هیچ نهادی؛ محیطزیست را جدی نمیگیرد/ تا اطلاع ثانوی به جشنواره؛ فیلم نمیدهم
سازندگان فیلم طعم شیرین خیال معتقدند؛ درباره آلودگی محیط زیست هیچ کار فرهنگی درستی صورت نگرفته. وقتی فیلمی درباره این موضوع ساخته میشود همه تعجب میکنند حتی داوران جشنواره فیلم فجر.
کمال تبریزی در آخرین ساخته خود "طعم شیرین خیال" سراغ محیطزیست رفته و سعی کرده در دل داستانی عاشقانه؛ اهمیت حفاظت از محیط زیست و مبارزه با آلودگی را بیان کند. با این کارگردان و محمدعلی حسیننژاد(تهیهکننده فیلم) درباره فیلم طعم شیرین خیال و دلایل و روند ساخت فیلم گفتگو کردهایم.
ایده ساخت اولیه فیلم چگونه به ذهنتان رسید؟
حسیننژاد: گروهی از سینماگران دنیا نگران محیط زیست هستند و در طول سال؛ در جشنوارههای مختلف و سمینارها با یکدیگر جلسه میگذارند. در یکی از این جلسات که در تورنتو کانادا برگزار میشد؛ من هم حضور داشتم، مسالهای که در آنجا مطرح شد؛ این بود که امروز زیست انسان باتوجه به تخریبهای صورتگرفته در محیط زیست درحال تهدید است و باید سینما به این امر توجه کند تا مردم آگاهی درونی پیدا کنند. آگاهی که آنجا مدنظر بود با اطلاعرسانی تفاوت دارد زیرا ممکن است انسان درباره مسائلی اطلاع داشته باشد اما در رفتارش تغییری صورت نگیرد اما اطلاعاتی که درونی و نهادینه شود؛ باعث میشود افراد نسبت به تغییر رفتار خود واکنش نشان دهند و به محیط زیست بیشتر توجه کنند. یعنی باید با استفاده از سینما؛ اطلاعات به مخاطب به گونهای داده شود که تبدیل به فرهنگسازی شود.
امروز یکی از بحرانهای حیاتی؛ مساله خشونت لجامگسیخته در جوامع و پایین آمدن آستانهی تحمل افراد است. بحث دیگر محیط زیست است که باید به این دو مساله کاملا جدی توجه شود. من قبل از اینکه در اجلاس تورنتو شرکت کنم و درباره این مسائل بحث کنیم؛ طرحی پیرامون محیط زیست و لزوم حفاظت از آن داشتم. بعد از شرکت در این جلسات برای ساخت آن جدیتر شدم لذا طرح را بازنویسی کردم و قهرمان اصلی داستان را فردی قرار دادم که استاد دانشگاه است و علاقهمند محیط زیست که برای حفاظت از محیط زیست تلاش زیادی میکند. از طرفی او؛ خواستگار دختریست که در دانشگاه درس میخواند. درحین انجام امور خواستگاری و اتفاقاتی که بین وی و دختر بوجود میآید؛ مسائل زیست محیطی نیز مطرح میشود.
یعنی میخواستید با بیان یک داستان عاشقانه؛ رفتارهای اشتباه را نیز تذکر دهید؟
حسیننژاد: بسیاری از رفتارهای ما در محیط زیست اشتباه است اما خودمان از آن اطلاع نداریم. ما فقط رفتارهایی را میبینیم که بهصورت مستقیم با ما در ارتباط است مثلا سیگار کشیدن را رفتاری ضدمحیط زیست و ضداجتماعی میدانیم درحالیکه بسیاری از رفتارها همچون استفاده بیش از اندازه از اتومبیل، مصرف بیرویه برق و آب، استفاده از کیسههای پلاستیکی برای محیط زیست در جامعه ضرر دارد اما بسیاری از ما این رفتارها را اشتباه نمیدانیم. اینگونه رفتارها باعث شده مجموعه حیات نه تنها برای انسانها بلکه برای حیوانات و گیاهان نیز خطرناک باشد. مثلا امروز بسیاری از باکتریها و جانداران میکروسکوپی که برای حیات مفید و لازم هستند به مرور از بین رفتهاند و نسلشان منقرض شده؛ به همین دلیل شاهد هستیم که بیماریهای جدیدی دیده میشود که تاکنون وجود نداشته است. یعنی در فیلم تلاش کردیم در قالب یک داستان رمانتیک؛ نکات زیست محیطی و رفتارهای مخرب پنهان را یادآوری کنیم.
آقای تبریزی شما بهعنوان کارگردان فیلم؛ آیا این دغدغه را داشتید یا کار سفارشی از یک تهیهکننده بود؟
تبریزی: دغدغه محیط زیست و پاکی آن برای من خیلی مهم است و آنقدر نیز این مسئله را ابراز کردهام که با این صفت شناخته و معروف شدهام و همه در سینما میدانند که من مثلاً به سیگار کشیدن بسیار حساس هستم. حتی در جلسات کانون کارگردانان نیز تاکید دارم که کسی در جلسه سیگار نکشد و حتماً برای کشیدن سیگار به بیرون برود. قبل از ساخت این فیلم گفتوگویی با اصغر فرهادی داشتم و حتی فرهادی پیشنهاد داده بود؛ انجمنی تشکیل دهیم که در آن فیلمسازانی که به محیط زیست اهمیت میدهند؛ گردهم جمع شوند. هدفمان هم این بود که با تشکیل یک سازمان مردمنهاد، بین خودمان مقرراتی وضع کنیم که از این به بعد در فیلمها هیچ شخصیتی سیگار نکشد یا حداقل فقط شخصیتهای منفی سیگار بکشند. در همین فکرها بودم که محمدعلی حسیننژاد پیشنهاد ساخت فیلم طعم شیرین خیال را ارائه کرد. زمانی که فیلمنامه را خواندم همین که مسئله محیط ِزیست در آن بود؛ مجابم کرد فیلم را بسازم. بعد گروهی تشکیل دادیم که علی میرمیرانی و نغمه ثمینی نیز اضافه شدند و فیلمنامه را نوشتیم و فیلم را ساختیم.
سینمای ایران برخلاف سینمای دنیا به الگوسازی در بخشهایی چون محیط زیست توجه نمیکند. این سوال از آنجا مطرح میشود که مثلاً در بسیاری از سریالهای پربینندهی دنیا مانند لاست تمام داستان در جنگل میگذرد قطعاً در چنین فضایی بهصورت غیرمستقیم آموزش رفتار با محیط زیست نیز وجود دارد اما در سینمای ایران چنین چیزی نیست. دلیلش چیست؟
تبریزی: این مسئله یعنی پیام غیرمستقیم درباره همه مسائل جوابگو نیست. مثلاً صحنههایی مانند تصادف و آسیب دیدن افراد بر اثر این تصادف قطعاً روی بیننده تاثیر میگذارد اما درباره بعضی مسائل که بهصورت کاملاً ناپیدا هستند؛ دادن پیام غیرمستقیم تاثیری ندارد. مثلاً مسئله محیط زیست یا آلودگی هوا به گونهای به وجود میآید که تاثیرات آن نه تنها به چشم نمیآید بلکه از لحاظ حسی نیز لمس نمیشود. درحالیکه اتفاق یا ضربهای که این آلودگی به انسانها میزند در حال رخ دادن است. مثلاً ما به آلودگی هوا بیاهمیت میشویم اما ناگهان میبینیم که همکار یا دوستمان به دلیل همین آلودگی دچار سرطان شده است.
مسائل زیستمحیطی فقط زمانی کاملاً جدی گرفته میشوند که بهصورت عینی دیده شوند مثلاً در دولت دهم؛ هنگامی که هوا به خاطر استفاده از بنزینهای نامرغوب بسیار آلوده شده بود یا همین اواخر به دلیل وجود ریزگردها تمام مردم به هوا اهمیت میدادند اما به محض آنکه کمی از این مشکلات کاسته میشود؛ باز مسئله از اهمیت خارج میشود. در این میان آنچه نگرانکننده است عکسالعمل ماست. متاسفانه بخشی از جامعه و به خصوص گروهی از روشنفکران اعتقاد دارند که این مسئله نیز مشکلی مانند سایر مشکلات است. این نوع نگاه در طول سالها باعث شده تا بیتفاوت از کنار محیطزیست و مشکلات آن بگذریم و واکنش خوبی نشان ندهیم درحالیکه بسیار مسئله مهمی است به طور مثال درباره ریزگردها در اهواز قطعاً باید گروهی از هنرمندان یا نویسندگان یک بیانیه یا نامهی بلندبالا امضا میکردند. این مسئله نه تنها در میان گروههای فرهنگی بلکه حتی در بین کسانی که مدعی دفاع از محیط زیست و حیوانات هستند نیز وجود دارد و من به آنها هم گفتهام که صدای شما کم است. اینکه امروز شما به چیزی اعتراض کنید و خبری در رسانهها منتشر شود و بعد فردا هیچ خبری نباشد؛ تاثیری ندارد زیرا مردم پرمشغله امروز مسائل را زود فراموش میکنند. درحالیکه امروز ما تکتک قربانی شرایط بد محیط زیستی شدیم لذا با جمیع جهات احساس کردم درباره این موضوع باید صدایمان را بالا ببریم به همین دلیل در فیلم عامدانه دیالوگهای مستقیم درباره محیط زیست گذاشتم و برای همین تماشاگر میبیند که شهاب حسینی بهعنوان یک دلسوز محیط زیست کاملاً واضح درباره این مسئله صحبت میکند زیرا مشکلاتی را میبیند که دیگران نمیبینند.
آیا نمایشهایی که تاکنون فیلم داشته؛ توانسته تاثیری روی مخاطبان بگذارد؟
تبریزی: اکران فیلم تازه آغاز شده اما آنچه که در جشنواره فیلم فجر شاهد بودم یا بعد از آن؛ نشان داد کسانی که به دیدن فیلم رفتند از فیلم تاثیر گرفتند. حتی بهصورت تلفنی یا حضوری به من گفتند بعد از تماشای فیلم تلاش کردهایم مواردی را که برای محیط زیست ضرر دارد؛ رعایت کنیم مثلا حتی از دستمال کاغذی کمتر استفاده کنیم تا زبالهی کمتری تولید کنیم. این مسئله نشان میدهد نوعی عدم آگاهی درباره محیط زیست وجود دارد بجای اینکه فکر کنیم کسی میخواهد به محیط زیست عمداً لطمه بزند. اگر این آگاهی داده شود؛ قطعاً بسیاری از افراد رعایت میکنند.
آیا نگران نبودید فیلم شعاری شود؟
تبریزی: به هیچ عنوان زیرا مسائلی که در فیلم بیان میشود واقعیتهایی است که دیر یا زود ما را دربرمیگیرد. تصور میکردم باید اینگونه درباره محیط زیست حرف بزنیم تا مخاطب ما بیدار شود زیرا در صورت ادامه این روند و عدم هشدار به وضعیتی میرسیم که در آینده فجایعی به وجود میآید که هیچ کاری از دست ما برنمیآید. مانند همین ریزگردها که امروز ما را قفل کرده و هیچ تصمیمی نمیتوانیم درباره آن بگیریم و هیچ کمکی نیز به مردمی که در جنوب زندگی میکنند؛ نمیتوانیم بکنیم. آنها هم نمیتوانند زندگی خود را رها کنند و جای دیگری بروند.
حسیننژاد: وضعیت امروز محیط زیست تحت تاثیر فعالیتهایی است که در ۲۰-۳۰ سال گذشته به وجود آمده است. قطعا اگر در آن زمان درباره این مسائل به اندازه کافی سخن گفته میشد و کار فرهنگی انجام میشد؛ امروز شاهد این مشکلات نبودیم. لذا نباید زمانی که فیلمی درباره محیط زیست ساخته میشود؛ آن را متهم به شعارزدگی کنیم.
این مسئله که به محیط زیست توجه نمیشود آیا ناشی از آن نیست که بیشتر ما فقط فکر خودمان هستیم؟
تبریزی: ناشی از یک خودخواهی است که از سودمندی برای خودمان میآید. مثلاً زمانی که من در اتومبیل خودم نشستم یا در خانهام؛ فقط برایم این مهم است که منزل و اتومبیلم تمیز باشد. غیر از محیط شخصی دیگر هیچ چیزی برای من اهمیت نداشته باشد. نتیجه این امر و این خودخواهی این شده که ما نه تنها به محیط زیست بلکه حتی به همسایه خود نیز بیتوجه هستیم و زندگی جمعی را فراموش کردهایم.
این مشکل از کجا ناشی میشود؟ آیا از ضعف دستگاههای تربیتی یا عدم توجه خانوادهها به چنین مسائلی؟
تبریزی: ضعف هر دو بخش است. زیرا مفهوم بسیاری از اتفاقات این روزها گفته نمیشود و فقط نتیجه و عملکرد کار دیده شده است. در گذشته نان از ارزش زیادی برخوردار بود زیرا میدانستند که برای پخت یک نان و تبدیل گندم به نان چه زحماتی کشیده میشود و هر فردی که نانی مصرف میکردآ اگر بخشی از آن را روی زمین میدید؛ با آن با احترام رفتار میکرد اما امروز چنین مفاهیمی یادآوری نمیشود.
امروز باید دوباره این تعلیمات و آموزشها از راههای گوناگون بهصورت پررنگ بیان شوند. کم شدن چنین تعلیماتی آرامآرام روی سلامت روانی و اجتماعی جامعه نیز تاثیر میگذارد و نتیجهی آن میشود رفتارهایی که امروز در کوچه و خیابان میبینیم.
برای باز شدن موضوع اجازه بدهید خاطرهای تعریف کنم. چند ماه پیش با چند نفر از سینماگران به سفری رفتیم و ژاپن را دیدیم. در ژاپن و در شهر هیروشیما شاهد بودیم که نه تنها هیچ سطل آشغالی وجود ندارد بلکه هیچ زبالهای نیز روی زمین دیده نمیشود. این مسئله برای ما سوال شد. بعد از آنکه پیگیری کردیم؛ متوجه شدیم اینجا افراد کالایی را که مصرف میکنند؛ باقیماندهاش را با خود حمل میکنند و بعد در منزل در ظرف آشغال میاندازند و به صورت کاملاً منظم آن را دفن میکنند.
مردم ژاپن اعتقاد دارند آشغال بهدلیل اینکه توسط خودشان تولید شده؛ وظیفه خودشان است که آن را نابود و دفن کنند. این رفتار نشان میدهد آنها به اهمیت محیط زیست واقف هستند. اما متاسفانه در کشور ما فقط شعار نظافت و پاکیزگی داده میشود و در عمل خلاف آن رفتار میشود.
راهحل چیست؟ آیا با ساخت یک فیلم یا چند فیلم مردم آگاه میشوند؟ اگر این فیلمها تاثیر دارد چرا از آنها حمایت نمیشود؟
تبریزی: باید از کودکی روی اهمیت محیط زیست تمرکز کنیم. مثلاً من با خانم ابتکار(رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست) صحبت کردم و تاکید کردم با وزیر آموزش و پرورش جلسات مشورتی برگزار کند و در مدارس بحث محیط زیست بهعنوان یک مسئله اصلی مطرح شود. قطعاً در کنار آن نمایش فیلمهایی همچون طعم شیرین خیال و تماشای آن توسط کودکان میتواند تاثیرگذار باشد.
حسیننژاد: علت اینکه از ساخت این فیلم حمایت نشد یک غفلت بزرگ است زیرا بسیاری از سازمانها و نهادها برای برگزاری نمایشگاه هزینههای زیادی میکنند و فکر میکنند که کار درستی میکنند. تاثیر یک فیلم سینمایی از چند نمایشگاه بیشتر است و میلیونها نفر فیلم را میبینند که روی آنها تاثیر میگذارد. از طرفی؛ نگاه ما به محیط زیست ابزارگرایانه است. تصور میکنیم هر شیء که در طبیعت وجود دارد فقط شکل ظاهری آن است درحالیکه اینطور نیست. تمام اجزای محیط زیست هوشمند هستند و اگر بلایی بر سر طبیعت بیاوریم؛ متوجه میشوند. امروز ثابت شده گیاهان نیز درد میکشند.
شکل و ساختار فیلمنامه از ابتدا اینگونه بود؟
تبریزی: فیلمنامه دستورالعمل ما برای ساخت بود و در زمان ساخت نیز تلاش کردیم زیاد آن را تقطیع نکنیم و حرکت دوربین سیال باشد. هر صحنه را به شکل یک نما طراحی کردهایم. درباره طراحی تخیلها هم میزان آن بعدها افزایش پیدا کرد زیرا تخیل قهرمان داستان بسیار مهم بود و برای اولین بار تخیلات قهرمان فیلم بهصورت کمیک موشن به نمایش درمیآید که بسیار هم تاثیرگذار بود.
درباره بازیگران نیز چون لوکیشن کرمان بود؛ تلاش کردیم از بازیگران این استان استفاده کنیم حتی خواستیم قهرمان اولیه از استان کرمان باشد که بهرغم استعدادهایی که وجود داشت؛ امکانپذیر نشد.
واکنشها در جشنواره فیلم فجر چگونه بود. انگار فیلم مورد توجه داوران قرار نگرفت؟
تبریزی: متاسفانه بهنظر میرسد داورها متوجه فیلم نشدند درحالیکه باید به لحاظ استراتژیک به فیلم طعم شیرین خیال توجه میشد. اما بهنظر میرسد دغدغه داوران نبود و ارتباط محتوایی و مضمونی با فیلم برقرار نکردهاند. جشنواره دچار یک جور کهنگیشده و کلیشه در آن نفوذ کرده است. جشنواره فیلم فجر نه تنها به فیلمهایی همچون طعم شیرین خیال کمک نمیکند بلکه ضربه هم میزند درحالیکه باید جشنواره فیلم فجر به دیده شدن فیلمها کمک کند به همین دلیل من تا اطلاع ثانوی؛ دیگر فیلمهایم را به جشنواره فیلم فجر نمیدهم.
حسیننژاد: هیات داوران درگیر کلیشههای مرسوم شده بودند زمانی که من بعد از جشنواره درباره فیلم با آنها صحبت کردم و توضیح دادم و گفتم که در بیان داستان از چه شیوههای استفاده کردیم؛ تازه متوجه داستان فیلم شدند.
گفتگو: علی زادمهر