خبرگزاری کار ایران

در نشست رسانه‌ای فیلم «ناتور دشت» مطرح شد؛

خردمندان: میرسعید مولویان برای این فیلم دندانش را شکست

خردمندان: میرسعید مولویان برای این فیلم دندانش را شکست
کد خبر : ۱۵۹۳۴۲۱

نشست رسانه‌ای فیلم سینمایی «ناتور دشت» امروز ۱۷ بهمن در سینمای رسانه چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر برگزار شد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، محمدرضا خردمندان کارگردان در ابتدای این نشست که فرزاد حسنی اجرای آن را برعهده داشت، گفت: بعد از گذشت پنج‌روز از جشنواره فیلم را در کنار اهالی فرهنگ و هنر دیدم و بسیار خوشحال هستم. گرچه اتفاقی که در هنگام اکران فیلم افتاد شیرینی را برای ما تلخ کرد و جای مهمی از فیلم این اتفاق افتاد.

 مهدی فرجی تهیه‌کننده این اثر نیز بیان کرد: پیش‌تولید ما چون فیلمنامه چندین بار بازنویسی شد، حدود چهار ماه طول کشید و صفر تا صد اسطبل‌ها و بخش‌های دیگر لوکیشن ساخته شد. فیلم‌برداری هم نزدیک به دو ماه طول کشید.

 خردمندان گفت: این اتفاق در اردیبهشت‌ماه رخ داد و ما فیلمنامه را در آخر خرداد شروع به نوشتن کردیم و سه ماه نوشتن ما طول کشید.

سید علی صالحی نیز در این نشست اظهار کرد: اولین نقشم را سال ۷۷ با آقای کلاقای‌پور در فیلم «هیوا» ایفا کردم و بعدش در سینما خیلی به من راه ندادند و حالا پس از سالها کار برای اولین بار در جشنواره هستم. من در یک دفتر برای یک فیلم کمدی با دستمزدی وسوسه‌انگیز صحبت می‌کردم که همان زمان با من تماس گرفتند و به من این فیلم را پیشنهاد دادند و بعد نزد آقای خردمندان رفتم و ده دقیقه قصه را به من توضیح دادند و همانجا این نقش را پذیرفتم. من تابحال در زندگی پدر نبودم و تنها وجه مشترکی که با این کاراکتر داشتم ارادت هر دوی ما به امام رضا (ع) بود و نقشم را به اندازه‌ای که جا داشت زندگی کردم.

میرسعید مولویان نیز گفت: من هم در تئاتر و هم سینما جایزه و جشنواره آن هویتی که باید داشته باشد را برایم ندارد ولی من هم دوست دارم جایزه بگیرم و امیدوارم فیلم به حقش برسد.

محمدرضا خردمندان درباره اقتباس از ناتوردشت گفت: این فیلم واقعا اقتباس نیست، ما از کانسپتی استفاده کردیم که در آن رمان وجود دارد و این کلمه در ادبیات کهن ما وجود دارد که در بوستان سعدی هم هست. جالب است که میرسعید مولویان تحلیلی درباره فیلمنامه داشت که به نوعی هم احمد پیران و هم آیهان هر دو ناتور دشت هستند. ناتور دشت جزو ده رمان محبوب من است و برای اولین بار فکر میکنم آقای احمد کلیمی کتاب سلینجر را اینگونه ترجمه کرد.

مهدی فرجی نیز اظهار کرد: از دوستان حوزه هنری باید تشکر کنم که این قصه را به ما پیشنهاد دادند. برای من چیزی که عجیب بود این بود که تقریبا هر کس ما را می‌دید درباره ارتباط با رمان سلینجر می‌پرسید و ما میگفتیم که فیلم ربطی به آن ندارد و جالب بود که کسی در ادبیات ما به این کلمه بر نخورده بود در حالیکه در ادبیات ما این کلمه وجود دارد.

خردمندان نیز گفت: فیلم ما معمایی نیست و خیلی مساله عجیبی برایم نیست که دقیقه ۲۰ تا ۲۵ متوجه قصه می‌شویم و از همین جا تکیه بر شخصیت شروع می‌شود و تریلری روانشناختی می‌بینیم. ما در قصه مکث ایجاد می‌کنیم که مخاطب درباره کاراکترها فکر کند و همه کاراکترهای ما یک شخصیت و عقبه دارند که هر کدام درگیر مسائل خودشان می‌شوند. طراحی ما در قصه روی این بخش بود که آدم‌ها در بحران چطور عمل می‌کنند و چه مسیری طی می‌کنند.

حامد ثابت آهنگساز نیز اظهار کرد: قبل از فیلمبرداری بحث مفصلی درباره موسیقی ترکمن صحرا داشتیم و این موسیقی را خیلی خوب می‌شناسم اما به این نتیجه رسیدیم که قرار نیست فیلمی ساخته شود که دقیقا مربوط به این منطقه شود.

مرتضی غفوری فیلمبردار اثر نیز اظهار کرد: تصویری که الان دیدید خیلی تاریک بود و خیلی از ریزه‌کاری‌های نورپردازی اصلا دیده نشد.

فرجی در پایان گفت: امیدوارم اگر سال دیگر خواستیم همین سالن را انتخاب کنیم هم صدا و هم تصاویر سالن را درست کنیم تا کیفیتی درخور داشته باشد.

خردمندان نیز در پایان گفت: این شانس را داشتم که با بهترین بازیگران ایران کار‌ کردم و باید بگویم روز اول فیلمبرداری متوجه شدم چیزی در صورت میرسعید مولویان عوض شده و برایم عجیب بود که او به دندانپزشکی رفته بود و دندانش را برای این فیلم شکسته بود. هادی حجازی‌فر هم در صحنه بتن‌ریزی که می‌خواستم با بدلکار آن را ضبط کنم، خودش گفت که خودم میخواهم زیر بتن بروم.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز