متخصصانه روی آنها میتواند جامعه را به ورطه هلاکت سوق دهد، چنانچه اغلب شبکههای هرمی هم برای جذب افراد و جلوگیری از خروج آنها از گروه و شاخهای که عضو آن شدهاند و نیز برای انگیزهبخشی و تاثیرگذاری روی طعمههای خود از نکاتی استفاده میکردند که اغلب از کتابهایی با زمینه موفقیت گرتهبرداری کرده بودند. اگر به این افراد که روزگاری طعمه شبکههای هرمی بودهاند نیز سری بزنید؛ متوجه میشوید این جملات منقطع و بیاساس باعث شده افراد بعد از مدتی دچار نامیدی شده و از هرنوع سخنی که به آنها انگیزه حرکتی تازه بدهد؛ ابراز بیزاری میکنند.
در این میان جایگاه مسئولان برای نجات جامعه از این آفت نه تنها مشخص نیست بلکه هیچ کدام از سازمانها و نهادهای ذیربط نیز مسئولیت کتابهای به اصطلاح روانشناسی که سخت آسیب رسان به افراد جامعه هستند را برعهده نمیگیرند. به راستی چه کسی پاسخگوست؟
تبِ موفقیت از امریکا تا ایران
امروزه تبِ تند کتابهای موفقیت جوامع را فراگرفته است. در ایران نیز این تب به شکلی گسترده و همهگیر پیش میرود. از جمله نویسندگان خوش اقبال که کتابهایش در ایران فروش فوقالعاده داشته و خود او را میتوان از بنیانگذاران کتابهای موفقیت در ایران دانست، «آنتونی رابینز» است.
رابینز نویسنده و سخنران مقتدر آمریکایی در ۲۹ فوریه ۱۹۶۰ درخانوادهای نسبتاً فقیر به دنیا آمد. پس ازگرفتن دیپلم متوسطه به کارهای گوناگون روی آورد، اما توفیق چندانی نیافت. درسن ۲۲ سالگی درآپارتمان ۴۰ متری محقری، زندگی مجردِ فقیرانهای داشت وبه گفتهٔ خودش، ناچار بود ظرفهای غذای خود را در وان حمام بشوید. سرانجام مصمم شد که با چاقیِ خود، مبارزه کند و برای رسیدن به این هدف به مطالعهٔ چند کتاب پرداخت، اما مطالب آنها را ضد ونقیص یافت و آنها را دور انداخت.
شهرت او عمدتاً به خاطرسلسله کتابهایش در زمینه موفقیت است. او یکی ازموفقترین افراد ایالات متحده در زمینهی بهبود عملکردِ دیگران و بنیانگذار و رئیس هیأت مدیره بنیاد آنتونی رابینز است که به منظور کمک به افراد برای رسیدن به موفقیتهای فردی وحرفهای تأسیس شده است.
کتابهای موفقیت؛ صعود یا سقوط در زندگی؟
آنتونی رابینز را میتوان ازجمله کسانی نامید که موفقیتهای خود را در میان کتب موفقیت نیافت و دست از انتظار کشید و خود سرآغاز موفقیتش شد. از دیگر نویسندگان این سبک کتابها که شهرتی جهانی کسب کردهاند؛ میتوان به استیون کاوی، دیل کارنگی، رابرت کیوساکی، برایان تریسی، اندرو کارنگی و راندابرن اشاره کرد. اغلب این نویسندهها افراد موفق و سخنرانان انگیزهبخش جهانی هستند. اما در این میان نویسندگانی نیز به شهرت جهانی رسیدهاند، البته نه برای محتوا بلکه بهخاطر نام کتابشان که خوانندگان عام و سرگشته را طعمه خود قرار دادهاند. اینگونه کتابها اغلب در یک مورد با هم اشتراک دارند و آن تفکر مثبت بدون تلاش است. کتابهایی که فقط به تفکر مثبت اشاره میکنند و میگویند هرگز نباید عصبانی شد و مواردی این چنینی؛ فردِ سرگشته را به ورطه افسردگی، تنبلی و بیهودگی راهنمایی میکند.
چشماندازی از کتابهای موفقیت
تمام کتابهای روانشناسی عامه را به 2 گروه کلی میتوان تقسیم کرد: گروهی که به شدت غربیاند و گروهی که به شدت شرقیاند. گروه اول با توجه به ارزشهای مصرفگرایانه جامعه غرب نوشته شدهاند و گروه دوم آنقدر انتزاعی میشوند که به ماوراءالطبیعه پهلو میزنند. از قدیمیهای گروه اول میتوان به آنتونی رابینز با سری مشهور «رسیدن به کامیابی» اشاره کرد. این کتابها که ظاهرا در خود آمریکا هم در سالهای اول انتشار سر و صدایی به پا کردند و پرفروشترین کتابهای سال 1992 شدند.
در آن طرف قضیه یعنی شرق، مکتبهایی مثل «فنگشویی» و نام آدمهایی مثل «اوشو»، زمانی نه چندان دور بازار را قبضه کرده بودند. فنگ شویی ادعا میکند که میتواند به شما بیاموزد محیط زندگیتان را چطور بچینید تا روحتان آرامش بیابد. این در حالی است که ما ساکن خاورمیانه هستیم و زیباییشناسی خودمان را داریم و از این منظر چندان به شرقِ دور نزدیک نیستیم. تمام کتابهایی که از او میبینید در واقع پیاده شده از نوارهای سخنرانیاش است. اشو اصلا نویسنده نبود و هیچ کتابی منتشر نکرد. روحیه شرقی او باعث میشد که به همه چیز رنگ و بوی ماوراءالطبیعهای ببخشد. جالب اینکه او نامش را از یک روانشناس و فیلسوف کاملا عملگرای (پراگماتیست) آمریکایی یعنی ویلیام جیمز گرفت.
دستهای دیگری از این کتابها وجود دارد که با استفاده از داستانهای عامیانه و همهپسند میخواهند مفاهیم روانشناسی را به خواننده انتقال دهند. البته بیشتر این کتابها از مسائلی در حوزه روانشناسی سخن میگویند که هیچ پایه و اساس علمی ندارد و شخص از روی تجربیات خودش مسائلی را بیان میکند.
آیا کتابهای موفقیت باعث موفقیت می شوند؟
نمیتوان انکار کرد که کتابهای خوبی در زمینه روانشناسی موفقیت داشتهایم که از جمله آنها میتوان به کتابهایی اشاره کرد که درمورد تفاوت شخصیتی و جنسی مردان و زنان نوشته شده است. یکی از بهترین کتابهای این گروه که بیش از 50بار تجدیدی چاپ شده و هنوز هم در حال تجدید چاپ است، کتاب «مردان مریخی، زنان ونوسی» اثر جان گری است. جان گری که خودش دارای مدرک دکتری روانشناسی است، توانسته با طرح یک داستان تخیلی، به تفاوتهای اساسی زن و مرد، مخصوصا در سبک برقراری ارتباط و حل مسئله بپردازد.
کتاب دیگر در این زمینه «چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد» نوشته اسپنسر جانسون است که تاکنون توسط انتشاراتیها و مترجمان مختلف بیش از 40 نوبت در ایران تجدید چاپ شده است. در این داستان چهار شخصیت خیالی ترسیم شدهاند. موشها: «اسنیف» و«اسکوری» و آدم کوچولوها، «هم» و «هاو». این چهار شخصیت برای نشان دادن قسمتهای ساده و پیچیده درون ما، بدون توجه به سن، نژاد یا ملیت، در نظر گرفته شدهاند.
جانسون از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی مدرک لیسانس روانشناسی و از کالج رویال سرجنز مدرک دکتری پزشکی گرفت. او به کمک کنت بلنچارد، کتاب پرفروش «مدیر یک دقیقهای»، «مدیر یک دقیقهای»، «فروشندهی یک دقیقهای»، «مادر یک دقیقهای»، « پدر یک دقیقهای»، «معلم یک دقیقهای» و «یک دقیقه برای خودم» را به رشته تحریر در آورد. جانسون حکایت «چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد؟» را از ۲۰ سال قبل برای همگان بازگو میکرد، اما به اصرار کنت بلنچارد آن را تبدیل به یک کتاب کرد. این کتاب تاکنون ۱۲ میلیون نسخه فروش کرده است.
از دیگر کتابهایی که میتوان به آن اشاره کرد کتاب «راز» نوشته راندا برن است که نخستینبار تحت عنوان "راز پنهان" با ترجمه نگار مختاری توسط انتشارات رسا منتشر شد. این کتاب درباره «قانون جذب» صحبت میکند و تأکید نویسنده بر آن است که انسان هرآنچه را جذب کند پاسخش را از کائنات میگیرد. بنابراین وقتی به چیزی فکر میکنی، افکار مشابه آن چیز را هم به طرف خودت جذب میکنی.
کتاب راز که در سالهای مختلف توسط مترجمان و ناشران متفاوت به چاپ رسیده؛ تنها در یکی از ترجمههای خود بیش از 45بار تجدید چاپ شده و در حال حاضز نیز به صورت صوتی و حتی مستند تصویری در بازار به وفور به چشم میخورد.
یکی از جملاتی که بسیاری از متخصصان بر این عقیدهاند که این کتاب، میخواهد تنبلی را در جامعه ترویج دهد؛ این است: «افکار تو فرکانس امواجی را که به اطراف میفرستی تعیین میکنند و احساساتت فورا به تو میگویند روی چه فرکانسی هستی. وقتی احساس بدی داری، روی فرکانسی هستی که چیزهای بد بیشتری را به طرف تو جذب میکند. وقتی احساس خوبی داری. چیزهای خوب بیشتری را با قدرت به طرف خودت جذب میکنی.»
راندا برن در 12 مارس 1951 در استرالیا متولد شد. او نویسنده و تهیهکننده برنامههای تلویزیونی است و به خاطر افکار نوینش در فیلم راز و کتابی به همین نام به شهرت بینالمللی رسید. تقریبا چهار میلیون نسخه از کتاب و بیش از دو میلیون دی وی دی راز به فروش رسید همچنین او در استرالیا، «مجموعههای بزرگترین تجارت دنیا» و« با من ازدواج کن» را نیز کار کرده است. راندا برن در سال 2007 در مجله نیویورک تایمز در لیست صد نفری که دنیا را تغییر دادهاند، قرار گرفت.
کتاب «هفت عادت مردمان موثر» دیگر کتابی است که در سال ۱۹۸۹ توسط آر کاوی نوشته شده است. کتابی است مشهور در مورد مهارتهای زندگی. این کتاب تا به حال به ۳۸ زبان ترجمه شده و ۱۵ میلیون نسخه از آن در تمام دنیا به فروش رفته است و در ایران توسط گیتی خوشدل به فارسی ترجمه شده است و در شمارگانی بین 2 تا 5 هزار نسخه منتشر شده است.
کاوی در این کتاب با معرفی هفت عادت و آموزش قدم به قدم آنها، چیزی که زندگی در شمال نام میبرد را معرفی کرده و اخلاق منجر به موفقیت را آموزش میدهد. این کتاب توسط گیتی خوشدل به فارسی ترجمه شده است و چیزی نزدیک به 20 بار توسط ناشرین مختلف تجدید چاپ شده است.
استیون ریچاردز کاوی(۲۴ اکتبر ۱۹۳۲ - ۱۶ ژوئیه ۲۰۱۲) در آمریکا به دنیا آمده و دوره نوجوانی و کودکی سختی را گذراند. تعلیم دهنده، نویسنده، بیزنس من و سخنران انگیزشی آمریکایی بود.
«حکایت دولت و فرزانگی» اثر مارک فیشر نیز از دیگر کتابهای روانشناسی موفقیت بهشمار میآید که در ایران با اقبال عجیبی روبهرو شد به طوری که در سال 90 به چاپ نود و دوم رسید!
این کتاب درباره جوانی است که از وضعیت مالی خود راضی نیست. عموی او فرد ثروتمندی را به او معرفی میکند که میتواند به او راز دولتمند شدن را بگوید. جوان پس از یافتن آن فرد دولتمند و گذراندن آزمایشهایی که آن فرد برای او ترتیب میدهد، راز ثروتمند شدن را مییابد و در نهایت به هدفی که برای خود در نظر گرفته است؛ دست مییابد.
از دیگر کتابهای روانشناسی موفقیت که در ایران با اقبال خوبی روبه رو شدهاند؛ میتوان به «چگونه مانند میلیونرها فکر کنیم» اثر مارک فیشر و جیمز آلن، «آنگونه که انسان میاندیشد» اثر جیمز آلن، «رازهای ذهن میلیونر» اثر تی هارو اکر، «ثروتمندترین مرد بابل» اثر جرج کلارسون، «شفای زندگی» اثر لوییز هی، «بیندیشید و ثروتمند شوید!» اثر ناپلئون هیل، «پدر پولدار، پدر فقیر» اثر رابرت کیوساکی اشاره کرد.
نویسندگان و اساتید موفقیت در ایران
احمد حلت در 17 بهمن 1341 در یکی از مناطق مرکزی شهر تهران به دنیا آمد. در رشته ریاضی و فیزیک فارغالتحصیل و برای تحصیل در علوم روانشناسی وارد دانشگاه شد. پس از آن در دانشگاه علامه طباطبایی رشته علوم ارتباطات و روزنامهنگاری را به پایان برد. سپس موفق شد در اردیبهشت ماه 1384/ می 2006 مدرک دکترای روانشناسی بالینی خود دریافت کند. حلت موسسه تندخوانی حلت را در سال ۷۱ به ثبت رساند تا در اشاعه فرهنگ مطالعه سهمی داشته باشد. او مشاور برندینگ سازمانهای بزرگ و کمپانیهای داخلی و خارجی با هدف افزایش بهرهوری و آموزش مدیریت منابع انسانی و مشاوره در زمینه ISO، مدیریت زمان و رازهای نفوذ و تاثیرگذاری است.
«اعتماد بهنفس در ۴۰روز»، «همه راز موفقیت»، «۲۲۲ پیام موفقیت»، « ویتامینهای عشق و صمیمیت»، «ویتامینهای تربیت فرزندان» اشاره کرد.
علیرضا آزمندیان در سال ۱۳۳۲ در یک خانواده مذهبی در تهران به دنیا آمد. دکتری خود را در رشته مهندسی صنایع و سیستمها در دانشگاه کالیفرنیا ادامه داد و در عین حال در رشته تخصصی خود در دانشگاههای آمریکا به تدریس پرداخت. آثار فرهنگی دکتر علیرضا آزمندیان به صورت مقالات، کتابها و سیدیهای تصویری و صوتی برای ایرانیان داخل و خارج از کشور عرضه شده است و آخرین کتاب او به زبان انگلیسی بنام “Think Yourself Successful” است که توسط مؤسسه انتشاراتی آمریکا به نام «مک گراهیل» چاپ و در دنیا منتشر شده و اخیراً این کتاب تحول آفرین، به زبان عربی و چینی توسط همین مؤسسه انتشاراتی ترجمه شده است.
شاهین فرهنگ با ترکیب کردن یافتههای روانشناسی و آموزههای دینی به عنوان فردی بسیار قوی در ایران ظاهر شده است. سمینار او در خصوص مولکولهای آب و اثرات رفتارها و جملات مثبت و آیات قرانی بر مولکولهای آب، یکی از معروفترین سخنرانیهای وی است.
سیدمجتبی حورایی متولد سال ۱۳۴۸ روانشناس و مدرسی است که با سابقه حدود ۲۰ سال از سال ۱۳۷۱ تاکنون در تهران و مشهد، نویسنده و محقق، سردبیر مجله راز و مشاور و کارشناس تربیتی صدا و سیماست. کلاسها و دورههای آموزشی زیادی را در حوزه بهبود شخصی در طی سالهای گذشته برگزار کرده است.
محمد سیدا مدیر مؤسسه فرهنگی ذهن برتر، رئیس انجمن تقویت حافظه ایران، عضو انجمن تقویت حافظه آمریکا، عضو اتاق فکر سوئیس و از بنیانگذاران روشهای نوین یادگیری و حافظه برتر در ایران است. در سمیناری که تابستان سال ۱۳۸۰ با حضور نمایندگانی از ۷۴ کشور صاحبنام دنیا در آمریکا برگزار شد؛ مقاله ارائه شده توسط سیدا در خصوص راهکارهای علمی تقویت ذهن و حافظه حائز رتبه اول شد و لقب افتخاری مرد برتر حافظه ایران به وی اعطا شد. استاد سیدا در شبکههای داخلی و خارجی برنامههای متعدد سراسری و فرامرزی را ارائه کرده که همچنان ادامه دارد.
کورش معدلی برای اولین بار پرده از علوم نوینی چون ان ال پی آکادمیک، هیپنوتیزم اریکسونی، اناگرام، در ایران برمیدارد. او همچنان علوم دیگری را چون کندالینی سوفرولوژی و….. را کاملاً میشناسد ولی بنا به دلایلی فعلاً آنها را آشکار نمیسازد. او در فرانسه ابتدا به تحصیل در رشته پزشکی پرداخت و همزمان با آن در روانشناسی نوین نیز به یادگیری رشتههای مختلفی چون ذِن، سوفرولوژی، هیپنوتیزم، رلکسولوژی، آنالیز ترانزاکسوینل، تی ام، مانیتیزم یا ریکی، روشهای کندالینی دکتر لو فوبر پرداخت و چون در آن زمان به عنوان یکی از مشاورین فدراسیون ورزشهای رزمی وهمچنین به عنوان ورزشکار نمونه سال در سال ۱۹۸۹ در پاریس انتخاب شده بود.
از آثار کورش معدلی میتوان به «راز دانایان»، «ان ال پی آکادمیک»، «درجه تکنسین» و «هیپنوتیزم اریکسونی» اشاره کرد.
امیرحسین مظاهری خالق کتاب «رقص عقابها»، کتابی پرفروش در زمینه کارآفرینی و موفقیت به همراه اسرار موفقیت ثروتمندان ایرانی است. تحصیلات او مهندسی عمران، جامعه شناسی (پژوهشگری اجتماعی) و مدیریت اجرائی است. از تالیفات مظاهری میتوان به «ثروت نامرئی»، «مدیریت زمان»، «پایه های نامرئی»، «هدفگذاری و برنامه ریزی»، «دکلمه گران» و «رقص عقابها» اشاره کرد.
مترجمان ایرانی و تجارت کتابهای موفقیت
در سالهایی که مهدی مجردزاده به آنتونی رابینز اکتفا کرده بود، یک مترجم خوش سلیقه سراغ طیف متنوعی از کتابهای این حوزه رفت. گیتی خوشدل که هنوز هم ترجمهاش از کتاب «روانشناسی کمال» در نشر پیکان مرتب تجدیدچاپ میشود.
مهدی مجرد زاده کرمانی متولد شانزدهم فروردین ماه ۱۳۲۰ در شهر کرمان است اکنون کارمند بازنشسته سازمان آب تهران است.
گیتی خوشدل (متولد ۱۳۲۶) شاعر و مترجم ایرانی است. خوشدل برای ادامه تحصیل در رشته جامعه شناسی به ایالات متحده رفت اما آن را ناتمام گذاشت و به ایران بازگشت. پس از آن به کار ترجمه مشغول شد. خوشدل پس از سفری که به هند داشت به عرفان و روانشناسی علاقهمند شد و بیشتر ترجمهها و شعرهایش در همین راستا است. ازجمله ترجمههای وی میتوان به قانون شفا از لوئیز هی، چهار اثر از فلورانس اسکاول شین، هفت عادت مردمان موثر از استیون کاوی، حکایت دولت و فرزانگی از مارک فیشر، تجسم خلاق از شاگتی گوین، هفت قانون معنوی موفقیت از دیپاک چوپرا اشاره کرد.
مهدی قراچهداغی در ۱۲ آبان ۱۳۲۶ در کاشان به دنیا آمد. او هم مثل خوشدل دست روی حوزههای مختلفی گذاشت. او از روانشناسی افسردگی که دارای پایههای کاملا علمی است گرفته تا کتابهای کاملا عامهپسند را ترجمه میکند و البته طرفدارهای فراوانی دارد. کتاب “سایکو سیبرنتیک” یا “روانشناسی تصویر ذهنی”. این کتاب نوشته دکتر “ماکس ول مارکز” از جمله ترجمههایی است که در آن دوره، بسیار پر سر و صدا بود. این اثر یکی از پرفروشترین کتابهای ایران است که با گذشت بیست و هفت سال از ترجمه آن همچنان به چاپ میرسد و تاکنون بیش از۳۰ بار چاپ شده است. قراچهداغی بیش از ۲۵۰ جلد کتاب ترجمه کرده است.
نفیسه معتکف، دل آرا قهرمان، علی معتمدی از دیگر مترجمان حوزه موفقیت بهشمار میآیند.
روشهایی برای مردم فریبی
در میان کتابهای موفقیت، جای فرهنگ ایرانی اسلامی که آمیختهای از دنیا و آخرت را به ما آموزش میدهد خالی است. با اینکه اغلب آموزههای دین اسلام انسان را بسوی آرامش روح در کنار فعالیتهای روزمره سوق میدهد، برخی مکتبها و عرفانهای نوظهور نیز با تکیه بر آموزههای کتب روانشناسی موفقیت و مثبتاندیشی، جریانی انحرافی را رقم زدهاند.
در این میان هنگامی که سازمان، نهاد و شخصی مسئولیت ورود این کتابها به بازار را نمیپذیرد و برخی مترجمان و انتشاراتیها با روحیهای بدون انصاف و نگاهی تجاری هرآنچه به دستشان میرسد را روانه بازار میکنند، بیشک این خواننده است که در این مسیر دشوار باید انتخاب کند که چه چیز را بخواند. این انتخاب نه از روی تیتراژ و تجدیدچاپ کتاب، بلکه باید براساس نویسنده و پایههای علمی روانشناسی کاربردی مندرج در کتاب صورت بگیرد.
گزارش از: نوا ذاکری