خبرگزاری کار ایران

در دومین جلسه از ویژه‌برنامه «شب‌های تهران» مطرح شد؛

کیمیایی شهری‌‌ترین سینماگر ایران است

کیمیایی شهری‌‌ترین سینماگر ایران است
کد خبر : ۱۵۴۱۴۳۶

سعید مروتی، «مسعود کیمیایی» را شهری‌ترین سینماگر ایرانی دانست و گفت: دریچه دوربین «مسعود کیمیایی» دقیق‌ترین تصویر از تهران؛ از دهه 40 تا روزهای جنگ را روایت می‌کند که شهر را دوست دارد و قهرمانان را از دل محلات بیرون می‌کشد.

به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی، دومین جلسه از ویژه‌برنامه «شب‌های تهران» عصر روز گذشته (پنج‌شنبه، 19 مهر) با اجرای رضا زنگنه و تک‌نوازی ایمان جمشیدی در خانه موزه نیما برگزار شد.

رضا زنگنه، شاعر و مجری این برنامه که توسط مرکز ارتباطات و امور بین‌الملل شهرداری تهران، مدرسه سه‌نقطه و همراهی سازمان زیباسازی شهر تهران برگزار شد، اجرای برنامه را با سروده‌ای از قیصر امین‌پور شروع کرد و گفت: امشب در یکی از نقاط مهم تاریخی و جغرافیایی و فرهنگی ایران، در تهران میزبان مهمانان و اهالی فرهنگ هستیم. خوشبختانه کسانی که زمانی شهرستیزی و تهران‌ستیزی را به عنوان یک مضمون محبوب قلمداد می‌کردند، با نظرکریمانه‌تر و لطیف‌تری امروز به تهران می‌نگرند. ما امشب روایت تهران را خواهیم داشت و یاد ویژه‌ای هم از یک تهران‌شناس و تهران‌شناسنده، مرحوم «جعفر شهری» خواهیم داشت.

تهرانی اصیل چه کسی است؟

در ادامه مریم حسن‌نژاد، نویسنده و پژوهشگر که مقاله‌ای در مجله سه نقطه به انتشار رسانده بود، بخشی از نوشته‌های خود را درخصوص تهران قرائت کرد و در توضیح آن گفت: عنوان نوشته‌ای که تقدیم می‌شود، «تهران در دوران تمدن» است. می‌دانید که تهران دچار مسئله‌ی اصالت است؛ یعنی همه آن‌هایی که در تهران به‌دنیا آمده‌اند و زندگی می‌کنند، اِصرار دارند که بگویند تهرانی اصیل هستند. من در این نوشته توضیح داده‌ام که اصلا مشخص نیست تهرانی اصیل کیست درحالی که می‌تواند هرکسی باشد، ولی اکثراً نیستند. 

مسعود کیمیایی تهران را دوست دارد

سعید مروتی، منتقد سینما و سردبیر ماهنامه 24 مهمان دیگر نشست روایت تهران بود که در سخنانی به تشریح تصویر تهران در سینما پرداخت و گفت: مسعود کیمیایی متولد سال 1320 از تهران، کارگردانی است که بیشتر از هرکس دیگری از تهران و در تهران فیلم ساخته است. اگر بخواهیم تاریخ تهران را در سینمای ایران مرور کنیم، آثار کیمیایی برجسته است. ایشان یک فیلمساز شهری است که بیشتر فیلم‌هایش فضای شهری دارند.

سردبیر ماهنامه 24 عنوان کرد: اگر کارنامه کیمیایی را به قبل و بعد از انقلاب تقسیم کنیم؛ ایشان قبل از انقلاب تنها چهار فیلم دارند که خارج از تهران بوده است. یکی از تنها فیلمسازانی که جنوب‌شهر را به یک لوکیشن مهم در سینمای ایران تبدیل کرد، کیمیایی است درحالی که بسیاری از فیلمسازان در تهران تنها به محلات بالای شهر می‌پرداختند. فیلمسازان برای اولین‌بار با فیلم «قیصر» متوجه شدند که اگر دوربین به سمت بافت سنتی هم برود می‌تواند مورد اقبال عمومی قرار گیرد. کیمیایی در این فیلم به توصیه پرویز دوایی درباره طبقه‌ای که خودش متعلق به آن است و محله‌ای که آن را می‌شناسد، فیلم می‌سازد. تصویری که در این فیلم از تهران منعکس می‌شود، یک نگاه مرثیه‌ای دارد. 

این منتقد سینما به تفاوت نگاه کیمیایی با دیگر فیلمسازان پرداخت و خاطرنشان کرد: تهران در فیلم‌های علی حاتمی یک تهران نوستالژیک است اما تهران در نگاه کیمیایی و بعد از فیلم قیصر با «رضا موتوری» همان محله‌های جنوب‌شهر است ولی تاکید دوربین کیمیایی بر سقف فروریخته بازارچه نواب با یک نوع غمخواری همراه است. نگاه دوربین کیمیایی به تهران نگاه به شهری است که دوست‌ دارد درحالی که خیلی از فیلمسازان تهران را دوست نداشتند. نگاه و دوربین کیمیایی تا فیلم «گوزن‌ها» در همین مسیر ادامه دارد چون مناطق و آدم‌ها همان جنوب شهر است و محلات کاراکترها را می‌سازند. 

سعید مروتی تاکید کرد: اگر بخواهیم یک تصویر درست، کامل و قابل استنادی از تهران دهه 40 و 50 داشته باشیم باید به سراغ آثار کیمیایی برویم؛ از شروع دهه 50 که تهران درحال توسعه است در فیلم بلوچ این تصویر شروع می‌شود. اولین فیلم بعد از انقلاب ایشان «خط قرمز» است که تهران بعد از انقلاب را می‌بینیم با تصویر مستندی که کیمیایی ثبت کرده است. «دندان مار» فیلم مهم دیگری از مسعود کیمیایی است که تهران در هشت سال جنگ را منعکس می‌کند و اگر بخواهیم یک فیلم را نام ببریم که در این سال‌ها تصویری از تهران جنگ را به ما نشان دهد، این فیلم است. 

سردبیر ماهنامه 24، کیمیایی را شهری‌ترین فیلمساز ایران معرفی کرد و افزود: دوربین کیمیایی بیشتر از هر فیلمسازی در تهران نفس کشیده است و همه مناسبات و اتفاقات مهم گذشته به نوعی در آثار ایشان به تصویر کشیده شده است. اگرکسی بخواهد تهران از دهه 40 تا به امروز را ببیند که چه تغییرات و تحولاتی را داشته است، باید به سراغ آثار کیمیایی برود. 

آثار «جعفر شهری» بر غنای زبان فارسی افزود

بخش دیگر این مراسم به گرامی‌داشت یاد و خاطره مرحوم «جعفر شهری» تهران‌شناس و تهران‌شناسنده اختصاص داشت. لیما صالح‌رامسری، مدیر انتشارات معین به اهمیت آثار مرحوم شهری پرداخت و گفت: آثار جعفر شهری گنجینه‌ گران‌بهایی از لغات، اصطلاحات، ضرب‌المثل‌ها و سرشار از واژگانی است که وسعت و عمق حیرت‌انگیزی دارند که بر غنای زبان فارسی افزوده‌اند. همه آن چیزی که او برای ما به یادگار گذاشت، تاریخ ما و تاریخ نیاکان ما است؛ گذشته‌ای که چراغ راه آینده خواهد بود.

تهرانی اصیل به کسی گفته می‌شد که سالک داشته باشد 

سپس، فریدون صدیقی، روزنامه‌نگار باسابقه به روایت خود از تهران پرداخت و گفت: من هم از آدم‌های تحمیلی به تهران هستم؛ یک اتفاق باعث شد در تهران زندگی کنم. تهرانی اصیل را زمانی حدود 45 سال پیش دیدم. زمانی که من روزنامه کیهان کار می‌کردم. خانه من در نارمک بود و آن زمان روزنامه‌ها عصرها چاپ می‌شد. کار ما که تمام می‌شد من به میدان توپخانه (میدان امام خمینی) می‌رفتم. سوار اتوبوس دوطبقه می‌شدم تا به خانه برسم. مسیری طولانی اما نرم نرم و خوش‌خوشان می‌رفت. یکی از آن روزها که تهران عزیز، ارجمند، نازنین، خالص و دلاور بود؛ من در یک صف طولانی ایستاده بودم. ناگهان اتوبوس آمد و ناگهان یک خانم 50 ساله و کمی تنومند رفت تا سوار شود و جمعیت اعتراض کردند. او پایش را بالای پله اول گذاشت و گفت، «هرکسی تهرانی است شناسنامه نشان دهد و سوار شود؛ شهر و اتوبوس مال من است!». سوگند می‌خورم که هیچ‌کسی حاضر نشد شناسنامه‌ای نشان دهد و سوار اتوبوس شود. 

این روزنامه‌نگار باسابقه با بیان اینکه جذابیت تهران در سال 46 برای من که یک نوجوان 16 ساله بودم، سینما و اتوبوس‌های دوطبقه بود، عنوان کرد: من فیلم سنگام را اولین‌بار در سینما مراد در میدان فوزیه دیدم که راج کاپور و خانم نرگس در آن ایفای نقش داشتند؛ فیلم «گنج قارون» را در سینما میامی دیدم و این کار مهم من بود. من اعتراف می‌کنم که زلالی و صداقت در آن زمان بسیار بود و تهرانی اصیل به کسی گفته می‌شد که سالک داشته باشد؛ مثل ناصر ملک‌مطیعی. 

تجلیل از «ابراهیم افشار» بخاطر نگاه شاعرانه به تهران

امید مهدی‌نژاد، شاعر و طنزپرداز در بخش پایانی این مراسم که ویژه تجلیل از «ابراهیم افشار» نویسنده و روزنامه‌نگار با سابقه بود، گفت: امروز بنا داشتیم در حد وسع این دورهمی از استاد افشار بخاطر نگاه شاعرانه‌شان در معرفی تهران -نه به‌معنای نگاه مرسوم که صرفاً زیبایی‌ها را ببینند- با رویکرد تهرانی که بود، از ایشان تجلیل کنیم.

او سپس بخشی  از نوشته‌های افشار را که با موضوع انتخابات در مجله سه نقطه منتشر شده بود را برای حضار خواند و عنوان کرد: این متن نمونه‌ای از مشت نمونه خرواری از جنس طنز جناب افشار و نگاه ایشان به تهران است. 

گفتنی است؛ آخرین نشست و شب شعر «شب‌های تهران» امشب جمعه 20 مهرماه، از ساعت17:30 به نشانی دزاشیب، خیابان رمضانی، کوچۀ سیمین دانشور، خانۀ نیما یوشیج با میزبان شاعران طنز برگزار خواهد شد و حضور برای عموم علاقه‌مندان به فرهنگ و ادب فارسی آزاد است.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز