در گفتگو با کارگردان فیلم مطرح شد؛
صلح، مهر و عشق در «ماهور»/ اهل شعار دادن نیستم
مجید نیامراد با اشاره به اینکه «ماهور» اثری ضد جنگ در سینما به حساب میآید، تأکید کرد: سعی داشتم در «ماهور» صلح، مهر و عشق را روایت کنم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم سینمایی «ماهور» به کارگردانی مجید نیامراد و تهیهکنندگی اصغر پورهاجریان به تازگی در سینماهای کشور اکران شده است. این فیلم سینمایی که در دو کشور ایران و اوکراین فیلمبرداری شده است ۶ سال پیش ساخته شده و در این مدت توانسته در چند جشنواره جهانی نیز حضور داشته باشد.
«ماهور» اثری درباره پیامدهای جنگ است و به اثرات مخرب آن تا سالیان بعد میپردازد. در این فیلم بازیگرانی چون همایون ارشادی، گوهر خیراندیش، لاله اسکندری، کاوه سماکباشی، مارال فرجاد، روزبه حصاری، سوگل خلیق و تیرداد کیایی، به همراه بازیگران اوکراینی؛ ولادلن پرتنیکو، اولگ کشانووسکی، سویتلانا سوپیلیناک، گنادی پودگورنی و ایرینا سوتولنکو به ایفای نقش پرداختهاند.
به بهانه اکران «ماهور» با مجید نیامراد گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
ایده اولیه «ماهور» چگونه شکل گرفت؟
من جزو اولین افراد موسسه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان بودم، از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۳ در خدمت سرکار خانم سعیده قدس بنیانگذار محک بودم و از آنجا که من دو فیلم مستند هم در این دوران برای کودکان سرطانی ساختم انگیزه ساخت «ماهور» از همانجا شکل گرفت و از طرفی وابستگی من به موسیقی بُعد دیگر این فیلم را شکل داد.
من پیش از انقلاب در زمینه موسیقی تحصیل داشتم و مسائلی که در زندگی من بود و آنچه که انگیزه داشتم روایت کنم را در این فیلم دنبال کردم و حتی از اسامی شخصیتهایی که در مسیر زندگیام بودند هم در «ماهور» استفاده کردم.
من چندین موضوع را در کنار هم قرار دادم. از طرفی همانطور که هر ایرانی هم سن و سال من شاهد جنگ بوده، به موضوع جنگ پرداختم و چون مفهوم شهادت را در ذهن خودم خیلی والا میدانم علاقه داشتم که به این مقولات در فیلمم بپردازم. البته من سعادت نداشتم در جبهه باشم اما همیشه حس مثبتی نسبت به این عزیزان داشتم که برای دفاع از مملکتشان به جنگ میرفتند. من اهل شعار نیستم و آنچه که در فیلم شاهد هستیم باورهای زندگی خودم است و دوست داشتم مفاهیمی چون صلح، مهر و عشق را به مخاطبانم ارائه کنم.
من هیچگاه تب کارگردانی نداشتم، تصمیم داشتم برای بازنویسی فیلمنامه از مرحوم کامبوزیا پرتوی کمک بگیرم ولی متأسفانه به دلایلی این اتفاق رخ نداد و در نهایت تصمیم گرفتم خودم بازنویسی را انجام دهم. من چند کار مستند و کوتاه ساختم، در دهه ۱۳۷۰ اولین فیلم درباره جنین آزمایشگاهی را من ساختم و در جشنواره رشد هم این فیلم توانست به بخش مسابقه راه پیدا کند.
چرا به اکران رسیدن فیلم هفت سال به طول انجامید؟
این فیلم پس از ۷ سال اکران شده، لطمات و آسیبهای مادی که از این تأخیر متحمل شدم برایم مهم نیست، من برای دستیابی به درآمدی مادی کار نکردم. من هنر را از هنرمندان بزرگی آموختم، از کودکی افتخار شاگردی اساتیدی چون اسماعیل مهرتاش را دارم، برای تجارت و شهرت وارد این کار نشدم، در سال ۱۳۵۹ با آقای ناصر تقوایی آشنا شدم و از همان سال کار در سریال «کوچک جنگلی» را شروع کردم و تا سال ۱۳۶۹ در محضر آقای تقوایی سینما را آموختم.
سالهاست که این فیلم را ساختم و درباره آن با دوستانم صحبت کردم و خوشحالم که پس از ۷ سال به پاس محبت آقای سیدمحمد قاضی مدیر «گویا فیلم» به اکران رسیده است.
«ماهور» به صورت مستقل، با هزینه شخصی و بدون هیچ حمایتی ساخته شده و الآن این فیلم در گروه آزاد اکران شده ولی سانسها معمولاً در ساعات نه چندان مناسبی است و همه میدانیم که در ساعات ۱۲ و ۱۳ کسی به سینما نمیرود. من نمیخواهم گلایه کنم؛ از ما گذشته است اما کاش تمهیدی اندیشیده شود تا فیلمهایی که در ژانرهای مختلف هستند هم دیده شوند و همه سانسهای خوب فقط به فیلمهای پرفروش و کمدی داده نشود چرا که سینما تنها صنعت نیست و بهتر است فیلمهایی که این وجوه صنعتی را کمتر مدنظر داشتهاند هم فرصتی برای دیده شدن داشته باشند. من به شخصه سینما و موسیقی را صنعت نمیدانم و نگاهم به این دو، کاملاً هنری است و سعی دارم همیشه جهانبینی و نگرش خودم را بسازم و از این باور و نگاه خودم راضی هستم.
وقتی فیلم به تدوین نهایی رسید ۱۰۷ دقیقه بود، در جشنواره جهانی دو سانس در بازار جشنواره به «ماهور» اختصاص دادند که آنجا احساس کردم زمان فیلم کمی زیاد است، تغییراتی در فیلم ایجاد شد که به دلایل برخی مشکلات وقفهای در کار پیش آمد. پروانه نمایش این فیلم بدون هیچ ممیزی صادر شد، به شیوع کرونا رسیدیم و برخی دوستان به من پیشنهاد دادند که فیلم را در پلتفرم نمایش دهیم ولی من بر این عقیده بودم که فیلم من برای اکران بر پرده سینما ساخته شده و نمیخواهم آن را کسی در گوشی موبایلش ببیند. در نهایت کرونا به پایان رسید و تاریخ پروانه نمایش فیلم هم به پایان رسیده بود، برای تمدید پروانه نمایش در مدیریت سینما تغییراتی ایجاد شد، حدود ۶ ماه دیگر صبر کردیم که در نهایت پروانه نمایش بدون هیچ ممیزی صادر شد و ما به دنبال یک پخشکننده بودیم ولی متأسفانه امروز کسی حاضر به پخش اینگونه فیلمها نیست. در نهایت تصمیم بر این شد که فیلم در گروه هنر و تجربه اکران شود اما من میلی به اکران در این گروه نداشتم چرا که معتقدم حرف این فیلم مردمیتر است و فقط برای قشر خاص نیست و با وجود اینکه فیلم به قرارداد اکران در هنر و تجربه رسید متوجه شدیم از آنجا که فیلم ما در اوکراین روایت شده، تصمیم بر این شد که همزمان با جنگ روسیه و اوکراین این فیلم اکران نشود تا اینکه به اکران در این زمان رسیدیم.
چرا کشور اوکراین را برای روایت قصهتان انتخاب کردید؟
از سال ۲۰۱۰ سفری به اوکراین داشتم، کشور استقلالیافتهای که پس از سالها از استعمار رهایی یافته است اما سالی که به این کشور رفتم چراغهای راهنمای سر چهارراههایشان به شکل و شمایلی قدیمی بود اما با این حال این کشور برای من طراوتی درونی داشت که من را جذب کرد و من چند سفر دیگر به این کشور رفتم.
در ابتدا قصه فیلم من فقط در ایران روایت میشد اما وقتی دوستانم قصه را خواندند به من پیشنهاد دادند که با توجه به حرف جهانی که این فیلم دارد میتوانم بخشی از آن را در کشوری دیگر روایت کنم و چون فضای قصه فیلم حزنآلود است به نظرم اوکراین بهترین کشور بود. دوستانم حتی ترکیه را به من پیشنهاد دادند و با وجود اینکه امکانات بیشتری آنجا در اختیارم قرار میگرفت به نظرم شهر استانبول طراوتی با خود دارد که آن حزن مدنظر من در آن شکل نمیگرفت و به همین دلیل اوکراین را انتخاب کردم.
با توجه به قصهای که «ماهور» روایت میکند، چقدر به کارکرد درمانی موسیقی اعتقاد دارید؟
یکی از کارکردهای موسیقی برای من ویژگی درمانی آن است که من به آن باور دارم و تا امروز در زندگیام همیشه با موسیقی روحم را ساختهام. حتی در آیینهای مذهبی، در تلاوت قرآن و اذان نواهای موسیقایی وجود دارد و ملودی را به هر شکلی میتوان احساس کرد و این ملودی میتواند با ساز نباشد.
همانطور که گفتم من به خاصیت درمانی موسیقی اعتقاد دارم و باورهای خودم را در فیلم «ماهور» به تصویر کشیدهام.
«ماهور» فیلمی است که در مفهوم به ابعاد مختلفی مثل بیماری سرطان، خانواده، عشق و علاقه به موسیقی، معجزه موسیقی و... میپردازد. آیا میتوان ضد جنگ بودن را مهمترین مفهومی دانست که در این فیلم وجود دارد؟
همیشه وقتی به من خبری میدادند که مثلاً در جایی از این دنیا جنگ شده از دوستانم میپرسیدم که جناح برنده جنگ کیست؟ آیا حمله کننده برنده است یا کسی که آسیب میبیند؟
من معتقدم در جنگ هر دو طرف آسیب میبینند؛ متجاوز و مدافع هر دو دچار زیانها و خسارتهای فراوانی میشوند و به جا ماندن ویرانیها، تخریب روح و روان، از دست رفتن جانها و... از پیامدهای جنگ برای هر دو جناح است و طبیعتاً هر کسی با چنین پدیدهای و چنین اتفاقی مخالف است. به همین دلیل سعی کردم مخالفتم را با زبان سینما در فیلم «ماهور» بیان کنم. کاش ما بیاموزیم که به جای مقابل هم ایستادن، کنار هم بایستیم.