هنرمندانی که چون نور به سیاهی زدند/ هما روستا و علیرضا نادری چهرههای سال 93
هما روستا و علیرضا نادری دو هنرمند تئاتری بودند که با عملکرد مسئولانه خود نشان دادند میتوان بینیاز از مدیران برای کمک به بیماران مبتلا به سرطان دست به کار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، علیرضا نادری نمایشنامه نویس، کارگردان تئاتر و مدرس دانشگاه روزگارِ متفاوتی را پشت سر میگذارد. روزگاری که کاستیهای موجود در حوزه هنرهای نمایشی مردِ میدانی طلب میکند که آستین بالا بزند و کفش آهنین بر پا وارد میدان شود. نادری دل به دریا زد و برای کاستن از مشکلات هنرمندان تئاتر گام در راهی گذاشت که پر است از چاهِ وِیل و تابلوهای انحرافی که گویی جز برای منحرف کردن از راه راستِ خدمت خلق نشدهاند.
نویسنده نمایشنامههایی چون «سعادت لرزان مردمان تیره روز» و «سه پاس از حیات طیبه نوجوانی نجیب و زیبا» که روزگاری با کلیشه شکنی در جریانِ نمایشنامه نویسی و کارگردانی در تئاتر هوایی تازه به گستره نمایشی ایران دمید، حالا باید یکسره شور و عشق خود را صرف برطرف شدن کاستیهای خانوادهای کند که بارها نشان داده حاضر نیست برای سرنوشت خود دست به کُنِش بزند.
اما نادری ایدهای زیبا دارد. او میگوید ما در این زمانه به فردی که "پدری" کند نیاز نداریم، بلکه به افرادی نیاز داریم که نگاهی جامع به ظرفیتهای خانواده هنرهای نمایشی داشته باشند و "مادرانه" برای برطرف شدن کاستیها بجنگند. راهی که این هنرمند طی یک سال گذشته پایبندی خود به آن را در عمل نشان داد تا طبق نظر فیلسوف معاصر (اسلاوی ژیژک) ایدئولوژیاش را در عمل به ظهور رسانده باشد نه با حرف و واژه و گفتار!
هنرمندی که با نگارش و اجرای نمایشهایی مانند «پچپچههای پشت خط نبرد» - 1380 تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر - و «دو حکایت از چندین حکایت رحمان» - 1382 تالار چهارسو - دردهای جامعه ایرانی پس از 8 سال جنگ تحمیلی را بیصدا فریاد زد؛ یک سال است که مادرانه بر بالین بیماران مبتلا به سرطان حاضر میشود و آنها را تنها نمیگذارد.
نادری در آخرین اظهارات سال نود و سه خود دروغ را از سرطان مهلکتر دانست و البته وظیفه انعکاس رنج مردم و بیماران در هزارتوی دشوار درمان را بر عهده هنرمندان تئاتر گذاشت. نادری با رد این نکته که مسائل اقتصادی با رشد ابتلا به سرطان در ایران مرتبط است به مقایسه آمار مبتلایان به سرطان در ایران و کشورهای فقیری مانند بنگلادش، پاکستان و افغانستان پرداخت که چنین نظریهای را رد میکند.
این کارگردان با حضور در جمع اعضای هیات مدیره خانه تئاتر قطعا گفتمانی تازه را جایگزین کلیشهها خواهد کرد و چنانچه طی یک سال گذشته نشان داد از هیچ تلاشی در این رابطه چشم پوشی نمیکند. چراکه اعتقاد دارد کار باید به دست اهل و خانواده هنرهای نمایشی سرانجام یابد و نمیتوان مانند گذشته و درگذشته ماندگان چشم به دست دولت یا نیرویی ماورائی داشت تا برای کاهش کاستیها و معضلات برنامهریزی کنند.
عملکرد این هنرمند متعهد در برابر جامعه نمایشی مصداق بارز ایده «میشل بن سایق» مبارز جنبشهای پارتیزانی آرژانتین به نظر میرسد که "مسئولیت اجتماعی" در روزگار معاصر را حلقه مفقوده و دلیل اصلی به انجام نرسیدن تمام تلاشها برای تغییر اوضاع سخت جهان میداند. نظریاتی که بر پایه فسلفه اسپینوزا، روانکاوی ژاک لَکان و نظریات ژیل دلوز پیش میروند و امروز که بن سایق سالهای تبعید در فرانسه و دوری از میهن را سپری میکند خود را به نوعی دیگر نمایان کرده است.
شاید خالی از لطف نباشد تلاشهای نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر ایرانی (یا رزمنده دیروزِ جبهههای جنگ تحمیلی) که امروز تمام زمان و انرژی خود را صرف بهروزی و تکامل اجتماع (و البته خانواده تئاتر) کرده است را با مبارز آمریکای لاتینی (میشل بن سایق) مقایسه کنیم.
چریک و مبارز قدیم که سالهاست دیگر راه التیام دردهای بشر را در مبارزات چهگوآرایی نمیبیند؛ بلکه با طرح نظریه "مسئولیت اجتماعی" پس از تلاش برای درمان تعداد زیادی از سربازان شکنجه شده در زندانها به تاسیس یک کلینیک تخصصی روان درمانی اقدام کرده تا به درمان روح زخم خوردهی بخشی از جامعه کمک کند.
از سوی دیگر سال 93 شاهد وارد عمل شدن هنرمند دیگر عرصه هنرهای نمایشی برای کمک به بهبود وضعیت بیماران مبتلا به سرطان بود. هما روستا، بازیگر شناخته شده عرصه تئاتر به برگزاری جلسه نمایشنامه خوانی «آنا کارنینا» با هدف جمع آوری کمکهای مردمی برای هنرمندان مبتلا به بیماریهای خاص اقدام و نمونهای خلق کرد که میتوان مثل یک الگو به آن نگریست.
هما روستا و گروه اجرایی نمایشنامه خوانی «آنا کارنینا» شامل: حسن معجونی، رضا بهبودی، اشکان خطیبی، ستاره پسیانی، ترانه علیدوستی، لیلی رشیدی، شبنم فرشادجو، هومن کیایی و نگار عابدی به همراه محمد چرمشیر نمونهای از یک فعالیت خیرخواهانه را به نمایش گذاشتند که میتواند چراغ راه گروههای جوان باشد. چراکه این هنرمندان علاوه بر یک فعالیت خیریه به نفع بخشی از جامعه، اثری با کیفیت را پیش روی مخاطب گذاشتند که استقبال دور از انتظار تماشاگران و خیرین قطعا به همین دلیل اتفاق افتاد.
این هنرمند صاحب سبک و مومن به تئاتر در جلسه نمایشنامه خوانی «آناکارنینا» خطاب به مسئولان و حاضران بیان کرد: اجرای این نمایشنامهخوانی برای من حالتی نمادین دارد و بیشتر برای این است که مدیران تصمیمگیرنده به هنرمندان تئاتر بهخصوص هنرمندانی که مبتلا به بیماریهای خاص هستند، بیشتر توجه کنند.
وی افزود: بسیاری از هنرمندان و اهالی تئاتر وقتی به بیماریهای خاص مبتلا میشوند به دلیل نبود حمایت مالی باتوجه به هزینههای سنگین دارو و روند درمان در شرایط سختی زندگی میکنند. آنها حتی مجبور میشوند خانه خود را بفروشند و اجارهنشینی کنند. برخی از آنها توان تأمین داروهای خود را نیز ندارند.
همسر زندهیاد سمندریان خاطرنشان کرد: امیدوارم در کنار این حرکتهای مقطعی که انجام میشود مدیران و مسئولان فکری دائمی و اساسی برای حمایت از این هنرمندان داشته باشند. چون هنرمندان بیمار نیازمند آرامش و آسودگی خیال بابت تأمین هزینههای زیاد دارو و درمان هستند.
هما روستا در پایان گفت: امیدوارم این حرکت ما که با کمک بازیگرانی خوب شکل گرفته است؛ منجر به تصمیمی اساسی برای حمایت از هنرمندان مبتلا به بیماریهای خاص شود.
اما قطع بیمه طلایی(ایران) اعضای خانه تئاتر در روزهای پایانی سال 93 و اظهارات بعضی مسئولان در جشن سالانه کانون منتقدان خانه تئاتر مبنی بر اعلام ورشکستگی صندوق حمایت از هنرمندان و نویسندگان نشان داد مدیران تا چه حد به فکر تحقق آرزوها هستند.
در نهایت میتوان علیرضا نادری و هما روستا را به عنوان چهرههای تئاتری سال 93 که در جهت کاستن از دردهای جامعه خود و ایجاد تغییر سازنده بینیاز از مدیران گامهای عملی و جدی برداشتند معرفی کرد و برای بیشتر شدن تعداد چنین هنرمندانی در سال 94 دست به دعا برداشت.